بیوگرافی پروفسور آرتور اپهام پوپ
آرتور اپهام پوپ به سال 1881.م در شهر فوئینکس ایالت روآیلند امریکا به دنیا آمد. وی تحصیلاتش را در دانشگاه «براون» به سال1906 با گواهینامه B.A (مخفف Bachelor of Arts: کارشناسی علوم انسانی) و M.A (مخفف Master of Arts: کارشناسی ارشد علوم انسانی) به پایان رسانید.
وی از سال1907 تا 1908 در دانشگاه کوزل به مطالعه پرداخت و از 1909 تا 1911 در دانشگاه هاروارد به تکمیل مطالعات خود در رشته باستان شناسی و معماری مبادرت نمود. از سال 1911 تا 1917 با سمت دانشیار در دانشگاه کالیفرنیا به تدریس پرداخت و از آن زمان، به مطالعه و نشر مقالات علمی خود درباره هنر و باستان شناسی ایران همت گماشت.
پوپ در سال 1923 به مدیریت موزه لژیون دونور سانفرانسیسکو انتخاب گشت و از 1924 تا 1932 مشاور و موزه دار هنری مؤسسه شیکاگو بود.
پوپ از 1925 به بعد، به عنوان مشاور افتخاری هنرهای ایرانی در خدمت دولت ایران فعالیت می کرد. وی همچنین به عنوان مشاور هنر ایرانی موزه پنسیلوانیا انتخاب شد. او از سال 1925 سرپرستی بیست هیات اعزامی علمی در ایران را به عهده داشت و به همراه همسرش دکتر فیلیس آکرمن (پژوهشگر در حوزه هنر، به ویژه در زمینه شمایل نگاری و منسوجات ایران و صاحب تألیفاتی درخصوص تاریخ ایران) بامسافرت های متعدد به شهرهای ایران، درباره هنرایرانی تحقیقات فراوانی انجام داد. پروفسور پوپ از سال 1925 تا 1935، مشاور هنراسلامی در شیکاگو بود و در سال 1926 ازسوی دولت ایران، برای طراحی و ایجاد غرفه ایران در نمایشگاه هنر ایرانی در فیلادلفیا انتخاب شد.
دکتر آرتور اپهام پوپ در سال 1931، نمایشگاه صنایع ایران را در لندن و سپس در لنینگراد و مسکو برگزار کرد. اندکی بعد، وی با تأسیس مؤسسه امریکایی هنر و باستان شناسی ایران در شهر نیویورک، پروژه عکسبرداری از اشیا و اماکن هنری ایران را آغاز نمود.
در دهه 1930.م به دنبال برکناری عده ای از خبرگان بنام تاریخ تمدن آسیا از دانشگاه های اروپا توسط نازیها، پوپ مدرسه مطالعات آسیایی را تأسیس کرد و با جذب این متخصصان و براساس نگرش خویش از یکپارچگی آسیا، این مدرسه را وسعت بخشید. در نظر او این یکپارچگی به معنای ارتباط فرهنگ های گوناگون آسیا از نظر مفاهیم هنری و مذهبی بود. این مؤسسه با برخورداری از متخصصانی در زمینه آشورشناسی، اسلام شناسی، ایران شناسی، نژادشناسی، فلسفه، زبان شناسی، اقتصاد، جامعه شناسی (به ویژه در حوزه خاورمیانه و آسیا) و آموزش زبان سانسکریت، عربی، عبری، فارسی (باستان و جدید)، حبشی، چینی، تبتی و ویتنامی، توانست به مؤسسه ای با مجوز صدور مدارج بالای علمی تبدیل شود. کثرت مطالعات آسیایی دهه 1960.م در امریکا، درواقع مدیون انگیزه ای بود که پوپ آن را ایجاد کرد.
مدرسه و مؤسسه امریکایی هنر و باستان شناسی ایران، به تدریج توسعه یافت و از سال 1947.م به «مؤسسه آسیایی» تبدیل شد. این مؤسسه در سال 1345.ش به دعوت دولت ایران، از امریکا به ایران (شیراز) منتقل شد و زیر مجموعه دانشگاه پهلوی قرار گرفت.
پس از آن بود که پوپ و آکرمن به طورکامل در ایران استقرار یافتند. این مؤسسه در نارنجستان، از موروثات قوام الملک شیرازی، مستقر شد. بخشی از فعالیت این مؤسسه، در ایران، حمایت از باستان شناسانی بود که برای کاوش به ایران می آمدند. پوپ مجله «پژوهشنامه مؤسسه آسیایی» را نیز در این مدت تأسیس کرد.
محمدرضا پهلوی به پاس خدمات پروفسور پوپ به وی نشان «تاج» و سپس نشان «همایون» و جایزه مخصوص داد. همچنین وزارت فرهنگ نشان علمی درجه اول را به او اعطا کرد و انجمن آثار ملی، پوپ را به عضویت وابسته خود برگزید. دانشگاه تهران نیز ــ که پوپ در آنجا استاد افتخاری هنر ایرانیان بود ــ به وی دکترای افتخاری اعطا کرد.
«مؤسسه آسیایی» پس از انقلاب اسلامی ایران منحل شد. آرشیو بزرگ عکسهایی که پوپ طی سالها فراهم آورده بود، اکنون در موزه نارنجستان (شیراز) نگهداری می شوند. شماری از این عکسها نیز در کتابخانه ملی ایران قرار دارند. مجموعه ای از پارچه ها، فرش های کهن و آثار عتیقه ایران و جهان که او گردآورده بود، اکنون در موزه نارنجستان هستند. کتابخانه پوپ شامل کتابهای بسیاری درباره تاریخ، باستان شناسی، هنر و زبانهای ایرانی، هماکنون در کتابخانه میرزای شیرازی دانشگاه شیراز، به شکل مجموعه ای مستقل تحت عنوان «مجموعه ایران شناسی پروفسور پوپ» نگهداری می شود.
چارلز موریتز، نویسنده امریکایی، در کتاب بیست جلدی اش تحت عنوان Current Biography (بیوگرافی جاری) که به شرح زندگی و فعالیت چهره های علمی، سیاسی، ورزشی و… ایالات متحده امریکا می پردازد، اطلاعات دیگری از زندگی دکتر پوپ به دست می دهد. وی در مورد پوپ می نویسد:
«… پوپ در سال 1918 به همکاری با عضو مهم غیرنظامی ستاد دفاع عمومی جنگ پرداخت و در طرحی راجع به بررسی نحوه تشویق برای بالابردن کیفیت فعالیت های افسران، مشارکت نمود… وی در 1919 بهعنوان مشاور هنر ایرانی در موزه ها و مجموعه های شخصی برگزیده شد. او به زودی دریافت که فعالیتش به عنوان مبلّغ فرش های ایرانی، درآمدش را پنج برابر حقوق پروفسوری اش افزایش می دهد. پوپ بعد از ازدواج با فیلیس آکرمن در ژوئن1920 به فعالیت در زمینه خدمات مشاوره ای شخصی پرداخت.
همسر او دکتر آکرمن نیز در زمینه ایران شناسی و شناخت هنر نساجی و فرشِ دیگر کشورها، استاد بود. آکرمن نیز مانند شوهرش از 1923 تا 1924 به عنوان راهنمای موزه هنر شیکاگو، فعالیت می نمود. پوپ برای مدت ده سال تا سال1934 راهنمای انستیتوی هنر شیکاگو در زمینه هنرهای دوره اسلامی بوده است. وی در 1925 به همراه همسرش، سفری طولانی را جهت بررسی هنر و آثار باستانی روسیه (قفقاز) و ایران، به این دو کشور آغاز نمود. او اولین کتابش موسوم به هنر ایرانی را در سالیکه رضاخان پهلوی به پادشاهی رسید، چاپ نمود… درآمد پوپ از راه مشاوره در زمینه فروش اشیای تاریخی ایرانی به دست می آمد. او حدود ده هزار عکس از معماری ایران گرفت و این عکسها را در پایتخت کشورهای اروپایی، موزههای امریکایی و مجموعه های هنری به نمایش گذاشت.
او نمایشگاه هنر ایرانی را در کاخ برلینگتن لندن، تحت نظارت اسمی شاه ایران و پادشاه بریتانیا، در سال 1931 برگزار نمود. در سال 1940 در نمایشگاه ایران که در شهر نیویورک تشکیل داد، دو هزار و هشتصد اثر فرهنگی و باستانی ایران را که میلیون ها دلار ارزش داشتند، به معرض تماشا گذاشت. هزینه چاپ کتاب او راجع به تاریخ معماری ایران که شامل پنج هزار تصویر است، بالغ بر سی و چهارهزار دلار بود… بعد از سقوط فرانسه به دست آلمان در جنگ جهانی دوم، پوپ از طرف دولت امریکا در راس کمیته ای قرار گرفت که وظیفه آن تهیه برنامه ها و راهکارهایی جهت بالابردن روحیه عمومی مردم و ارائه آن به هیات دولت امریکا بود.
عالی ترین نشان ایرانی (تاج) توسط محمدرضا پهلوی به پوپ و نیز نشان علمی به او و همسرش داده شد. پوپ فردی است فعال [این مطالب در زمان حیات پوپ نوشته شده اند]، با موهای خاکستری و خوش صحبت. پنج گربه ایرانی دارد و خانه اش پر از اشیای هنری ایرانی است. پیانو می نوازد و سرگرمی اش عکاسی از معماری قرن هیجدهم و اوایل قرن نوزدهم است. وی به هیچ حزب و کلیسای خاصی وابسته نیست.»
اولین مسافرت پوپ به ایران و تأسیس انجمن فرهنگی ایران و امریکا
اولین مسافرت پوپ به ایران در فروردین 1304 انجام گرفت. وی دراین زمان بهعنوان کارشناس و رایزن مؤسسه هنری شیکاگو فعالیت می نمود. هدف پوپ از این مسافرت، دیدار و آشنایی با آثار باستانی ایران و ترغیب بزرگان دولت جهت اقدام به بررسی و کشف آثار تاریخی و هنری ایران بود.
وی در این سفر، مورد استقبال صمیمانه حسین علا، نماینده مجلس شورای ملی وقت که قبلاً وزیر مختار ایران در امریکا بود و با پوپ سابقه دوستی داشت، قرار گرفت و به درخواست علا در جمع بزرگان کشور راجعبه هنر ایرانی سخنرانی نمود. در این جلسه سخنرانی که در دوم اردیبهشت 1304.ش در تالار باشکوه خانه جعفرقلی بختیاری (سردار اسعد)، وزیر پست و تلگراف، انجام گردید، اشخاصی چون سردارسپه، رئیس دولت؛ محمدعلی فروغی، (ذکاءالملک) وزیر دارایی و رئیس انجمن آثار ملی؛ عبدالحسین تیمورتاش، وزیر فواید عامه؛ حسین پیرنیا، (مؤتمنالملک) رئیس مجلس؛ حسن مستوفی (مستوفیالممالک)؛ حسن پیرنیا (مشیرالدوله)؛ حسن اسفندیاری (محتشمالسلطنه)؛ سیدحسن تقیزاده؛ علیاکبر داور؛ مرتضی قلیبیات و از امریکاییان مقیم ایران والس مری (کاردار سفارت امریکا که بعدا سفیر امریکا در ایران شد)، دکتر میلسپو، مدیرکل دارایی ایران، دکتر جردن و دکتر بویس (رئیس و معاون کالج امریکایی تهران) حضور داشتند. پوپ در این جلسه سخنرانی مبسوطی ایراد نمود که بخشی از سخنانش چنین است:
«هنر ایرانی، بزرگترین سرمایه این کشور است؛ زیرا نه فقط ثروت و حیثیت برای آن به وجود آورده، بلکه در هر دوره و هرجا برای ایران دوستان زیادی ایجاد کرده است و امروز هیچ مملکت متمدنی نیست که مجموعه هایی از آثار هنری ایران را نداشته باشد… تنها ایران که در ایجاد هنرهای اسلامی، مادر و نیروی الهام بخش بوده، هنوز بدون مجموعه مهمی از بهترین کارهای بزرگ خود می باشد. با وجود صدور بی اندازه زیاد کارهای هنری بزرگ از ایران به تمام جهان، باز هم کارهای بزرگ عالی در ایران در دل خاک وجود دارند که هنوز به دست نیامده اند.»
پوپ در زمان اولین سفرش به ایران، رئیس بخش صنایع (هنرهای) خاور نزدیک در مؤسسه صنایع ظریفه شیکاگو بود. پس از این سخنرانی، «انجمن فرهنگی ایران و امریکا» تأسیس شد. پوپ در این سفر کوشید تا گزارش مصوری از معماری ایران تهیه کند. به توصیه علا، رضاخان در برابر منع مذهبی و بدگمانی عمومی ایستاد و اجازه داد پوپ و همراهانش به مساجد و بناهای مذهبی وارد شوند و پژوهش و عکسبرداری های لازم را انجام دهند. در تهیه عکسهای پوپ، آنتوان سوریوگین، مرتضی رستمی و اسد بهروزان همکاری داشتند. از پوپ به عنوان یکی از پیشگامان تاریخ عکاسی ایران نیز یاد می شود.
تحت تأثیر سخنرانی مبسوط پوپ درخصوص ضرورت یافت اشیای تاریخی و ارزش مالی آنها، بزرگان حاضر در جلسه جهت کشف و فروش آثار باستانی وسوسه شدند. دکتر صدیق در خاطراتش میگوید: «این سخنرانی پوپ، طوری در سردارسپه اثر نمود که دستور داد کلیه بناهای عظیمِ در دست ساخت مانند ساختمان شهربانی، پستخانه و بانک ملی را به سبک معماری هخامنشی درست کنند!»
مرگ و دفن دکتر پوپ
پروفسور پوپ طی چهارمین «کنگره جهانی هنر و باستان شناسی» از محمدرضا پهلوی اجازه گرفت تا پس از مرگش، جنازه او (پوپ) را به ایران حمل نموده و در اصفهان به خاک سپارند و شاه ایران نیز این اجازه را صادر نمود.
باغ شهرداری اصفهان در کنار زاینده رود در مشرق پل خواجو با موافقت پروفسور پوپ تعیین شد و نقشه آرامگاه را طبق تمایل او، سناتور مهندس فروغی (فرزند ذکاء الملک) در خرداد 1348 تهیه کرد و آرامگاه، توسط انجمن آثار ملی در ایران به سال 1349 ساخته شد. پوپ در مورد علت انتخاب اصفهان جهت بنای آرامگاهش می نویسد: «اصفهان مورد عشق من است. در آنجا مهمترین کارهای خود را انجام داده ام. منظور عمده من از انتخاب آخرین منزل در اصفهان، این است که به مردم ایران نشان داده شود اندیشمندان بزرگ و هنرمندان و سخنوران و رهبران خلاق و دانشمندان آنها، چنان اوصاف و خصائلی دارند که باعث ژرف ترین ستایش متفکرین مشابه سایر کشورها است تا که ابراز حقگذاری و اخلاص آنها تنها زبانی نباشد و به زائرانی که بدانجا می آیند، ثابت کنند اگر کسی در ایران به خاک سپرده شده، به این علت نیست که تصادفاً در آنجا جهان را به درود گفته بلکه در اثر اعتقاد راسخ به مقدسبودن آن سرزمین است و برای کسانی که به مقام معنوی ایران پی برده اند، مزیت و افتخاری است که ایران را آخرین منزل خود قرار داده اند تا بدین وسیله، ایمان خود را به سرزمین و مردان بزرگ آن و آینده باافتخاری که برای آن پیشگویی می کنند، ابراز دارند.»
دکتر عیسی صدیق (وزیر فرهنگ و سناتور وقت) در خاطراتش می گوید: «پوپ برای متن سنگ قبرش اشعار و نوشته هایی به لاتین می فرستاد و من مخالفت می نمودم که مردم ایران معنای چنین نوشته ها و اشعاری را نمی فهمند. عاقبت چون متن مذکور را نوشت و برای من فرستاد، همین متن را مناسب برای حک شدن بر روی سنگ قبر یافتم و از آقای جلال الدین همایی استاد دانشگاه تقاضا کردم متن مذکور را به زبان نظم درآورد. ایشان قبول نموده و قطعه ای عالی سرودند که بر روی سنگ قبر نوشته شد.»
عاقبت پروفسور پوپ در سال1969.م (هشتم شهریور1348) به سن هشتادو هشت سالگی درحالی که ریاست افتخاری «مؤسسه آسیا» در شیراز را به عهده داشت، درگذشت. جنازه وی با احترامات خاص به اصفهان منتقل گردید و در آرامگاه ازپیش ساخته شده اش به خاک سپرده شد. در سال 1355 دکتر آکرمن همسر پوپ نیز درگذشت و جنازه او هم در کنار شوهرش دفن گردید.
کتابهای آرتور اپهام پوپ
دکتر آرتور پوپ درباره هنر و معماری ایران کتبی چند تالیف نموده که بهطور خلاصه معرفی می شوند:
1ــ «معماری ایران».18 در این کتاب، تصاویری از هنر ایران مربوط به نخستین تمدنها تا دوره صفویان دیده می شود.
2ــ «شاهکارهای هنر ایران».19 در این کتاب، هنر ایران پیش از تاریخ در زمینه صنایعی چون: ساخت اشیای سفالی، مفرغی، نقره ای و فلزی، گچ بری، نقاشی، سنگ تراشی، منبت کاری، کتاب سازی، جلدسازی، تذهیب و قالی بافی همراه با ارائه تصاویر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
3ــ «سفالگری ابتدایی ایران».20 در این کتاب، تصاویری از هنر سفالگری دیده می شود.
4ــ «آشنایی با مینیاتورهای ایران».21 این کتاب، حاوی تصاویر جالب و جذابی از سبکها و دوره های مختلف مینیاتوری در ایران است.
5ــ «سیر و صور نقاشی ایران».22 کتاب، مصور به نقاشیهای ایرانی است.
6ــ «معماری ایران، پیروزی شکل و رنگ».23 این کتاب، حاوی تصاویر و توضیحاتی در مورد معماری ایران از تخت جمشید تا اواخر دوره صفویه می باشد.
7ــ «هنر ایران در گذشته و آینده».24 در این کتاب، متن سخنرانی مبسوط دکتر پوپ، همراه با توضیحات کوتاهی از زندگی و مرگ وی، به چاپ رسیده است.
8ــ A Survey of Persian Art (بررسی هنر ایران):25 بزرگترین کتاب دکتر پوپ در شانزده جلد و از قرار معلوم جامع ترین مرجع و ماخذ درباره هنر ایرانی است. پوپ این کتاب را که دارای دویست کلیشه بزرگ و هزار و پانصد عکس سیاه و سفید و سیصد و پنجاه نقشه و هشتاد فصل می باشد به کمک شصت و پنج نفر از اشخاص زبر دست و متخصص در مدت هشت سال فراهم آورده و در سال1317 به چاپ رسانیده است. در زمان محمدرضا پهلوی، این کتاب به دستور او به چاپ رسید.