بیگرافی ولادیمیر پوتین (زندگینامه بزرگان)
به جرات می توان ولادیمیر پوتین را یکی از موثرترین شخصیت های سیاسی حاضر در دنیا برشمرد. او نیز همانند بسیاری از رهبران قدرتمند دنیا، این موفقیت را یک شبه به دست نیاورده و در زندگی متحمل سختی ها و رنج های فراوانی شده است. وی برای رسیدن به قدرت مطلق روسیه نقش های بسیاری را از جاسوسی و شرکت در حملات مسلحانه تا حضور در بازار فروش نفت را ایفا کرده است. برای خواندن زندگینامه این مرد قدرتمند با ما همراه باشید.
دوران کودکی
در زندگینامه ی ولادیمیر پوتین اینگونه آمده است که : ولادیمیر پوتین در 7 اکتبر سال 1952 در شهر لنینگراد (سن پترزبورگ فعلی) متولد شد. ولادیمیروویچ پوتین تنها فرزند یک نظامی بازنشسته و کارگر یک کارخانه در یکی از محلات کثیف در پایین شهر لنینگراد بود. او در آپارتمان مشترکی که طبق اصول و قوانین دوران شوروی سابق اداره می شد، به همراه دو خانواده ی دیگر زندگی می کرد.
دوران نوجوانی و جوانی
ولادیمیر در دوران نوجوانی در ایستگاه رادیویی مدرسه فعالیت خود را آغاز کرد و چند بار در طول هفته به اجرای برنامه با گروه معروف بیتلز و سایر گروه های راک می پرداخت.
یک عکاس به نام پلتون آنتونیو که در سال 2007 عکس پوتین را به عنوان مرد سال 2007 برای مجله تایم گرفته بود، می گوید: «در میان گروه بیتلز، ولادیمیر به پل مک کارتنی بیشتر از همه علاقه داشت و آهنگی که خیلی دوست داشت «دیروز» نام داشت.
اما جالب اینجاست که کارن داویشا در کتاب تازه خود به نام «حکومت دزدسالاری پوتین» نوشته که طبق گفته های خود پوتین «او به آهنگ های ملی شوروی سابق علاقه دارد نه موسیقی غربی سبک راک! پوتین تمام عمر شخصی محافظه کار بوده است»
ولادیمیر در دوران نوجوانی ورزش جودو را انتخاب کرد و در سال 1974 میلادی توانست در مسابقات دانشگاهی به مقام قهرمانی در رشته ی جودو دست یابد.
نایب رئیس اول بانک مرکزی روسیه و معاون وزیر دارایی به نام سرگئی آلاکساشنکو گفته است: «بنا به اعتقاد شخصی من، سیاست خارجی پوتین از ورزش جودو نشات می گیرد، به گونه ای که در بسیاری از سیاست های او می توان رد و نشان این ورزش را به وضوح مشاهده کرد».
یک مجموعه داستان های جاسوسی در دهه 1960 میلادی با نام «هفده لحظه ی بهاری» ساخته شده که در مورد فردی به نام مکس اونو وون اشترلیتز است که جاسوس دوجانبه شوروی است و در زمان جنگ جهانی دوم توانست به مقام های بالای نظامی در ارتش آلمان دست یابد. سرگذشت او تبدیل به فیلم شد و بنا به اظهارات مستند پوتین این فیلم موردعلاقه شدید وی بوده است.
ولادیمیر در مورد این فیلم می گوید: «برای من بسیار تعجب آور است که چطور یک شخص به تنهایی می تواند به درجه ای از موفقیت برسد، که حتی یک ارتش کامل و مجهز از رسیدن به آن عاجز بماند».
زندگی شخصی
ولادیمیر پوتین در 28 ژوئن 1983 میلادی در شهر لنینگراد با لودمیلا پوتینا ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو دختر به نام های یکاترینا پوتینا و ماریا پوتین است.
آن دو پس از گذشت 30 سال زندگی مشترک، سرانجام در 6 ژوئن 2013 به صورت توافقی از یکدیگر جدا شدند. آن ها طلاق خود را کاملا متمدنانه قلمداد کردند، و علت اصلی آن را نداشتن وقت کافی برای یکدیگر اعلام نمودند.
پوتین و آژانس جاسوسی شوروی
زندگی پوتین در سال 1985 یکباره تغییر کرد. آژانس جاسوسی شوروی سابق (KGB) او را در آلمان شرقی به شهر «درسدن» منتقل کرد. در آنجا به جاسوسی برای سرویس اطلاعاتی شوروی مشغول شد و نام مستعارش «آقای آداموف» بود.
گزارش ها حاکی از این هستند که پوتین به اندازه ای به زبان آلمانی مسلط بود، که توانست لهجه ی محلی ساکنان درسدن را به خوبی تقلید نماید به گونه ای که حتی احدی نتوانست به هویت اصلی او پی ببرد. بر اساس اسناد موجود در کاخ کرملین، پوتین توانست «مدال برنز لیاقت» را به خاطر «خدمت صادقانه به ارتش خلق ملی» دریافت کند.
عکس های ولادیمیر پوتین
فعالیت های سیاسی
دیوار برلین در سال 1989 فروریخت و یک سال پس از آن ولادیمیر به شهر لنینگراد بازگشت و به عنوان یکی از معاونان اولین شهردار دموکراتیک لنینگراد به اسم آناتولی سوبچاک (در گذشته استاد حقوق پوتین بود) مشغول به کار شد.
پوتین به طور رسمی در سال 1991 از آژانس جاسوسی شوروی سابق استعفا داد. پس از آن سوبچاک ولادیمیر را همراه خود به شهرداری برد و این گونه بود که پوتین رسما وارد عرصه حکومت و سیاست شد.
هنگامی که پوتین در شهرداری لنینگراد کار می کرد به او لقب «کاردینال خاکستری» داده بودند، همه او را به عنوان مردی می شناختند که می تواند کارها را به بهترین شکل ممکن انجام دهد. او در این دوران زیاد در انظار عمومی ظاهر نمی شد و اغلب پشت صحنه حضور داشت. تنها در مواقع بحرانی و دشوار وارد میدان می شد به همین دلیل، همه او را به عنوان دست راست سوبچاک می دانستند.
سوبچاک در انتخابات بعدی شهرداری مغلوب رقیب خود شد و برنده این انتخابات به پوتین پیشنهاد داد که با او همکاری نماید. اما پوتین این پیشنهاد را نپذیرفت و گفت: «ترجیح می دهم برای وفاداری ام به دار آویخته شوم تا این که برای خیانت جایزه بگیرم».
پوتین و خانواده اش در سال 1996 به مسکو نقل مکان کردند. وی در آن جا به سرعت پیشرفت کرد و سمت های متعددی را برعهده گرفت، در نهایت توانست به عنوان مقام ریاست سرویس امنیتی فدرال روسیه منصوب شود.
در این دوران که اوج پرکاری و رشد پوتین به مدارج بالا بود، او موفق شد از تز دکترای خود در رشته اقصاد در موسسه معدن کاوی ایالتی سن پترزبورگ دفاع نماید.
ویلادیمیر پوتین در آگوست 1999 توسط بوریس یلتسین به عنوان نخست وزیر انتخاب شد. یلتسین ناگهان از مقام ریاست جمهوری استعفا داد و پوتین را به عنوان رئیس جمهور جدید کشور معرفی کرد. جالب است بدانید اولین اقدام پوتین در مقام ریاست جمهوری، اعطا کردن مصونیت جنایی و اداری به یلتسین شامل حفاظت از مکان زندگی و دیگر اموال وی در مقابل دخل و تصرف و بازرسی بود.
او در مدت اولین دوره ریاست جمهوری خود به طور کامل بر مسائل داخلی تمرکز داشت، و دو موضوع را در راس برنامه های کاری خود قرار داده بود: اول جنگ با چچن، دوم مبارزه با نظام آلیگارشی به جامانده از دوران یلتسین!
پوتین در جولای سال 2000 به آلیگارش های دوره یلتسین اعلام کرد تا زمانی که وارد عرصه ساسی نشوند و در سیاست های او دخالت نکنند، او نیز هرگز بابت فعالیت های اقتصادی و سرمایه گذاری های گسترده آن ها مزاحمت ایجاد نخواهد کرد؛ و پس از آن با تمام کردن قائله جنگ دوم چچن، توانست صفت «مرد عمل» را برای خود تثبیت نماید.
در سال 2002 میلادی در شهر مسکو یک سالن تئاتر، توسط 40 شبه نظامی چچنی مورد تصرف قرار گرفت و در مدت 3 روز گروگانگیری 129 نفر از گروگان ها کشته شدند.
این موضوع سبب شد اعتبار داخلی پوتین در معرض خطر قرار گیرد. اما عکس العمل خشونت آمیز پوتین به این اقدام گروگانگیرها و عدم پذیرش درخواست مذاکره با گروگانگیرها سبب شد شهرت او به عنوان مرد عمل به شدت افزایش پیدا کند. در حمله نیروهای ویژه ارتش به گروگانگیرها تمامی آن ها کشته شدند و پس از آن میزان محبوبیت پوتین به بالای 83 درصد رسید.
ویلادیمیر پوتین در سال 2004 برای بار دوم رئیس جمهور روسیه شد و همچنان بر مسائل کشور تمرکز کامل داشت؛ و در مدت زمان دو دوره اول ریاست جمهوری پوتین اقتصاد روسیه رشد فوق العاده ای داشت. به گونه ای که رشد ناخالصی داخلی روسیه 70 درصد و میزان سرمایه گذاری خارجی نیز تا 125 درصد افزایش پیدا کرد.
در سال 2012 ولادیمیر پوتین با کسب 6/63 درصد آرا برای بار سوم رئیس جمهور منتخب روسیه شد. این دوره از ریاست جمهوری او پس از انجام اصلاحات در قانون اساسی 6 ساله خواهد بود.
اخیرا روسیه درصدد است که روابط خود را با کشور چین افزایش دهد، زیرا احساس می کند پس از تحریم های اقتصادی از جانب کشورهای غربی، به یک شریک تجاری جدید نیاز دارد. پوتین قرارداد احداث یک لوله انتقال گاز به ارزش 70 میلیارد دلار را با چین به امضا رسانده است. این دو کشور در نظر دارند یک خط راه آهن سریع السیر به طول هزاران کیلومتر را از مسکو تا پکن احداث نمایند.
هنوز هیچ کس اطلاع ندارد حرکت بعدی ولادیمیر پوتین چه خواهد بود؟! اما از آن جایی که وی قصد دارد برای بار چهارم در انتخابات ریاست جمهوری کاندید شود، به احتمال قوی تا سال 2014 شاهد حرکات غیرمنتظره ای از جانب او خواهیم بود.