پادکست زندگینامه فرانسوا ولتر نویسنده
بیوگرافی فرانسوا ولتر (زندگینامه بزرگان)
فرانسوا ماری آروئه ملقب به ولتر یکی از مشهورترین نویسندگان و فیلسوفان فرانسوی بود که همه او را به خاطر ذکاوت فوق العاده اش و هم چنین مخالفت هایش با کلیسای کاتولیک و عقایدی چون آزادی بیان و جدایی دین از سیاست می شناسند. ولتر در تمام طول زندگی خویش در جستجوی عدالت و برقرار کردن آن در سطح جهان بود و در تمام آثار خود سعی کرده بود به نوعی به مفهوم واقعی عدالت اشاره کند. فرانسوا ماری آروئه در تمامی سبک های ادبی دستی داشت. آثار او در زمینه های مختلف نمایشنامه، شعر و رمان، مثاله و نوشته های تاریخی و علمی یافت می شود. ولتر بیش از بیست هزار نامه و هم چنین دو هزار کتاب را به حیطه ی نگارش رسانده است. ولتر نیز هم چون بسیاری از همفکران زمان خودش تفکری دئیسم داشت و در تمامی آثار خود سعی می کرد تعصبات مذهبی و قدرت مذهب را در سیاست نقد کند.
فرانسوا ولتر که بود؟
دوران کودکی و نوجوانی ولتر
فرانسوا ماری آروئه در سال 1694 در پاریس دیده به جهان گشود. پدرش حقوق دادن بود، و زمانی که هفت سال داشت مادرش را از دست داد و در خانواده ای با تفکرات مذهبی بزرگ شد. ولتر در مدرسه ی لوئی کبیر درس خواند و در آن جا به زبان های لاتین و یونانی مسلط گردید.
ولتر به قدری به آموختن علاقه داشت که پس از آن نیز به آموختن زبان هایی چون ایتالیایی و اسپانیایی و انگلیسی مشغول شد. تسلط او بر این زبان ها به حدی بود که می توانست به راحتی حرف بزند. بر خلاف پدرش، ولتر به هیچ وجه علاقه ای به حقوق دان شدن نداشت و دوست داشت تا به کار نویسندگی روی آورد.
عکس فرانسوا ولتر
آغاز فعالیت حرفه ای
ولتر در بخشی از زندگی خود به انجمن تمپل پیوست و در آن جا شاگرد یکی از قاضی های بزرگ فرانسه شد. وی در سال 1718 نخستین تراژدی خویش را منتشر کرد و پس از آن جوایز معتبر زیادی را از به خود اختصاص داد.
همان طور که گفتیم آثار ولتر در قالب های گوناگون دسته بندی شده است و نمایشنامه نیز یکی از سبک های کاری او می باشد. وی در سال 1723 «منظومه ی آنریاد» را که درباره پادشاهی هانری چهارم بود منتشر کرد و یک سال بعد در قالب یک نمایش در شهر پاریس بر روی صحنه به اجرا در آورد.
در سال 1725 ولتر مجبور شد که فرانسه را ترک و به سوی انگلستان مهاجرت کند. در همین مهاجرت به انگلستان با شعرای بسیار مشهوری آشنا شد و آثار مختلفی را به زبان انگلیسی نوشت. در سال 1729 تصمیم گرفت تا به پاریس بازگردد و تراژدی بروتوس را در همین سال به حیطه ی نگارش در آورد. هم چنین در سال 1748 نیز نمایشنامه ی سمیرامیس را برای رقابت با حریف خود کره بیون نگاشت و کتاب «ساده دل» را نیز به رشته ی تحریر در آورد. ساده دل یکی از مشهورترین کتاب های عرضه شده در اروپا می باشد و از محبوبیت خاصی در میان عام و خاص برخوردار است. در سال 1776 به نقد آثار شکسپیر پرداخت و قطعاتی چون ایرن و آگاتوکل را در همان زمان نوشت.
زندگی خصوصی ولتر
فرانسوا ماری آروئه روحیه ای سخت داشت به طوری که نمی توانست از کسانی که لایقش نیستند تعریف کند و به شدت از پادشاهان مختلف انتقاد می کرد؛ به گونه ای که در سال 1715 بود که اشعاری را بر ضد فیلیپ دوم نوشت و این اشعار باعث به زندان افتادن وی شد. وی در زندان نام ولتر را برای خود انتخاب کرد و پس از چند ماه گذران زندگی در زندان به کمک دوستان و جمعی از هوادارانش آزاد شد.
وی به قدری در زندان سختی کشیده بود که وقتی آزاد شد به آدم سابق هیچ شباهتی نداشت. با این حال این عدم شباهت تنها از نظر جسمی و فیزیکی بود و ولتر از نظر روحی و روانی حتی بیشتر از قبل قدرتمند شده بود. بعد از آن که مثل گذشته سلامتی خود را بازیافت، دوباره به انتقاد از پادشان پرداخت. حاکمان که توان مقابله با فرانسوا ماری آروئه را نداشتند تصمیم گرفتند تا تعدادی اوباش را به جان او بیاندازند.
در همین دوران بود که آدریان لوکورور که یکی از دوستان ولتر و هنرپیشه های مشهور تئاتر در آن زمان بود، درگذشت. مطابق رسم مسیحیان کشیش بالای سر جسد او ایستاد و به جای آن که با احترام درباره وی سخن بگوید با بی حرمتی تمام کار هنرپیشگی او را امری ننگین و خجالت آور دانست و از خدا خواست تا او را به خاطر این عمل شرم آورش ببخشد.
پس از این ماجرا نیز کلیسا با تحریک کردن پلیس اجازه ی دفن این بانوی هنرمند را نداد. فرانسوا ماری آروئه که این ماجرا را دیده بود بسیار خشمگین شد. وی خطاب به مردم گفت «کسی که به شما می گوید با من هم فکر شو وگرنه مورد لعنت خدا قرار خواهی گرفت مانند کسی است که به شما می گوید با من هم فکر و عقیده شو وگرنه تو را خواهم کشت». حاکمان فرانسه با شنیدن این سخنان کنایه دار و سنگین ولتر باز هم نتوانستند او را تحمل کنند و برای بار دوم او را در زندان افکندند.
ولتر وقتی سوزاندن کتاب «نامه های فلسفی انگلیسی» را دید دیگر نتوانست دوام بیاورد و به عمارتی در یک منطقه ی مرزی با نام Château de Cirey سفر کرد. در همین عمارت بود که با «امیل دوشاتل» شد. ولتر که 12 سال از امیل کوچکتر بود به روابط عاشقانه مخفی با امیل پرداخت. رابطه ی این دو برای 16 سال به طول انجامید و آن دو با کمک یکدیگر بیش از 21 هزار جلد کتاب را جمع آوری کردند و به مطالعه ی آن ها پرداختند. کتاب «ولتر عاشق» به توضیح عشق میان فرانسوا ماری آروئه و امیل دوشاتل پرداخته است.
بیماری و درگذشت ولتر
فرانسوا ماری آروئه در سن 84 سالگی درگذشت. وی که پیش از مرگ به سختی بیمار شده بود، به گفته ی دوستانش هنوز هم روحیه جسورانه اش را حفظ کرده بود. با این حال شایعات بسیار زیادی در مورد نحوه ی مرگ او وجود دارد و هر یک از دوستان و دشمنان او به نحوی به توصیف وی پرداخته اند.
فرانسوا ولتر در 30 می 1778 درگذشت. کشیشان حکومتی به دلایل عقاید ضد دین او، قصد داشتند اجازه ی خاکسپاری مسیحی او را ندهند؛ به همین خاطر دوستان ولتر جنازه ی او را به سرعت به کلیسایی منتقل کردند و آداب و رسوم خاکسپاری را برایش اجرا کردند و جسدش را در یک محل مخفی به خاک سپردند.
برخی از آثار فرانسوا ولتر
تراژدی بروتوس
ساده دل
ایران
آتاگول
تاریخ روسیه
فرهنگ فلسفی
عصر لوئی چهاردهم
مرگ قیصر
دوشیزه اورئال