درجهبندی احساسات
دوستان درجهبندی احساسات را درخواست کرده بودند. امروز این درجهبندی را با یک توضیح مختصر قرار میدهم. احساسات به ترتیب از اول هر چه به سمت آخرین احساس برویم مقاومت ما در جذب کردن بیشتر میشود. این را قانون جذب میگوید.
هر فکری در ما احساسی به وجود میآورد و این افکار ارتعاشی را برابر بااحساسی که تولید کردهاند ارسال میکنند و آنگاه باید منتظر یک جذب مساوی با احساساتمان باشیم.
نکتهی مهم: برخی جاها این موضوع مطرح نمیشود که ما نمیتوانیم در درجهبندی احساسی پرش داشته باشیم، یعنی نمیتوانیم بهیکباره از احساس افسردگی به احساس شاید برسیم باید پلهها را یکییکی یا حداکثر 2-3 پله یکی طی کرد. این موضوع خیلی مهم است. گاها ما احساس بدی را تجربه میکنیم اگر هدفگذاری کنیم که قرار است از احساس بد اندوه به دلسردی برسیم میتوانیم این کار را انجام دهیم ولی اگر بخواهیم بهیکباره به احساس شاید برسید دچار یاس خواهیم شد.
درجهبندی احساسات از دیدگاه خانم هیکس
1- شادی / آگاهی / اختیار / آزادی / عشق / قدرشناسی
2- شور
3- اشتیاق / تمایل / نشاط
4- انتظارات مثبت / عقیده
5- خوشبینی
6- امیدواری
7- رضایت
8- ملال و دلمردگی
9- بدبینی
10- سرخوردگی / بیقراری / بیحوصلگی
11- از پا درآمدن
12- ناامیدی
13- تردید
14- نگرانی
15- ملامت
16- دلسردی
17- خشم
18- انتقامجویی
19- نفرت / کینه
20- حسادت
21- عدم امنیت / گناه / عدم شایستگی
22- ترس / اندوه / افسردگی / ناامیدی / ناتوانی
پیشنهاد میکنم مقالات قانون جذب را مطالعه نمایید
البته با کلمات سخت است که احساسات را بیان کرد. خیلی وقتها با حس وابستگی را با عشق اشتباه میگیریم. شما باید متخصص تشخیص احساساتتان شوید. شما باید سعی کنید به حس بهتر دست پیدا کنید و اسم این حس زیاد اهمیت ندارد.
مقاومت درونی تنها عاملی است که شمارا از تجربه زندگی شگفتانگیز بازمیدارد.
بیماری از مقاومت سرچشمه میگیرد.
فقر از مقاومت سرچشمه میگیرد.
آشفتگی از مقاومت سرچشمه میگیرد.
افسردگی از مقاومت سرچشمه میگیرد.
فراموش نکنید که نیروی جهان نیروی خیر است و ما با مقاومت در مقابل خیر، باعث شر میشویم. به بیان راحتتر نیروی جهان نیروی روشنایی است و تاریکی چیزی نیست جز عدم روشنایی. ما لامپ داریم برای روشن کردن محیط ولی آیا چیزی داریم برای تاریک کردن محیط؟ تاریک کردن یعنی اجازه ورود نور را ندهیم.
به همین ترتیب فقر یعنی اجازه ورود ثروت را ندهیم؛ ثروت مثل نور در همهجا وجود دارد.
بیماری یعنی اجازه ورود سلامتی را به بدن ندهیم. شما اگر مریض شوید و بدن خود را به حال خود رها کنید چه میشود؟ بدن دوباره سالم میشود چون نیروی موجود در بدن نیروی سلامتی است و بیماری یعنی نبود سلامتی.
رها باشید
خواهشا رها باشید. غر نزنید. مدونید چرا نمیگویم گله و شکایت نکنید؟ با این اسم زشت صدایش میزنم تا احساس تنفر کنید حتی اگر اسم بدتری هم داشت به آن اسم صدایش میکردم.
شما جایی هستید که باید باشید. شما خودتان با افکارتان این وضعیت را ساختید. اگر این موضوع را قبول ندارید همین حالا این سایت را ببندید چون صحبتهای من به درد شما نخواهد خورد. اگر بدن شما سالم است یا در این لحظه پول بهاندازهی کافی دارید احتیاج نیست کار زیادی بکنید. روی وضعیت همین حالا متمرکز شوید. شما همواره باید به چیزهای خوب توجه کنید و حالا که همهچیز خوب است توجه روی زمان حال کمکتان خواهد کرد.
به همین دلیل اینهمه اساتید قانون جذب به شکرگزاری تأکیددارند. شکرگزاری توجه کامل به چیزهای خوب حال زندگیمان است.
مهمترین چیز
تمام این صحبتها برای این بود که به شما بگویم که هیچچیز مهمتر از این نیست که احساس خوبی داشته باشید. اگر بهطور عمدی تصمیم گرفتهاید از این به بعد احساس خود را هرلحظه بهتر کنید باید بگویم که بهترین تصمیم زندگی خود را گرفتهاید.
امیدوارم که مطلب امروز برای شما مفید بوده باشد. بیصبرانه منتظر خواندن نظرات شما هستم.
حتماً در قسمت پایین نظر بدهید و این مطلب را در گوگل پلاس و فیس بوک شیر کنید تا با کمک شما ما در گوگل محبوب شویم
امیر شریفی