فشار به ناخواسته
شما در جهانی زندگی میکنید که بر پایهی قانون جذب است. این به این معنی است که ما در جهانی هستیم که منتظر است تا به توجه ما پاسخ دهد. جهان بر پایهی کشش است نه طرد.
جهان جذبی
در این جهان نه وجود ندارد. شما به هر چیزی توجه کنید به دنیا سفارش میدهید که وارد زندگی شما شود. شما وقتی به خواستهای برمیخورید و به آن آری میگویید آن را وارد زندگی خود میکنید و وقتیکه به ناخواستهای میرسید و به آن نه میگویید هم آن را وارد زندگیتان میکنید.
در هرلحظه قانون جذب در حال فعالیت است و به ارتعاش فعال شما پاسخ میدهد یعنی ارتعاشی که بیشترین قسمت ذهن شمارا درگیر خودکرده است. احساسات شما نشان از این دارند که دارید چه ارتعاشی را به جهان میفرستید.
استرهیکس میگوید: “شما نمیتوانید بیحرکت بایستید، اگر بیدار هستید یعنی در فرآیند جذب هستید.
من آمدهام تا زندگی همه را سروسامان دهم
گاها دچار یک همچین دیدگاهی میشویم که من به شیوهی درست زندگی پی بردم و همه باید مثل من فکر کنند. ما وقتی به ناخواستهای برمیخوریم سعی در اثبات خودمان و صحت صحبتهایمان داریم.
وقتی شما سعی دارید دیگران نظر دیگران را تغییر دهید شما روی نظر دیگران که دوستش ندارید تمرکز کردید و این اشتباه اول است و اشتباه دوم که خیلی مهمتر است این است که شما فراموش کردید که احساس خوب خود را خودتان میسازید و پیش خود فکر کردید اگر این فرد تغییر کند شما هم احساستان خوب میشود.
وقتی سعی میکنید آنها را کنترل کنید – از طریق اعمال فشار – میفهمید که نهتنها نمیتوانید بلکه دنیا مدام بیشتر ازاینگونه افراد را سر راه شما قرار میدهد.
مادر ترزا گفته من تو راهپیمایی ضد جنگ شرکت نمیکنم اگر راهپیمایی صلح داشتید خبرم کنید.
پیشنهاد میکنم این مطلب را هم بخوانید: درجهبندی احساسات از جذب تا مقاومت
تصمیمگیرندهی اصلی
چه کسی تصمیم میگیرد که کدام شیوهی زندگی صحیح است؟ آیا یک اجتماع عاقل وجود دارد که میگوید شیوهی زندگی A صحیح و شیوهی زندگی B غلط است؟
در دام این جمله نیافتید که شیوهی زندگی من درست است. بحث خواسته و ناخواسته است نه درست و غلط. ممکن است غذایی که به شما لذت میدهد به دیگران ندهد به همین صورت ممکن است افکاری که به شما احساس آرامش میدهد به دیگری ندهد.
در اینگونه موارد هم افرادی که فشار میآورند و هم کسی که تحت فشار است دچار احساس بد میشوند. ناشادترین افراد بین شما افرادی هستند که به دیگران فشار میآورند تا رفتاری را انجام دهند که حسشان بهتر شود. شما اگر حس خوب میخواهید از خودتان بخواهید. شما هر چه میخواهید را درون خودتان دارید.
پیشنهاد میکنم این مطلب را هم بخوانید: سخنان بزرگان در مورد زندگی
چشم فروبسته اگر وا کنی
درتو بود هر چه تمنا کنی
عافیت از غیر نصیب تو نیست
غیر تو ای خسته طبیب تونیست
از تو بود راحت بیمار تو
نیست به غیر از تو پرستار تو
همدم خود شو که حبیب خودی
چاره خود کن که طبیب خودی
غیر که غافل ز دل زار تست
بی خبر از مصلحت کار تست
بر حذر از مصلحت اندیش باش
مصلحت اندیش دل خویش باش
چشم بصیرت نگشایی چرا؟
بی خبر از خویش چرایی چرا؟
صید که درمانده ز هر سو شده است
غفلت او دام ره او شده است
تا ره غفلت سپرد پای تو
دام بود جای تو ای وای تو
خواجه مقبل که ز خود غافلی
خواجه نه ای بنده نا مقبلی
از ره غفلت به گدایی رسی
ور به خود آیی به خدایی رسی
پیر تهی کیسه بی خانه ای
داشت مکان در دل ویرانه ای
روز به دریوزگی از بخت شوم
شام به ویرانه درون همچو بوم
گنج زری بود در آن خاکدان
چون پری از دیده مردم نهان
پای گدا بر سر آن گنج بود
لیک ز غفلت به غم ورنج بود
گنج صفت خانه به ویرانه داشت
غافل از آن گنج کهد ر خانه داشت
عاقبت از فاقه و اندوه و رنج
مرد گدا مرد و نهان ماند گنج
ای شده نالان ز غمو رنج خویش
چند نداری خبر از گنج خویش؟
گنج تو باشد دل آگاه تو
گوهر تو اشک سحرگاه تو
مایه امید مدان غیر را
کعبه حاجات مخوان دیر را
غیر ز دلخواه تو آگاه نیست
ز آنکه د لی رابدلی راه نیست
خواهش مرهم ز دل ریش کن
هر چه طلب می کنی از خویش کن
پیشنهاد میکنم این مطلب را هم بخوانید: درجهبندی احساسات از جذب تا مقاومت
یک فایل صوتی هم ضمیمهی این مطلب کردم که در مورد برخورد با ناخواستههاست.
امیدوارم که مطلب امروز برای شما مفید بوده باشد. بیصبرانه منتظر خواندن نظرات شما هستم.
حتماً در قسمت پایین نظر بدهید و این مطلب را در گوگل پلاس و فیس بوک شیر کنید تا با کمک شما ما در گوگل محبوب شویم