در ذات همه انسان ها نیاز به یافتن استعدادهای خود و پاسخگویی به آنها وجود دارد. استعداد را می توان به صورت ویژگی و مشخصه ای تعریف کرد که به فرد کمک می کند که با تلاش، تکرار و تجربه در آن به موفقیت های چشمگیری رسید. در واقع هر استعدادی را نمی توان در وجود همه افراد یافت. اما نکته قابل توجه این است که استعداد را باید در وجود افراد شناسایی کرد. پس از آن نیز با پشتکار و تمرین، این استعدادها را گسترش داد. در این مقاله به روش هایی برای کشف با استعداد بودن پرداخته شده است و در ادامه به راهکارهایی برای توسعه استعدادها به شیوه صحیح اشاره شده است.
با استعداد بودن چیست؟
استعداد را می توان مهارتی تعریف کرد که از بدو تولد در وجود هر انسانی نهفته است. بر هیچ کس پوشیده نیست که یافتن استعدادها و پیشروی به سوی آنها، زندگی انسان را بهتر می کند و شاید هم تحولی در زندگی فرد به وجود آورد. شناسایی مهارت های ذاتی و ارستعدادها می تواند موجب تمرین و تلاش برای آنها تا رسیدن به هدف مورد نظر شود. همه این ها درست است، اما پیدا کردن استعدادهای درونی نباید به اندازه ای اهمیت پیدا کند که آرامش و شادی فرد را از او دریغ کند. افرادی هم وجود دارند که استعداد ویژه و منحصر به فردی ندارند؛ اما زندگی خوبی همراه با آرامش و شادی دارند و در حد نیاز در یادگیری و انجام برخی مهارت ها توانمند هستند.
روش اول: کشف با استعداد بودن
برای با استعداد بودن باید ابتدا به کشف استعدادهای درونی پرداخت:
- بازگشت و تصور دوران کودکی: روش مناسبی که شما را در پیدا کردن استعدادهای درونی کمک می کند این است بازگشتی به دوران کودکی خود داشته باشید. افکار، عقاید و تصورات خود را به یاد آورید؛ فکر کنید که در دوران کودکی چه تصوراتی از فعالیت ها و کارهایی که در آینده انجام می دهید، داشتید. در واقع در زمان کودکی دوست داشتید چه کاری انجام دهید. زیرا در زمان کودکی، افراد آرزوها و خواسته هایی دارند و هیچ مانع و محدودیتی برای دست یابی به آن مشاهده نمی کنند. با بازگشتن به دوره کودکی، فرد هر احساس ترس و محدودیتی رها می شود؛ زیرا کودکان دارای روحیه ای هستند که به طور معمول از هیچ بازدارنده ای نمی ترسند و خود ترس مانعی برای کشف نشدن استعدادها و عدم دست یابی به آرزوها است. پس با بازگشت به دوران کودکی، با تصور خود در آن دوره می توانید بار دیگر به با استعداد بودن و کشف آنها فکر کنید. در نظر بگیرید که در کودکی چه کارها و فعالیت هایی را برای خود مجسم می کردید و در دنیای کودکی با این تجسم روزها را سپری می کردید. البته این نکته را به یاد داشته باشید که استعدادها و آرزوهای غیر منطقی و نامعقول دوران کودکی را نباید در حال حاضر هدف قرار دهید؛ بهتر است آنها را فراموش کنید و یا تنها از دیدگاه یک آرزوی کودکانه به آنها بنگرید. تنها آن دسته از استعدادها و آرزوهای کودکی را که شما را در مسیرهای مناسبی از استعداد و اهداف مطلوب قرار می دهد را بازیابی و مجسم کنید.
- کاوش و جستجو در مورد علایق و خواسته ها: می توانید روی کار مورد علاقه خود تمرکز کنید تا سایر کارها را برای مدت زمانی کنار بگذارید. نمی توان انتظار داشت که بدون هیچ تلاشی از استعدادهای نهفته آگاه شد. پس باید اندکی راجع به علایق و مواردی که برای شما لذت بخش است جستجو کنید تا دریابید که چه چیزی در شما انگیزه و هیجان ایجاد می کند. به طور مثال اگر به بازی های کامپیوتری علاقه فراوان دارید شاید همین یک استعداد باشد و به عنوان نقطه شروعی برای قرارگیری در مسیر مربوط به رسیدن به یک آرزو و خواسته شما را یاری کند. البته شاید این توانایی منجر به ایجاد شغل و درآمد برای شما نشود؛ اما می تواند وسیله ای برای اثبات توانایی و استعداد درونی شما باشد. به صورت مثال می توانید از طریق مرور بازی های مختلف و پخش و توزیع آنها به فردی مشهور در این زمینه تبدیل شوید و نیاز درونی خود را پاسخ گویید. تعدادی از سوالات مربوط به طول روز شما وجود دارد که می توانند به کشف استعداد و به دنبال آن با استعداد بودن شما کمک کنند. در هنگام خستگی در محل کار و یا مدرسه، خیال و رویای چه کار یا موضوعی را در سر می پرورانید؟ اگر پول و بودجه ای با عدم محدودیت به شما تعلق می گرفت صرف چه کاری می کردید؟ اگر امکان سفر به تمام نقاط دنیا وجود داشت چه مکانی را انتخاب می کردید؟ اگر شغل نداشتید روز خود را چگونه سپری می کردید؟ این سوالات و پاسخ به آنها شما را یاری می دهد تا دریابید الهام بخش مهارت ها و توانایی های شما چه مواردی هستند.
- مشاوره با دیگران: گاهی اوقات با وجود اینکه تلاش کرده اید شاید استعدادها برای شما آشکار نشوند و شما نتوانید تشخیص دهید که با استعداد بودن شما در کدام زمینه است. در این صورت به فردی غیر از خودتان مراجعه کنید. دوستان و اعضای خانواده خودتان مدت زمان زیادی با شما معاشرت داشته اند و به شناخت کافی و لازم در مورد شما رسیده اند. پس می توانند زمینه ها و استعدادهایی که احتمال پیشرفت شما در آن بالا است را تشخیص دهند، علاوه بر آن می توانند راهکارهایی در جهت چگونگی انجام و بهبود آنها نیز به شما معرفی کنند. شاید زمینه ای که دیگران به شما پیشنهاد می دهند همان چیزی نباشد استعداد ذاتی و نهفته آن را دارید. در این صورت هم ایرادی ندارد. ممکن است استعداد ذاتی درباره فعالیتی نداشته باشید اما می توانید با کسب مهارت و همچنین تلاش و پشتکار در آن به مراتب بالایی دست پیدا کنید. به عبارت بهتر اطرافیان شما به دلیل مشاهده موفقیت اندکی در عرصه مورد نظر، آن را به شما توصیه کرده اند ولی نمی توان آن را استعداد قطعی شما دانست. این موضوع هم قابل توجه است که در صورت برخورداری از یک استعداد، نباید به این فکر کنید که به طور قطع باید دنبال آن بروید. به طور مثال افراد پیرامون شما اشاره به توانایی شما در محاسبات و حسابداری دارند، اما شما به کوهنوردی علاقه دارید. در این صورت توصیه این است که ابتدا از توانمندی خود در حیطه ریاضی و محاسبه بهره بگیرید تا علاوه بر مزیت های دیگر شاید بتوانید هزینه های مربوط به کوهنوردی را هم تامین کنید.
با استعداد بودن و مهارت
- امتحان کردن موارد جدید: اگر از استعدادهای خود آگاهی ندارید در درون و بیرون به جستجو بپردازید و موارد جدید را امتحان کنید. در این صورت احتمال آن بسیار بالا است که با استعدادهای خود مواجه شوید و از برخورد با آنها احساس هیجان کنید و انگیزه برای انجام آنها پیدا کنید. استعدادهای دیگران را ملاحظه کنید و دقت کنید که از چه مواردی در زندگی دیگران لذت می برید و آرزو می کنید که کاش در این زمینه مثل آنها می توانستید به موفقیت های دست پیدا کنید. به این ترتیب خواهید توانست استعدادهای مشابه که در درون شما وجود دارد را هم پیدا کنید. پس توجه به استعدادهای دیگر افراد نیز مهم است. به خصوص افرادی با استعداد و نحوه تلاش کردن این افراد برای عرصه های مورد نظر بیشتر آشنا هستید؛ به طور مثال شاید پدر شما آشپز ماهری باشد و یا مادر از توانمندی شگفت انگیزی در نویسندگی برخوردار باشد؛ با مشاهده استعداد و پشتکار آنها و البته کمی دقت و توجه می توانید دریابید که این عرصه ها برای شما هم مناسب هستند یا نه، اگر پاسخ به این سوال مثبت باشد شما بدون راهکار خاصی، استعداد ذاتی و درونی خود را کشف کرده اید. پس ارزشش را دارد که برای با استعداد بودن دقت کنید تا ایده آل های خود برسید. به غیر از خانواده از جوامع دیگر نیز استفاده کنید. مدرسه، دانشگاه، محل کار موارد مناسبی هستند. شرکت در کلاس هایی که توسط مدرسه و دانشگاه برگزار می شود مثل کلاس تئاتر، آشپزی، بازیگری، کوهنوردی، نویسندگی، موسیقی و غیره یکی از روش های یافتن استعداد و مهارت ذاتی است.
- فضاسازی: درست است که تبادل نظر و مشورت با سایر افراد خوب است و گاهی اوقات هم می تواند بسیار سازنده و مثبت باشد. اما در برخی مواقع هم باید فرصتی ایجاد کنید که به خود موقعیتی بدهید تا برخی موضوعات را تجزیه و تحلیل کنید و در نهایت، تصمیماتی را تعیین کنید. به عبارت بهتر نظرات سایر افراد نباید به صورت کامل شما را احاطه کند و بر افکار و عقاید شما اثر بگذارد. نظرات دیگر افراد تنها می توانند در حد پیشنهاد باقی بمانند تا زمانی که شما به صورت کامل و از جنبه های گوناگون به بررسی و ارزیابی آنها بپردازید. بسیار اتفاق افتاده است که برخی افراد در یک لحظه، استعدادی را پیدا می کنند که زندگی آنها را متحول می کند. به طور مثال شاید یک موسیقی دان در یک اجرا شرکت کرده باشد و در آن لحظه پی به استعداد و علاقه خود در زمینه موسیقی برده باشد. یا یک فیلم نامه نویس تنها با مطالعه یک فیلم نامه به این نتیجه رسیده باشد که فیلم نامه و نمایش نامه تا چه حد برای او جذاب و هیجان انگیز است؛ پس در این مسیر گام برداشته و با تلاش و پشتکار به موفقیت هایی در این زمینه دست پیدا کرده است. پس عجول نباشید و اگر فکر می کنید موضوعی سبب تغییر و تحول در شما می شود با حفظ آرامش به کسب تجربه های جدید بپردازید. پیشنهاد می شود کارهای جدید را به تنهایی و بدون نظر دیگران انجام دهید؛ در این صورت با خیالی آسوده می توانید زمان و فرصت آگاهی از استعدادها را بیابید.
آگاهی از با استعداد بودن
روش دوم: توسعه و گسترش با استعداد بودن
- تمرین: با استعداد بودن می تواند در اجرای خوب فعالیت ها مهم باشد، اما توجه به این نکته ضروری است که آنچه نقشی تعیین کننده در در نحوه انجام کارها دارد تمرین و تکرار است. بسیاری مواقع دیگر اهمیتی ندارد که چه استعدادی دارید. به عبارت بهتر بدون تکرار و تمرین نمی توان در کاری به مهارت رسید. شاید هم افرادی که به صورت طبیعی در زمینه ای دارای استعداد هستند در طولانی مدت به مهارت و تخصص در آن زمینه نرسند و پیشرفتی نداشته باشند؛ دلیل این است که تصور این افراد برخورداری از توانایی کافی در آن زمینه و عدم نیاز به تمرین است. در هر زمینه ای باید مدت زمانی از طول روز را به تمرین و تکرار در هر زمینه ای اختصاص داد. به طور مثال اگر شما در عرصه نویسندگی استعداد دارید، روزانه نیم ساعت برای آن زمان در نظر بگیرید و این کار را انجام دهید. اگر استعداد شما در زمینه بسکتبال است، در هر شبانه روز زمانی برای تمرین این ورزش مد نظر قرار دهید. توصیه می شود بر مواردی متمرکز شوید که استعداد اندکی در آنها دارید؛ زیرا در این صورت دیگر احساس توانمندی در زمینه ای نمی تواند مانع از تلاش و تمرین در آن بشود. همچنین اگر در یک زمینه استعداد دارید به این معنی نیست که در سایر زمینه ها هم مستعد خواهید بود.
- تفکر منفی: چه استعداد داشته باشید و چه نداشته باشید، هر گونه تفکر منفی این قابلیت را دارد که مانع از درخشش و پیشرفت شما در اثبات توانمندی ها در عرصه های گوناگون شود. مقابله با تفکرات منفی به شما در کشف و گسترش استعدادها کمک خواهد کرد و سبب می شود فرضیه ها را بر اساس افکار منفی خود در نظر نگیرید. گام اول برای مقابله با منفی بافی این است که به فعالیت مورد نظر خود ارزش و بها دهید و در مورد خودتان، با استعداد بودن و فرصت ها، اندیشه های بد را وارد ذهن خود نکنید. افکار خود را به صورت روزانه ارزیابی کنید تا در صورت نیاز تغییر داده شوند. هر فکر منفی راجع به عملکرد خودتان در طول روز را متوقف کنید و یک دیدگاه عادی نسبت به آن داشته باشید. صحبت کردن به صورت مثبت یا معمولی را با خود تکرار کنید تا به شکل یک عادت برای شما دربیاید. در واقع این تفکر مثبت را به جای تفکر منفی در پیش گیرید. به صورت مثال تصور کنید موفق به نواختن قطعه ای از موسیقی نشده اید؛ در این صورت احساس ناامیدی و ناتوانی را از خود دور کنید و این ذهنیت را در خود به وجود آورید که قطعه موسیقی دشوار و پیچیده بوده است و به تمرین و تکرار بیشتری برای دست یابی به موقعیت ایده آل دارد. با چنین اندیشه هایی دیگر احساس ناتوانی و بی استعدادی به سوی شما پیش نخواهد آمد.
با استعداد بودن و تمرین
- مهربان بودن با خود و دیگران: تعداد زیادی از افراد تمایل دارند که خود را در استعدادهایشان خلاصه کنند. به این ترتیب زمانی که نتوانند استعداد خود را به ثمر برسانند احساس شکست و سرخوردگی به سراغ آنها خواهند آمد. این رفتار باید حذف شود و برای حفظ فکر و زندگی خود باید با خودتان با ملایمت بیشتری رفتار کنید. در واقع نباید تا این حد به خود سخت بگیرید که به طور قطع باید در توانایی های خودتان به نحوی شایسته بدرخشید. برای درخشیدن در استعدادهای خود، زمان و مکان را حذف کنید و اطمینان داشته باشید که این ویژگی ها در هر زمان و مکانی می توانند در وجود شما شکفته شوند. با خود مهربان باشید و این تصور را که با استعداد بودن شما ملاک ارزیابی شما است، را نابود کنید. در این صورت احساس آسودگی و خوشبختی بیشتری به سراغ شما خواهد آمد. از استعدادهای خود در راستای کمک به خود و مهربانی با خویشتن استفاده کنید، این کار می تواند در شما احساس رضایت و آرامش ایجاد کند. به عبارت بهتر به جای اینکه بر بهره ای که می توانید از استعداد خود ببرید، این استعدادها را برای کمک و مهربانی با دیگران به کار گیرید. به عنوان مثال اگر به شغل نویسندگی فعالیت دارید برای دوستی که بیمار است داستان و قصه تنظیم کنید تا در وجود او، روحیه و امید بیشتر ایجاد کنید.
- ایجاد چالش: افرادی که در زمینه ای استعداد دارند و آن را کشف می کنند به طور معمول رشد و پیشرفت اندکی دارند. چرا که با استعداد بودن آنها را تا حدی در مسیر پیش می برد اما پس از آن دیگر احساس می کنند نیازی به رشد فردی و پیشرفت ندارند و تلاش و ممارست را متوقف می کنند. توقف و ایست در یک نقطه آرام که نیازی به تمرین و پشتکار ندارد به احتمال بسیار بالا موجب شکست در زمینه استعداد شما خواهد شد. سعی کنید از طریق به چالش کشیدن خود، تواضع و فروتنی خود را حفظ کنید. تعریف کردن و مفتخر بودن به دستاوردهایی که تا کنون به آنها دست یافته اید؛ ایرادی ندارد. اما این افتخار نباید به خودستایی تبدیل شود. در مقابل نباید خود را ملامت و سرزنش کنید و به طور مثال این اعتقاد را در خود و دیگران به وجود آورید که از عهده انجام هیچ کاری بر نخواهید آمد. در غیر این صورت به زودی توسط خودتان و انسان های پیرامون ، زمینه شکست و نابودی شما فراهم خواهد شد. یک روش این است که فعالیت هایی که پیش از این انجام می دادید را در نظر بگیرید و به فراتر از آنها فکر کنید. به صورت مثال اگر زبان اسپانیایی را خوب یاد گرفته اید می توانید به سوی ترجمه کتابی به زبان اسپانیایی و یا یادگیری زبان های دیگر بروید؛ در این صورت درخواهید یافت که کارهای دشوارتر هم وجود دارند و نباید بیش از حد به پیشرفت های خود مغرور شوید. در صورت تسلط بر استعداد و یا جنبه ای از آن، به مرحله و سطح جدیدی در آن فکر کنید.
سخن آخر
افراد تمایل دارند که استعدادهای خود را بروز دهند و از این طریق توانمندی خود را به اثبات برسانند. بسیاری از استعدادها شاید به صورت آرزویی در وجود فرد نهفته باشند. پس کشف استعداد و تلاش برای آن می تواند به دست یابی به آرزوها بینجامد و بسیار خوشایند باشد. پس با استعداد بودن و آرزوهای خود را رها نکنید و بدانید که ارزش جستجو دارند. به طور مثال شاید شخصی در کودکی دوست داشته که نویسنده بزرگی شود، در این صورت می تواند این آرزو را با آغاز نویسندگی برای یک مجله دنبال کند؛ شاید این همان استعدادی باشد که در وجود او نهفته بوده است و شاید بتواند او را در آینده ای نه چندان دور به نویسنده ای مشهور و معتبر تبدیل کند.
منبع :
https://www.wikihow.com/Be-Talented