برنامه موفقیت شغلی در ۵ سال

موفقیت شغلی در گرو برنامه ریزی پایدار و واقع بینانه است. برای موفقیت در کسب و کار، داشتن پیشبینی درست از آینده، ضروری است. همه ما ایده هایی برای موفقیت خود در سر داریم. برای اینکه این ایده ها به حقیقت بپیوندند، باید جدی گرفته شوند و برای اینکه ایده ها جدی گرفته شوند، باید نوشته شوند.

عناوین مقاله

۱. خیال پردازی و موفقیت شغلی ۲. اهداف سالانه و ماهانه ۳. ارزیابی خود ۱. بهبود توانایی ها ۲. مهارت های نرم ۴. انطباق با شرایط ۵. اهداف ۶. نمایش دستاوردها ۷. آمادگی برای تغییر ۸.خوشبینی ۹.تعریف خود از موفقیت کلام آخر

اگر در آغاز راه هستید و نمی دانید چطور یک نقشه راه برای آینده شغلی خود ترسیم کنید، اگر در انجام این کار ناکام مانده اید، با ما همراه باشید، چون در این مقاله به شما آموزش می دهیم چطور به اهداف کوتاه مدت شغلی خود برسید.

در ابتدا باید بگوییم اهداف خود را کوتاه مدت انتخاب کنید، چرا که پیشبینی ۵ سال آینده و رسیدن به افق های آن به مراتب آسانتر از ۱۰ سال آینده است.

اگر در رسیدن به این اهداف موفق عمل کنید، می توانید نسبت به اهداف بلند مدت پروژه خود خوشبین باشید. اما اگر خدایی ناکرده با شکست مواجه شدید، زمان و هزینه زیادی را از دست نداده اید.

داشتن یک برنامه جامع، شما را به موفقیت شغلی نزدیک می کند

۱. خیال پردازی و موفقیت شغلی

از رویاپردازی نترسید. هیچ اهمیتی ندارد این رویاها چقدر احمقانه باشند. رویاهای بزرگ، ایده های بزرگ به همراه دارند. ۵ سال آینده خود را تصور کنید. از بایدها دست بکشید. با خود نگویید من باید تا ۵ سال دیگر در این جایگاه باشم یا به این سمت برسم.

چنین جملات و قرارهایی باعث می شود که از مسیر پیش روی خود لذت نبرید. هدف شما در این مسیر باید انجام کارهایی باشد که شما را مشتاقتر می کند. برای برنامه خود یک عنوان انتخاب کنید؛ هدف کلی شما در ۵ سال آینده. نتایجی که تمایل دارید در این مدت به آن ها برسید را نیز یادداشت کنید.

با مشخص کردن این موارد، اقدام هایی که برای رسیدن به آن ها باید انجام شود، در ذهنتان شکل می گیرد. تا اینجای کار رویای خود را در سر شکل داده اید و نقشه راه را ترسیم کرده اید.

برای اینکه در برنامه خود پیشرفت داشته باشید، گاهی مجبور می شوید در دل برنامه ها، برنامه ریزی های دیگری انجام دهید یا قدم های کوچک دیگری بردارید. به این ترتیب قدم به قدم به سمت هدف خود حرکت خواهید کرد.

برای مثال اگر برنامه شما در ۵ سال آینده این است که در سمت شغلی خود ارتقا پیدا کنید، فرم پرکردن و تقاضا دادن کافی نیست. نیاز دارید قدم های بزرگتری بردارید. باید به همه ثابت کنید که از پس مسئولیت های بزرگتر برمی آیید. برای اینکه خود را ثابت کنید، در جریان تمام اتفاقاتی در شرکت می افتد، باشید و از چیزی غافل نشوید.

۲. اهداف سالانه و ماهانه

قدم بعدی این است که اهداف سالانه و ماهانه خود را در برنامه مشخص کنید. این اهداف باید در راستای رساندن شما به هدف اصلی باشند که در انتهای راه، قصد رسیدن به آن را دارید. در بازه های زمانی مشخص و واقع بینانه تحقیق کرده و اطلاعات کافی کسب کنید. سپس مدتی به کسب مهارتهای مورد نیاز را اختصاص دهید.

برای مثال اگر قصد دارید معلم شوید، همچنین از تجربیات معلمان در زمینه های مختلف آموزش استفاده کنید. از میزان درآمد آن ها مطلع شوید. از مهارت های لازم آگاهی کسب کنید و در راستای کسب آن ها قدم بردارید.

اهداف سالانه و ماهانه شما را قدم به قدم به موفقیت شغلی می رسانند

۳. ارزیابی خود

منظور از ارزیابی خود برشمردن توانایی ها و علاقه مندی ها است. شرایط فعلی خود را در ارتباط با اهداف برنامه بسنجید. چه مهارت هایی دارید؟ جای چه مهارتهایی خالی است؟

۱. بهبود توانایی ها

بیشتر مردم در حوزه فعالیت شغلی خود دارای توانمندی ها و مهارت های تکنیکی و تخصصی هستند، اما کسانی پیشرفت شغلی سریعتر خواهند داشت که مهارت های خود را در سطح حرفه ای تقویت کنند. پس، به نقشه راه خود نگاه کنید و مهارت های لازم برای رسیدن به اهدافتان را کسب کنید.

شاید در این راه لازم باشد تحصیلات خود را ادامه دهید. شاید بتوانید حین انجام کار، مهارت هایی را کسب کنید. پس مهارت های لازم و شیوه های کسب آن ها را در جایی یادداشت کنید.

۲. مهارت های نرم

در مسیر موفقیت شغلی، بسیاری کسب مهارت های نرم را نادیده می گیرند. تصور می کنند اگر بخش تخصصی کاری را به بهترین شکل انجام دهند، کافی است. اما راز موفقیت افراد، تنها در این مورد خلاصه نمی شود. چیزی ورای مهارت های تخصصی است که باعث می شود فردی پیشرفت شغلی داشته باشد و دیگری نه.

برای مثال مدیریت کارکنان احتیاج به هوش هیجانی دارد. اینجاست که متوجه می شوید، در قبال مسئولیت های بیشتر، مهارت های تخصصی چندان به کارتان نمی آیند. مهارتهای نرم عبارتند از:

مهارت گوش دادن
سخنرانی در جمع
متقاعدسازی
حل اختلاف
فنون مذاکره
میانجیگری
سازماندهی

اگر از این مهارت های چیزی نمی دانید، آن ها را بیاموزید یا خود را در آن ها بهبود ببخشید. تمرین کنید یا نمونه های آموزشی آنها را ببینید.

۴. انطباق با شرایط

در ترسیم برنامه ای کوتاه مدت برای موفقیت شغلی باید این نکته را به صورت جدی در نظر بگیرید. اینکه شاید در راه متوجه شوید علایق شما تغییر کرده است. شاید در این راه چیزهای دیگری نظر شما را جلب کنند.

در هر صورت، انطباق پذیری با شرایط غیرقابل پیشبینی بخش مهمی از زندگی همه ما است. ما نمی دانیم زندگی چه چیزی برای ما در آستین دارد.

برای اینکه از مسیر منحرف نشوید، هر از گاهی برنامه خود مخصوصا، اهداف ماهانه و روزانه خود را تغییر دهید. همیشه برای تغییر آماده باشید.

۵. اهداف

اهدافی که برای آنها برنامه ریزی می کنید باید این ویژگی ها را داشته باشند. اهداف باید مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دسترس، مرتبط و زمانمند باشند. منظور از قابل اندازه گیری بودن هدف این است که بدانید تا چه حد به هدف خود نزدیک شده اید. زمانمند بودن به این معنا است که اهداف قابل تحقق در یک بازه زمانی باشند.

همچنین باید به گونه ای باشند که با پشت سر گذاشتن اهداف و قدم های کوچک حاصل شوند.

۶. نمایش دستاوردها

فارغ از اینکه چگونه شخصیتی دارید، درونگرا یا برونگرا، خجالتی یا جسور، برنامه خود را طوری هدف گذاری کنید که به ارتقای شما بینجامد. ارتباط خود با مردم را افزایش دهید. با این کار آنها با توانایی های شما آشنا می شوند.

لیستی بنویسید از افرادی که می توانند به شما در رسیدن به اهدافتان کمک کنند. سپس تلاش کنید توجه آن ها را به خود جلب کنید. بهترین نقطه شروع برای این کار محل کارتان است. کارها و دستاوردهای خود را از این افراد پنهان نکنید. آنها در چشم بقیه کنید، چون اگر شما این کار را انجام ندهید، هیچکس دیگری این کار را برای شما انجام نخواهد داد.

نمایش دستاوردتان نقش مهمی در پیشرفت و موفقیت شغلی شما دارد

۷. آمادگی برای تغییر

خوبی یک برنامه کوتاه مدت برای موفقیت شغلی در این است که شما خیلی زود متوجه می شوید در کجای این برنامه قرار دارید و تا به اینجا چند درصد راه را آمده اید. اگر درمیانه راه چشمندازی برای ارتقا شغلی مشاهده نکردید، بهتر است محل کار خود را تغییر دهید.

نکته مثبت این قضیه این است که در این مدت شما مهارت های لازم برای ارتقا را کسب کرده اید.

۸.خوشبینی

زیاد به موفق شدن امید نداشته باشید. با این فرض کاری را شروع کنید که احتمال موفقیت این پروژه ۵۰ درصد است. به این ترتیب وقتی موفقیت حاصل می شود، احساس خوشحالی و رضایتمندی مضاعف خواهید داشت.

۹.تعریف خود از موفقیت

و در انتها، توصیه ما این است که تعریفی شخصی از موفقیت داشته باشید. نگذارید استانداردهای ساختگی جامعه شما را از رسیدن به آنچه دوست دارید، باز دارد. این تعریف باید با توانایی های شما مطابقت داشته باشد.

به این ترتیب، هیچوقت از خود ناامید و سرخورده نمی شوید و به درکی درست از خود خواهید رسید و زمانی که به درکی درست رسیدید، می توانید برنامه ای کاربردی برای آینده خود ترسیم کنید.

کلام آخر

ماحصل آنچه گفته شد، این است که برای رسیدن به اهداف، بهتر است از یک برنامه ریزی شخصی برخوردار باشید. منظور این است که سعی نکنید از دیگران تقلید کنید چرا که مسیر دیگران شاید لزوما مسیر درستی برای شما نباشد.

هر انسانی در هدف گذاری های خود باید شرایط ، توانمندی ها و مهارت های خود را در نظر بگیرد و اگر خلا آنها را احساس می کند، سعی کند آنها را کسب کند یا خود را بهبود ببخشد. علاوه بر تمام اینها، انعطاف پذیری در برابر تغییر، از مهم ترین ویژگی های یک برنامه برای موفقیت شغلی است.

منابع: