عواقب طلاق که بهتر است بدانید
معمولا قبل از طلاق، به عواقب طلاق کمتر توجه می شود. دلیل این کم توجهی سهل انگاری نیست، بلکه به دلیل مشکلاتی که جدا شدن از زندگی قبلی و عادت به زندگی جدید، کنار آمدن و گشتن به دنبال راه حل برای مشکلات موجود در زندگی دارد، فرصتی برای فکر کردن به این مسائل نیست.
معمولا هر دو طرف با امید و آرزوی داشتن روابط موفق و زندگی آرام، ازدواج کرده و زندگی مشترک را آغاز می کنند. آن ها برای روزهای آرام و قشنگ برنامه می ریزند و سعی می کنند که به مشکلات توجه نکنند. البته این تفکر اشتباه است.
زندگی بالا و پایین داشته و همیشه پر از لحظات خوب نیست. طلاق یکی از این لحظات سخت است که بهتر است احتمال آن را در نظر داشته باشید. بهتر است در زندگی اگر ممکن است طلاق را به تعویق انداخت، اما طلاق هم می تواند راهی برای حل مشکلات باشد.
شاید این سوال برایتان پیش بیاید که چرا طلاق باید به عنوان آخرین راه حل باشد؟ پاسخ در عواقب سخت و آزاردهنده ای است که طلاق به همراه دارد. در این مقاله عواقب طلاق را بررسی می کنیم.
چرا باید درباره عواقب طلاق بدانیم؟
داشتن چشم انداز نسبت به آینده هر تصمیم یکی از اصلی ترین بخش های تصمیم گیری است. دانستن درمورد عواقب طلاق پیش از تصمیم برای آن نیز از این قائده مستثنی نیست. پس اگر در زندگی مشترک خود به مشکل خورده و طلاق را به عنوان آخرین راه خود می دانید، این مقاله می تواند به شما کمک کند.
اگر به طلاق فکر می کنید یا به تازگی وارد این مسیر شدید، فاصله شما با مشکلات روانی بسیار کم است. بهتر است درمورد این عواقب بدانید که بتوانید در نهایت تصمیم درستی بگیرید. دانستن در این مورد نمی تواند پیشگیری کند، اما می تواند از حجم مشکلات شما بکاهد.
اندوه پس از جدایی
هر طلاق مرگ یک اتحاد است. یعنی هر فرد با طلاق یکی از اهداف درونی خود را می کشد. با طلاق تمام چیزهایی که درمورد داشتن روابط موفق داشتید، به بن بست خورده و دیگر امیدی برای حقیقی شدن این آرزوها و اهداف از زندگی مشترک، نیست.
طلاق یعنی مرگ رویای زندگی مشترک موفق، وعده زندگی زیبا، داشتن خانواده ای خوشحال و هر آنچه از داشتن همسر توقع داشتید. همه افراد درگیر در این تصمیم، حتی کسی که مقصر اصلی این اتفاق است، در طول روند طلاق و پس از آن احساس غم، اندوه و شکست خواهند داشت.
احساس اندوه که از مهم ترین عواقب طلاق است، حتی کودکان این زوج را درگیر خواهد کرد. اگر زوج در حال طلاق فرزندی داشته باشند، به دلیل از دست دادن کانون گرم خانواده و حمایت والدین، اندوه شدیدی را تجربه خواهند کرد.
کودکان فقدان خانواده ای که در تمام مراحل زندگی همراهشان باشد را در غالب اندوه حس خواهند کرد. همچنین با جدایی والدین، فرزندان پدربزرگ و مادربزرگ یکی از والدین خود را هم از دست خواهند داد. والدین زوج در حال طلاق نمی توانند به سادگی به نوه های خود دسترسی داشته باشند.
گاهی با طلاق والدین، یکی از پدربزرگ و مادربزرگ ها مسئولیت این کودکان را به عهده خواهند گرفت. یعنی هیچ کدام از والدین سرپرستی کودکان را قبول نکرده و نوه ها زندگی خود را در کنار پدربزرگ یا مادربزرگشان ادامه خواهند داد. طلاق در سطح وسیعی به خانواده آسیب خواهد زد.
تروما
مورد بعدی از عواقب طلاق که بسیار حائز اهمیت است، تروما است. تروما یعنی احساس ترس نسبت به موقعیت های جدید به دلیل تجربه آسیبی که در گذشته داشتند. این ترس ممکن است در قالب اضطراب یا افسردگی پس از تجربه های سخت خود را نشان دهد.
طلاق یکی از مهم ترین تجربه های زندگی هر فرد است. فرقی نمی کند که او خود در حال جدایی از شریک زندگی اش باشد یا والدینش این تصمیم را گرفته باشند. با طلاق زندگی از روال عادی که در گذشته تجربه می کردند، تفاوت پیدا کرده و باید به شرایط جدید عادت کنند.
فرزندان ممکن است که دیگر نتوانند در خانه خود زندگی کنند؛ آن ها باید خانه را ترک کرده و همراه با یکی از والدین یا به تنهایی به زنگی ادامه دهند. به دلیل تغییری که در روتین زندگی ایجاد شده، در وضعیت شغلی یا تحصیلی و در نهایت رشد فردی آن ها تاثیرات منفی ایجاد می شود.
اغلب فرزندان مسئولیت طلاق والدین را بر عهده خود گرفته و احساس گناه و پشیمانی از جدایی دارند. آ ن ها همواره درمورد کارهایی که می توانستند برای جلوگیری از طلاق انجام دهند، فکر می کنند. این موضوع بر آسیبی که ناشی از این جدایی است، می افزاید.
این احساس، یعنی احساس گناه و پشیمانی نه تنها در فرزندان، بلکه در والدینی که طلاق گرفته اند نیز وجود دارد. پشیمانی از بحث یا مشکلاتی که می توانند سریع تر حل کنند نیز در آن ها تجربه می شود. همچنین به دلیل شکستی که در زندگی مشترک تجربه کرده اند، از تجربه زندگی جدید ترسیده و راه را برای روابط موفق در آینده، می بندد.
سختی در قطع ارتباط با همسر سابق
زندگی مشترک چیزی متفاوت با رابطه دوستی یا همکاری است. به عبارتی دیگر زندگی مشترک می تواند شامل تمام انواع روابط از جمله دوستی، شراکت کاری، همکاری و والدین باشد. پس تنها با امضای طلاق نمی توان این رابطه را به طور کامل قطع کرد.
از عواقب طلاق که غیر قابل حذف و انکار بوده، نیاز به حفظ رابطه حتی پس از طلاق است. نمی توان به سادگی دست از شراکت هایی که زوجین با هم داشتند، کشید. حضور فرزند بر سختی قطع این رابطه می افزاید.
برای موارد کاری نیاز است که بدون دخالت احساسات منفی نسبت به همسر سابق، بر کار تمرکز کرد و بدون داشتن کینه ای، در کنار او کار کرد. حذف تعادل بین احساسات درونی از جمله تنفر یا دلتنگی و مسائل کاری، کاری بسیار سخت است.
همچنین در صورتی که زوجین هنگام طلاق فرزند داشته باشند، همواره نیاز دارند که روابط خود را حفظ کنند. فرزند آن ها در طول رشد و پیشرفت و زندگی خود نیاز به حمایت پدر و مادر خود داشته و آن ها باید در عین حال که به زندگی خود پایان داده اند، به نیازهای فرزند خود توجه کنند.
مشکلات مالی پس از طلاق
شاید اولین مورد از عواقب طلاق که به آن فکر می کنیم، مسائل و مشکلات مالی است که پس از جدایی بایستی آن را مدیریت کرد. این مسائل بسیار گسترده تر از چیزی است که فکر می کنید.
در قدم اول هزینه هایی که برای طلاق نیاز است انجام شود، بسیار بالاست. حتی اگر طلاق بدون جنگ و دعوا صورت بگیرد، گرفتن وکیل و وقت دادگاه و هزینه هایی از این قبیل فشار زیادی را به هر دو زوج وارد می کند. همچنین دادن مهریه می تواند فشار زیادی را به مرد پس از طلاق وارد کند.
مورد بعدی تمام شدن مشارک در تقسیم هزینه های زندگی است. زوجین در زندگی مشترک عادت داشتند که هزینه های ثابت زندگی مانند اجاره خانه و مالیات را بین خود تقسیم کنند. این هزینه ها چه زندگی مشترک باشد و چه زندگی به تنهایی، ثابت است. اما در زندگی مشترک از فشار وارد شده بر آن ها کم می شود.
قبل از طلاق زوجین به دلیل زندگی مشترک و در کنار هم هزینه های زندگی را تقسیم کرده و با هم برای آن تلاش می کردند. این تقسیم به افراد کمک می کرد که احساس فشار مالی را روی دوش خود حس نکنند و همواره بتوانند به همسر خود در بحران های مالی تکیه کنند.
تنها شدن در مدیریت هزینه ها از یک طرف و از طرفی دیگر افزایش هزینه های زندگی، فشار مالی زیادی را به زوجین پس از طلاق تحمیل می کند. بهتر است قبل از طلاق به فکر این شرایط سخت بوده و بتوانید پس انداز مناسبی برای این مشکلات داشته باشید.
افزایش احتمال طلاق بعدی
از مهم ترین عواقب طلاق که به دلیل کاهش اعتماد به نفس فرد و تاثیر منفی ناشی از احساس شکست در داشتن روابط موفق است، ناتوانی در شروع زندگی مشترک بعدی و ترس از شکست در آن است. یعنی فرد فکر می کند که چون در ازدواج قبلی خود نتوانسته موفق باشد، احتمال دارد دوباره شکست بخورد.
این احتمال شکست درونی به دلیل آسیب روانی است که فرد پس از طلاق گرفتن تجربه می کند. فرد تمام آرزوها و اهدافی که برای زندگی مشترک خود داشته را با شکست در زندگی مشترک قبلی ناممکن می داند و دیگر امیدی به زندگی بعدی خود ندارد.
همچنین جامعه نیز دید بدی به افراد پس از طلاق دارند و آن ها نیز معمولا فکر می کنند که نمی توانند زندگی مشترک موفقی در آینده داشته باشند. این دید بد و قضاوت بر اعتماد به نفس افراد تاثیر منفی می گذارد.
مورد بعدی تحقیقاتی است که در این زمینه انجام شده. با توجه به نتایج تحقیقات احتمال شکست افراد در زندگی مشترک دوم، بیشتر از افرادی است که تاکنون تجربه شکست در زندگی مشترک نداشته و اولین زندگی مشترک آن ها است.
این احتمال به دلایل مختلفی اتفاق می افتد. یکی از این دلایل احساس منفی و بدبینی به آینده ای است که فرد در زندگی قبلی خود کسب کرده و هنوز نتوانسته بر آن غلبه کند.
دلیل بعدی برای شکست در زندگی دوم سلیقه افراد در انتخاب شریک دوم زندگی است. یعنی دوباره به سمت افرادی جذب می شوند که به همسر سابقشان شبیه بوده و همان ویژگی ها را دارند. غافل از اینکه ممکن است همان ویژگی ها عامل اصلی طلاقشان باشد.
از دست دادن دوستان
عواقب طلاق در تمام ابعاد زندگی فرد قابل مشاهده است. یعنی فرد نمی تواند یکی از ابعاد زندگی خودش را انتخاب کرده و بگوید که پس از طلاق هیچ تغییری نکرده است. یکی از این ابعاد که از همه موارد مهم تر است، از دست دادن گروه دوستانی است که قبل از طلاق با آن ها رفت و آمد داشتند.
دوستان معمولا با توجه به وضعیت زندگی و تاهل با هم ارتباط می گیرند. یعنی افرادی که مجرد هستند معمولا دوستانی دارند که آن ها هم مجرد هستند. همچنین افراد متاهل نیز معمولا به صورت زوجی با متاهلان دیگر ارتباط می گیرند.
این سبک از انتخاب دوست به دلیل محدودیت هایی است که مجردها یا متاهل ها در وقت گذرانی با دوستانشان داشته و بهتر می توانند افرادی با وضعیت تاهل یکسان را درک کنند. اما این موضوع پس از طلاق کمی متفاوت خواهد بود.
فرد به دلیل ازدواج دوستان دوران مجردی خود را تقریبا از دست داده و دیگر مانند سابق صمیمی نیستند. همچنین پس از طلاق نمی توانند با دوستان مشترک همسرشان در دوران تاهل خود ارتباط داشته باشند. پس عملا فرد دوستان خود را به طور کامل از دست می دهد.
فرد پس از طلاق احساس افسردگی و اندوه زیادی را تجربه کرده و تقریبا شروع روابط موفق جدید با دیگران برایش سخت و غیرممکن است. او همچنین دوستان قبلی خود را از دست می دهد و دیگر نمی توانند گروه دوستان حامی و صبور در کنار خود داشته باشند.
تعطیلات؛ سخت ترین بخش جدایی
به عنوان خانواده یا یک زوج، عادت داشتید که تعطیلات آخر هفته یا آخر سال را با همسر خودتان بگذرانید. گاهی علاوه بر همسر، با خانواده همسرتان نیز وقت می گذرانید. همه این موارد عوضی از روتین و عادات شما برای تعطیلات بوده و فقدان آن، تعطیلات را برایتان سخت می کند.
اگر نتوانید بعد از طلاق، روابط موفق با دیگران بسازید و برای تعطیلات خود برنامه ای درست داشته باشید، روزهایی که باید به خوشی و استراحت بگذرانید را با مرور خاطرات گذشته و فقدان همراهی برای تعطیلات خوب می گذرانید.
اگر هنگام طلاق فرزند یا فرزندانی داشته باشید، سختی تعطیلات دوچندان می شود. فرزند شما باید انتخاب کند که چند روز از تعطیلات را پیش شما و چند روز را کنار همسر سابقتان بگذراند. شما در آن چند روز که فرزندتان کنار شما نیست، همواره نگران شرایط او و روزهای خوبی که می توانستید بگذرانید، هستید.
سعی کنید برای تعطیلات خود پس از طلاق برنامه ای سرگرم کننده و خوبی داشته باشید. اگر کل تعطیلات را در خانه بگذرانید، نه تنها لذت نمی برید، بلکه با نشخوار خاطرات گذشته بدترین تعطیلات عمرتان را می گذرانید.
جمع بندی
طلاق یکی از سخت ترین و در عین حال بهترین راه حل برای مشکلات غیرقابل حل در زندگی مشترک است. سختی این راه به دلیل عواقب طلاق بوده که زندگی هر دو نفر، زندگی فرزندان در صورت داشتن فرزند و زندگی پدر و مادر زوجین را تحت تاثیر قرار می دهد.
افراد این تصمیم را برای رفع مانعی که در مسیر رشد فردی آن ها قرار دارد، انجام می دهند. رابطه زناشویی و زندگی مشترک سمی جلوی پیشرفت فرد را چه از نظر روانی و چه از لحاظ ایجاد بستری مناسب برای پیشرفت، می گیرد.
البته طلاق همیشه نمی تواند موجب پیشرفت فرد شود. بلکه به دلیل سختی ادامه زندگی به تنهایی و پس از پایان زندگی مشترک، حتی ممکن است فرد از زندگی عادی خود عقب بیافتد. پس قانون کلی برای رابطه پیشرفت و پایان زندگی مشترک نیست.
قبل از گرفتن این تصمیم سعی کنید که تمام جوانب روانی، مالی و معنوی این تصمیم را بررسی کنید. پس از بررسی همه جوانب و بررسی روحیات خود یا فرزندتان این تصمیم را برای ادامه یا پایان زندگی مشترک بگیرید.
منبع: