چگونه خلاقیت و ایده پردازی را بهبود بخشیم؟
امروزه بر اهمیت نوآوری و ایده پردازی تاکید ویژه ای می شود و از آنجایی که خلاقیت اساس نوآوری است، درک اهمیت آن بسیار مهم است.
این امر به ویژه در صنایع که خلاقیت دارایی اصلی شرکت ها است،امری ضروری است. درک عوامل مؤثر بر خلاقیت برای اینکه بتوانیم به طور هدفمند رشد آن را ادامه دهیم، مهم است.
محصول تفکر خلاق ممکن است روشی جدید و منحصر به فرد برای فهم بهتر دنیای اطراف ما باشد.
تاکید در تفکر خلاق بر کلمه “ایده پردازی” است. در انسان دو نوع توانایی تولیدی داریم: توانایی های همگرا و واگرا.
توانایی های همگرا برای گرد هم آوردن چیزهای متفاوت استفاده می شود. توانایی های واگرا آنهایی هستند که توسط قوانین یا قراردادها هدایت نمی شوند، اما قادر به ایجاد راه حل های جدید و ایده پردازی برای مشکلات و موانع هستند.
توانایی های تولیدی واگرا به ویژه در تفکر خلاق و ایده پردازی بسیار مهم است. با ما در این مقاله همراه باشید تا در خصوص چهار مرحله ایده پردازی و توانایی های تولیدی انسان، کسب اطلاعات کنیم و این موضوعات را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم.
چهار مرحله مهم داشتن تفکر خلاق و ایده پرداز
به طور کلی چهار مرحله ایده پردازی مواردی هستند که با رعایت هر کدام می توانید با کمی نبوغ به آنچه که در ذهن شما به عنوان کمال در نظر گرفته می شود، برسید.
آماده سازی
در این مرحله متفکر مسئله را فرموله می کند و حقایق و مطالبی را که برای یافتن راه حل های جدید ضروری می داند، جمع آوری می کند.
بسیاری از اوقات حتی پس از روزها، هفته ها یا ماه ها تلاش متمرکز نیز نمی توان مشکل را حل کرد. متفکر که مشکل را حل نمی کند، از آن روی برمی گرداند و مرحله بعدی را آغاز می کند.
دوره نهفتن
در این دوره، برخی از ایده هایی که در راه حل تداخل داشته اند، محو خواهند شد. فعالیت آشکار و حتی گاهی فکر کردن به مشکل در این مرحله نیز وجود ندارد.
اما فرآیند تفکر، ناخودآگاه درگیر در ایده پردازی می شود. در این دوره ظاهراً متفکر مشغول فعالیت های دیگری است. اما با وجود این فعالیت ها، تفکر در مورد یافتن راه حل مشکل در ذهن او با قدرت جریان دارد.
روشنایی
پس از دوره نهفتگی، ایده های خلاقانه به طور ناگهانی رخ می دهد. در نتیجه مسائل مبهم، روشن می شوند.
تأیید
اگرچه راه حل در مرحله روشنایی یافت می شود، اما باید بررسی شود که آیا راه حل صحیح است یا خیر. از این رو در مرحله آخر، ارزیابی راه حل انجام می شود. اگر راه حل رضایت بخش نباشد، متفکر از ابتدا به فرآیند خلاقیت باز می گردد.
اما در صورتی که راه حل مورد تایید باشد و در صورت رضایت، همان مورد پذیرفته می شود و در صورت لزوم، اصلاح جزئی نیز در راه حل انجام می شود.
درک فرآیند خلاقیت خود
مراحلی که تشریح شد، مدل چهار مرحله ای محبوب از فرآیند خلاقیت و ایده پردازی است که در دهه 1920 توسعه یافته است.
آنچه که در چهار مرحله ایده پردازی اهمیت بسیاری، نوع و درک و فهم شما از این چهار مرحله است.
در اینجا منظور از نوع فهم و درک، نحوه برخورد و صبوری است که فرد در هر یک از این چهار مرحله از خود نشان می دهد.
گاهی برخی از افراد هستند که با دقت این چهار مرحله را گذر می کنند و شاید به نتیجه مطلوبی نیز دست یابند، اما به دلیل عدم صبوری یا شتابی که در دست یافتن به نتیجه دارند، در نهایت به کیفیتی که باید به آن دست یابند، منتج نمی شوند.
درنتیجه احساسات، رفتار، نوع واکنش و بازخورد، مدیریت زمان و بسیاری از عوامل دیگر وجود دارند که هر یک از این مراحل را می توانند به نحوی دستخوش تغییر قرار دهند.
چگونه فرآیند خلاقیت خود را برای موفقیت نهایی بهینه کنیم؟
اگر کمی عمیق تر در خصوص موضوع ایده پردازی کاوش کنیم، متوجه می شویم که مدل چهار مرحله ای دارای ایراداتی نیز گاهی می تواند باشد.
این ایرادات نیز وجود برخی مراحل فرعی و اعمال متفرقه است که باید در این چهار مرحله مورد بررسی قرار گیرد.
به طور مثال کار هنرمند بینا و مبتکر این است که بر دنیای درونی و بیرونی خود پلی بزند و چیزی را که فقط در ذهن و قلب و روح خود وجود دارد را به شکل ملموسی به دنیا ارائه دهد.
حال اگر همین هنرمند را در این چهار مرحله قرار دهیم، متوجه می شویم که موارد بسیار زیادی نیز وجود دارد که می تواند نتیجه نهایی فرد را تغییر دهد.
همچنین این احتمال وجود دارد که برای برخی از افراد هنرمند فقط سه مرحله به صورت کلی برای ایده پردازی و داشتن تفکر خلاق و در نهایت دستیابی به نتیجه مطلوب وجود داشته باشد.
هر فرآیند خلاقانه ای حرکتی میان درون و بیرون است. ذهن ناخودآگاه و خودآگاه؛ رویا دیدن و انجام دادن؛ حرف و عمل؛ انعکاس انفرادی و همکاری فعال.
روانشناسان این وضعیت را با عبارات ساده الهام بخشی (ایجاد ایده ها) و تولید (جان بخشیدن به ایده ها) توصیف می کنند.
در مدل چهار مرحله ای، می توان نحوه تعامل عناصر داخلی و خارجی فرآیند خلاقیت را مشاهده کرد.
مراحل دو و سه در ارتباط با الهام هستند: رویاپردازی، انعکاس، تخیل، توجه به الهام و اجازه دادن به ذهن ناخودآگاه برای انجام کار.
در همین حال، مراحل یک و چهار در مورد تولید است: انجام کارهای بیرونی تحقیق، برنامه ریزی، اجرا و همکاری. تمامی این موارد از میان ارتباط درون و بیرون جان تازه می گیرند و نتیجه بخش می شوند.
اینکه چهار مرحله چگونه به ما در فرآیند خلاقیت خودمان کمک می کند؟ در این پاسخ نهفته است که هر چه بیشتر بر داشتن تعادلدر حرکاتمان تمرکز داشته باشیم، بیشتر می توانیم از پتانسیل خلاقانه خود بهره ببریم.
برخی از افراد این مشکل را دارند که ایده های درخشان خود را نمی توانند بیان کنند و تحقق بخشند. این متفکران و رویاپردازان اغلب نیاز دارند تا زمان و تمرکز بیشتری را به مراحل یک و چهار اختصاص دهند تا روند خلاقیت خود را در مسیر خود حفظ کنند.
با ایجاد ساختارهای لازم برای کمک به انجام عمل و قرار دادن یک پا در مقابل پای دیگر برای تحقق آن، ایده ها را با مراحل متعادل کنید.
از سوی دیگر، برخی از افراد وجود دارند که در مراحل یک و چهار می درخشند. آن ها در انجام کارها فوق العاده هستند، اما این خطر آن ها را تهدید می کند که تمام تمرکز خود را روی بهره وری بگذارند.
در این صورت شاید دیگر از این افراد ایده های جدید نبینیم. با داشتن تعادل بین نیروهای متضاد درون خود، می توانیم تا حدودی به فرآیند خلاقیت و ایده پردازی های خود نظم دهیم.
بهترین زمان برای شروع یادگیری روش های تفکر خلاق و ایده پرداز در زمانی است که احساس شور و شعف بسیار دارید تا چابک بمانید و در صدر رقابت خود باشید.
یکی از راه های عالی رسیدن به این منظور، گذراندن دوره های آنلاین و جست وجوی مطالب بی شمار در فضای مجازی و اینترنت است که می توانی از هر جایی به آن دسترسی داشت.
اهمیت واقعی ایده پردازی در چیست؟
ایده پردازی در واقع فرآیندی است که در آن ایده ها و راه حل هایی را از طریق جلساتی مانند طراحی، نمونه سازی اولیه، طوفان فکری، نوشتن مداوم و تعداد زیادی از تکنیک های ایده پردازی تولید می شود.
اهمیت ایده پردازی در این است که برای حل مسائل و مشکلات همیشه نمی توان از یک مسیر و روش تبعیت کرد زیرا راه حل ها نیز به مرور زمان نیازمند تغییر و تحول هستند و شاید کارکرد گذشته خود را در دنیای امروزی از دست بدهند.
ایده پردازی ذات و پایه و اساس اقتصاد جدیدی است که دنیا آن را پیش گرفته و بر مبنای آن کشورها عمل می کنند.
قانون مهم و ارزشمند “سه ایده”
در خصوص موضوع ایده پردازی و داشتن خلاقی، تونی استابلبین می گوید: داشتن یک ایده، ایده بدی است، داشتن دو ایده، استدلال تلقی می شود است اما داشتن سه ایده، طوفان فکری است.
برای تولید ایده، رویکرد دو مرحله ای وجود دارد: اول “شعله ور شدن”، که شامل ارائه هر چه بیشتر ایده ها است.
دوم “داشتن تمرکز” برای آنکه بتوان ایده ها را به خوبی پرورش داد، باید تمرکز بسیار داشت. تمرکزی که در نهایت منجر به یافتن راه حل های جدید و نو شود.
فعال اجتماعی باشید
برای داشتن قوه ایده پردازی و بروز خلاقیت، باید فردی اجتماعی باشد. از مسائل روز جامعه آگاه باشید تا بتوانید تحلیل های متنوعی از خود ارائه بدهیدو
اجتماعی بودن در این زمینه به این معنا است که برای موضوعات مختلف، راه حل های مختلف را از روش های متفاوتی به دست آورید.
محل یافتن چنین روش هایی فضای مجازی و شبکه های مجازی است. بودن در چنین فضاهایی سبب می شود تا با افراد گوناگونی وارد بحث شوید و از این طریق شاید به ایده های جدیدی دست یابید.
لازم به ذکر است که برای داشتن ایده های عالی همیشه لازم نیست امری خارق العاده را انجام دهید. روی آوردن به رسانه های اجتماعی، خود مهم ترین و بهترین گام برای آغاز داشتن روحیه خلاقانه است.
اصول تفکر در ایده پردازی
برای آنکه ایده پردازی را در حالت صحیح خود به اجرا درآورید و آنچه به عنوان محصول نهایی در ذهن شما نقش می بینند، ارزش والایی داشته باشد، باید فهرستی از تمام اطلاعاتی که فکر می کنید در مورد مشکل خود می دانید تهیه کنید.
برای هر موردی که فهرست می کنید، از خود بپرسید که چگونه و چرا موارد را فهرست می کنید. دلیل شما برای ذکر این موارد در فهرست چیست؟
آیا شواهد قطعی برای آن موارد دارید یا صرفا احساس شما نسبت به موارد بوده است. پاسخ به سوالات نیز از ضروریات است.
هنگامی که بدانید چه چیزی واقعی است و چه چیزی فقط فرضیه است، قادر خواهید بود راه حل های جدیدی را برای خود ایجاد کنید.
تکنیک های خاص تولید ایده چیست؟
رعایت مراحل اصلی ایده پردازی و داشتن ذهن خلاق، یک بحث است، دانستن تکنیک های خاص برای دستیابی سریع تر به هدف، بحثی دیگر است. در ادامه به برخی از مهم ترین تکنیک های خاص ایده پردازی اشاره می کنیم.
تکنیک اسکمپر یا SCAMPER
SCAMPER، تکنیک ایده پردازی است که از افعال کنشی به عنوان محرک استفاده می کند.
درواقع نوعی چک لیست شناخته شده است که توسط محققی به نام Bob Eberie ایجاد شده است و به فرد کمک می کند تا ایده هایی را برای تغییراتی که می توان روی محصول نهایی ذهن انجام داد، ارائه کرد.
تکنیک SCAMPER درواقع مخفف و کوتاه شده ابتدای یک سری از واژه ها است. این واژه ها عبارت است از:
S – جایگزین کردن ایده قبلی با ایده جدید
C – ترکیب کردن ایده های مختلف با یکدیگر
A – تطبیق دادن ایده ها با یکدیگر
M – اصلاح کردن ایرادات موجود در ایده ها
P – استفاده کردن از ایده های مختلف
E – از بین بردن ایده های قدیمی
R – معکوس کردن. یعنی مهندسی معکوس برخی از ایده ها ناب جهت ساخت دوباره آن ها.
تکنیک طوفان فکری
طوفان فکری شامل فرآیند ایجاد تعداد زیادی راه حل برای مشکلی (ایده) خاص با تأکید بر تعداد ایده ها است.
در طوفان فکری، ارزیابی ایده ها وجود ندارد. بنابراین، افراد می توانند ایده های خود را آزادانه و بدون ترس از انتقاد بیان کنند.
حتی ایده های عجیب و غریب نیز به آغوش باز پذیرفته می شوند. اغلب، ایده ها برای حصول نتیجه مطلوب، با یکدیگر ترکیب می شوند.
طوفان فکری هم به صورت فردی و هم به صورت گروهی قابل انجام است. گروه طوفان فکری به طور معمول شامل شش تا ده نفر است.
داشتن نقشه ذهنی
نقشه ذهنی یا MIND MAP، درواقع تکنیکی گرافیکی است که برای تصور ارتباط بین اطلاعات یا ایده های مختلف، مورد استفاده قرار می گیرد.
در نقشه ذهنی، کوچک ترین جزئیات باید یادداشت شود و سپس توسط منحنی ها یا خطوط به واقعیت یا ایده ای کوچک تر یا ایده اصلی (قبلی یا بعدی) خود متصل می شود.
بنابراین شبکه ای از روابط ایجاد می شود. برای اولین بار تونی بوزان، محقق بریتانیایی بود که تکنیک «نقشه ذهنی» را در کتابش به نام «از ذهن خود استفاده کنید» (1972) پیشنهاد و مورد بحث قرار داد.
نقشه ذهنی در طوفان فکری، برنامه ریزی پروژه، حل مسئله و یادداشت برداری استفاده های بسیار می شود.
همان طور که در مورد سایر روش های نقشه برداری وجود دارد، هدف نهایی نقشه برداری نیز جلب توجه و به دست آوردن و چارچوب بندی اطلاعات برای امکان اشتراک گذاری مفاهیم و ایده ها است.
برای شروع کار با نقشه ذهنی، فرد فقط باید عبارت یا کلمه کلیدی را در وسط صفحه بنویسد.
سپس هر چیز دیگری را که به ذهنش می رسد در همان صفحه یادداشت کند. پس از آن باید سعی کند تا همانطور که در پاراگراف قبل ذکر شد، ارتباط برقرار کند.
سینکتیک یا Synectics
Synectics نوعی تکنیک خلاقانه برای ایجاد ایده و حل مسئله است که فرآیندهای فکری را برمی انگیزد.
سینکتیک در واقع روشی است برای برخورد منطقی با مسئله و نوع خلاقیتی که قرار است در راه حل خود استفاده کنید.
اعتبار ابداع این تکنیک برای اولین بار در واحد طراحی اختراع کوچک آرتور دی. گوردون و جورج ام پرینس.
Synectics تلاش می کند تا فرآیند خلاقیت را در حالی که در حال انجام است، بررسی کند. به گفته جی جی گوردون، سه فرض کلیدی با تحقیقات Synectics مرتبط است:
- امکان تشریح و آموزش فرآیند خلاقیت وجود دارد
- فرآیندهای اختراع در علوم و هنرها مشابه یکدیگر هستند و توسط فرآیندهای “ذهنی” آغاز می شوند.
- خلاقیت گروهی و فردی مشابه یکدیگر هستند
داستان بازی یا STORY BOARD
استوری بورد با توسعه داستانی بصری برای توضیح یا کاوش در خصوص ایده ها است. استوری بردها می توانند به افراد خلاق کمک کنند تا اطلاعاتی را که در طول تحقیق به دست آورده اند را نشان دهند.
عکس ها، نقل قول ها از کاربر و سایر اطلاعات مربوطه روی تخته چوب یا هر سطح مشابهی ثبت می شوند تا نشان دهنده سناریو ای باشند و به درک روابط بین ایده های مختلف کمک کنند.
ایفای نقش
در تکنیک ایفای نقش، هر شرکت کننده می تواند شخصیت یا نقشی متفاوت را بر عهده گیرد و با توجه به آن پیش رود.
از آنجایی که این تکنیک، تکنیکی سرگرم کننده است، می تواند به افراد کمک کند تا محدودیت های خود را کاهش دهند و ایده های غیرمنتظره ای را برای حل مسائل مطرح کنند.
فهرست صفات
فهرست صفات رویکردی تحلیلی برای شناسایی اشکال جدید سیستم یا محصول است که با شناسایی و تشخیص زمینه های بهبود راه حل مسائل، همراه است.
برای فهمیدن اینکه چگونه می توان محصول خاصی را بهبود بخشید، مسائل مرتبط با آن را باید به قطعات مختلفی تقسیم کرد.
سپس ویژگی های فیزیکی هر جزء را ذکر کرد و تمام عملکردهای هر جزء را توضیح داد و مورد مطالعه قرار داد درنهایت متوجه شد که آیا تغییر یا ترکیب مجدد به ایده نهایی یا محصول، آسیب می زند یا آن را بهبود می بخشد.
نتیجه گیری
دلیل شما بر داشتن نوآوری و ایده پردازی هرچه که باشد، چه توسعه محصول، مسائل داخلی یا هر موضوع دیگری، داشتن فرآیندی قوی برای تولید، جذب و کاوش ایده ها می توان خلاقیت را شکوفا کرد.
انتخاب تکنیک ها و ابزارهایی که استفاده می کنید بدون شک به اهداف شما، نوع برخورد شما و افرادی که با آن ها کار می کنید بستگی دارد.
بنابراین از آزمون و خطا برای تعیین اینکه کدام یک از موارد فوق با نیازهای شما مطابقت دارد، نباید بترسید.
سوالات متداول
- چرا ایده پردازی مهم است؟
اهمیت ایده پردازی در این است که برای حل مسائل و مشکلات همیشه نمی توان از یک مسیر و روش تبعیت کرد زیرا راه حل ها نیز به مرور زمان نیازمند تغییر و تحول هستند و شاید کارکرد گذشته خود را در دنیای امروزی از دست بدهند.
ایده پردازی ذات و پایه و اساس اقتصاد جدیدی است که دنیا آن را پیش گرفته و بر مبنای آن کشورها عمل می کنند.
- مراحل مهم ایده پردازی چیست؟
آماده سازی: در این مرحله متفکر مسئله را فرموله می کند و حقایق و مطالبی را که برای یافتن راه حل های جدید ضروری می داند، جمع آوری می کند.
دوره نهفتن: در این دوره، برخی از ایده هایی که در راه حل تداخل داشته اند، محو خواهند شد. فعالیت آشکار و حتی گاهی فکر کردن به مشکل در این مرحله نیز وجود ندارد.
روشنایی: پس از دوره نهفتگی، ایده های خلاقانه به طور ناگهانی رخ می دهد. در نتیجه مسائل مبهم، روشن می شوند
تأیید: اگرچه راه حل در مرحله روشنایی یافت می شود، اما باید بررسی شود که آیا راه حل صحیح است یا خیر.
- چه تکنیک های خاصی برای ایده پردازی وجود دارد؟
- تکنیک اسکمپر یا SCAMPER
- تکنیک طوفان فکری
- داشتن نقشه ذهنی
- سینکتیک یا Synectics
- داستان بازی یا STORY BOARD
- ایفای نقش
- فهرست صفات
- چه چیزهایی مانع ایده پردازی می شود؟
- ناامیدی و نبود انگیزه برای ادامه دادن
- دوری از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی
- برقراری ارتباط با آدم های شکست خورده و تبعیت از رفتار آن ها
- دلسردی از گذشته و مشکلاتی که گذشته پیش آمده اند
منبع:
- https://www.wework.com/ideas/professional-development/creativity-culture/understanding-the-four-stages-of-the-creative-process
- https://www.hec.edu/en/knowledge/articles/4-key-stages-idea-creation-creative-industries