چگونه از رئیس به رهبر تبدیل شویم

2 کامنت
9 دقیقه زمان خواندن

چگونه از رئیس به رهبر تبدیل شویم

تغییر دیدگاه از ریاست به رهبری

شما باید به این مسئله آگاه باشید که اگر بخواهید به یک رهبر موفق تبدیل شوید، باید ذهنیتی که از رهبری قدیمی در ذهنتان ایجاد شده است را تغییر دهید. به خاطر این که «در دنیای امروز یک رئیس، به هیچ وجه یک رهبر نیست!»

رئیس کسی است که تنها با دستور دادن به شما می گوید که چه کار باید بکنید. مطمئنا هر کسی از این که یک رئیس داشته باشد متنفر است. هیچ کسی دوست ندارد فردی از بالا به او نگاه کند و وانمود کند که بیشتر از دیگران می داند و باید دیگران از دستوراتش تبعیت کنند، حتی اگر این دستورات درست باشند!

رهبران، مدیر هم نیستند. مدیران کسانی هستند که دیگران را تشویق می کنند به ازای دریافت پاداش کار کنند. مدیران به دیگران جرات می دهند جلو بروند و کارهایی را انجام دهند که خود آن ها انجام نمی دهند. مدیران هرگز افراد با اهمیتی نیستند. آن ها فقط با وعده پاداش می توانند دیگران را برای انجام کارها ترغیب کنند. از طرف دیگر مدیران هیچ وقت در نظر کارکنان آنقدر ارزشمند نخواهند بود، تا کارمندان بخواهند مانند او رفتار و عمل کنند یا آن ها را الگو قرار دهند.

معمولا رهبران الگوی رفتاری هستند. به گونه ای که دیگران با دیدن اعمال و رفتار آن ها بدون این که فکری در آن رابطه کنند و یا آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند، واقعا می خواهند که شبیه آن ها شوند. رهبران همواره در خط مقدم مبارزه قرار می گیرند. آن ها در انجام هر کاری پیش قدم می شوند و با در اختیار داشتن انگیزه ای مضاعف سعی می کنند کاری را که در پیش گرفته اند به سرانجام برسانند و به موفقیت در کسب و کار برسند. اما به شما اطمینان می دهیم که این کار برای کسانی که از فرد دیگری دستور می گیرند هرگز اتفاق نمی افتد.

رهبران در کنار کارمندان خود هستند نه بالای سرشان!

رهبران در کنار کارمندان خود هستند نه بالای سرشان!

یک مدیر موفق سعی می کند تا وظایف را به درستی در میان کارمندان تقسیم نمایند. اما تنها چیزی که از این مسئله عاید آن ها می شود دریافت نتیجه ای نصفه و نیمه است. اما یک رهبر خودش به سمت جلو حرکت می کند اهداف مشخصی را تعیین می کند و حتی سخت ترین وظایف را هم خودش بر عهده می گیرد تا به هدف والای خود یعنی رسیدن به موفقیت در کسب و کار دست پیدا کند. او همواره سعی می کند تا با انرژی زیاد به سمت جلو حرکت کند و ادامه راه را برای دیگران شرح دهد و با انگیزه دادن به آن ها، کاری کند تا با جان و دل در رسیدن به یک هدف مشترک قدم بردارند.

اگر جزو آن دسته از افرادی هستید که می خواهید دیگران برای شما کار کنند باید خودتان دست به کار شوید و خودتان بهترین کارها را در اختیار بگیرید. یک رهبر به جای این که از کارمندان خود بخواهد که برای معرفی محصولات و یا خدمات شرکت به سراغ افراد مختلف بروند و به برقراری ارتباط بپردازند، خود نیز با آن ها همراه می شود و در این مسیر پر پیچ و خم به آن ها کمک می کند. در واقع رهبران در کنار کارمندان خود هستند، نه در بالای سرشان! رهبران برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار خود، پیش قدم می شوند و به سراغ انجام کارهایی می روند که ترسناک به نظر می رسند و تنها زمانی که امیدی وجود ندارد، این رهبران هستند که به سمت جلو در حال حرکت می باشند.

انگیزه بخشیدن را جایگزین تنبیه کردن قرار دهید

مدیران معمولا برای این که کارکنان یک شرکت را به سمت جلو حرکت دهند به آن ها وعده می دهند و یا این که تصمیم به تنبیه آن ها می گیرند؛ اما رهبران رفتار دیگری دارند. آن ها به طور مداوم در حال انگیزه بخشیدن هستند. اکثر مدیران برای این که بتوانند بر روی سازمان خود احاطه داشته باشند و کارکنان از او حساب ببرند به سراغ تحقیر کردن و کوچک کردن آن ها می روند و مطمئن باشید که این رفتار تنها برای مدتی کوتاه اثربخش خواهد بود و در درازمدت باعث از بین رفتن میل کارکنان برای کار کردن و حتی تنفر از شرکت می شود که سرانجام عدم شکست و عدم موفقیت در کسب و کار را به دنبال خواهد داشت.

در مقابل، رهبران از توانمند سازی افراد استفاده می کنند. آن ها همواره در تلاش هستند تا استعدادها و همچنین خلاقیت های کارکنان خود را شکوفا کنند. آن ها هیچ ترسی ندارند که فردی دیگر به شخصی همانند خودش تبدیل شود. زیرا خودشان سریع تر از هر شخص دیگری در حال رشد و ترقی هستند.

اگر به مدیران موفق و حتی بهترین مدیران نگاه کنید، متوجه می شوید که آن ها کارمندان خود را همان گونه که هستند می بینند در صورتی که یک رهبر افراد خود را بهتر از آن چیزی که نشان می دهند می بینند. برایان تریسی در این زمینه می گوید: «هنر رهبری دست یافتن به نتایج غیرعادی از طریق افراد عادی است.» شما به راحتی می توانید افراد عادی را به استخدام شرکت خود در آورید، افرادی که از تجربه های بسیار پایینی بهره مند هستند. اما اگر نسبت به توانایی های آن ها آگاهی پیدا کنید، مطمئنا اهدافی بسیار دورتر از تصور دیگران کشف خواهید کرد که شما را بسیار قوی تر به سوی موفقیت در کسب و کارتان هدایت می کند.

این که شما یک رئیس و یا مدیر باشید، آسان ترین کاری است که در یک شرکت و یا سازمان می توانید انجام دهید. شما تنها با تحصیل در رشته مدیریت و فعالیت در یک سازمان می توانید به آن دست پیدا کنید؛ اما برای تبدیل شدن به یک رهبر موفق باید مهارت های مرتبط با آن را بیاموزید و به خوبی از پس انجام آن بر بیایید، باید بتوانید خود را ارتقا دهید و پیشرو و پیش قدم باشید، و نکته اینجاست که این مسائل را نمی توانید در هیچ مرکز آموزشی پیدا کنید.

نحوه تفکر رهبران چگونه است؟

نحوه تفکر رهبران چگونه است؟

همان طور که گفته شد در قرن بیست و یکم برای این که به یک رهبر تبدیل شوید، باید مهارت های مرتبط با آن را بیاموزید اما تاکنون به این مسئله فکر کرده اید که رهبران چگونه فکر می کنند؟ رهبران به این باور رسیده اند که مسئولیت صد در صد نتایجی که از سازمان های خود دریافت می کنند بر عهده خودشان است؛ حتی اگر به موفقیت یا عدم موفقیت در کسب و کارشان دست پیدا کنند.

هنگامی که یک شرکت با مشکل روبرو می شود، اولین کاری که روسای یک شرکت انجام می دهند برکناری مدیرعامل است. در واقع انجام این کار تنها به این دلیل است که وقتی مشکلی در یک سازمان رخ می دهد، صد در صد مسئولیت آن بر عهده فردی است که رهبری آن را به طور کامل در اختیار دارد.

اما امروزه اکثر کسب و کارها در چنین مواقعی از قبول مسئولیت سر باز می زنند. آن ها در صورت بروز مشکل، شرایط را مقصر می دانند یا افرادی که در شرکت مشغول به کار می باشند. از همین رو باید بدانید که اگر در حال رهبری یک خانواده، کسب و کار و هر چیز دیگری هستید که با مشکل روبرو شده است، این مورد با نوع رهبری شما ارتباط مستقیمی دارد.

5/5 - (1 امتیاز)

رشد خودت رو استارت بزن !

درخواست ثبت نام در دوره های امیر شریفی

مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
guest
هنگامی که پاسخی داده شود به ایمیل شما پیام ارسال میگردد

2 نظرات
جدید ترین
قدیمی ترین بیشترین امتیاز
بازخورد درون خطی
دیدن تمام نظرات
2
0
سوالی دارید؟ بپرسیدx