17 نکته برای رعایت تعادل در زندگی کاری برای یک زندگی شاد و سازنده
مارک پتیت
برقراری تعادل بین کار و زندگی می تواند واقعاً دشوار باشد.
افراد بیشتری گزارش داده اند که مدیریت زندگی شخصی و حرفه ای آنها دشوارتر شده است.
ساعات کاری طولانی تر، فشار بیشتر برای انجام سریع کارها، فشار بیشتر برای موفقیت و زمان شخصی کمتر. این ترکیب باعث ایجاد استرس بیشتر و کشمکش های روزانه فراوان می شود.
اما طولانیتر و سختتر کار کردن به معنای دستیابی به چیزهای بیشتر نیست، بهویژه اگر زمانی برای گذراندن با افرادی که بیشترین اهمیت را برایتان دارند، نداشته باشید.
《من معتقدم که موفق بودن به معنای داشتن تعادل بین موفقیت در بسیاری از زمینه های زندگی است. اگر زندگی خانگی شما در هم ریخته باشد، نمی توانید در زندگی تجاری خود موفق تلقی شوید.》 – زیگ زیگلار
شخصیت شما، روابطی که دارید، زمانی که در محل کار می گذرانید و آنچه که برایتان مهمتر است، کاملاً تحت کنترل خود شماست.
تعادل در زندگی کاری چیست؟
وقتی در مورد نکات تعادل در زندگی کاری صحبت می کنیم، صرفاً در مورد جنبه زمانی برنامه شما صحبت نمی کنیم.
تعادل زندگی کاری رویکردی فراگیر نسبت به تمام جنبه های زندگی است که در نهایت احساس رضایت را به همراه دارد.
تعادل در زندگی کاری ممکن است در زندگی هر فردی معنای متفاوتی داشته باشد. برای درک بهتر آن، تمام مواردی را که برایتان مهم است در نظر بگیرید. به عنوان مثال، کار، دوستان، خانواده، زمانی که صرف سرگرمی ها، علایق و … می کنید.
اگر احساس می کنید که در هر جنبه مهمی از زندگی در حال سازش هستید، یعنی در زندگی کاری تعادل ندارید.
مرز باریکی بین زندگی شخصی و زندگی حرفه ای وجود دارد.
زمانی که بتوانید بین هر دو طرف تعادل برقرار کنید، تعادلی عالی در زندگی کاری شما به دست خواهد آمد. این یک نگرش ساده نسبت به زندگی شما است که در آن هیچ یک از این ها در اولویت بندی، بر دیگری جایگزین نمی شود.
چرا تعادل در زندگی کاری مهم است؟
بسیاری از ما در تله فکری گرفتار می شویم که احساس می کنیم برای رسیدن به چیزی باید جنبه خاصی از زندگی را قربانی کنیم. تا زمانی که چیزی را که دوست داریم رها یا مصالحه نکنیم، هیچ دستاوردی دریافت نخواهیم کرد. خوب، این در واقع هرگز درست نیست!
برای دستیابی به چیزی نیازی به مصالحه یا کار طولانی نیست. این فقط یک طرز فکر است. تعادل زندگی کاری به شما این امکان را می دهد که به همه چیز در زندگی برسید و در عین حال، شما را خوشحال نگه می دارد!
باید ببینیم که اگر تعادل بین کار و زندگی نداشته باشیم چه اتفاقی می افتد تا اهمیت آن را درک کنیم!
افرادی که بر روی ظواهر محدود زندگی تمرکز می کنند، در نهایت احساس نارضایتی و ناخشنودی دارند. ذهن ما تمایل دارد به جای تمرکز روی آنچه که به دست آورده ایم، روی چیزهایی تمرکز کند که باید مصالحه می کردیم. این حالت روحی غم انگیزی است که منجر به استرس و گاهی اوقات مشکلات روانی ناشی از اضطراب می شود.
داشتن تعادل در زندگی کاری مهم است زیرا به شما این امکان را می دهد که از لحظه لحظه وجود خود لذت ببرید و زمان و انرژی کافی برای کار، خانواده، دوستان، وقت من یا هر چیز دیگری که برای شما مهم است، باقی بماند! شما می توانید از همه چیز لذت ببرید و بابت تعادل مناسب در زندگی کاری، خوشحال باشید!
17 نکته تعادل در زندگی کاری
در اینجا 13 نکته تعادل بین کار و زندگی وجود دارد که می توانید همین الان برای داشتن زندگی بدون استرس، اجرا کنید:
-
روزهای جوانسازی بیشتری داشته باشید.
آخرین باری که کار نکردید تا جوان شوید، چه زمانی بود؟
یکی از بهترین راهها برای ایجاد محیطی برای بهرهوری و خلاقیت بالا در آینده، این است که خود را از زندگی روزانه جدا و به طور کامل از فعالیتهای مرتبط با کار، دور کنید.
با وقت گذاشتن برای خود، در مورد مهم ترین چیزها، چه در حال حاضر و چه در آینده وضوح پیدا می کنید و سرحال، پرانرژی و با انگیزه برمی گردید. با گذراندن روزهای جوانسازی بیشتر، روی خودتان سرمایه گذاری می کنید که طبیعتاً به این معنی است که تعادل بیشتری ایجاد خواهید کرد.
اگر بتوانید هر یک یا دو ماه یک بار این روز را به خودتان اختصاص دهید، نتایج فوری را در تمام سطوح کسب و کار و زندگی خود خواهید دید.
اکنون تقویم خود را بیرون بیاورید و روزهای جوانسازی خود را مشخص کنید!
-
ترس را رها کنید.
بسیاری از مردم، خواه کارآفرین، صاحب کسب و کار، رهبر یا مدیر باشند، نگران این هستند که اگر کار نکنند، یا هر روز دیده نشوند که کار می کنند، ممکن است چیز مهمی را از دست بدهند. کسب و کار ممکن است شکست بخورد یا ممکن است آن تبلیغ یا چیزی دیگر را دریافت نکنند. همیشه یک چیزی هست. این احساس وجود دارد که اگر زمان کافی در نظر گرفته نشود ممکن است اتفاق بدی بیفتد، یا «من همیشه می توانستم روی چیز دیگری کار کنم»
اما اگر باور داشته باشید که به اندازه کافی خوب هستید، به چیزی معنادار دست یافته اید، انجامش می دهید و برایتان اهمیت دارد، چه؟
هنگامی که این باور و اعتماد به نفس را داشتید، می توانید ترس از «همیشه چیز بیشتری هست» را رها کنید. احساس شادی، بهرهوری، فراوانی بیشتری خواهید داشت و میدانید که آنچه انجام دادهاید به اندازه کافی خوب بوده است.
-
روز خود را اولویت بندی کنید.
اگر یک قدم به عقب برگردید و به آنچه در لیست کارهایتان است نگاه کنید، چند چیز حیاتی در آن وجود دارد؟ چند کار باید در آن روز انجام شود؟
همه چیز وقتی شروع می شود که درک روشنی از آینده بزرگتر و بهتر داشته باشید.
آیا برای یک سال آینده برنامه ریزی می کنید؟ سه سال؟ ده سال؟ برای رسیدن به چه چیزی تلاش می کنید؟
هنگامی که این را فهمیدید، می توانید دوباره کار کنید و برنامه ها و اهدافی را ایجاد کنید که به شما در دستیابی به اهدافی بزرگتر کمک می کند.
ممکن است اهداف 90 روزه را بسازید، چیزهایی که واقعاً می خواهید در سه ماهه آینده به آنها برسید، سپس روند رسیدن به آن را مشخص کنید.
از این طرح شما اولویت های خود و اینکه زمان تمرکز شما چه موقعی است را خواهید فهمید.
10 مورد کاری در لیست خود ندارید که در آن روز تکمیل کنید. هر روز روی دستیابی به 3 یا 5 چیز مهم تمرکز کنید. به آنها دست یابید تا سقف انگیزه شما از پشت بام هم بگذرد.
اما اگر تعداد زیادی کار داشته باشید و آنها را کامل نکنید، سطح انرژی شما کاهش خواهد یافت.
-
سپاسگزار آنچه دارید باشید.
گاهی اوقات آنقدر مشغول کار کردن و سر و کار داشتن با زندگی روزانه و آینده هستیم که اینجا و اکنون، این لحظه حال را فراموش می کنیم.
من معتقدم ضروری است که قدردانی را در بخشی از زندگی روزمره بگنجانیم تا در واقع به همه چیز در زندگی خود نگاه کنیم و از آنچه داریم قدردانی کنیم.
بسیاری از ما قدردانی را یک واکنش می دانیم. اتفاقی می افتد یا شخصی کاری انجام می دهد و شما سپاسگزاری می کنید. می گویید متشکرم، شاید هم یک ایمیل بفرستید.
اما یک استراتژی بسیار فعال تر برای ایجاد و داشتن یک زندگی فراوان، یافتن چیزهایی است که قدردانشان هستید. این نه تنها بر وضعیت ذهنی شخصی شما تأثیر می گذارد، بلکه بر دیگران نیز تأثیر خواهد گذاشت. می توانید یک کارت دست نویس برای افرادی که دوستشان دارید یا شخصی که برای شما ارزش زیادی دارد، ارسال کنید.
سعی کنید در پایان هر روز از سه چیز تشکر کنید و ببینید که چگونه خلق و خوی و طرز فکر شما را تغییر می کند.
-
نه گفتن را یاد بگیرید.
مهم این است که تصمیم بگیرید چه کاری می خواهید انجام دهید، با چه کسی می خواهید رابطه برقرار کنید و می خواهید زمان خود را در کجا بگذرانید. ما درخواست های زیادی از خود داریم و فرصت های زیادی برای انجام کارهای مختلف داریم که در نهایت به چیزهایی که واقعاً نمی خواهیم انجام دهیم، اما احساس می کنیم باید انجام دهیم، بله می گوییم.
عزت نفس، اعتماد به نفس و شجاعت زندگی را با شرایط خود داشته باشید و فقط به چیزهایی که واقعا مهم هستند بله بگویید. برای هر چیز دیگری، شروع کنید نه بگویید.
هنگامی که در مورد اینکه چه کسی و چه چیزی مهم تر است، مطمئن باشید، در مورد اینکه چه چیزی و چه کسی ضروری است و چه کسی نیست، وضوح پیدا خواهید کرد.
وقتتان کم است.
وقتی شروع به نه گفتن به بیشتر چیزها کنید، تمرکز بیشتری و در همه چیزهایی که به آنها بله گفتید، حضور کاملی خواهید داشت.
-
لذت بیشتری ببرید.
اگر به هفته گذشته نگاهی بیاندازید، چقدر زمان صرف تفریح کرده اید؟ اگر زیاد نبود، پس وقت آن رسیده که اوضاع را تغییر دهید.
به چیزهایی که شما را هیجان زده می کنند فکر کنید، به افرادی که دوست دارید با آنها وقت بگذرانید فکر کنید. به چیزهای جدید و روابط جدید. کمی ریسک کنید، چیز جدیدی را امتحان کنید، یک مهارت جدید بیاموزید و شروع کنید برای پروژه بزرگی که همیشه آن را به تعویق می انداختید، اقدام کنید.
اگر برای تفریح بیشتر باید از منطقه امن خود خارج شوید، این کار را انجام دهید. با این حال، شما می خواهید زندگی خود را تغییر دهید، تفریح بیشتر شما را پرانرژی و با انگیزه نگه می دارد.
-
ژورنال نویسی را شروع کنید.
یکی از بزرگترین چیزهایی که به من در رشد شخصی و دستیابی به هدفم کمک کرده، استفاده روزانه از دفترچه یادداشتم است.
اینجا جایی است که رویاهای خود را در آن جای می دهم. اینجا منزل افکار خلاق و ابزار تفکر من است. جایی برای فرار.
همچنین مکانی برای نوشتن افکار و یادداشتهایی در مورد موقعیتی که در حال حاضر در آن هستم – تفکر، طرز فکر و سیستم اعتقادی من است.
عادت به نوشتن در دفتر خاطراتم قدم کوچکی به نظر میرسید، اما تغییر دهنده بود. این کار به یک روتین تبدیل شده که بر بخش های دیگر زندگی من نیز تأثیر گذاشته است.
بنابراین، یک دفتر خاطرات تهیه کنید. هر روز بنویسید، حتی اگر فقط پنج دقیقه زمان ببرد و ببینید قوه تخیل شما را به کجا می برد.
-
یک ساعت در روز را برای فکر کردن و آرامش خالی کنید.
شگفتانگیز است که واقعاً برای چه چیزی وقت داریم، به خصوص وقتی تصمیم میگیریم که واقعاً برای آن وقت بگذاریم. من دائماً عبارت «وقت ندارم» را می شنوم. چطور میتوان این طرز فکر را تغییر و یک ساعت در روز را به خود اختصاص داد؟
یک ساعت برای کار روی خودتان یک ساعت برای مطالعه یک ساعت برای یادگیری یک مهارت جدید وقت بگذارید.
حقیقت این است که اگر کاری که میخواهیم انجام دهیم برایمان مهم باشد، همه ما می توانیم زمانی را برای انجامش پیدا کنیم.
این یک ساعت در روز، می تواند به ما کمک کند خلاق تر شویم و انرژی و تمرکز خود را افزایش دهیم. به علاوه، توانایی های خود را افزایش خواهیم داد.
-
هر روز یک کاری را که دوست دارید انجام دهید، انجام دهید.
همانطور که در گردباد کارهای روزمره غرق می شویم، این تنها کاری است که می توانیم انجام دهیم تا از پس آن برآییم.
ما اغلب فراموش می کنیم کارهایی انجام دهیم یا از کارهایی لذت ببریم که در واقع بیشترین لذت را برای ما به ارمغان می آورند.
یکی از بهترین راهها برای بازگرداندن تعادل به زندگی، این است که دوباره متعهد شوید کارهایی را انجام دهید که بیشترین لذت را به شما متنقل می کند. اگر چیزی ندارید، پیشنهاد می کنم چیزی را پیدا کنید که به آن علاقه دارید. این می تواند خواندن، راه رفتن، مدیتیشن، یادگیری یک ساز یا زبان، یا یک آشپز یا باغبان بهتر شدن باشد.
تا زمانی که از این تجربه لذت ببرید، مهم نیست که آن لذت چیست.
سعی کنید هر روز زمانی را برای انجام این یک کار اختصاص دهید. این کار را به مدت 30 روز انجام دهید تا تبدیل به یک عادت شود. به علاوه، به شما کمک میکند تا با آنچه واقعاً به آن اهمیت میدهید، ارتباط برقرار کنید.
-
زمان بیشتری به خانواده اختصاص دهید.
این حوزه ای است که برای من اهمیت زیادی دارد و یکی از دلایلی بود که در وهله اول، کسب و کار مربیگری خود را راه اندازی کردم.
من دو فرزند خردسال دارم و دوست داشتم بیشتر آنها را ببینم و وقت بیشتری را با خانواده ام بگذرانم. گاهی اوقات آنها را به مدرسه می برم و اغلب برای «شام خانوادگی» و داستان های قبل از خواب در خانه هستم. انجام این کار در نحوه اداره کسب و کار و کمک به سایر کارآفرینان برای اداره کسب و کارشان، ضروری است.
اگربرای گذراندن زمان بیشتر با افراد مهم زندگیتان، وقت بیشتری آزاد کنید، تفاوت زیادی خواهید دید.
-
اهداف واضح تعیین کنید.
افراد موفق همیشه با داشتن دیدگاهی از آینده خود هدایت می شوند. آنها را در مسیر حفظ می کند و با انگیزه نگه می دارد و اهداف روشن، چه بلند مدت و چه کوتاه مدت تعیین می کنند.
به آنها این امکان را می دهد تا به بزرگترین رویاهای خود برسند.
تعیین اهداف مشخص و قابل سنجش بهترین فرصت را به شما می دهد تا نحوه کار و زندگی خود را متحول کنید. آنها به شما کمک می کنند تا هر روز به جلو حرکت کنید و در کار خود شدت ایجاد کنید. همانطور که دن سالیوان می گوید:
«آینده شما دارایی شماست. اگر مالکیت آن را به عهده نگیرید، دیگران از انجام این کار برای شما خوشحال خواهند بود.»
-
روی نتایج تمرکز کنید، نه زمان صرف شده.
به جای اینکه به کار سخت تر فکر کنید، زمان و انرژی خود را روی دستیابی به نتایج بزرگتر متمرکز کنید. با ساده سازی حوزه های تمرکز خود، زمان بیشتری را برای داشتن یک زندگی شادتر و متعادل تر آزاد خواهید کرد.
واقعاً آسان است که در دام انجام فعالیت های بی شماری بیفتید که انرژی شما را تخلیه و شما را از ایجاد حرکت در پیشبرد کسب و کار خود دور می کنند. شما به چندین جهت کشیده می شوید و زمان کافی ندارید و پروژه های زیادی را انجام می دهید. این ممکن است در پایان روز شما را خسته، نگران و بی ارتباط کند.
به یاد داشته باشید، زمانی که هیچ کار بزرگی انجام نمی شود، انجام کارهای بیشتر به معنای هیچ چیز نیست.
با تمرکز بر تعداد کمتری از پروژه ها و داشتن حداکثر تأثیرگذاری، احساس موفقیت، اعتماد به نفس و انگیزه بیشتری خواهید داشت. به علاوه، ممکن است زودتر کار را تمام کنید و وقت بیشتری برای افراد مهم زندگی خود داشته باشید.
-
به آینده ای بزرگتر متعهد شوید.
شما این قدرت و کنترل را دارید که تصمیم بگیرید چه آینده بزرگتر و بهتری را در حال حاضر، در این لحظه برای خود می خواهید. اینکه چطور میخواهید آینده را «تصور» کنید به خودتان بستگی دارد. ممکن است 3 سال، 5 سال، 10 سال یا 25 سال دیگر باشد. این آینده متعلق به شماست که باید آن را بسازید، اما فقط از سرمایه گذاری در زمان حال و فکر کردن در مورد اینکه کجا هستید و به کجا می خواهید بروید، ناشی می شود.
این را امتحان کنید: به «آینده خود» نگاه کنید و مشخص کنید که به کجا می خواهید بروید، چه کسی می خواهید باشید و چگونه می خواهید زندگی خود را ادامه دهید. سپس، خود را به زمان حال برگردانید و یک برنامه عملیاتی در مورد اینکه چگونه میخواهید این آینده بزرگتر را خلق کنید و «به سوی آن» حرکت کنید، ایجاد کنید.
احساس انرژی بیشتر، درگیری، انگیزه، خلاقیت و بهرهوری خواهید داشت، زیرا دید و تصویر واضحی در مورد اینکه دقیقاً کجا میخواهید بروید و اینکه چه قدمهایی که برای رسیدن به آن باید بردارید، خواهیدداشت.
-
زمان خود را هوشمندانه برنامه ریزی کنید.
زمان یکی از مهمترین عواملی است که در هنگام برنامه ریزی برای بهبود تعادل در زندگی کاری خود، باید در نظر بگیرید. اگر زمان خود را کنترل کنید، می توانید همه چیز را کنترل کنید!
ممکن است مجبور شوید با میلیون ها کار در روز دست و پنجه نرم کنید و گاهی اوقات چیزهای مهم دیگر در زندگی را فراموش کنید. اما اگر عمداً روز کاری خود را برنامه ریزی کنید و به تقویم خود پایبند باشید، این سکسکه های جزئی نمی توانند عزم شما را برای حفظ تعادل در زندگی کاری، تحت تأثیر قرار دهند.
میتوانید از یک کاغذ خودکار ساده یا تکنولوژی برای برنامهریزی زمان استفاده کنید. هر روز زندگی شخصی و حرفه ای خود را برنامه ریزی کنید و برنامه خود را برای حفظ تمرکز، در دست داشته باشید. شما این فرصت را خواهید داشت که بیش از حد کار کنید، اما این فرصت هرگز نباید به قیمت سایر جنبه های زندگی تمام شود.
به یاد داشته باشید، زندگی کاری شما مهم است، اما زندگی شخصی شما که شامل زمان تعطیلات و گذراندن زمان با کیفیت با دوستان و خانواده است نیز مهم است.
-
درگاه انعطاف پذیری را پیدا کنید.
زمان هایی از روز وجود دارد که می توانید کمی آرام باشید. اما همانطور که طبیعت انسانی ما حکم می کند، از استراحت لذت نمی بریم!
ما ترجیح میدهیم آن مدت زمان را صرف چیز دیگری کنیم تا کار را تمام کنیم. این کار را نکنید! درگاه خود را برای انعطافپذیری پیدا کنید و به خودتان فرصت استراحت طولانی بدهید و هر چند وقت یکبار نفس بکشید!
-
یک فرجه پیدا کنید.
وقتی می گوییم فرجه، منظورمان این است که باید زمانی بین زندگی حرفه ای و شخصی پیدا کنید، جایی که یاد بگیرید همه چیز رها کنید. دفتر خود را به خانه و خانه را به اداره نبرید. هر دو مهم هستند؛ با این حال، هیچ یک نباید آنقدر قدرتمند باشد که روحیه شما را خراب کند و بر دیگران تأثیر بگذارند!
به عنوان مثال، زمانی که از دفتر به خانه می روید، سعی کنید با گوش دادن به موسیقی یا پادکستی که شما را آرام می کند، به خود آرامش دهید. این کار شما را شارژ می کند و لبخند را بر لبانتان باز می گرداند. برای انجام این کار، هر روز، حتی زمانی که به سر کار می روید، تلاش کنید.
-
از تکنولوژی دور شوید.
فناوری یکی از مقصران اصلی عدم یادگیری افراد برای حفظ آرامش است. زندگی ما به قدری درهم و برهم است و توسط فناوری احاطه شده است که در طول روز به سختی چشم از تلفن همراه یا لپ تاپ خود برمیداریم. حتی زمانی که نیازی به آنها نداریم!
این ما هستیم که به فناوری قدرت می دهیم تا ما را تحت سلطه خود درآورد تا جایی که تبدیل به یک اجبار شود.
هر چند وقت یکبار خود را از فناوری جدا کنید، این کار فرصت کافی به شما میدهد تا برای هر چیز دیگری که اهمیت دارد، وقت بگذارید.
این یکی از آرمان های دستیابی به تعادل زندگی کاری در قرن 21 است.
مزایایی که تعادل در زندگی کاری می تواند به زندگی شما بیاورد.
داشتن تعادل در زندگی کاری فواید زیادی دارد. بسیاری تا زمانی که خیلی دیر نشده است متوجه نمی شوند که زندگی شخصی و حرفه ای شما به یک اندازه مهم بوده و نباید مجبور به مصالحه در مورد هر یک از آنها شوند. چه صاحب کسب و کار باشید و چه کارمند، زمانی که تعادل کاملی در زندگی کاری داشته باشید، می توانید:
عاری از استرس و سایر بیماری های روانی باشید.
جبران بیش از حد بخش خاصی از زندگی منجر به نارضایتی می شود. برای مثال، چه احساسی خواهید داشت وقتی مجبور باشید ساعت های طولانی را در اداره وقت بگذارید تا پروژه های ناتمام را به پایان برسانید در حالی که خانواده شما به تنهایی در خانه شام می خورند؟
ناامید؟ دلخور؟ مضطرب؟ خشمگین؟ ناراضی؟
این لیست می تواند ادامه پیدا کند.
همه این احساسات آرامش شما را می بلعند. در نهایت منجر به فرسودگی شغلی می شود و افراد در دام عادت بد استرس گرفتار می شوند. حتی بسیاری از آنها به دلیل ساعات کاری طولانی، دچار مشکلات ذهنی دیگری نیز خواهند شد.
داشتن یک تعادل خوب در زندگی کاری استرس را کاهش و شما را از ابتلا به چنین بیماری های روانی نجات می دهد.
از زندگی شاد و راضی باشید.
بیایید سعی کنیم به یک سوال دیگر پاسخ دهیم! وقتی عملکرد کاری شما عالی باشد، بتوانید وقتتان را به خانواده بدهید و با دوستانتان پوکر بازی کنید، چه احساسی دارید؟ فوق العاده عالی! اینطور نیست؟
زمانی که بین کار و زندگی خود تعادل برقرار می کنید این اتفاق می افتد. این تغییر یک شبه اتفاق نمی افتد، اما در نهایت، زمانی که خود را به اجرای تکنیک های تعادل عادت دهید، متوجه خواهید شد که از زندگی خود خوشحال و راضی هستید.
در هر جنبه ای از زندگی سازنده تر باشید.
بهره وری شما به طور مستقیم با طرز فکر شما مرتبط است. اگر در زندگی استرس دارید، ناراضی یا عصبانی هستید، هرگز نمی توانید صددرصد خود را ارائه کنید.
با این حال، اگر بتوانید یک رویکرد متعادل را در زمان حرفه ای و شخصی خود حفظ کنید، سطح سروتونین شما از سقف بالا می رود؛ زیرا خوشحال خواهید بود. در نهایت به شما این امکان را می دهد که بهترین عملکرد خود را در همه جا ارائه دهید.
سخن آخر
برخی از این استراتژیها و نکات به شما این امکان را میدهند که متفاوت فکر و متفاوت عمل کنید، در حالی که اجرای برخی دیگر کمی بیشتر طول میکشد، اما کلید موفقیت بلندمدت شما خواهند بود.
ایجاد تعادل بین طرز فکر، نحوه کار و گذراندن اوقات، برای سلامت جسمی و سلامت روانی درازمدت شما، ضروری است. میل به ایجاد آن تغییر تنها از درون می آید. امیدواریم این استراتژی ها و نکات شما را در مسیر درستی قرار دهد!
منبع:
- https://www.lifehack.org/734028/work-life-balance-tips