10 توصیه برای ایجاد تعادل بین زندگی کاری و شخصی
در جامعه ای که هدف اصلی پیشرفت کاری است، پیدا کردن راهی برای لذت بردن هم در محیط کاری و هم در خارج از آن ممکن است دشوار باشد.
کلمه «تعادل» در عبارت «تعادل بین زندگی کاری و شخصی» کلید اصلی برای پیدا کردن راهی برای لذت بردن در زندگی کاری و شخصی است. زمانی که در کار خود تحت فشار باشیم، در زندگی شخصی هم دچار مشکل میشویم و برعکس. با پیگیری و مراقبت کردن از احوال خودتان، یک زندگی متعامل را به وجود می آورد که در آن انرژی لازم برای عشق ورزیدن به کاری که روزانه آن را انجام میدهید را میتوانید بیابید.
ایجاد تعادل بین زندگی شخصی و کاری دلیل بر ضعیف بودن شما یا عدم شور و علاقه کافی در حوزه کاریتان نیست و در واقع کاملا مخالف این قضیه است و در واقع نشان از احترام شما به تعادل و آرامش لازم برای سالم و پرشور ماندن هم در حوزه کاری و هم در زندگی شخصی دارد.
در اینجا 10 توصیه برای ایجاد این تعادل را مرور میکنیم:
توصیه #یک: برای شروع و پایان روز خود یک زمان کاملا دقیق را مشخص کنید
چه کار شما به صورت فریلنسینگ باشد و چه داری ساعات شروع و پایان مشخصی باشد، ممکن است ذهن شما ناخودآگاه در فضای کاری بماند. برقرار کردن برنامه های راهبردی، چه برای خودتان و در صورت امکان برای مقام مدیریت خود، از درگیر شدن دنیای کاری و زندگی شخصی شما ممانعت میکند.
صبح هنگام، بعد از آماده شدن یا انجام روتین شخصی خودتان، یک عمل را برای خود تعریف کنید که نشانگر شروع روز شما باشد؛ مثلا یک لیوان قهوه تازه درست کنید یا یک جمله را برای خود روی کاغذی نوشته و در دید خود قرار دهید.
برای پایان روز نیز همین کار را تکرار کنید؛ مثلا میزکار خود را مرتب و تمیز کنید یا لیست کارهای که فردا باید انجام دهید را آماده کنید.
هر نوع عملی را که انتخاب میکنید به طور متداوم انجام دهید. این کار سیگنالی به مغز شما وارد میکند که از فضای کاری دور شده و در خانه و زندگی خود قرار بگیرد.
توصیه #دو: در ارتباط خود با رئیستان صادق باشید
هر شخص و هر موقعیت شغلی نیاز به یک راه منحصر به فرد برای ایحاد تعادل بین زندگی کاری و شخصی است. در هنگام مصاحبه کاری با خود و رئیستان صادق باشید. در برخی از موقعیت های شغلی جدا بودن زندگی کاری و شخصی رایج تر است.
از همان ابتدا به طور واضح مشخص کنید که چه نوع تعادل کاری مناسب شماست و در حین کار نیز ارتباطات خود را صادقانه و روشن نکه دارید. هرچه سورپرایزهای کمتر باشد استرس نیز کمتر است.
توصیه #سه: زمانی را برای سکوت و سکون برای خودتان در نظر بگیرید.
حتی در پر مشغله ترین کسب و کارها مانند سرویس های مرتبط با خوراکی یا آموزشی، واجب است که زمانی را برای سکون بیابید. حتی چند دقیه نیز میتوانند باعث خالی شدن ذهن شما شود تا بتوانید اصطلاحا نفسی تازه کنید.
به سرویس بهداشتی بروید یا یک استراحت کوچک در فضای بیرون داشته باشید.
فضای یک دفتر کار ممکن است کوچک و خفقان آور به نظر رسد و همین جدا شدن کوتاه از این فضا میتواند به ما یاد آور شود که همیشه جایی برای تعادل وجود دارد.
توصیه #چهار: یک سرگرمی بدون درآمد برگزینید
این طبیعت ماست که از مهارت های خود کسب درآمد کنیم؛ اما پیدا کردن یک سرگرمی که از انجام آن درآمدر برای ما حاصل نمیشود میتواند برای ذهن ما بسیار سودمند باشد. اختصاص دادن قسمت کوچکی از روز خود به انجام عملی عدم وابسته به پول و تنها از سر علاقه، باعث به کارگیری بخش متفاوتی از مغز ما میشود. فعالیت های فیزیکی یا خلاقانه به صورت طبیعی در طول زمان باعث تقویت بخشی ازمغز که مرتبط به کار کردن است نیز میشود.
توصیه #پنج: به دنبال ثبات اقتصادی باشید
طبیعتا اکثر افراد، بلکه همه، به دنبال ثبات اقتصادی هستند اما رسیدن به آن نیازمند چیزی فرای یک درآمد ثابت است. ب دنبال منابعی باشید که در راستای بودجه گذاری، خرج کردن خردمندانه و پس انداز کرد برای آینده شما را آموزش داده و همراهی میکند. این موضوع باعث میشود هر روز شما دارای هدف جداگونه و جدیدی باشد در عین حالی که هدف های بلند مدت شما نیز در مقابل شما قرار دارد. سعی کنید آموزش های مالی را فرا گیرید و عادت های دائمی برای خود در همان راستا به وجود آورید.
توصیه #شش: روابط صادقانه و بی حاشیه ای را در مخل کاری خود به وجود آورید
ممکن است ما ناخودآگاه با افرادی خارج از محل کار خود ارتباطات عمیق تری به وجود آوریم. به وجود آوردن ارتباطاتی بر مبنای درک عاطفی از دیگران و اهمیت دادن به احوال آنها برای خودتان نیز سودمند خواهد بود. همه همکاران شما نیز درصدد به وجود آوردن تعادلی بین زندگی کاری و شخصی خود هستند و شما میتوانید بخشی از آن باشید.
رفتار خود را حرفه ای نگه دارید و در عین حال درخواست های خود را با صبر و مهربانی با دیگران به اشتراک بگذارید. این تغییرات کوچک محیط کاملا متفاوتی را اطراف شما شکل میدهد و نادیده گرفته نخواهد شد.
توصیه #هفت: روابط خارج از کار خود را پرورش دهید
هنگام یافتن تعادل بین زندگی کاری و شخصی باید متقابلا برای وقت گذراندن با عزیزانمان در خانه و دوستانمان نیز زمانی را در نظر بگیریم. هنگامی که پس از پایان ساعت کاری ذهن خود را از کار جدا میکنیم میتوانیم هم به خواسته های خود و هم به خواسته های عزیزانمان توجه کنیم. ما میتواینم بیشتر در زمان حال حاضر باشیم اگر اجازه بدهیم که فکر های کاری را تا روز بعد معلق کنیم.
اگر برخی روزها این امر برای شما امکان پذیر نیست در خانه صادقانه بیان کنید که چه مقدار زمان در روز نیاز دارید تا به کار خود اختصاص دهید. برای خود خط قرمزهایی تعیین کنید و در مورد آنها با عزیزانتان صحبت کنید. در این شرایط همه شما در بین دو زندگی شخصی و کاری مانند یک تیم عمل خواهید کرد.
توصیه #هشت: فضای کاری خود را متعادل سازی کنید
تصویر ها و کلماتی که ما در هر لحظه از روز دریافت میکنیم تاثیر زیادی بر احوال کلی ما دارد. اشیا و تصویر هایی که به شما احساسات مثبت را القا میکنند در معرض دید خود قرار دهید تا یادآور اهداف و علاقه های شما باشند. به یاد داشته باشید که نورپردازی و نوع چیدمان اتمسفر کلی محل کار شما را به کلی تغییر میدهند، به خصوص در هنگام زمستان. به طور کلی از تاثیر فضای اطراف بر ذهن و بدن خود آگاه باشید.
توصیه #نه: یک برنامه بلند مدت برای خود بسازید
شانس حرکت رو به جلو در هر کسب و کاری بسیار اهمیت دارد. بدون قضاوت و تعصب برنامه ها و رویاهای خود برای دهه های آینده را مشخص کنید، حاضر به ایجاد تغییرات باشید و در برابر فرونشینی ها و جریان زندگی انغطاف پذیر باشید. نرسید به یک هدف معادل با شکست نیست، تنها عاملی است که شما در مسیر درست سرنوشت خود قرار بگیرید.
توصیه #ده: همواره رشد و تغییر کنید-چه از بیرون و چه از درون
حتی اگر ما در مهارت های مربوط به کار خود استاد شده باشیم و از موقعیت شغلی خود نیز راضی باشیم، یادگیری در کل طول زندگی جرقه های رشد را در وجود ما به وجود می آورد. هرچه بیشتر به سراغ اطلاعت جدید رویم، درهای بیشتری به روی ما گشوده میشوند و ایده های بیشتری به ذهن ما خطور میکند. حتی تحصیلات میتواند مرتبط به مسیر شغلی ما نباشد، هرچند میتواند در نوع عملکرد ما در حوزه های کاری تاثیر گذار باشد.
پیدا کردن تعادل بین زندگی کاری و شخصی هیچگاه آسان نبوده و ممکن است غالبا به نظر برسد که بر آن کنترلی نداریم؛ اما به هر حال نیاز است که کار کنیم اما اگر کمی جامع تر به همه چیز بنگریم، تغییرات کوچک روزانه یک تغییر پر معنی و مهم را در آخر به وجود می آورند.
ارتباط صادقانه، مشخص کردن خط قرمز ها و پرورش بعد خلاق خود تنها چند روش برایاین است که وقتی بین زندگی کاری و شخصی خود حرکت کرده و جا به جا میشویم در زمان حال حاضر بمانیم. از همه مهم تر این تغییرات باعث عمیقتر شدن ارتباط ما با درون خود و عزیزانمان میشود.
به نیازها و موقعیت های مورد نیاز خود برای رشد شخصی تان آگاه باشید و پیشرفت در کار خود به خود برای شما اتفاق می افتد.