زندگی در لحظه کلید خوشبختی است
«زندگی در لحظه» یک مفهوم بسیار گسترده است و تقریباً اگر از هر فردی خواسته شود قبول می کند که در همین لحظه زندگی کند؛ و هیچ مشکلی در تأیید این مفهوم وجود ندارد زیرا همه ما از نظر فیزیکی در این لحظه زندگی می کنیم و در واقع این یک قانون اجتناب ناپذیر طبیعت است.
با این حال، زندگی در لحظه فقط یک ویژگی تغییر ناپذیر بدن فیزیکی ماست، اما به محض اینکه دیدگاه خود را از سطح فیزیکی به سطح ذهنی تغییر بدهیم، همه چیز به شکلی بسیار جالب به طور کامل تغییر می کند. حتی با وجود اینکه ما از نظر فیزیکی در همین لحظه زندگی می کنیم اما با این حال تقریباً تمام افکار ما حول محور گذشته یا آینده می چرخد.
افکار یک فرد بسیار جوان به وضوح بر روی رویدادهایی متمرکز خواهد شد که در آینده اتفاق می افتد و مهم نیست که اینها رویدادهای آینده در لحظاتی بعد باشند یا موقعیت هایی که در سال های آینده می دهد. با این حال، بیشترین تمرکز خود را بر موقعیت های گذشته معطوف میکند و افکارشان حول چیزهایی می چرخد که قبلاً اتفاق افتاده است.
مرز بین گذشته و آینده تقریباً وجود ندارد و می توان آن را با خطی نازک در وسط دو سطح بی نهایت ترسیم کرد. این خط نماد همین لحظه – اینجا و اکنون – واقعیت است. مرزهای گذشته و آینده مدام در حال تغییر است و با آنها حال نیز تغییر می کند. آیا این فکری که در این لحظه به ذهن شما خطور کرده است، یک ثانیه بعد دیگر از خاطرتان نمی رود؟ این موضوع بسیار جای تفکر دارد.
عنوان این مقاله «تفکر در لحظه کلید خوشبختی است» نامگذاری نشده است، زیرا من عمدا از کلمات «افکار»، «تفکر» و موارد مشابه اجتناب کردم. دلیل اینکه من این کار را انجام دادم این بود که امکان «فکر کردن در لحظه» برای ما وجود ندارد. همین لحظه را میتوان دید، تجربه کرد و حس کرد، اما ما نمیتوانیم درباره آن فکر کنیم، به وضوح افکار ما نمیتوانند حول زمان حال بچرخند.
هر زمان که شروع به فکر کردن می کنیم، افکار ما تحت تأثیر تجربیات، طرز فکر، نگرش ها و ارزش های گذشته قرار می گیرند. به طور خلاصه چیزهایی که تحت تأثیر اتفاقاتی است که در گذشته تجربه کرده ایم. تفکر مانند تبدیل شدن به یک خیال است، یک واقعیت مجازی که در این لحظه وجود ندارد و گویی افکار ما در سطح فیزیکی وجود ندارند.
گذشته و آینده قابل لمس یا دیدن نیستند، ما نمی توانیم آن را تجربه کنیم و نمی توانیم آنچه را که در لحظه اتفاق افتاده است احساس کنیم، فقط می توانیم این واقعیت های مجازی را در ذهن خود تصور کنیم. به همین دلیل عنوان این مقاله «زندگی در لحظه» انتخاب شد. زمان حال چیزی است که می توانید تجربه کنید، احساس کنید و ببینید. بسیار شگفت انگیز است که این موضوع واقعاً اتفاق می افتد و فقط بخشی از افکار، امیدها یا ترس های خیالی نیست.
خلاصه:
- گذشته و آینده فقط در افکار شما وجود دارد.
- واقعیت چیزی است که در همین لحظه تجربه می کنید.
- ذهن و افکار شما بخشی از زمان حال نیستند.
اما من واقعیت را چطور می بینم و «زندگی در لحظه» را چگونه توصیف می کنم. واقعیت موضوع بسیار جالبی است و بسیاری از افکار من حول سوالات مربوط به واقعیت می چرخد. این که واقعا چیست و چگونه افراد مختلف آن را به عناوین مختلف تفسیر می کنند.
در مقاله ام در مورد تفکر خارج از چارچوب نوشتم که هر یک از ما در یک جعبه زندگی میکنیم که واقعیت واقعی را بر اساس طرز فکر، نگرش و ارزش های ما فیلتر میکند. با این حال، این مقاله بر درک لحظه تمرکز نمی کند، بلکه به قدرت زندگی در همین لحظه می پردازد و به شما نشان می دهد که چرا زندگی در لحظه عامل کلیدی برای خوشبختی است.
بنابراین، قدرت زندگی در لحظه چیست؟
شکرگزاری و شادی
سلسله مراتب نیازهای مزلو این نظریه را توصیف می کند که انگیزه پشت همه اعمال ما نیازهای خاصی است که می خواهیم ارضا کنیم. از نیازهای فیزیولوژیکی (تنفس، خوردن)، نیازهای امنیتی، نیازهای اجتماعی تا نیازهای خودشکوفایی. به محض اینکه نیازها را در یک سطح برآورده کردیم، شروع به تمرکز کامل روی دستیابی به نیازهایی می کنیم که در سطح بالاتری قرار دارند.
به عنوان مثال، وقتی نیاز به غذا و آب را برآورده کردیم، میتوانیم بر نیازهای اجتماعی، نیازهای امنیتی و غیره تمرکز کنیم. دلیلی که من ترجیح دادم در این مقاله به سلسله مراتب نیازهای مزلو اشاره کنم این است که یک چیز را به وضوح روشن میکند:
در تمام طول زندگی، به جای شکرگزاری برای آنچه داریم و آنچه قبلاً در زندگی به دست آوردهایم، روی چیزهایی تمرکز می کنیم که آرزو می کنیم داشته باشیم و همچنین چیزهایی که میخواهیم به دست آوریم. داشتن این نوع سبک زندگی یک مسابقه بی پایان برای به دست آوردن شادی و رضایت است.
دنبال کردن چیزهایی که نداریم یا نیازهایی که می خواهیم با تلاش برای تجربه شادی و رضایت از طریق آنها ارضا کنیم، بی شک مسابقه ای بی پایان است، حتی در هنگام دستیابی به اهداف، بدون اینکه بتوانیم شادی و رضایت واقعی را احساس کنیم. وقتی به سلسله مراتب نیازهای مزلو نگاه دقیق تری میکنیم، می بینیم که به محض ارضای یک نیاز، نیاز دیگری شروع به ظهور میکند و در نهایت ما را ناراضی، ارضا نشده یا ناراحت باقی می گذارد.
شعار اصلی من این است که شما نباید شادی خود را به دستیابی به چیزهایی که در حال حاضر ندارید وابسته کنید. زندگی در لحظه می تواند ضامن خوشبختی باشد البته اگر آن را به درستی انجام دهید.
یکی از متداول ترین چیزهایی که افراد سعی میکنند به آن دست یابند، ثروت است که به آنها کمک میکند تا بتوانند انواع مختلف کالاهای لوکس را بخرند. انگیزه پشت این کار به دنبال پول بودن، امید به دستیابی به رضایت و خوشبختی با جمع آوری پول است.
اما به محض اینکه به فردی که به ثروت فراوانی رسیده است نگاه کنیم، به وضوح میتوانیم تغییری را که در سلسله مراتب نیازهای خودش رخ داده است، ببینیم؛ زیرا این شخص دریافته است که پول، چیزهای لوکس و ثروت واقعاً نیازهای درونی او را برآورده نمیکند. در نتیجه، این فرد تلاش می کند تا به سطح بعدی سلسله مراتب نیازهای خود برسد، به عنوان مثال، خودشکوفایی و همچنین تلاش برای کسب قدرت بیشتر و غیره.
با این حال، زندگی در لحظه به شما این امکان را می دهد که واقعاً برای چیزهای شگفت انگیزی که در همین لحظه دارید سپاسگزار باشید، مهم نیست سلامتی یا خانواده دوست داشتنی دارید. با زندگی در لحظه، برای شاد بودن به ثروت، چیزهای ملموس یا هر چیز دیگری وابسته نیستید، زیرا می توانید همان لحظه را که شما را خوشحال می کند قدردانی کنید و دوستش داشته باشید.
علاوه بر این، به شما کمک می کند تا دریابید که پیگیری چیزها یا نیازهای مادی با تلاش برای رسیدن به رضایت و خوشبختی با شکست مواجه می شود و بدون رسیدن به مقصد مورد نظر (خوشبختی) در یک دایره چسبناک از خواستن، پیگیری و دستیابی به پایان می رسد. اهداف و امیدها (مثلاً امید به ثروتمند شدن) در شرایط فعلی واقعی نیستند، زیرا آنها فقط افکار و رویاهایی هستند که هنوز وجود ندارند.
شما نمی توانید آنها را احساس یا تجربه کنید و نباید به آنها تکیه کنید تا وقتی متوجه شوید آیا اصلاً شما را شادتر می کنند. مهمتر از آن: اگر نتوانید بابت چیزهایی که دارید شکرگزار باشید، چیزهایی که آرزوی رسیدن به آنها دارید اصلاً شما را شادتر نمیکنند، در واقع، شما هرگز با انجام امور مختلف در «سلسله مراتب شخصی نیازها»، شادی و رضایت واقعی را تجربه نخواهید کرد، زیرا به محض ارضای یکی از آنها، این نیازها دائماً در حال تغییر هستند.
خلاصه:
زندگی در لحظه برای شاد بودن ضروری است. خوشبختی چیزی نیست که بتوانید به آن فکر کنید، حتی اگر ممکن است در گذشته خوشحال بوده باشید و بدانید که در آینده خوشحال خواهید شد. شما فقط با احساس شادی در همان لحظه می توانید آن را تجربه کنید. شادی که تجربه می کنید به چیزهای لوکس و ثروت بستگی ندارد، بلکه به توانایی سپاس گزاری برای چیزهایی که هم اکنون در زندگی دارید بستگی دارد.
نگران نباشید
زمان هایی در زندگی ما وجود دارد که به زندگی خود نگاه می کنیم و به خود می گوییم که نمی توانیم به این کار برسیم و نمی توانیم به آن دست پیدا کنیم. این روند اغلب تا آنجا پیش می رود که این افکار منفی ما را حتی از انجام یک عمل باز می دارند، فقط به این دلیل که در گذشته تجربه های منفی از انجام آن داریم. هر زمان که در مورد آینده احساس نگرانی می کنیم، واضح است که در لحظه زندگی نمی کنیم، زیرا شروع به تجسم تجربیات منفی در گذشته می کنیم و اجازه می دهیم ذهنیت هایی که از آنها به وجود آمده اند بر رفتار فعلی ما تأثیر بگذارند.
وقتی در لحظه زندگی می کنید، هیچ سوالی در مورد اینکه چه اتفاقی ممکن است بیفتد، چه چیزی ممکن است اتفاق بیفتد یا چه اتفاقی خواهد افتاد وجود نخواهد داشت. زندگی در لحظه به معنای پذیرفتن گذشته به همان شکلی است که هست: تجربه های شما در گذشته که غیرقابل تغییر باشند تنها در صورتی بر زندگی کنونی شما تأثیر می گذارد که خودتان به آنها اجازه دهید.
استراتژی مورد علاقه شما برای زندگی در لحظه چیست؟
منبع:
- http://www.planetofsuccess.com/blog/2010/living-in-the-moment-is-key-to-happiness