انگیزه مثبت در مقابل انگیزه منفی: کدام یک بهتر است؟

کامنت بگذارید
13 دقیقه زمان خواندن

انگیزه مثبت در مقابل انگیزه منفی: کدام یک بهتر است؟

آیا برای صعود به قله زندگی نیاز به نیروی مضاعف دارید؟ من احساس می کنم همه در این دنیای رقابت محور به آن نیاز دارند. این نیروی قوی چیزی جز انگیزه نیست!

آیا مشتاق داشتن انگیزه هستید؟ مهم نیست که یک گام بزرگ برای دنبال کردن شغل رویایی خود بردارید یا یک قدم کوچک به سوی تعظیم در برابر یکنواختی خسته کننده. هر حرکتی در جهت رسیدن به هدف خوب است.

انگیزه چه یک شغل حرفه ای عالی باشد و چه رشد شخصی پایدار، الهام بخش همه ابعاد است و اگر از بین برود، می تواند ما را از رسیدن به تمام آرزوهایمان بازدارد.

اما آیا می دانید دو نوع انگیزه وجود دارد: انگیزه مثبت و انگیزه منفی؟

انگیزه مثبت در مقابل انگیزه منفی: کدام یک بهتر است؟

فهرست مطالب

  • انگیزه مثبت در مقابل انگیزه منفی
  • انگیزه مثبت چیست؟
  • انگیزه منفی چیست؟
  • کدام نوع انگیزه بهتر است؟
  • مطالعه موردی: کدام نوع انگیزه برای من بهتر عمل می کند؟
  • جمع بندی
  • نکات بیشتر برای تقویت انگیزه

انگیزه مثبت در مقابل انگیزه منفی

انگیزه مثبت چیست؟

انگیزه مثبت یک روش تشویقی مبتنی بر پاداش است.

آیا می دانید نیروی محرکه این تکنیک انگیزشی چیست؟ تصور دارایی های مرتبط با موفقیت!

چه به خاطر کسب نمره خوب و چه به خاطر ارتقای شغلی؛ انگیزه مثبت کاتالیزوری است که انگیزه و اشتیاق را در شما افزایش می دهد.

این می تواند تجسم یک جایزه از رئیس یا پیش بینی لبخند روی صورت یک فقیر باشد. صرف نظر از اینکه این رویا در مورد دارایی مادی ملموس باشد یا شوق رسیدن به یک احساس معنوی. انتظار از هر شکلی از پاداش، محرک انگیزه مثبت است.

آیا می خواهید از این انگیزه استفاده کنید؟ کافی است اهداف واقع بینانه خود را به اهداف کوتاه مدت تقسیم کنید. هنگامی که به نقاط عطف کوچک دست یافتید، پاداش به خود بدهید.

این پاداش چه تماشای سریال های مورد علاقه خود در نتفلیکس باشد یا یک رانندگی طولانی با دوستان. مطمئن شوید که با هر دستاورد کوچکی با خودتان درست رفتار می کنید.

احساس موفقیت آنی به شما کمک می کند که همزمان شما را مشتاق و به طور همزمان امیدوار نگه دارد.

انگیزه مثبت در مقابل انگیزه منفی: کدام یک بهتر است؟

انگیزه منفی چیست؟

این یک روش تقویتی مبتنی بر تنبیه است. ترس از شکست باعث ایجاد انگیزه و تلاش های لازم می شود.

این نیروی محرکه برخی از دانش آموزانی است که فقط برای الزام به حضور در مدرسه به مدرسه می روند. آنها می دانند که در غیر این صورت ارتقاء به کلاس بعدی غیر ممکن است.

برخلاف انگیزه های مثبت، این روشی است که در آن یک کارمند به دلیل ترس از رئیس مستبد خود، فرار می کند.

این تکنیک انگیزشی است که در آن نه احساس غرور پس از قدردانی توسط تماشاگران، بلکه ترس از انتقاد توسط آنها شما را به تمرین خوب برای حضور در صحنه ترغیب می کند.

این روش در موقعیت‌ هایی که انجام دادن تنها راه نجات است، بهترین کارآیی را دارد. در واقع، بسیاری از ما یک فشار الهام بخش مشترک داریم:

ما باید سخت کار کنیم تا پولی به دست آوریم که در غیر این صورت حتی نیازهای اولیه برای بقای ما هم تامین نمی شود و این ترس ما را به حرکت در می آورد.

بنابراین بله، این یک تکنیک قوی، شدید و مؤثر است که شما را قادر می‌ سازد تا تلاش های روزافزون داشته باشید.

کدام نوع انگیزه بهتر است؟

هم انگیزه مثبت و هم انگیزه منفی دو روی یک سکه هستند.

زمانی که انتظار پاداش برای موفقیت نیروی محرکه شماست، در انگیزه مثبت برتری دارید. زمانی که ترس از تنبیه به خاطر شکست، محرک است، برای انگیزه منفی تلاش می کنید.

در حالی که فکر دستیابی، انگیزه مثبت را القا می کند. همتای آن با فکر از دست دادن هدایت می شود.

اینکه کدام تکنیک بهتر است، احساس می کنم بستگی به تفکرات فردی و شدت شرایط دارد.

برای برخی افراد انگیزه مثبت معجزه می کند و در برخی شرایط انگیزه منفی نجات بخش است.

انگیزه مثبت در مقابل انگیزه منفی: کدام یک بهتر است؟

در ادامه چند مثال کاربردی را بررسی می کنیم تا به این نتیجه برسیم که کدام نوع انگیزه بهتر است:

  • فرض کنید انگیزه شما برای یک تمرین شدید روزانه این است که می خواهید در تعطیلات ساحلی آینده خود نشان دهید که اندام ورزشکارانه ای دارید. شما از انگیزه مثبت استفاده می کنید. و شاید دوست شما به دلیل داشتن شکم شش تکه، یک ورزشکار حرفه ای است. او می ترسد اگر ورزش نکند، ممکن است بدن جذاب خود را از دست بدهد. پس حتما او انگیزه منفی دارد.
  • برای برخی افراد، سبک زندگی مجلل انگیزه ای برای کار سخت است (انگیزه مثبت). و گروه دیگری از افراد وجود دارند که سخت کار می کنند زیرا می ترسند اگر تلاش کافی نداشته باشند، ممکن است امروز نتوانند نان بخرند. (انگیزه منفی).

اجازه بدهید به یک مثال فرضی اشاره کنم:

فرض کنید رئیس شما موافقت کند که اگر بتوانید در پروژه آینده پول زیادی کسب کنید، شما را ارتقا دهد، این یک انگیزه مثبت مبتنی بر پاداش است.

و با فرض اینکه او بگوید در صورت شکست در پروژه آینده شما را اخراج خواهد کرد، این یک انگیزه منفی مبتنی بر تنبیه است.

بنابراین بله… هر دو تکنیک بسته به موقعیت ‌های متغیر نقش حیاتی در تلاش شما دارند.

در حالی که اندیشیدن به پاداش و شناخت، نیاز یک موقعیت خاص است؛ موقعیت دیگر ممکن است به دنبال گرایش به اقداماتی باشد تا از مجازات ها و انتقادات فرار کند. و این خوب است!

هنوز می خواهید برنده باشید؟

در حالی که هر دو کنار هم مهم هستند. من احساس می کنم میزان انگیزه مثبت باید بیش از انگیزه منفی باشد.

می ‌دانید که سطح انگیزه باید همیشه بالا باشد… درست است؟

اما آیا تا به حال به شدت آن فکر کرده اید؟

وقتی سطح بالای انگیزه مثبت، سطح انرژی را بالا می برد، سطح بالای انگیزه منفی می تواند شما را تحت فشار قرار دهد.

بیایید سناریویی را که اکثر ما تجربه کرده ایم به یاد بیاوریم.

به عنوان یک دانش آموز، وقتی والدینتان قول می دهند که اگر امتحاناتتان را خوب انجام دهید، یک دوچرخه جدید خواهند داشت. فکر کردن به داشتن یک دوچرخه جدید انگیزه شما را دوچندان می کند.

و هنگامی که والدینتان می گویند در صورت شکست در امتحانات، سفر تعطیلات شما را لغو می کنند، فکر شکست در تعطیلات باعث ایجاد ترس می شود.

حالا اگر از شما بپرسم کدام پیشنهاد بهتر عمل می کند، انکار نمی کنید که لذت دستیابی به دوچرخه است و نه غصه از دست دادن تعطیلات که شما را بیشتر به سمت عملکرد خوب سوق می دهد.

این به این دلیل است که بدون فشار، بدون استرس است و این فرآیند لذت بخش است. بنابراین در بیشتر موارد، انگیزه مثبت برنده میدان است!

من مطمئن هستم که شما دوست دارید زیر نظر یک رئیس خندان کار کنید که به دنبال خروجی متعهدانه شما با ارائه مشوق ها باشد. و هیچ کس دوست ندارد برای یک کارفرمای اخمو کار کند که با تهدید اخراج شغلی، خواستار کارایی است.

انگیزه مثبت در مقابل انگیزه منفی: کدام یک بهتر است؟

مطالعه موردی: کدام نوع انگیزه برای من بهتر عمل می کند؟

من می خواهم تجربه شخصی ام را درباره این که کدام نوع انگیزه برای من بهتر عمل می کند به اشتراک بگذارم:

من مشتاق حرفه وبلاگ نویسی هستم. و با توجه به تجربه ام می گویم که این کار نیاز به فداکاری و انرژی زیادی دارد تا در برابر اتفاقات ناخوشایند همچنان در مسیرم پایدار بمانم.

در حالی که ترس از زمین خوردن مرا تشویق می کند که خود را باانرژی نگه دارم، انتظار موفقیت مرا به تلاش بیشتر سوق می دهد. هر دو نوع انگیزه بسته به اینکه در چه شرایطی باشم اثر خود را دارند.

اما بله، گاهی اوقات کنترل انگیزه منفی سخت می شود.

این نگرانی از شکست کیفیت عملکرد را کاهش می دهد. گاهی همه چیز تاریک و مبهم به نظر می رسد و ترس از دست دادن اعتماد به نفس و عزت نفس را تضعیف می کند.

این منجر به مشاهده موارد زیر می شود:

اگر هدف بلندمدتی دارید، پیش رفتن فقط بر اساس انگیزه منفی می تواند تصادفی باشد. ممکن است شما را از ادامه مسیر بازدارد.

اگر توانایی پایداری ضعیفی دارید، استفاده بیش از حد انگیزه منفی می تواند خطرناک باشد.

مراقب باشید! این می تواند دریچه ای برای احساسات منفی مانند غم و اندوه، ناامیدی و البته ترس باشد. شما ممکن است تا حدی تحت تأثیر قرار بگیرید که به جای انرژی دادن، انگیزه شما را کاهش می دهد.

اگر از شما بپرسم که چه انگیزه ای شما را برای بلند شدن از رختخوابتان تحریک می کند: هیجان یا ترس؟

شما این هیجان را انکار نمی کنید. دلیل آن ساده است:

هیجان یک احساس مثبت و محصول جانبی انگیزه مثبت است. از سوی دیگر، ترس یک هیجان منفی است.

درست است که هیجان همیشه شما را در پرانرژی نگه می دارد. اما به من اعتماد کنید نمی توانید برای مدت طولانی با ترس در مسیر اهداف تلاش کنید.

انگیزه مثبت در مقابل انگیزه منفی: کدام یک بهتر است؟

نتیجه نهایی اینکه:

زندگی سریع و پرمشغله امروز در حال آزمایش صبر و خودباوری است. به همین دلیل، انگیزه برای همه مهم است.

در مورد نوع انتخاب، هر دو به روش منحصر به فرد خود یکپارچه هستند. این شما هستید که باید آگاهانه کسی را انتخاب کنید که احساس می کنید می تواند شما را به سمت موفقیت سوق دهد.

اگر از تجمل برای انتخاب برخوردار هستید، احساس می کنم انگیزه مثبت گزینه مطمئن تری است.

بدیهی است که اگر شیری را در جنگلی ببینید که به شما نزدیک ‌تر می ‌شود، مهم نیست چقدر بدنتان بی انرژی باشد، سریع ‌ترین سرعتی را که تا به حال دویده ‌اید تجربه خواهید کرد. و این انگیزه ای منفی است که برای شما کار می کند، زیرا می دانید اگر منتظر بمانید و تلاشی نکنید چه اتفاقی می افتد.

من مطمئن هستم که قبل از انتخاب هر یک از تکنیک های انگیزشی، با خودتان به نتیجه خواهید رسید.

جمع بندی مطالب

سنگ بنای انگیزه منفی ترس است و آغازگر انگیزه مثبت حس شادی است.

چیزی که من احساس می کنم انگیزه مثبت باید روش غالب باشد و انگیزه منفی باید آخرین راه حل باشد.

بنابراین دوست من، وقتی بدانید که چگونه از پاداش ها و تنبیه ها به روش صحیح استفاده کنید، به نظر می رسد که رسیدن به اهداف خود یک نتیجه اجتناب ناپذیر است.

شما تصمیم می گیرید که آیا می خواهید با خوشحالی به شما فشار بیاورند یا با ترس…

موفق باشید!

منبع:

  • https://www.lifehack.org/829873/positive-motivation
5/5 - (1 امتیاز)

رشد خودت رو استارت بزن !

درخواست ثبت نام در دوره های امیر شریفی

مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
guest
هنگامی که پاسخی داده شود به ایمیل شما پیام ارسال میگردد

0 نظرات
جدید ترین
قدیمی ترین بیشترین امتیاز
بازخورد درون خطی
دیدن تمام نظرات
0
سوالی دارید؟ بپرسیدx