16 نکته کاربردی برای حل آسانتر مشکلات
بهترین راه برای حل یک مشکل چیست؟
من واقعاً فکر نمی کنم یک راه برای انجام آن وجود داشته باشد. و راه هایی که می توانید برای حل یک مشکل استفاده کنید، به خود مشکل بستگی دارد.
اما چند نکته پیدا کرده ام که به من کمک کرده مشکلات را راحت تر حل کنم. من به ندرت از همه نکات برای حل یک مشکل استفاده می کنم و آنها به ترتیب خاصی مرتب نشده اند. با این حال، متوجه شدم که انجام برخی از این کارها در مراحل اولیه می تواند به شما کمک کند تا مشکل را سریعتر و با دردسر کمتری حل کنید.
-
مشکل را بپذیرید.
این همان کاری است که وقتی با مشکلی مواجه می شوم ابتدا سعی می کنم انجام دهم و تقریباً هر بار از آن استفاده می کنم. وقتی بپذیرید که مشکل از قبل وجود دارد، دیگر مقاومت نمی کنید، انرژی بیشتری برای مشکل صرف نمی کنید و آن را تغذیه نمی کنید. اکنون فقط وجود دارد (خوب، کم و بیش، ممکن است هنوز کمی نسبت به آن احساس ناراحتی کنید).
میتوانید از انرژی که قبلاً با آن، مشکل را تغذیه کردهاید – انرژی که احتمالاً مشکل را بزرگتر از آنچه بود نشان میدهد – صرف یافتن راهحلهای خلاقانه برای حل این چالش کنید.
-
از خود بپرسید: بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد چیست؟
این یکی دیگر از کارهایی است که باید در اوایل کار انجام شود. شما به راحتی می توانید از ذهن خود استفاده کنید تا مشکلات را نامتناسب جلوه دهید. با پرسیدن این سوال می توانید مشکل را به اندازه اصلی آن بازگردانید. و بدانید که بدترین سناریو – اگر آن را تعریف کنید – شاید چندان خوشایند نباشد، اما چیزی است که می توانید آن را مدیریت کرده و حل کنید.
-
اطلاعات خوبی جمع آوری کنید.
اطلاعات در مورد مشکل، اغلب می تواند اضطراب و ترس ناشی از تردید را، هنگامی که با چیزی مواجه می شویم، کاهش دهد.
دانش، ابرهای ترس اطراف یک مشکل را از بین می برد، بنابراین ما متوجه می شویم که مشکل، آنقدرها که فکر می کردیم بد نیست.
-
سعی کنید مشکل احتمالی را در طول مسیر کشف کنید.
این کاری است که می توانید قبل از اینکه مشکل ایجاد شود انجام دهید. آماده باشید. هنگامی که تحقیق می کنید – همانطور که در شماره 3 توضیح داده شد – سعی کنید دریابید که دیگران در همان موقعیت با چه چالش هایی روبرو شده اند. از دیگران بپرسید که چه کردند.
اگر کسی را ندارید که از او در این باره بپرسید، کتاب ها، انجمن ها و وبلاگ ها، منابع خوبی برای جمع آوری تجربیات شخصی افراد هستند. همچنین مراقب گروه ها و سازمان های محلی باشید. آن را در گوگل جستجو کنید و ببینید چه چیزی پیدا می کنید. اگر چشم ها و گوش های خود را باز نگه دارید، مطمئناً چیز مفیدی خواهید یافت.
-
کمک بخواهید.
می توانید از افراد در مورد اینکه در موقعیت های مشابهی مانند شما چه کاری انجام داده اند، راهنمایی بخواهید.
همچنین می توانید کمک عملی بیشتری نیز بخواهید. لازم نیست هر مشکلی را به تنهایی حل کنید. گاهی اوقات بهتر است کسی را در کنار خود داشته باشید، حتی اگر فقط برای حمایت عاطفی باشد.
-
نیاز به درست بودن را کنار بگذارید.
ذهن خود را به روی راه حلی باز کنید که ممکن است کارساز باشد و به جای قضاوت فوری بر اساس اطلاعات و تجربه ای اندک، آن را امتحان کنید. نیاز به درست بودن میتواند باعث شود که راهحلهایی را که دقیقاً همان چیزی است که نیاز دارید، برای مدت طولانی نادیده بگیرید.
-
بیش از یک راه حل ارائه دهید.
قبل از اینکه چیزی را امتحان کنید نمی دانید که آیا واقعاً چه نتیجه می دهد. چیزی که ممکن است در تئوری راه حل خوبی به نظر برسد، همیشه در واقعیت نتيجه نمی دهد. پس فکر کنید و حداقل چند راه حل بیابید. اگر اولی جواب نداد، مورد بعدی را امتحان کنید.
-
شکست را دوباره تعریف کنید.
این هم برای کنترل ترس از شکست و هم برای اینکه بدون تردید راه حل های مختلف را امتحان کنید، مهم است. تعریف شکست، در جامعه ای که ما با آن بزرگ شده ایم ممکن است بهترین و مفیدترین تعریف نباشد. اگر به موفقترین افراد نگاه کنید، به سرعت متوجه میشوید که آنها نسبت به افراد معمولی، واکنش متفاوتی نسبت به شکست دارند.
آنها شکست یا طرد شدن را جدی نمی گیرند. می دانند که شکست خوردن، پایان دنیا نیست. در عوض به هر شکست نگاه میکنند و بخش خوب آن را میبینند : چیزهایی که میتوانند از آن بیاموزند و دفعه بعد بهبود ببخشند. آنها ذهنیت فراوانی دارند. میدانند که اگر اولین کسبوکارشان با شکست مواجه شود، برای مدتی تلخ به نظر میرسد، اما در درازمدت خوب است. آنها از آن درس می گیرند و سپس دوباره تلاش می کنند.
شکست را به عنوان بازخورد و به عنوان بخشی طبیعی از یک زندگی موفق، دوباره تعریف کنید.
-
مسئله را به قطعات کوچکتر تقسیم کنید.
تکمیل یک کار یا حل یک مشکل، اگر بخواهید همه آن را یکجا باهم انجام دهید، می تواند دشوار و غیرممکن به نظر برسد. برای کاهش اضطراب و روشن تر فکر کردن، سعی کنید مشکل را از بین ببرید. سعی کنید چیزها و افرادی که مشکل از آنها ریشه گرفته را شناسایی کنید. سپس یک راه حل عملی را که می توان برای هر یک از آن اجزا انتخاب کرد، بیابید. آن راه حل ها را امتحان کنید ممکن است بلافاصله کل مشکل را حل نکنند. اما ممکن است چند تکه از آن را حل کنند؛ و بعد میتوانید راهحلهای دیگر را برای بقیه قطعات امتحان کنید تا زمانی که هیچ کدام از آنها باقی نماند.
-
از قانون 80/20 استفاده کنید.
80 درصد از زمان خود را برای یافتن راه حل و تنها 20 درصد را برای شکایت، نگرانی و ناله استفاده کنید. ممکن است انجم این کار همیشه آسان نباشد، اما متمرکز کردن انرژی، زمان و افکارتان روی این روش، برای شما و دیگران بسیار مفیدتر از انجام عکس آن است.
-
از قاعده پارکینسون استفاده کنید.
این قاعده می گوید که یک کار بسته به زمانی که برای آن در نظر می گیرید در زمان و پیچیدگی ظاهری گسترش می یابد. به عنوان مثال، اگر با خود بگویید که در عرض یک هفته به راه حلی دست خواهید یافت، به نظر می رسد که مشکل دشوارتر می شود و زمان بیشتری را صرف تلاش برای یافتن راه حل می کنید. این قانون را با قانون 80/20 ترکیب کنید تا سریع تر راه حل پیدا کنید. وقت خود را روی یافتن راه حل ها متمرکز کنید. سپس فقط یک ساعت (به جای کل روز) یا یک روز (به جای کل هفته) به خود فرصت دهید تا مشکل را حل کنید. این باعث می شود ذهن شما بر روی راه حل ها و اقدامات تمرکز کند.
-
درس یا فرصت را در درون مسئله پیدا کنید.
تقریبا همیشه یک جنبه خوب از یک مشکل وجود دارد. شاید به ما در مورد بهبود کسب و کارمان هشدار دهد. یا به ما می آموزد که زندگی ما آنقدرها هم که فکر می کردیم بد نیست. یافتن این بخش مثبت از مشکل، تأثیر عاطفی منفی آن را کاهش می دهد. به طوری که حتی ممکن است موقعیت را به عنوان یک فرصت عالی برای خود ببینید.
هنگامی که با مشکلی مواجه می شوید از خود بپرسید: چگونه می توانم از این مشکل استفاده کنم؟ خوبی این مشکل چیست؟ چه چیزی می توانم از این موقعیت بیاموزم؟ چه فرصت پنهانی را میتوانم در این مشکل پیدا کنم؟
-
در مورد مشکل صحبت کنید و به وضوح ارتباط برقرار کنید.
بسیاری از مشکلات به این دلیل به وجود می آیند که کسی گفته های دیگری را اشتباه تفسیر کرده است. یکی از راههای اطمینان از اینکه شما و دیگران تفسیر یکسانی از پروژه دارید، این است که از مردم بخواهید دیدگاه خود را نسبت به پروژه و نقششان در آن تکرار کنند. ببینید آیا دیدگاه شما و آنها باهم مطابقت دارند یا خیر.
اگر درگیری ایجاد شد، شاید لازم باشد فقط درباره آن با هم صحبت کنید. به جای اینکه احساسات و تنش های خود را سرکوب کنید، آنها را رها کنید.
پس از آن، بحث ممکن است جنبه احساسی کمتری داشته باشد. و برقراری ارتباطی واضح و رسیدن به یک راه حل خوب برای همه افراد، آسان تر می شود.
-
مشکلات کمتری ایجاد کنید.
بسیاری از مشکلات ما توسط خودمان ایجاد می شوند. فعال بودن، تفکر قبل از صحبت کردن و تلاش برای جلوگیری از ایجاد یا پیچیده کردن مشکلات، شما را از مشکلات زیادی نجات می دهد. یکی از راههای کاهش مشکلات این است که – تا جایی که میتوانید – از سخنان حکیمانه دیل کارنگی پیروی کنید: «هرگز انتقاد، شکایت یا محکوم، نکنید». بسیاری از مشکلات به نوعی به روابط با افراد دیگر مرتبط هستند.
بنابراین یک راه خوب برای ایجاد مشکلات کمتر، بهبود مهارت های اجتماعی است. بررسی کنید آیا این 10 اشتباه را در یک مکالمه مرتکب می شوید؟ به کتابخانه محلی خود بروید و یک نسخه از کتاب 《چگونه دوستان خود را به دست آوریم و بر افراد تأثیر بگذاریم》قرض بگیرید.
-
از قدرت کلمات به نفع خود استفاده کنید.
ذهن ما بیش از آن که یک نفر فکر کند به کلماتی که برای توصیف چیزی استفاده می شود پاسخ می دهد. مشکل، یک کلمه با باری منفی است. برای سهولت در رسیدگی به مشکل، به جای آن از چالش کلمه خنثی تر یا مثبت تر استفاده کنید.
ممکن است مانند یک توصیه پوچ و در واقع، فقط بی فایده به نظر برسد. اما حداقل برای من، انجام این تغییر کوچک تأثیری بر نحوه نگاه منفی/مثبت من به یک موقعیت داشته است.
-
انگیزه خود را حفظ کنید.
دلسرد شدن آسان است، به خصوص اگر از شکست می ترسید و راه حل اول و دوم شما برای یک مشکل جواب نداده است. ممکن است احساس کنید که می خواهید تسلیم شوید، پس وقت آن است که به خودتان انگیزه بدهید.
تغییر وضعیت ذهنی خود به حالتی روشن تر، مثبت تر و با انگیزه تر می تواند تفاوت بسیار زیادی ایجاد کند. باعث می شود ادامه دهید. حتی اگر چند دقیقه قبل احساس می کردید تمام امیدتان از بین رفته است.
منبع:
- https://www.positivityblog.com/16-practical-tips-for-solving-your-problems-more-easily