تاثیر خواب بر سلامت روان

کامنت 1
10 دقیقه زمان خواندن

مشکلات خواب و مسائل روحی و روانی هر کدام به تنهایی از نگرانی های بهداشت عمومی هستند و هرکدام تأثیر قابل توجهی در سلامت افراد و در نتیجه سلامت جامعه دارند. با اینحال خواب و سلامت روانی باهم مرتبط هستند و اگر نه همه مشکلات روانی  بسیاری از مشکلات با خواب مرتبط هستند. در این مقاله به بررسی تاثیر خواب بر سلامت روان خواهیم پرداخت.

مقدمه

بطور سنتی مشکلات خواب در نتیجه مشکلات سلامت روانی به وجود می آید. اگرچه در این موضوع بحثی نیست شواهد حاکی از آن است که اختلال در خواب به شکل گیری مشکلات جدید روحی و روانی و تداوم و حفظ مشکلات قبلی کمک کند. به عبارت دیگر تصور براین است که خواب و سلامت روان رابطه ی دوطرفه  دارند و احتمالاً سبب شروع انواع جدیدی از مشکلات روانی می شود.

گفته میشود ، گرچه با بسیاری از مطالعات تجربی خواب را دستکاری کرده و تأثیر این کار را بر نتایج مرتبط با سلامت روان بررسی کرده اند ، اما تا به امروز بررسی منظمی از این مطالعات صورت نگرفته است. از این رو مشکل میتوان میزان تاثیر خواب(تغییر آن) بر مشکلات روانی را تخمین زد و هنوز روی نتایج سلامت روان و عوامل موثر برآن مقایسه ای صورت نگرفته است.(به عنوان مثال در گروههای مختلف شرکت کننده، طرح تحقیق و رویکردهای مداخله).

رابطه علت و معلول بین تاثیر خواب بر سلامت روان

پتانسیل رابطه علت و معلول بین خواب و سلامت روانی دیدگاه مهیجی را افزایش می دهد به این معنی که مداخلات به منظور بهبود خواب نیز می توانند سلامت روان را بهبود بخشند. ارائه پاسخ قطعی به این سوال می تواند پیامدهای مهمی برای پزشکان ، محققان و اعضای جامعه به یک اندازه داشته باشد.

از دیدگاه عملی ، اگر درمان های طراحی شده برای بهبود خواب بتوانند پیامدهای سلامت روان را تغییر دهند ، ممکن است ابزاری مفید برای مقابله با مشکلات سلامت روان باشند. در واقع ، روش های درمانی طراحی شده برای بهبود خواب اغلب می توانند از راه دور ، در قالب خودیاری، همکاری گروهی ، و یا با هزینه کمی از طریق اینترنت انجام شوند. به عنوان مثال ، تحلیل روانی توسط هو و همکاران انجام شد که نشان می داد درمان های خودیاری مبتنی بر اصول نظریه رفتاری شناختی (CBT) برای درمان بی خوابی به اصطلاح (CBTI)  دارای تأثیرات متوسط تا بزرگ بر علائم بی خوابی است.

شواهد موجود در مورد رابطه خواب و سلامت روان

رابطه خواب و سلامت روانی به خوبی ثبت شده اند، بررسی های بیشماری حاکی از پیوند این دو باهم است. با این حال ، اکثر این بررسی ها بر روی مطالعات اولیه با طرح های تحقیقی همبستگی متمرکز شده است. به این معنی که ،  ارتباط بین متغیرها را در یک نقطه زمانی واحد اندازه گیری می کنند (به عنوان مثال ، طرح های مقطعی) و ارتباط بین متغیرها را در چندین نقطه زمانی (به عنوان مثال ، طرح های طولی) اندازه گیری می کنند و یا مشخصات خواب معمولی کسانی که دارای مشکلات بهداشت روان هستند را با افراد سالم مقایسه می کنند.

متأسفانه ، طرح های مقطعی به سادگی به ما می گویند که متغیرها به نوعی در ارتباط هستند. نمی توان مشخص کرد که آیا خواب باعث ایجاد اختلال در سلامت روان می شود ، و یا مشکلات سلامت روانی باعث ایجاد اختلال در خواب می شود و یا اینکه آیا این امر تاثیری دو طرفه است.

بررسی طول خواب و تاثیر آن بر سلامت روان

براساس مطالعات طول خواب و سلامت روانی از نظر ماهیت با یکدیگر همبستگی دارند. با این حال ، تنها تعداد معدودی از بررسی ها شواهدی در مورد رابطه بین خواب (در یک لحظه از زمان) و پیامدهای سلامت روان (اندازه گیری شده) ارائه کرده اند. علاوه براین  همچنین  ، همه این موارد بر افسردگی متمرکز شده است. به عنوان مثال ، باگلیونی و همكارانش 21 مطالعه را آنالیزکردند كه ارتباطات طولی بین بی خوابی و افسردگی را مورد بررسی قرار می داد.

بر اساس تحلیل باگلیونی و همكارانش افراد مبتلا به بی خوابی در مقایسه با افرادی كه در خواب مشكلی ندارند ، دو برابر خطر ابتلا به افسردگی دارند. طرح های طولی همچنان به “مشکل متغیر سوم” حساس هستند. همچنین ، یک متغیر سوم و غیرقابل اندازه گیری (مثل داشتن فرزندان خردسال) می تواند هم سبب ایجاد مشکل خواب و سلامت روان باشد. به طور کلی ، طرح های همبستگی روشی معتبر برای جدا کردن رابطه بین مشکلات خواب و سلامت روان نیست.

بررسی برخی درمان ها

برخی بررسی ها تأثیر درمان های طراحی شده برای بهبود خواب بر روی نتایج سلامت روان را ارزیابی کرده اند. با این حال ، به دلایل متعددی ، حتی این بررسی ها به ما اجازه نمی دهد نتیجه گیری محکمی در خصوص تأثیر علّی کیفیت خواب بر پیامدهای سلامت روان داشته باشیم. در ابتدا ، این بررسی ها اغلب شامل روش های درمانی است که خواب را با موفقیت دستکاری نکرده است (یعنی مطالعاتی که تأثیر درمانهای بیخوابی در نتایج خواب مشاهده نشده است).

چنین مطالعاتی درمورد رابطه خواب و سلامت روان چیزی به ما نمی گوید به غیر از اینکه ممکن است بهبود خواب در صورت عدم سلامت روان دشوار باشد. همچنین ، تمرکز روی تحقیقات موجود در جهت بهبود خواب بوده است ، اندازه گیری نتایج سلامت روان ثانویه به طور معمول محدود به افسردگی و اضطراب است. در نتیجه ، تأثیر بهبود خواب بر روی سایر مشکلات سلامت روان نامشخص است.

تاثیر تغییرات خواب بروی سلامت روان

درنهایت ، با توجه به دانسته های ما ، تا به امروز هیچ تلاشی برای بررسی متغیرهایی موثر یا نسبتاً موثربر درمان های بهبود خواب بر سلامت روان، نشده است. با این حال ، درمان های طراحی شده برای بهبود خواب احتمالاً از لحاظ محتوا و نحوه ارائه متفاوت است ، و چنین متغیرهایی ممکن است و یا به نظر می رسد تاثیر مفیدی در بهبود خواب و یا نتایج سلامت روان دارند. همچین ، متغیرهای مربوط به ماهیت نمونه (به عنوان مثال ، سن ، شدت علائم ، ماهیت مشکل سلامت روان) و خصوصیات روش شناختی مطالعه (مانند ، خود گزارش در مقابل ارزیابی عینی متغیرهای نتیجه) احتمالاً تأثیر ظاهری بر درمان دارد . بنابراین بسیار مهم است که تأثیر چنین متغیرهایی به طور سیستماتیک در کل شواهد موجود مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان نتیجه گیری معتبری در مورد تأثیر تغییرات خواب در سلامت روان کسب کرد.

تاثیر خواب بر سلامت روان

بررسی طرح‌ها

تعدادی از تحقیقات پژوهشی اولیه خواب را به طور تجربی دستکاری کرده اند (به طور معمول از طریق نوعی مداخله روانشناختی) و سپس نتایج سلامت روان را اندازه گیری می کنند. با این حال ، همانطور که در بالا توضیح داده شد ، این مطالعات منحصربه فرد ، با دانش ما به شکلی ادغام نشده اند که امکان ارزیابی میزان تأثیر کیفیت خواب بر نتایج سلامت روان را داشته باشد.

بنابراین ، در حال حاضر دشوار است:

(1) نتیجه گیری محکم در مورد رابطه بین خواب و مشکلات مختلف سلامت روانی

و (2) اطمینان از اینکه ممکن است مشکلات بهداشت روان با استفاده از مداخلات طراحی شده برای بهبود خواب حل شود.علاوه بر این ، تا به امروز هیچ تلاشی برای درک عوامل موثر در بهبود خواب بر سلامت روان کارآمد نبوده است. در نتیجه ، در حال حاضر مشخص نیست که آیا و چگونه محتوا و ماهیت درمان ها ، بر مشکلات سلامت روان و ویژگی های روش شناختی مطالعه اولیه تأثیر می گذارد.

سخن آخر در مورد تاثیر خواب بر سلامت روان

علـیرغم نقاط قوت طرح پیتشنهادی، هرچند طیف گسترده ای از درمانها و مشکلات هدف احتمالاً توسط مطالعـات اولیه برطرف می شود، ممکن است سبب ایجاد گروهی مطالعات ناهمگن شود. با این حال ، برای کاهش این نگرانی ها ، ما از تجزیه و تحلیل تعدیل استفاده خواهیم کرد تا فاکتورهای خاصی را تأثیر بگذارد که ممکن است تأثیر بهبود خواب بر سلامت روان را بررسی کند و این برآورد برای انواع مختلف درمان ها و نتایج سلامت روان متفاوت باشد.

امید ما این است که این تجزیه و تحلیل ها آموزنده باشند ، هم در درک مشکلات سلامت روان (یعنی اینکه کدام یک از مشکلات بهداشت روان می تواند تغییراتی در کیفیت خواب داشته باشد ؟) و هم در توسعه درمان های طراحی شده برای کاهش این مشکلات باشد.(به عنوان مثال ، بررسی درمان های مؤثرتر).

5/5 - (1 امتیاز)

رشد خودت رو استارت بزن !

درخواست ثبت نام در دوره های امیر شریفی

مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
guest
هنگامی که پاسخی داده شود به ایمیل شما پیام ارسال میگردد

1 دیدگاه
جدید ترین
قدیمی ترین بیشترین امتیاز
بازخورد درون خطی
دیدن تمام نظرات
1
0
سوالی دارید؟ بپرسیدx