در مورد اهمیت قدرت تخیل چه می دانید و چگونه می توان آن را پرورش داد؟
اهمیت قدرت تخیل از آن جهت است که شما می توانید به کمک قوه تخیل خودتان و بدون صرف وقت و هزینه زیاد، مسیر رشد فردی خودتان را در ذهن تصور کنید. در نهایت به کمک تصوری که دارید به سمت آن قدم برداشته و هر آنچه برای رسیدن به آن نیاز دارید را به کار می گیرید.
تخیل شما همان محیط امنی است که در ذهن خودتان دارید. در این محیط می توانید رویاهای عجیب داشته و از قضاوت دیگران در امان باشید. کسی نمی تواند بدون اجازه شما به ذهن و تفکراتتان دست پیدا کند. پس خیالتان از بابت امنیت رویاها و رازهایتان امن است.
البته اکثر جامعه خیال پردازی را بیهوده دانسته و برای آن اهمیتی قائل نمی شوند. غافل از اینکه همه اتفاقات خوب و موفقیت ها اول در ذهن انسان و در قوه تخیل او شکل می گیرد. در این مقاله در مورد اهمیتی که توجه به این تفکرات دارد صحبت می کنیم.
از قوه تخیل نمی توان فرار کرد
قوه تخیل و تصورات در بخش بخش زندگی ما وجود داشته و به طور جدی با زندگی ما در هم تنیده است. یعنی شما به هیچ وجه نمی توانید تخیل کردن را انکار کنید. چون بدون آن که بدانید در حال تصور و تخیل هستید. شما نمی توانید این تفکرات را از ذهن خود پاک کنید.
پس یکی از موارد اهمیت قوه تخیل همیشگی بودن آن است. شما نمی توانید چیزی را که بخش اصلی تفکرات شماست را نادیده گرفته و بی اهمیت بشمارید. آن را جدی بگیرید. تخیلات خودتان را سرکوب نکنید و بدانید کع تخیل و رویاپردازی بخش اصلی و طبیعی از ذهنیات و تفکرات شماست.
ذهن شما به کمک قوه تخیل خواسته های درونی خود را بیان می کند. به عبارتی دیگر ذهن شما از طریق رویاها و تصاویر ایده آلی که در قوه تخیل برایتان ترسیم می کند، چیزهایی که دوست دارد در زندگی داشته باشید را بیان می کند. این رویاها بیانگر خواسته های درونی شماست.
همه اتفاقاتی که در زندگی خود رقم می زنید یا برای آن تلاش می کنید، ابتدا در قوه تخیل شما شکل گرفته. هر موفقیت قبل از آن که به طور کامل نمایان شود، برای مدت زیادی در ذهن شما و به کمک قوه تخیل زندگی کرده. البته بهتر است در تخیل و رویاپردازی زیاده روی نکنید.
چیزی که باعث می شود افراد از قوه تخیل فراری باشند، افراط در آن است. یعنی فرد بخش اعظم ساعات مفید کار کردن و تلاش خود را صرف تخیل کرده و در زندگی چیزی جز رویاهای بزرگ ندارد. پس بهتر است به جای حذف کامل تخیل، در آن زیاده روی نکنیم.
حذف قدرت تخیل برابر است با مرگ
تعجب نکیند! اهمیت قدرت تخیل به قدری زیاد است که شما با حذف آن مرگ ذهن خود را تضمین می کنید. برای زندگی قانونی از پیش تعیین نشده و انسان باید همواره قدرت تحلیل و دریافت اطلاعات جدید و خلاقانه را داشته باشد.
ذهن شما و بهتر است بگوییم قدرت تخیل شما باید به قدری قوی و توانمند باشد که بتواند اطلاعات مختلف را در کنار هم قرار داده و از میان این اطلاعات راه خودش را کشف و خلق کند. این همان کار اصلی قدرت تخیل است. یعنی توانایی تحلیل و مرتبط کردن اطلاعات و در نهایت ساختن تصویر و موضوعی جدید از میان آن ها.
با کشتن قوه تخیل در خودتان، پویایی زندگی را از خود گرفته و زندگی خسته کننده ای خواهید داشت. قوه تخیل دریچه و راه فرار شما از زندگی معمولی روزانه به روزهای ایده آل و قشنگی است که شاید هیچوقت آن را تجربه نکنید. آن را در خود بپرورید اما در تخیلاتتان غرق نشوید.
هم کشتن قدرت تخیل و هم غرق شدن در آن زندگی شما را نابود خواهد کرد. یعنی در عین حال که تخیل برای زندگی شما لازم و ضرروی است، افراط در آن زندگی شما را از بین خواهد برد. افراط در تخیل شما را در روزهایی که هیچگاه نخواهند رسید، زندانی خواهد کرد.
اگر نتوانید در این قدرت تعادل را حفظ کنید، زندگی واقعی را از دست داده و نمی توانید اطرافتان را به خوبی تحلیل کنید. کنترل زندگی را از دست می دهید و نه تنها به خواسته های ایده آل خود و رشد فردی نمی رسید، بلکه زندگی عادی کنونی خود را هم از دست می دهید.
قدرت تخیل؛ دریچه ای به دنیای جدید و نوآوری
مورد بعدی از موارد اهمیت قدرت تخیل دنیای ایده آلی است که اجازه داریم در آن بسازیم. یعنی در تخیل و تصوراتمان است که می توانیم دنیایی جدید و متفاوت از چیزی که در اطرافمان وجود دارد، بسازیم. دنیای ساخته شده در تصوراتمان عاری از هر قانونی بوده و برای انجام کارها، محدودیتی نداریم.
هیچ کس در تخیلات ما، ما را به خاطر چیزی که ساختیم یا کاری که کردیم بازخواست نمی کند. ما آزادیم که هر آن چه دلمان می خواهد را تصور کنیم یا بسازیم. راه برای بروز خواسته های عمیق درونی ما باز است و از هیچ محدودیتی در بیان و تصور آن برخوردار نیستیم.
البته ممکن است خودمان به دلیل خط قرمزهایی که داریم تصوراتمان را محدود کنیم. به هر حال این محدودیت هم از درون خودمان می آید و نیازی نیست که به کسی در این مورد پاسخی بدهیم. تنها محدودیتی که ممکن است وجود داشته باشد هم از سمت خودمان است.
در این فضاست که می توانیم آینده زیبا و پر از موفقیت را برای خودمان ترسیم کنیم. بدون صرف هزینه راه های جدید را طی کرده و مسیر آن را تصور کنیم. شغل رویایی خود را در ذهنمان مجسم کرده و ببینیم چقدر آن را دوست داریم.
هیچ تابلوی نقاشی شاهکاری روی کاغذ و بوم ایجاد نشده؛ بلکه اول تصور آن در ذهن نقاش شکل گرفته و نقاش تصمیم به پیاده کردن آن روی بوم گرفته. هیچ آسمان خراشی روی زمین متولد نشده؛ بلکه مهندسان آن را در ذهن خود ساخته، نقشه را روی کاغذ کشیدند و سپس تصمیم به ساخت آن روی زمین گرفتند.
پس منشا اصلی تمام اتفاقات جالب و جدید این جهان در ذهن افراد بوده و این قدر تخیل آن هاست که آثار شاهکار و زیبا را آفریده. این ذهن فعال و تخیلی است که می تواند نوآوری و زندگی راحت و جدید را برای انسان فراهم سازد.
قدرت تخیل؛ بهترین دوست رهبران
جالب است بدانید که اهمیت قدرت تخیل برای رهبران چند برابر دیگر افراد است. یعنی آن ها بیشتر به قوه تخیل نیاز دارند و اصلا باید آن را در درون خودشان پرورش دهند. این اهمیت به این دلیل است که تخیل با نوآوری و ایده های جدید در ارتباط تنگاتنگی بوده و نوآوری زمینه اصلی رشد فردی است.
اگر از مدیران موفق و رهبران خوب در هر زمینه رمز موفقیت آن ها را بپرسید بدون شک پاسخشان نوآوری و قدرت تخیل است. آن ها به خوبی در مورد اهمیت تخیل آگاه بوده و می دانند که هر ایده جدید و خوبی باید در ذهنشان شکل بگیرد.
می توان بزرگ ترین نوآوران و افراد خلاق را مثال زد، که البته همه ما با زندگی آن ها به خوبی آشنا هستیم. برای مثال بیل گیتس و استیو جابز را بررسی می کنیم. چیزی که باعث محبوبیت و شهرت آن ها شد محصول و خدمت جدیدی بود که به مرد ارائه دادند و هنوز هم بین مردم مورد استفاده قرار می گیرد.
آن ها از قوه تخیل خود به خوبی استفاده کرده و محصولی را در ذهن خود خلق کردند که مردم اصلا در مورد آن چیزی نمی دانست. مردم حتی نمی دانستند که به آن نیاز دارند یا خیر. این محصول چگونه کار می کنند و چه جایی در زندگی روزانه آن ها دارد؟
محصول پس از آن که در ذهن آن ها متولد شد، در دنیای واقعی نیز ساخته شد. سپس به مردم معرفی شد و به سرعت بین مردم محبوب شد. محصولی که اصلا مردم نمی دانستند چیست ناگهان به بخش اصلی زندگی آن ها تبدیل شد و زندگی آن ها را دگرگون کرد. البته دنیا نیز به همراه تولد این محصولات، متحول شد.
چگونه قدرت تخیل را پرورش دهیم؟
حال که با اهمیت قدرت تخیل آشنا شدید؛ شاید بپرسید که این قدرت ذاتی است یا می توان آن را پرورش داد؟ نگران نباشید؛ حتی اگر تاکنون توجهی به قوه تخیل خود نداشتید و زیاد رویاپردازی نمی کردید، می توانید آن را در درون خودتان پرورش دهید.
1. با در نظر داشتن پایان هر کاری، آن را شروع کنید
در هر مرحله از زندگی خود باشید و در حال انجام هر کاری که باشید، برنامه ریزی بلند مدت و داشتن چشم انداز نسبت به آینده است که می تواند موفقیت شما را تضمین کند. یعنی شما باید قبل از آغاز و انجام هر کاری بدانید دقیقا چه هدفی داشته و این کار قرار است به کجا ختم شود.
این مهم است که دید واضح و درستی نسبت به نتیجه نهایی این پروژه داشته باشید. یعنی بدانید که به صورت منطقی هدف این کار چیست و قرار است که در چه مرحله ای پایان یابد. بهتر است در مشخص کردن این دید برای خودتان، از قوه تخیل کمک گرفته و تفکرات منطقی و درستی نسبت به آینده ترسیم کنید.
شاید این کار برایتان ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد. اما جالب است بدانید که اکثر مردم در مورد آنچه قرار است در نهایت به آن برسند، تصور درستی ندارند. یعنی در ذهن خودشان نتیجه و پایان را تصور نمی کنند. چه برسد به اینکه بخواهند برای کسب آن نتیجه راهی را انتخاب کنند.
بهتر است دید واضح، منطقی و درستی نسبت به آنچه دوست دارید نتیجه بگیرید داشته باشید. پس از آن که توانستید نتیجه را در ذهن خود تصور کنید، می توانید مسیر رسیدن به آن را به کمک قدرت تخیلتان ترسیم کنید. این کار در نهایت منجر به رشد فردی شما می شود.
2. از تخیل خلاق و همدلانه استفاده کنید
شاید فکر کنید که اهمیت قدرت تخیل و تاثیرت آن تنها مخصوص زندگی شخصی فرد بوده و تاثیر بر زندگی دیگران نخواهد داشت. این تفکر اشتباه و بی اساس است. اگر بتوانید تخیل قوی و مفیدی داشته باشید نه تنها زندگی خودتان، بلکه زندگی دیگران را هم می توانید تغییر دهید.
قرار نیست که موفقیت شما تنها زندگی خودتان را تغییر داده و تاثیرات مثبتی روی کیفیت آن بگذراد. سعی کنید در تخیلات و تصورات خود از آینده همدلی داشته و مشکلات دیگران را هم در نظر داشته باشید. دنیا چیزی فراتر از خودتان بوده و بهتر است به دیگران نیز توجه کنید.
رهبران بزرگ اغلب اهداف بزرگی داشتند. یعنی این اهداف تنها مختص به زندگی خودشان نبوده می خواستند که زندگی دیگران را هم تغییر دهند، کیفیت زندگی آن ها را افزایش داده و در ذهن خود تصوراتی سرشار از همدلی با مردم و کیفیت زندگی آن ها داشتند.
آن ها چیزی فراتر از خواسته ها و نیازهای خود را می خواستند و تلاش می کردند که تغییر بزرگی در دنیا ایجاد کنند. داشتن نگاهی درست به زندگی مردم، مشکلاتشان و درک سختی هایی که در زندگی با آن مواجه می شوند می تواند راه بسیار موثری در پرورش ایده هاو اهداف بزرگ باشد.
3. به تحلیل های دیگران توجه کنید
ایده های بزرگ به تنهایی و در اتاق شما شکل نمی گیرند. چون دید شما نسبت به دنیا و اتفاقات آن محدود به تجربیات و دانسته های خودتان بوده و نمی توانید تحلیل جامعی نسبت به مسائل داشته باشید. درمورد اهمیت قدرت تخیل به اندازه کافی می دانیم، اما آن را محدود به ذهن خودتان نکنید.
اگر چیزی در ذهن شما خوب به نظر می رسد و احساس می کنید که بهتر است این ایده را در دنیای واقعی پیاده کنید، بهتر است آن را در معرض انتقاد قرار دهید. از دیگران بخواهید که ایرادهای ایده شما را به شما بگویند و اگر راه بهتری به ذهنشان می رسد، آن را بیان کنند.
بهتر است ایده های شما با توجه به نظر دیگران حذف شود به جای اینکه هیچ وقت بیان نشوند. ایده های رد شده یا بد به شما کمک می کند که مسیر درست و منطقی برای تخیل پیدا کرده و قدرت تخیل خودتان را به درستی هدایت کنید.
اگر ایده شما ایده ای بد و نامناسب بود و کسی آن را قبول نداشت، امید خودتان را از دست ندهید. ناامیدی می تواند قدرت تخیل شما را تخریب کرده و آسیب جدی به آن بزند. ایراد ایده خود را پیدا کنید و سعی کنید اگر ممکن است آن را تغییر دهید.
جمع بندی
در این مقاله با اهمیت قدرت تخیل در زندگی و مسیر رشد فردی آشنا شدیم. شما اکنون می دانید که داشتن ذهنی خلاق و با قدرت تخیل بالا نه تنها کیفیت زندگی شما را کم نمی کند، بلکه می تواند به شما در افزایش کیفیت زندگی کمک کند.
البته بهتر است دقت کنید که تفکر و رویاپردازی به چه اندازه مفید بوده و سمی نیست. تعادل را در ایده پردازی حفظ کرده و آن را برای موفقیت خودتان به کار بگیرد. اجازه ندهید که تفکرات غیرواقعی زندگی را از کنترل شما خارج کرده و حواس شما را از زندگی پرت کند.
به کمک روش هایی که برای پرورش تخیل در این مقاله بررسی کردیم می توانید نه تنها آن را برای افزایش کیفیت زندگی خودتان به کار بگیرید، بلکه از مسیر ایده پردازی و خلاقیت لذت ببرید.
منبع: