چرا قانون 10-80-10 کلید دستیابی به موفقیت است؟

کامنت بگذارید
14 دقیقه زمان خواندن

چرا قانون 10-80-10 کلید دستیابی به موفقیت است؟

قانون 10-80-10 گسترش اصل پارتو است که می گوید 80 درصد بهره‌وری/ثروت تولیدشده برای 20 درصد از جمعیت است. این نسبت اغلب در آمارها و مطالعات مختلف قابل‌مشاهده است.

قانون 10-80-10 از این اصل استفاده می کند و آن را به‌طور خاص در رفتار انسان اعمال می کند. همچنین انعطاف‌پذیر است و افراد را قادر می سازد بین دسته‌ها حرکت کنند. اگر آن را برای یک شرکت اعمال کنیم (فقط به‌عنوان‌مثال)، در اصل، قانون 10-80-10 این‌طور به نظر می رسد:

چرا قانون 10

10٪ نخبگان پربازده– این هسته اصلی کسب‌وکار شما است. این افراد تمام ساعات را در شرکت کار خواهند کرد و سنگ تمام گذاشته و حداکثر بهره‌وری/درآمد ممکن را برای شما ایجاد می‌کنند.

80% مولد – این افراد دوست‌داشتنی اکثریت کسب‌وکار شما را تشکیل می دهند و از 5 تا 9 کار می کنند و وظایف خود را انجام می دهند و از آن اعتراض نمی کنند. آن‌ها کمتر احتمال دارد که نوآوری ارائه دهند، اما رازدار، قابل‌اعتماد و وظیفه‌شناس هستند.

10٪ غیرمولد و سرکش – این افراد دور از دسترس هستند و تعدادشان بسیار کم است، اما کار ایجاد می کنند. آن‌ها پردردسر هستند، تمایلی به کار سخت ندارند و عموماً بیشتر ازآنچه می‌ دهند، از شرکت شما می گیرند.

این را می توان در سایر زمینه‌های زندگی نیز اعمال کرد. اخلاق مثال دیگری است، با اکثریت قریب به‌اتفاق ما (80٪) شهروندان قانونمندی هستیم که ممکن است گهگاه قوانین را زیر پا بگذارند، 10٪ به طرز ناجوانمردانه‌ای خوب هستند و 10٪ مجرمانی غیرعادی هستند.

چه کسی قانون 10-80-10 را ارائه کرد؟

همان‌طور که قبلاً به آن اشاره شد، قانون 10-80-10 انشعابی از اصل پارتو است که برای اولین بار در اوایل قرن بیستم توسط مهندس عمران ایتالیایی ویلفردو پارتو، اقتصاددان بیان شد. او به‌سادگی مشاهده کرد که 80 درصد از املاک در ایتالیا، در آن زمان، متعلق به 20 درصد از جمعیت بود. توزیع ثروت، طبق گفته پارتو، 20/80 در تمام بخش‌های جامعه تقسیم‌شده است. کشور، سن، جنسیت یا صنعت اهمیتی نداشت. این اصل هنوز هم اعمال می شد.

بعداً در دهه 1940، جوزف ام. جوران (که خود مهندس و مشاور مدیریت بود) اصل پارتو را با هدف بهبود کنترل کیفیت در رفتار انسانی به کار برد و اظهار داشت که 80 درصد موفقیت در هر پروژه به دلیل تلاش 20 درصد تیمی است که روی آن کار می کنند.

از آن زمان، محققان و نظریه‌پردازان مختلف اصل پارتو را به‌قاعده 10-80-10 گسترش داده‌اند . با توجه به اینکه 10٪ رهبران واقعی هستند، 80٪ به دنبال راهنمایی از دیگران هستند و 10٪ به‌طور عمدی به روشی معکوس عمل می کنند.

چرا قانون 10

نحوه اعمال قانون 10-80-10 در مدیریت برای موفقیت بیشتر

خب، بیایید فعلاً با مدل تیم/نیروی کار بمانیم: اگر می‌خواهید بهره‌وری را در شرکت خود بهبود بخشید، تمرکز شما باید کجا باشد؟ اغلب اوقات، « تا نگرید طفل، کی نوشد لبن.» به این معنا که، ما تمایل داریم ، سعی کنیم آنچه را که در سازمانمان بیشتر خراب است (یعنی 10٪ انتهایی) برطرف کنیم قبل از اینکه سراغ قسمتی برویم که کمتر شکسته شده است.

بااین‌حال، وقتی متوجه می شوید که منابع را فقط برای 10٪ از نیروی کار خود به کار می برید، بسیار ناکارآمد به نظر می رسد. علاوه بر این، آن 10٪ از افرادی تشکیل می شود که بعید است سرعت خود را تغییر دهند (به‌هرحال از نظر آماری). باید روی 80 درصد تمرکز کنید. اینجاست که بیشترین تأثیر را خواهید داشت و بیشترین افزایش را در بهره‌وری ایجاد خواهید کرد. 80 درصد (البته) کاملاً برابر نیستند. برخی از آن‌ها به هر یک از محدوده 10 درصد نزدیک‌تر می شوند، اما این بدان معناست که شما باید بتوانید اندازه 10 درصد برتر خود را به 20 یا 30 درصد افزایش دهید.

چقدر تفاوت ایجاد می کند؟

اکنون، قبل از اینکه لپ‌تاپ خود را ببندید و ایده‌های طوفان فکری در مورد تمرین‌های تیم‌سازی و روزهای کاری شرکت را شروع کنید، ابتدا بسیار مهم است که معیارهایی را که با آن بهره‌وری را اندازه‌گیری می‌کنید، درک کنید. اعداد روی صفحه یا حروف در کنار نام شخص؛ فقط بخشی از تصویر را ترسیم می کنند.

آنچه در شرکت خود برای شما ارزشمند است مختص شماست. همان‌طور که من دائماً به کارآفرینان و صاحبان مشاغلی که به آن‌ها آموزش می‌دهم، می‌گویم، شما باید در مورد آنچه از تیم خود، مشتریان خود و در کل جهان می‌خواهید، دقیق باشید. وقتی سؤال مبهم بپرسید، پاسخ مبهمی دریافت خواهید کرد.

بنابراین، کار را انجام دهید تا بفهمید دقیقا چه چیزی برای شما مفید است و چه چیزی نیست. فقط گفتن اینکه می خواهید درآمدتان افزایش یابد کافی نیست. چقدر؟ در چه زمینه‌هایی؟ به چه کسانی ارزش‌افزوده خواهیم داد تا خروجی و مخارجشان را با ما افزایش بدهند؟ کجا و چه کسانی را برای رشد جدید هدف قرار دهیم؟

چرا قانون 10

این افزایش مطلوب در بهره‌وری به شما کمک می کند تا به چه کسی تبدیل شوید و به چه کسی کمک می‌کند؟

با توسل به این موضوع، وضوح بسیار بیشتری برای تیم خود خواهید داشت و با آن می توانید یک برنامه اقدام را تدوین کنید. می‌توانید ببینید چه چیزی می‌تواند در 80%  مشوق افرادی باشد که فقط به یک تکان دادن جزئی نیاز دارند. اینجاست که حداقل تلاش حداکثر نتایج را به همراه خواهد داشت! بنابراین، از آنجا شروع کنید.

نظرسنجی گالوپ در سال 2014 نشان داد که یک‌سوم نیروی کار ایالات‌متحده در شغل خود احساس بی ‌می‌کنند و بالاترین سطوح انگیزه در بین مدیران دیده می شود. این موضوع دو چیز را به ما می گوید:

اولاً، یک‌سوم بی‌انگیزگی تا حدودی شامل 80% از افرادی است که در گروه 80 درصدی هستند، اما کل 10 درصد بی‌انگیزگی نیز در آنجا قرار دارد. اگر آن‌ها را بیرون بیاورید (چون آن‌ها آن افراد هستند)، تعداد باقی‌مانده زیاد نخواهد بود و آن‌ها در گروهی هم هستند که هنوز می خواهند کار کنند و ادامه دهند.

ثانیاً، کسانی که در یک موقعیت مدیریتی هستند (یعنی کسانی که احساس می کنند می توانند در شرکت تغییر ایجاد کنند) بیشتر باانگیزه هستند.

حال، بیایید انگیزه را با بهره‌وری اشتباه نگیریم. شما می توانید هرچقدر که دوست دارید انگیزه داشته باشید، اما بدون استراتژی یا جهت‌گیری مناسب، فقط چکشی در جستجوی یک میخ خواهید بود. بااین‌وجود، کسانی در مدیریت که بیشترین انگیزه را برای بهره‌وری داشتند، ارزش بازجویی را دارند.

چرا آن‌ها احساس انگیزه بیشتری داشتند؟

من فکر می کنم که پاسخ بسیار ساده است: آن‌ها احساس می کردند شنیده می شوند و می توانند بر تغییر تأثیر بگذارند. این بخش بسیار مهمی از روانشناسی انسان است که ما احساس می کنیم انگاری ایده‌ها، افکار و احساسات ما توسط دیگران شنیده می شود. وقتی احساس می کنیم نادیده گرفته‌شده‌ایم، احساس بی‌ارزشی می‌کنیم. زمانی که احساس می‌کنیم بی‌ارزش هستیم، (به‌طور طبیعی) بی‌انگیزه هستیم.

این بدان معنا نیست که شما باید همه را در شرکت خود مدیر کنید. کسب‌وکار شما ممکن است یک استارت آپ باشد یا فقط چند نفر که در گاراژ شما کار کنند. نکته این است که مطمئن شوید که همه آن‌ها احساس می‌کنند شنیده می شوند. من به شما تضمین می‌دهم که – به‌ویژه در میان بالای ۸۰٪ – اگر به‌سادگی به آن‌ها گوش دهید، بیشترین افزایش بهره‌وری را خواهید دید. به آن‌ها این احساس را بدهید که گویی علاقه خاصی به رشد کسب‌وکار شما دارند.

اگر آن‌ها بفهمند نقشی را که ایفا می‌کنند برای شما مهم و قابل‌درک است، خودشان را به سمت جلوتر رفتن، سخت‌تر کار کردن و دستیابی به دستاوردهای بیشتر سوق می‌دهند. شما باید خود را به‌جای آن‌ها بگذارید، که ما را به نقطه بعدی می رساند. . .

چرا قانون 10

چگونه از قانون 10-80-10 برای بهبود موفقیت استفاده کنیم

بسیار خوب، تا اینجا ما فقط به قانون 10-80-10 نگاه کرده‌ایم که به موفقیت گروه‌ها مربوط می‌شود. اما چگونه برای ما به‌عنوان یک فرد اعمال می شود؟ چه چیزی می توانیم از آن بیاموزیم و در زندگی روزمره از آن استفاده کنیم؟

شما ممکن است یک تاجر انحصاری یا شاید یک مشاور باشید، کسی که تیمی برای سامان‌دهی کردن ندارد و به‌سادگی خدمات شما را به دیگران می فروشد. با این وضع، این چگونه برای شما کار می کند؟ خود را به 10-80-10 تقسیم کنید. این کار را بر اساس وظایف انجام دهید: در چه چیزی بیشترین کارآمدی/استعداد را دارید، در چه چیزی خوب هستید و مدام انجام چه‌کاری را به تعویق می اندازید؟

در اینجا یک مثال است: تو نویسنده هستی و خیلی موفق هستی. از شما خواسته می شود برای بسیاری از نشریات عالی و برتر مانند لایف هک مقاله بنویسید، یا شاید در حال نوشتن یک کتاب هستید و فیلم‌نامه شما به‌تازگی توسط برادران وارنر انتخاب‌شده است. نوشتن 10 درصد از نبوغ شماست. اینجا جایی است که شما بیشترین ارزش را ارائه می دهید.

احتمالاً آن‌قدر که می‌توانید خلاقیت، ایده‌ها و استعدادی را که می‌توانید در نوشته‌های خود به کار ببرید، نوشته واقعی نیست. نوشتن واقعی – نشستن پشت رایانه، ضربه زدن به آن، تصحیح، و کشف اشتباهات املایی/گرامری – این 80 درصد شماست. مطمئناً، شما در آن خوب هستید. شما صلاحیت‌دارید و آن را انجام می دهید. اما این‌جایی نیست که در قوی‌ترین حالت خود هستید، و معمولاً در نقطه‌ای از روز انرژی‌تان تمام می شود.

سپس، 10٪ نهایی در شما وجود دارد. این احتمالاً وظایف عملیاتی شما است، مانند زمان‌سنجی، حسابداری، صورتحساب، مکاتبات، اظهارنامه مالیاتی و غیره.

این نمونه‌ها را از کجا بیاورم؟

بنابراین، کجا می توانید در انجام اقداماتی که از شما در تسریع رشد شما حمایت می کند مؤثرتر باشید؟ دوباره با 80 درصد شروع کنید. سعی کنید راه‌هایی برای بهبود تجربه نوشتن برای خود بیابید. شاید خود را در یک روز معمولی مشاهده کنید و توجه داشته باشید که چه زمانی بهترین کار خود را انجام می دهید. ممکن است درست بعد از قهوه دومتان باشد که مدت بیشتری پشت میزتان بمانید و با وضوح بیشتری بنویسید. بنابراین، ساختار روز خود را بر اساس آن شروع کنید.

چه هزینه‌ای برای شما داشته است؟ هیچ‌چیزی! این به‌سادگی یک مورد سازمان‌دهی مجدد روز است. شما بهترین کار خود را در زمان کمتری نسبت به قبل انجام می دهید. خیلی زود، پس‌ازاینکه روز خود را فشرده کردید تا حداکثر بهره‌وری را داشته باشید، متوجه خواهید شد که زمان و منابع بیشتری دارید.

هنگامی‌که منابع بهتری دریافت کردید، با داشتن مشاغل بزرگ‌تر، می توانید از آن 10 درصد نهایی مزاحم مراقبت کنید. ممکن است با سپردن کار به شخص دیگری آن را از بین ببرید. حالا که برای زمان کمتری درآمد بیشتری کسب می کنید، چرا که نه؟ فقط آن را به‌طورکلی از معادله خارج کنید.

نتیجه‌گیری

قانون 10-80-10 به‌خودی‌خود درباره اضافه کردن سازه یا پیروی از قوانین سختگیرانه نیست. این به‌سادگی لنزی است که از طریق آن می توان رفتار انسان، ازجمله رفتار خود را مشاهده کرد. دلیل اینکه چرا کلید موفقیت شما است (یا می تواند باشد) این است که به شما امکان می دهد آن تغییرات کوچکی را که می توانید ایجاد کنید که بیشترین تأثیر را داشته و رشد شما را تسریع می کنند، شناسایی کنید.

اگر نیروی کار خود و کارمندان خود را به‌این‌ترتیب دسته‌بندی کنید، می توانید راحت‌تر تشخیص دهید که کجا می توانید بیشترین تأثیر را با حداقل ورودی داشته باشید. اگر از آنجا به تمرین ادامه دهید، موفقیت شما انبوه می‌شود و برای حفظ آن از پشتیبانی برخوردار خواهید شد.

منبع:

  • https://www.lifehack.org/913626/10-80-10-rule
به این مطلب امتیاز دهید

رشد خودت رو استارت بزن !

درخواست ثبت نام در دوره های امیر شریفی

مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
guest
هنگامی که پاسخی داده شود به ایمیل شما پیام ارسال میگردد

0 نظرات
جدید ترین
قدیمی ترین بیشترین امتیاز
بازخورد درون خطی
دیدن تمام نظرات
0
سوالی دارید؟ بپرسیدx