رابطه شادی و موفقیت چگونه است؟

سخت کار کنید، موفق شوید، سپس خوشحال خواهید شد. این ها جملاتی هستند که معلم ها، والدین و اطرافیان به همه ما در طول سال ها گوشزد می کردند. همه ما دوست داریم به نحوی زندگی کنیم که هم شادی و هم موفقیت را باهم تجربه کنیم. هرچند که رابطه شادی و موفقیت یک رابطه دوطرفه نیست.

در واقع وقتی برای آنچه که واقعاً شما را خوشحال می کند زمان صرف می کنید، می توان گفت شما به تعریف درستی از موفقیت دست پیدا کرده اید. همچنین با پیروی از اصول موفقیت و شادی می توانید زندگی با رفاه بالاتری را تجربه کنید.

رابطه شادی و موفقیت

به نظر شما موفقیت یعنی چی؟ پاسخ افراد براساس اهداف، سن، تجربه و ارزش ها متفاوت خواهد بود. موفقیت یک احساس درونی و شخصی است و برای هر فرد به گونه ای متفاوت معنی می شود.

شادی برای شما چه معنایی دارد؟ باز هم جواب هر فرد متفاوت از دیگری است و می توان جواب این سؤال را از منظرهای شخصی، حرفه ای، معنوی و روابط هر فرد بررسی کرد.

هر کدام از ما به منظور هدفی متولد می شویم، اما این بستگی به ما دارد که چگونه هدف را پیدا و دنبال می کنیم. این فرآیند خودشناسی بهترین زمان برای درک خودمان و آنچه به ما معنی می دهد، است. هر چند که جامعه تعریف های متفاوتی از موفقیت و شادی ارائه می دهد و باعث سردرگمی ما می شود.

دقیقاً زمانی که ما به دنبال ترفیع، اتومبیل شیک، خانه های بزرگ و حساب های بانکی پر از پول هستیم، این سردرگمی ها نمود پیدا می کنند. اگر چه این موارد ما را در مرکز توجه ها قرار می دهد، اما اغلب این ها چیزهایی نیستد که حس عمیق شادی و موفقیت را در ما به وجود بیاورند. برای بسیاری از افراد موفقیت خیلی فراتر از ماشین و پول است.

رابطه شادی با موفقیت شغلی

اکثریت افراد می خواهند شاد باشند، بنابراین به موفقیت مانند ضرب المثل معروف هویج و چوب نگاه می کنند. همه ما فکر می کنیم که شادی و رضایت پیرو قبولی در دانشگاه، پیدا کردن شغل مناسب، ترفیع و ده ها چیز دیگر است. اما برای بسیاری از دنبال کننده  ها هم هیچگاه موفقیت و خوشبختی همراه با هم محقق نشده است. پس مشکل اینجاست که راه را درست نمی رویم.

همیشه در ذهن ما یکی از مسیرهای رسیدن به شادی در موفقیت شغلی خلاصه می شده است. در علم روانشناسی شادی به بهزیستی ذهنی و احساسات مثبت مربوط می شود. به نظر می رسد افرادی که رفاه بیشتری دارند، بیشتر از زندگی خود لذت می برند و احساس رضایت می کنند، همچنین احساسات مثبت بیشتر و احساسات منفی کمتری را تجربه می کنند. مطالعات نشان داده که همین احساسات مثبت مثل آرامش، شادی و هیجان هستند که باعث موفقیت شغلی با به طور کلی رضایت خاطر می شوند.

آیا شادی با موفقیت شغلی ارتباط دارد؟

برای این کار باید یک سری از مطالعات که افراد را در یک مرحله از زندگی قرار می دهند، بررسی شوند. بر این اساس محققان می توانند تصمیم بگیرند که آیا شادی و موفقیت با هم در ارتباط هستند یا خیر؟

افرادی که شاد تر هستند خیلی بیشتر از هم سن و سالان خود از شغل و شرایط زندگی خود راضی هستند. همچنین حمایت بیشتری از سمت همکاران و بازخوردهای بهتری از سوی مسئولان دریافت می کنند. به نظر می رسد افراد بالا دستی به کارمندهای شادتر به خاطر هاله ها و انرژی های مثبتشان بازخوردهای عملکرد بهتری را می دهند.

به طورکلی می توان نتیجه گرفت که رابطه شادی و موفقیت رابطه مستقیمی با توانایی و عملکرد کاری دارد. به عنوان مثال: مهشید خوشحال هست، پس باید در شغل خود هم عالی باشد. با این حال براساس شواهد افراد با رفاه بالاتر در طیف وسیعی از وظایف مرتبط با کار عملکرد بهتری دارند. یک آزمایش تجربی نشان می داد که فروشندگان با نقطه نظر مثبت چیزی حدود ۳۷% بیشتر از فروشندگان با نقطه نظر منفی می توانستند بیمه عمر بفروشند.

رابطه شادی و دیگر موفقیت ها

به طورکلی شادی علاوه بر زمینه کاری در همه زمینه ها با عملکرد عالی همراه است. افرادی که همیشه احساس شادی و مثبتی را تجربه می کنند، تمایل بیشتری برای برنامه ریزی کردن و هدفمند بودن را در جهت رشد فردی دارند. علاوه براین درصد کمتری از آن ها شغل خود را ترک می کنند. همچنین افرادی که در تلاش برای بهتر بودن و بهتر شدن هستند، تمایل بیشتری برای دریافت حقوق های بالاتر نسبت به افراد بی توجه و بی تلاش دارند.

کدام مهم تر است شادی یا موفقیت؟

تحقیقات نمی تواند به طور کلی مشخص کند که آیا شادی مهم تر است یا موفقیت؟ در اینجا مطالعات طولی بسیار کمک کننده هستند، چرا که افراد را در طول روزها، هفته ها و ماه ها بررسی می کنند تا متوجه تغییرات آن ها در طول زمان بشوند.

طبق این تحقیقات افرادی که با شادی کاری را شروع می کنند به طور معمول آن کار را با موفقیت پشت سر می گذارند. هر چه فردی در ابتدا خشنودتر و راضی تر باشد، درخواست های شغلی بیشتری را پر خواهد کرد، بنابراین بهتر می تواند تصمیم بگیرد چه شغل مناسبی را انتخاب کند. یک مطالعه نشان داد که جوانانی که عملکرد بالاتر و بهتری نسبت به هم سن و سالان خود در دانشگاه دارند بسیار زودتر از دیگران مصاحبه های شغلی دریافت می کنند.

داشتن احساسات مثبت

دستاوردها و درآمدهای بعدی در پی احساسات مثبت محقق می شوند. بر اساس یک مطالعه افراد ۱۸ ساله شاد خیلی بیشتر در مشاغل معتبر مشغول به کار می شوند و تا سن ۲۶ سالگی از نظر مالی احساس امنیت می کنند. در یک مطالعه دیگر افرادی که در شروع دانشگاه علاقه  مندتر و شادتر بودند، به درآمد بالاتری هم رسیده اند.

آیا موفقیت شادی به همراه خود دارد؟

تمام این  دلیل ها برای اثبات اینکه شادی مقدم بر موفقیت است یا فهم رابطه شادی وموفقیت کافی نیستند. ما به دنبال فهم اینکه آیا یکی باعث دیگری می شود هستیم. در کنار همه این ها عواملی مانند هوش یا برون گرایی هم وجود دارند که هم رفاه و هم عملکرد کاری را به همراه دارد. به طورکلی افراد برونگرا هم شادتر هستند و هم درآمد بیشتری را کسب می کنند.

آزمایش هایی که به خوبی طراحی شده اند می توانند این متغیرها را بررسی کنند. به عنوان مثال: یک سری از آزمایش ها افراد را در شرایطی قرار داده اند که حالت های عاطفی، خنثی یا مثبتی از خود نشان می دهند و سپس عملکرد بعدی آن ها را در وظایف شغلی بررسی می کنند. این آزمایش ها نشان داد که افرادی که بیشتر احساسات مثبت از خودشان بروز می دهند، هدف های جاه طلبانه تری دارند، درکارهای چالش  برانگیزتر بیشتر دوام می آورند، به خود و دیگران نگاه مثبت تری دارند و اعتقاد دارند که به طور حتم موفق خواهند شد.

داشتن رفتار مثبت

به نظر می رسد افرادی که انتظارات خوشبینانه تری دارند، واقع گراتر هم باشند. همان طور که ثابت شده این گونه افراد در مشاغل مربوط به اعداد و ارقام یا کدگذاری نسبت به افرادی که احساسات منفی یا خنثی را از خودشان بروز می دهند، عملکرد بهتری را نشان می دهند. به طورکلی شواهد نشان می دهند که رفتار مثبت افراد باعث شادتر بودن آن ها می شود.

آیا افراد غمگین نمی توانند موفق باشند؟

بررسی بیش از ۱۷۰ مطالعه مقطعی، طولی و تجربی نشان می دهد که رضایت و شادی از بسیاری جهات باعث موفقیت شغلی می شوند. این بدان معنا نیست که افراد ناراضی نمی توانند به موفقیت های شغلی دست پیدا کنند، زیرا اگر فرد غمگینی این مقاله را  بخواند و به خودش  بگوید تا خوشحال نباشم موفق نخواهم شد، در اشتباه است و این فهم درستی از رابطه شادی و موفقیت نیست. همچنین این تفکر به او در حل مسائل کمکی نمی کند.

همچنین که در طول تاریخ به ما ثابت شده افرادی مانند آبراهام لینکلن و وینستون چرچیل می توانند شاهکارهایی باورنکردنی خلق کنند. پس همان طور که زمانی برای شاد بودن لازم است، زمانی هم برای غمگین بودن نیاز است و هر دو این احساسات با موقعیت های مخصوص به خودشان سازگار هستند.

آیا تحمیل شادی برای رسیدن به موفقیت درست است؟

اگر شما رئیس یا مدیر کسب و کاری هستید و در حال خواندن این مقاله اید، نباید تنها به فکر استخدام افراد شاد باشید یا کارکنان خود را در معرض فشار خوشبین بودن و داشتن حتمی رضایت قرار بدهید. چنین استراتژی هایی در گذشته نتیجه معکوس داشته است.

یکی از نمونه های نتیجه معکوس تحمیل شادی به کارکنان سوپرمارکت های زنجیره ای trader joe آمریکا بود که به جای بروز نتایج مثبت و گسترده شدن شادی، بیشتر نتایج منفی برای کارکنان در پی داشت. بنابراین شرکت ها و افرادی که تمایل دارند روش های سالم برای تقویت شادی داشته باشند میتوانند با انجام کارهای محبت آمیز و ابراز قدردانی خود شانس بهتری داشته باشند.

آیا زندگی خوب همان زندگی شاد است؟

فیلسوف برتراند راسل در سال ۱۹۵۱ گفت:”زندگی خوب، آن طور که من تصور می کنم، زندگی شاد است.” او در ادامه می گوید:”اما منظورم این نیست که اگر خوب باشی، موفق می شوی. منظورم این است که اگر خوشحال باشی، خوب می شوی.” زمانی که صحبت از پیشرفت و ارتقا شغلی می شود این حرف کاملاً صحیح است. بنابراین اگر می خواهید موفق باشید، در انتظار شادی نباشید و از هرجایی که می توانید شروع کنید.

در جستجوی شادی

شاید جستجو برای شاد بودن مسئله جدیدی به نظر برسد، اما داستانی با قدمت طولانی دارد. مردم از قرن ها پیش به دنبال یافتن شادی بوده اند، هرچند که در ده های اخیر موضوعات اغلب بر رابطه شادی وموفقیت شغلی متمرکز هستند. محققان قبلاً بر این باور بودند که نیمی از شادی ژنتیک است، اما مردم در حال کشف این هستند که چطور سطح شادی یک فرد می تواند در شرایط مختلف تغییر کند.

این تفکر که فرد به عنوان شخص شاد به دنیا می آید دیگر پیروانی ندارد، بلکه اکثریت افراد جامعه روی اینکه چگونه  شاد باشند تمرکز می کنند. عوامل زیادی می توانند در شاد کردن هر فرد تأثیرگذار باشند، اما بیشتر این عوامل به انتخاب های روزانه ما بستگی دارند. با انجام یکسری تغییرات جزئی در عادت ها و نحوه تفکرمان به طور قطع تجربه شادی ما می تواند بسیار متفاوت باشد.

چگونه از موفقیت به شادی برسیم؟

موفقیت یعنی از جی پی اس درون خود پیروی کنید تا هدف درست راپیدا کنید. هرچند که گفتن این جمله خیلی راحت تر از انجام آن است. جی پی اس داخلی شما بسیار شبیه به جی پی اس ماشین یا تلفن همراه است که راهنمای شما برای رسیدن از نقطه شروع به نقطه پایان است.

وقتی سوار ماشین خود می شوید برای رفتن به مقصدی جدید اولین کاری که انجام می دهید پیدا کردن موقعیت فعلی خودتان است. هنگامی که مشخص شد شما کجا هستید، به شما تمام مسیرهای ممکن برای رسیدن به مقصد را نشان می دهد. جی پی اس فقط زمانی درست کار می کند که نقطه شروع و پایان را داشته باشد. سپس یک مسیر عالی برای شما ترسیم می کند و شما تنها کاری که باید انجام دهید این است که دستورالعمل ها و توصیه ها را دنبال کنید. در نتیجه در طول مسیر به فهم درستی از رابطه شادی و موفقیت برسید.

موفقیت در زندگی هم همین گونه عمل می کند. شما باید مشخص کنید کجا می خواهید بروید، سپس از طریق هدف گذاری مقصد خود را تعیین و شروع به انجام کارهایی کنید که شما را در مسیر درست قرار می دهد. ادامه دادن در این مسیر همیشه آسان و واضح نیست، بنابراین به شما پیشنهاد می کنیم مراحل زیر را برای تعریف درست هدف انجام دهید.

• کاری که دوست دارید را انجام دهید.
• مشخص کنید از کدام ویژگی های خود لذت می برید.
• تعریف مشخصی از هدف خود داشته باشید.

در آخر

درست است که رابطه شادی و موفقیت یک رابطه مستقیم است، اما همان طور که اشاره کردیم هیچ یک لزومی برای وجود دیگری نیست. افرادی هستند که بسیار زندگی شادی را تجربه می کنند، ولی در درون خود احساس موفقیت ندارند. همین طور افرادی که بسیار موفق هستند، اما از کمبود احساسات شاد در زندگیشان رنج می برند.

بهترین راه برای اینکه شادی و موفقیت را همزمان تجربه کنیم، شناخت هدف و مشخص کردن مسیر درست و مناسب در راستای رسیدن به آن است.

منابع:

://www.fastcompany.com/90355340/the-link-between-success-and-happiness

://www.betterup.com/blog/success-and-happiness

://www.jackcanfield.com/blog/success-and-happiness