نیازی به کامل بودن نیست

کامنت بگذارید
11 دقیقه زمان خواندن

نیازی به کامل بودن نیست

… زیرا شما همین حالا هم کامل هستید. در طول سال‌ ها، من کتاب ‌های زیادی درباره توسعه فردی خوانده ‌ام. هر زمان که خیلی به دنبال اطلاعات بیشتر در مورد رشد فردی بودم، کتاب یا وب سایت جالبی وجود داشت که به من کمک کرد تا مرحله به مرحله پیشرفت کنم. با این وجود، هر چه بیشتر در مورد رشد شخصیت مطالعه می کردم، بیشتر متوجه می شدم که برخی از مربیان و نویسندگان توسعه فردی تنها بر رشد تمرکز نکرده اند، بلکه اغلب برای کمال طلبی تلاش می کنند.

نیازی به کامل بودن نیست

کتاب ‌های آن‌ ها ده ‌ها هزار کلمه بود، اما عبارت «تو از قبل کامل هستی» در آنها یافت نمی‌شد. اگر چه، این جمله که «همیشه جنبه هایی در زندگی شما وجود دارد که باید بهبود یابند» در نوشته های آنها به وفور پیدا می شد.

از یک طرف، من می توانم استفاده از جملاتی مانند «همیشه چیزی برای بهبود در زندگی وجود دارد» را به خوبی درک کنم، زیرا جاه طلبی برای تغییر چیزی پایه ی اصلی انواع توسعه و رشد است. بدون جاه طلبی برای تغییر، هیچ تحول مثبتی وجود نخواهد داشت و در عوض دچار رکود و بی حاصلی خواهیم شد. از سوی دیگر، فکر می‌کنم که بسیاری از افراد این حرف ها را بیش از حد جدی می‌گیرند و اصطلاح «توسعه فردی» را به‌ عنوان کمال و در واقع کمال شخصی تعبیر می‌ کنند.

نه تنها برخی از نویسندگان کمال طلبی را به عنوان شغل شماره 1 در نظر می گیرند، بلکه آنهایی که به وب سایت های توسعه فردی و به کتاب های توسعه فردی مراجعه می کنند نیز این نوع طرز فکر را دارند. مخالفت ها برای کمال طلبی آغاز شده است و در نتیجه ی آن موضع اصلی آن تغییر کرده است که دیگر «فقط» بر روی بهبود شخصیت فرد نیست، بلکه از همت بالا برای تنظیم دقیق هر ثانیه از برنامه روزانه خود و اینکه هر جنبه ای از زندگی را تا کوچکترین جزئیات کنترل کند و ضعف ها و اشتباهات را به بهترین نحو پاک کند هم صحبت می شود.

اصطلاح توسعه فردی نسبتاً گسترده است و موضوعات مختلف زیادی را در بر می گیرد که کم و بیش با یکدیگر مرتبط هستند. با این وجود، رشد فردی نباید به تلاش برای کمال طلبی تبدیل شود و قطعاً نباید بر اساس یک سبک زندگی اجباری باشد، جایی که کشف و حذف کردن «نقاط ضعف» با وسواس مرسوم می‌شود، حتی اگر این «ضعف ‌ها» فقط ترجیح طبیعی انسان‌ ها برای برخی چیزها باشد مثل شیرینی، خواب کافی، آرامش و راحتی.

اصلا نیازی به کامل بودن وجود ندارد، فقط به این دلیل که شما در حال حاضر کامل هستید. تلاش برای رسیدن به کمال، صرف نظر از هر نوع آن، شما را وارد مسیری می‌ کند که حتی مقصدش هم وجود ندارد. من فکر می‌ کنم مهم است که بدانیم شما همه چیز لازم برای شاد بودن در زندگی را از قبل دارید زیرا تنها عاملی که شادی به آن بستگی دارد شما هستید!

نیازی به کامل بودن نیست

به نظر من شما تنها کسی روی زمین هستید که مسئول خوشبختی خود هستید و تنها کسی هم هستید که می تواند واقعاً بر شادی درونی شما تأثیر بگذارد. می‌توانید در طول زندگی‌تان روی چیزهایی تمرکز کنید که آرزو می‌کردید داشته باشید، وسایل لوکسی که امیدوارید شما را خوشحال کنند، اما انجام این کار باعث می‌شود زیبایی ‌های زندگی را که قبلاً تجربه کرده ‌اید فراموش کنید. شما به راحتی می توانید مسئولیت خوشبختی خود را به افراد دیگر بسپارید به این امید که روزی اتومبیل های شیک، پول و وسایل لوکس، شرکای مختلف یا حتی «به ظاهر بی نقص بودن» شما را خوشحال کنند، اما در نهایت به این درک می رسید که اگر نتوانید برای آنچه دارید سپاس گزار باشید، شادی را در خود ایجاد کنید و از زیبایی هر لحظه لذت ببرید، هیچ یک از این چیزها شما را شادتر نمی کند.

«شما روی چیزهایی که آرزو می کردید داشتید و روی چیزهایی که آرزو می کردید نداشتید تمرکز می کنید و چیزهایی را که دارید فراموش می کنید. (…) این دروغ است که فکر کنید به اندازه کافی خوب نیستید، دروغ است که فکر کنید ارزشمند نیستید!»

~ نیک وویچیچ

کامل نبودن اشکالی ندارد، زیرا «کامل بودن» واقعی نیست. این فقط یک تفکر محال است که توسط الگو های سطحی و به ظاهر کامل و افراد مشهور ترویج می شود که ممکن است (از لحاظ ظاهری) کامل به نظر برسند، اما وقتی به زندگی آنها نگاه می کنید، اغلب می توانید ببینید که آنها به اندازه ای که تظاهر می کنند خوشحال نیستند. تلاش برای کمال گرایی کاذب، شما را از واقعی بودن دور می کند. آنچه واقعا هستید باشید، آنچه را که فکر می کنید بگویید، آنچه را که دوست دارید بپوشید و کاری را که واقعاً می خواهید انجام دهید. واقعی بودن چیزی است که شما را منحصر به فرد می کند، واقعی بودن چیزی است که شما را کامل می کند.

افرادی که در زندگی خود برای کمال تلاش می کنند موضوع بسیار مهمی را یاد نگرفته اند: قبول ارزش این لحظه، قدردانی از وضعیت فعلی و استفاده از آنچه که از قبل دارند به عنوان پایه ای برای آینده ای حتی روشن تر.

چیزی که به اعتقاد من بسیار مهم است درک این موضوع است که شما در حال حاضر همه چیزهایی را که برای شاد بودن در زندگی نیاز دارید، در همین لحظه در اختیار دارید. خوشبختی مسئله پول، وسایل لوکس و تجملاتی یا شرکای جذاب نیست، بلکه صرفاً به توانایی شما در راضی بودن به آنچه هستید، چیزهایی که در زندگی به شما داده شده و آنچه قبلاً در زندگی به دست آورده اید بستگی دارد.

نیازی به کامل بودن نیست

وقتی توانایی آرام نشستن و قدردانی از لذت لحظه را دارید، برای تماشای رنگ های شگفت انگیز غروب خورشید، گوش دادن به آوای شگفت انگیز پرندگان و لذت بردن از حضور عزیزان و دوستان خود، نیازی به کامل بودن نیست.

زندگی یک معجزه شگفت ‌انگیز است، اما متأسفانه، بسیاری از مردم آن را بدیهی می ‌دانند. مسئله این است که شما فقط زمانی متوجه می شوید که چقدر زندگی شما فوق العاده است، زمانی که روزهای بسیار بدی را سپری می کنید، بیمار هستید یا اتفاقات وحشتناک دیگری برایتان رخ می دهد. وقتی فهمیدید که زندگی چقدر ناپایدار است و چقدر آسان همه چیزهایی که داشتید را ممکن است از دست بدهید، به درک اینکه چقدر زندگی شما ارزشمند است خواهید رسید.

از سوی دیگر، اکثریت مردم چنین مرحله‌ای را طی نکرده‌اند که ارزش زندگی را درک کنند – یا چشمان خود را کاملا به روی واقعیت بسته اند. هر چیزی که باعث می شود آنها فکر کنند زندگی آنها به اندازه کافی کامل نیست، نتیجه نهایی یک سبک زندگی دیوانه کننده است («هر چه بزرگتر، بهتر»)، در حالی که برای ثروت، کمال و چیزهای دیگری تلاش می کنند. چیزی که شما را از این طرز فکر آزاد می کند این است که بدانید برای بهبود بیشتر زندگی خود به ماشین های اسپورت فانتزی با رینگ های طلایی، لباس های طراحی شده گران قیمت، عمارت هایی به اندازه معبد و وسایل الکترونیکی پیشرفته و آخرین مدل نیاز ندارید.

اشتباه نکنید، داشتن همه چیز خوب است و من مطمئن هستم که داشتن یک ماشین شیک مانند مرسدس SLS AMG بسیار هیجان انگیز است، اما نباید آنقدر غرق این مسيله شوید که قیمت آن بخواهد معیار شاد بودن یا نبودن شما باشد.

زمانی که بپذیرید که نیازی به بهبود زندگی خود ندارید، زمانی که متوجه شدید که در حال حاضر کامل هستید، کل دیدگاه شما به زندگی خود تغییر خواهد کرد. فکر شما آزاد می شود و پایه ای قابل اعتماد برای شما ایجاد می شود تا شروع به انجام کارهایی کنید که واقعاً می خواهید انجام دهید، نه به این دلیل که برای کمال گرایی تلاش می کنید، بلکه به این دلیل که آن فعالیت را دوست دارید. نه به این دلیل که تلاش می‌کنید به تعریف شخص دیگری از «ایده ‌آل» دست یابید، بلکه به این دلیل که در مورد زندگی ایده ‌آل خود اشتیاق دارید.

«شما در حال حاضر کامل هستید. راضی بودن از خود به معنای درک این است که تلاش برای کمال بر اساس باور شخض دیگری از «ایده آل» چیست … و این اشتباه است. ایده آل آن چیزی است که هستی، نه آن کسی که دیگری می گوید باید باشی.»

~ لئو بابوتا در تو از قبل عالی هستی

چه زمانی متوجه شدید که نیازی به کامل بودن نیست و این موضوع چه کمکی به شما در زندگی کرده است؟

منبع:

5/5 - (2 امتیاز)

رشد خودت رو استارت بزن !

درخواست ثبت نام در دوره های امیر شریفی

مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
guest
هنگامی که پاسخی داده شود به ایمیل شما پیام ارسال میگردد

0 نظرات
جدید ترین
قدیمی ترین بیشترین امتیاز
بازخورد درون خطی
دیدن تمام نظرات
0
سوالی دارید؟ بپرسیدx