تأثیر انواع بیماریها در سلامت روان هنگام بیماری افراد
زمانیکه در یکی از قسمتهای بدن، ما متوجه انتشار درد میشویم، اولین کاری را که انجام خواهیم داد، مراجعه به پزشک است. پزشک با معاینه فرد بیمار سعی در تشخیص بیماری و از بین بردن آن در بدن فرد میکند، تا اینجا این مسیری است که شاید بارها بارها با آن روبرو شدهایم و هرگز دچار ترس و اضطراب نشده ایم.
حالا زمانی که پزشک از بیمار درخواست میکند، تا برای تشخیص بهتر به سراغ چکابهای مهمتر و بررسی دقیقتر بیماری برود، اولین چیزی که در فرد به وجود خواهد آمد اضطراب است. اضطراب باعث می شود که فرد توانایی تصمیم گیری درست را در خود از دست بدهد، ضربان قلب بالا رفته و فرد را دچار سر درگمی خواهد کرد.
همان میزان که تشخیص بیماری فرد اهمیت دارد، درک درست از سلامت روان هنگام بیماری نیز اهمیت خواهد داشت. پزشک در دوره آموزشی خود به خوبی یاد میگیرد، تا هنگامی که فردی با علائم خطرناک به او مراجعه کرد با او چگونه برخورد کنند. آنها به خوبی آموختهاند که هنگامی که تشخیص بیماری فردی داده شد، اهمیت به نوع بیان آن و بررسی دقیق شرایط روحی بیمار نیز باید بسیار مورد توجه قرار گیرد.
از آن جهت که بیماری ممکن است باعث شود، تا روابط موفق بیمار تبدیل به روابطی ناموفق شود، به همین دلیل پزشک راهکارهایی را برای جلوگیری از صدمه زدن به بیمار در نظر خواهد گرفت.
تشخیص بیماری و تأثیر آن بر سلامت روان هنگام بیماری افراد باید بررسی شود.
تشخیص بیماری و شروع تأثیر افسردگی برسلامت روان بیمار
هنگامی که پزشک بیماری فرد را تشخیص میدهد و آن را با بیمار مطرح می کند، اولین چیزی که ذهن بیمار را به خود معطوف میکند، میزان سرعت درمان بیماری است. بعد از این که افراد متوجه آن میشوند که بیماری آنها از دسته بیماریهای خاص است، به شدت دچار اضطراب شده و تمام زندگی آنها را تحت شعاع قرار می دهد.
درمان طولانی مدت یا حتی بستری در بیمارستان، در نظر گرفتن رژیمهای غذایی، جلوگیری از فعالیتهای جسمانی، مانند پیاده روی یا کاهش انجام این فعالیتها، جلوگیری از انجام ورزشهای سنگین و دوری کردن، بیمار از فعالیتهای روزمره مورد علاقه، مشکلاتی است که بیمار را درگیر می کند.
در این هنگام شایع ترین مسئله ای که بیمار و اطرافیان آن را مورده هجوم قرار میدهد، بیماری افسردگی است. افسردگی سلامت روان بیمار را به شدت تحت تاثیر قرار داده، تا جایی که ناامیدی، پوچگرایی، بی حسی، ناتوانی در تصمیمگیری، دلزدگی، نداشتن دیدگاه روشن از آینده و هدفگذاری درست، میتواند از شایع ترین حالتهای آن باشد.
استفاده از داروها به صورت طولانی مدت توانی آن را دارد، تا تاثیر بسزایی در نوع روابط موفق فرد بگذارد، تا جایی که رشد فردی بیمار به خطر بیفتد. این مسئله ممکن است باعث شود، تا بیمار مسیر موفقیت آمیز زندگی خود را رها کرده و از ادامه مسیر ناامید شود، توجه بیش از حد اطرافیان به داروها و نگرانی آنها میتواند، ضربات جبران ناپذیری بر سلامت روان بیمار بگذارد.
شناخت افسردگی و برخورد درست با آن در دوران درمان
بهترین مسئله در زمان، بیماری یکی از افراد خانواده این است که هر چه سریعتر تشخیص افسردگی را در دوران بیماری متوجه شوید. برای جلوگیری از صدمات طولانی مدت آن در اسرع وقت به یک متخصص روانشناس مراجعه کنید.
در این هنگام از روانشناس برای انجام رفتار درست کمک گرفته شود، تا با استفاده از کاردرمانیهای مناسب، هنردرمانیهای بجا یا حتی استفاده از گفتگو درمانی، در انجیاوها توانایی آن را به دست آورده، تا در کاهش صدمات جبران ناپذیر افسردگی یاری دهنده افراد خانواده باشید.
ورود، به موقع یک روانشناس به درمان بیمار و پیدا کردن راهکارهای مناسب در مسیر درمان میتواند به سلامت روان هنگام بیماری کمک کند. این مسئله به بیمار در رسیدن به آرامش خود و خانواده بسیار مؤثر است. این مورد می تواند تاثیر بسزایی در بهبود بیماری فرد نیز بگذارد، تا جایی که افرادی که توانستهاند، امید خود را بازیابند و سلامت روان خود را در زمان بیماری حفظ کنند، درمانهای موفقیت آمیزتری در قبال بیماری های خود داشتند.
بیماری میتواند صدمات سلامت روان هنگام بیماری را جبران ناپذیر کند.
افسردگی و تاثیرات طولانی مدت آن بر سلامت روان بیمار
گاهی بعد از تشخیص بیماری یک فرد و بهبود بیماری او تازه متوجه تأثیر افسردگی بر بیمار می شویم، بیمار مدت طولانی با بیماری خود درگیر بوده و این مسئله تاثیر بسزایی بر سلامت روان بیمار داشته است، تا جایی که بعد از بهبود بیماری یا کنترل آن افراد خانواده تازه متوجه حالت های افسردگی درون او میشوند.
برای این کار باید به این مسئله توجه داشت، تا زمانیکه این مورد را رها کنید و پیگیر تأثیرات آن نباشید، ممکن است فرد دیگر توانایی کنترل حالت های افسردگی خود را نداشته باشد. این مسئله موفقیتهای روزافزون بیمار را تحت شعاع قرار می دهد و او را از رسیدن به اهداف باز میدارد. این مورد می تواند رشد فردی و شغلی بیمار را نیز درگیر کرده و مانع آن شود، تا انجام فعالیت های شغلیاش را به خوبی به پایان برساند.
درک نکردن این مطلب میتواند، روابط موفق بیمار با خانواده یا دوستانش را نیز مورد هدف قرار دهد و تمام داشته های او را به یکباره از بین ببرد. پس با توجه به این مطلب، تشخیص بیماری و درک درست از آن می تواند به بیمار کمک کند، تا راهکار مناسبی را برای جلوگیری از افسردگی به او و اطرافیانش بهدهد و مانع ابتلا به افسردگی شود.
نجات بیمار از صدمات افسردگی
برای نجات بیمار از صدمات افسردگی بعد از بیماری راهکارهای زیادی وجود دارد، از این جمله از راهکارها می توان به روان درمانی زیر نظر روانکاو، دارودرمانی، هنردرمانی، درمان به وسیله ورزش و گفتگودرمانی اشاره کرد.
هر یک از این راهکارها توانایی آن را دارد، تا به کنترل افسردگی و روند بهبودی آن کمک کند. باید توجه کنیم که افسردگی و بیماری روانی، نمیتواند باعث شرمندگی ما وکوچک انگاری خود در مقابل دیگران باشد. زیرا این بیماری نیز مانند همه بیماریهای جسمی جزی از وجود ماست. موردی که باید به آن بیش از اندازه توجه کنیم، این است که افسردگی خود می تواند، دلیل به وجود آمدن بیماریهای قلبی عروقی و بیماریهای دیگر در بدن نیز باشد.
پس توجه نکردن به آن و اقدام نکردن به موقع برای درمان هر چه سریعتر افسردگی می تواند، دلیل ابتلا به بیماریهای بسیاری در فرد باشد.
با درنظر گرفتن این مورد اطرافیان بیمار نه تنها باید به افسردگی او توجه کنند، بلکه با کمک به بیمار باید مانع آن شوند، تا سلامت جسمانی او نیز به خطر بیفتد. ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی یا بیماریهای گوارشی و بیماریها دیگر یکی از این دست بیماریهایی هستند که ابتلا به افسردگی میتواند، باعث نمود، آن در بدن بیمار باشد و سلامت روانی بیمار در کنار سلامت جسمانی او به خطر خواهد افتاد.
سلامت روان هنگام بیماری نیاز توجه ویژه از جانب دیگران دارد.
تأثیر بیماری کودکان بر سلامت روان اعضای خانواده
یکی دیگر از مسائلی که سلامت روانی بیمار را به خطر می اندازد، سلامت روانی اعضای خانواده است. با توجه به این که غالباً بعد از بیماری، کودک، خانواده نیز درگیریهای فراوانی را با مسئله بیماری او خواهند داشت، توجه نکردن به شرایط روحی اعضای خانواده می تواند، در به تاخیر انداختن درمان کودک تأثیرگذار باشد.
به این واسطه زمانی که پزشک بیماری، کودکی را تشخیص می دهد، وجود یک روانشناس در کنار اعضای خانواده می تواند در بهبود بیماری، کودک نیز تأثیرگذار باشد. زیرا اعضای خانواده خود اکنون مستعد بیماری افسردگی هستند.
با توجه به این مسئله افسردگی اعضای خانواده می تواند، بنیان خانواده را به خطر انداخته و موفقیت، بهبود بیماری را به تأخیر بیاندازد. این موضوع می تواند، شغل تک تک اعضای خانواده از جمله پدر یا مادر را نیز دگرگون کند، حتی روابط موفق شغلی آنها را از بین ببرد. به همین دلیل توجه به شرایط خاص این دسته از خانوادهها باید، مورد توجه تک تک افراد گروه درمان واقع گردد.
در این هنگام نه تنها چالش بیماری بلکه ممکن است، چالش مالی نیز خانواده را درگیر خود گرداند. این مسئله به ناگاه می تواند، باعث خودکشی یکی از اعضای خانواده، حتی ترک خانواده از طریق یکی از والدین صورت گیرد. تنها گذاشتن این دسته از خانوادهها ضررهای جبران ناپذیری به بنیان خانواده خواهد زد. پس سلامت روانی خانواده نیز در این هنگام بسیار مهم است.
سلامت روان اعضای خانواده با توجه به سلامت روان هنگام بیماری کودکان.
توجه به شرایط بیماریهای افراد و ایجاد شادی درآنها
با در نظر گرفتن، آن چه را که در پاراگراف پیش به آن اشاره کردیم، باید در نظر بگیریم سلامت روانی بیمار یکی از مهمترین مسائلی است که باید به آن توجه کرد. شادی میتواند در بهبود بیماری بسیار موثر باشد، زمانی که بیمار در شرایط روحی شادابی قرار گیرد، توانایی آن را دارد بهدرستی با موفقیت در مسیر بهبود حرکت کند. شادی داروی الهی است که خداوند برای درمان تمام بیماریها به انسان بخشید. زمانی که خانواده بهتوانند بیماری را درک کنند، خواهند توانست، شادی را در محیط خانه به بالاترین حد خود برسانند، بیمار نیز در یک محیط شاد به راحتی به سمت بهبودی، خود حرکت خواهد کرد.
گاهی بیماری، فرد بسیار سخت و ناعلاج است، اما در شرایطی میتواند، بقیه مسیر زندگی خود را با شادی به پایان برساند که شادابی روحی خود را حفظ کند. این مسئله اهمیت دارد چون زمانیکه افراد با بیماریهای لاعلاج درگیر هستند، میتوانند با بهرهگیری از شادی و شادابی مرگ را به راحتی بپذیرند، از نگرانیها و اضطرابهای قبل از مرگ، دوری کنند.
سلامت روان هنگام بیماری با حمایت اطرافیان حفظ خواهد شد.
بیماری روان و ژنتیک
با در نظر گرفتن مشکلات روحی وروانی باید به این مسئله توجه کرد که بیماریهای روانی می تواند به صورت ژنتیکی نیز انتقال یابد و زمانی که یکی از افراد خانواده را درگیر کرد. این نشان دهنده این است که بررسی ژنتیکی میتواند مشکلات بعدی را پیشبینی کند. تا جاییکه خود را در دیگر افراد خانواده نیز نشان دهد. بقیه اعضای خانواده هم باید نبست به بررسی این مورد اقدام کنند و راهحل آن را بیابند.
تمام این مسائل به میزان، ژنها و شرایط شیمیایی مغز نیز باز خواهد گشت. با توجه به این گفته می توان در نظر گرفت که شادی نیز همان شرایط را داراست، یعنی شادی می تواند، تحت تاثیر ژنها به دیگر اعضای خانواده نیز سرایت کند.
شاید این تنها یک عملکرد اکتسابی نیست. بلکه است، با توجه به این مسئله، می توانیم به این راهکار برسیم، اگر یکی از اعضای خانواده شرایط روحی خود را از دست داد، می توان با کمک گرفتن از شادی و بنیان آن، شادابی و طراوت را به خانواده بازگرداند و با موفقیت در مسیر بهبودی بیمار حرکت کرد.
در آخر
با در نظر گرفتن موارد ذکر شده، میتوان به این نتیجه رسید، بیماری تنها یک درد نیست و چالشی بزرگ در مسیر زندگی است. چون بدون در نظر گرفتن شرایط روحی اطرافیان بیمار و سلامت روان هنگام بیماری، بیمار نمیتوان با این چالش بزرگ مقابله کرد.
موفقیت در درمان بیماری بدون توجه به سلامت روان بیمار امکان پذیر نیست، اگر میخواهید در درمان موفق شوید و به سرعت به سمت بهبودی پیش بروید، اول باید خود را با سلاح شادی مهیا کنید. زیرا شادی از آن دسته داروهایی است که در همه جا دردسترس بوده و در همهحال میتوان از آن بهره برد. با فراموش کردن غم در آغوش شادی امید در وجودتان رشد خواهد کرد. شما را به سوی موفقیت سوق خواهد داد.
حال می دانیم، برای رسیدن به شادی می توانیم از نیروهای مهمی چون هنر، روابط موفق، دوستی با حیوانات، ورزش،
طبیعتگردی، استفاده کرد. زیرا هر یک از این موارد نیرویی بزرگ از امید در خود جای دادهاند.
منابع:
- https://www.mayoclinic.org/diseases-conditions/mental-illness/symptoms-causes/syc-20374968
- https://www.psychiatry.org/patients-families/what-is-mental-illness
- https://www.nimh.nih.gov/health/publications/chronic-illness-mental-health