چرا اعتماد به خود مهم است؟
اعتماد یک جنبه حیاتی از روابط است، اما یکی از اساسیترین چیزهایی که اغلب فراموش می کنیم به آن توجه کنیم این است که چقدر به خود اعتماد داریم. اعتماد به خود مهم است، زیرا منجر به ارتباط بهتر با خودمان می شود؛ و هر چه خودمان را بهتر بشناسیم و دوست داشته باشیم، اعتمادبهنفسمان بالاتر میرود؛ اما مهمتر از همه، اعتماد به خود ضروری است، زیرا به ما امکان می دهد از پتانسیل خود استفاده کنیم و بیشتر ازآنچه هستیم؛ باشیم.
«اعتماد به خود اولین راز موفقیت است.» –رالف والدو امرسون –
اعتماد به خود منجر به شناخت بهتر خود می شود و به تقویت اعتمادبهنفس شما کمک می کند. این به شما کمک می کند تا سریعتر و بهتر تصمیم بگیرید و سطح استرس شما بهشدت کاهش می یابد. اعتماد به خود یکشبه به وجود نمی آید، اما می توان در طول زمان با تمرین و اراده آن را تقویت کرد.
آیا تابهحال متوجه شدهاید که خودتان را سرزنش می کنید و بهسختی می توانید به غرایز خود اعتماد کنید؟ یا حتی به عقایدی که در گذشته تثبیتشدهاند پایبند باشید؟ بسیاری از افراد نیز این موارد را تجربه میکنند و اعتماد به خود را دشوار میکنند که ناگزیر باعث ایجاد عدم اطمینان و مشکل در بخشهای مختلف زندگی ما میشود. فقدان اعتماد به خود نیز درنهایت بر چگونگی مسیریابی ما در زندگی تأثیر می گذارد.
اهمیت اعتماد به خود
وقتی صحبت از عدم اعتماد به خود می شود، بسیاری از مردم با این مشکل دستوپنجه نرم می کنند، پس نگران نباشید. اگر با این موضوع دستوپنجه نرم می کنید تنها نیستید. نداشتن اعتماد به خود میتواند بسیار ناتوانکننده باشد و باعث شود ما در تصمیمگیریها، تواناییها و نحوه مسیریابی در زندگی خود شک کنیم.
فقدان اعتماد به خود نیز می تواند فرصتهای ما را محدود کند و موفقیت و دستاوردهایی را که عمیقاً آرزومندیم، سرکوب کند. اعتماد به خود واقعاً پلهای برای آینده بهتر ماست.
با این گفته، مانند بسیاری از چیزهای زندگی، اولین راهحل این است که چرا اعتماد به خودمان دشوار است. سپس این به ما امکان میدهد تا چالشها را بپذیریم و به اصلاح آنها بپردازیم. سپس میتوانیم شروع به سفر یادگیری در رابطه با چگونگی اعتماد به خود کنیم. با هوشیاری و خودآگاهی و یادگیری اینکه چرا به خودمان شک داریم شروع می شود.
وقتی صحبت از اعتمادبهنفس به میان میآید، این بدان معنا نیست که به خودتان اعتماد دارید که در مورد همهچیز درست میگویید یا هرگز اشتباه نخواهید کرد، بلکه تضمین میکند که بدون توجه به آنچه ممکن است اتفاق بیافتد؛ نسبت به خودتان مهربان، محترمانه و بخشنده باشید. شما آنقدر به خودتان ایمان دارید که باور کنید همیشه بهترین کار را انجام خواهید داد.
با اعتمادبهنفس، یاد می گیرید بهجای اینکه به دیگران نگاه کنید تا کار «درست» را انجام دهید، به خودتان تکیه کنید. افرادی که به خودشان اعتماد دارند، اعتمادبهنفس بیشتری دارند و بهطورکلی میتوانند مسائل را با وضوح بیشتری حل کنند. آنها همچنین تمایل دارند مستقلتر باشند، اما این بدان معنا نیست که هرگز به افراد دیگر تکیه نمی کنند.
اگر اعتمادبهنفس خود را تقویت کردهاید، احتمالاً بااقتدار بیشتری صحبت خواهید کرد و بهگونهای رفتار می کنید که برای آنچه هستید عذرخواهی نکنید. این مانند داشتن تکبر نیست، بلکه شناخت و ارزش خود و آنچه باید به دیگران ارائه دهید، است.
افرادی که به خود اعتماد دارند نیز متوجه می شوند که ممکن است گاهی اشتباه کنند، اما این اشکالی ندارد. آنها بهجای اینکه به خود اجازه عاجز شدن بدهند، این تجربیات را به دست می آورند و از آنها یاد می گیرند. این کار فقط به تقویت اعتماد آنها به خودشان کمک می کند، زیرا اکنون می دانند که چگونه در آینده با مسائل رفتار کنند.
خوب، ما به اهمیت اعتمادبهنفس و اینکه اعتماد به خود به چه معناست پرداختیم، اما چگونه آن را توسعه دهیم و درنهایت به افرادی با اعتمادبهنفس تبدیل شویم؟ بخش بعدی می تواند در این مورد کمک کند.
بنابراین، اگر در حال مطالعه برای بررسی نکاتی برای ایجاد اعتماد به خود هستید، بیایید به این موارد بپردازیم:
نکاتی که به شما کمک می کنند به خودتان اعتماد کنید
1) خود واقعی خود باشید
مردم اغلب از نحوه برداشت دیگران می ترسند و ما نگران قضاوت و انتقاد هستیم؛ بنابراین ما ماسک میزنیم و وانمود می کنیم همان چیزی هستیم که فکر می کنیم مردم از ما می خواهند باشیم. این نشانه مطمئنی از پایین بودن میزان اعتمادبهنفس و اعتماد به خود است و افراد دیگر درنهایت قادر به دیدن آن خواهند بود.
همه ما گاهی عصبی میشویم و میخواهیم در اطراف دیگران تأثیر خوبی بگذاریم، اما وقتی شروع به احساس ناامنی کردید، متوجه شوید که خیلی خوب است که خودتان باشید. شما همانطور ی هستید که به دنیا آمدهاید، احساس نکنید که باید تغییر کنید تا دیگران را راضی نگهدارید.
برای کمک به مهار ناامنیها، سعی کنید در کنار افرادی باشید که با آنها احساس راحتی میکنید و سپس بهآرامی، اما مطمئن شروع به گذراندن وقت با کسانی کنید که باعث میشوند احساس آسیبپذیری و تا حدودی ناراحتی کنید.
با گذشت زمان متوجه خواهید شد که اعتمادبهنفس شما افزایش می یابد و به اینکه کافی هستید اعتماد خواهید کرد.
2) زمانی را تنهایی بگذارنید.
منظور ما این نیست که شما نیاز دارید زمان زیادی را در انزوا بگذرانید، اما اگر به خودتان اعتماد ندارید، بهترین کار این است که به درون خود نگاه کنید. اگرچه این همیشه آسان نیست و حتی ممکن است خود را دائماً مشغول نگهدارید تا از گذراندن وقت با خودتان بهتنهایی خودداری کنید.
و اگرچه فعال ماندن در زندگی ایده خوبی است، اما گاهی اوقات لازم است لحظهای بنشینیم و کمی تفکر کنیم. چگونه می توانید به خودتان اعتماد کنید وقتی زمانی را به خودتان اختصاص نمی دهید؟ هرروز مقدار کمی از زمان خود را صرف نشستن با خود و پرورش خودآگاهی کنید.
افکاری را که ذهن شما را آزار می دهد در نظر بگیرید، توجه داشته باشید که اگر انتقادی از خود دارید، آن را بپذیرید، اما سپس آن را رها کنید و اگر چیزی درست است، برای بهبود این جنبههای خود برنامهریزی کنید.
3) با خودتان با مهربانی رفتار کنید
مهربانی از عشق نشئت میگیرد و این همان چیزی است که شما نیاز دارید آن را توسعه دهید. شما باید راهی برای توسعه عشق به خود پیدا کنید. اگر خودتان را دوست داشته باشید و خودتان را همانگونه که هستید بپذیرید، بهاحتمالزیاد اعتماد به خودتان را افزایش خواهید داد.
زمانی که خود را دوست داشته باشید، افکار منفی بسیار کمتری در مورد خود خواهید داشت و کمتر موردانتقاد شدید قرار خواهید گرفت، بهخصوص زمانی که شکست می خورید یا اشتباه می کنید. پس سعی کنید عشقی که به خودتان دارید را افزایش دهید و مراقب آنچه صدای درونتان در مورد شما می گوید باشید.
خود را آموزش دهید که بهجای چیزهایی که انتقادی و خورنده هستند، افکار مهربانانه درباره خود داشته باشید. اگر با خودتان مهربانتر باشید و لطفی که عشق به شما میدهد را به خود نشان دهید، میزان افزایش اعتماد به خودتان بسیار بیشتر میشود.
4) بر بهبود خود تمرکز کنید
هرکسی نقاط قوت و ضعفی دارد و تابهحال، احتمالاً تصور درستی درباره آنچه هستید دارید، اما اگرنه، بنشینید و بررسی کنید که اینها چیست. سپس میتوانید بررسی کنید که چه بخشهایی از زندگیتان نیاز به بهبود دارند و احتمالاً در کجا به کار کمتری نیاز دارید.
سپس درک کنید که خودسازی یکشبه اتفاق نمیافتد و نیازمند زمان و فداکاری است. برای مثال، اگر برای صحبت کردن در مقابل مردم مشکل دارید، روی آن تمرکز کنید و ببینید چه نقاط قوتی دارید که میتواند به شما در بهبود کاستیهایتان کمک کند. شاید شما حس شوخطبعی خوبی دارید و این می تواند به شما کمک کند.
صرفنظر از اینکه احساس میکنید باید روی چه چیزی تمرکز کنید، زمانی که سفری را برای بهبود خود آغاز میکنید، شروع به کسب اعتمادبهنفس و اعتماد به خودتان میکنید تا کارهایی را که زندگی برایتان پیش میآورد را انجام دهید.
5) قاطعیت را تمرین کنید
اگر متوجه شوید که دائماً تصمیمات و اقدامات خود را سرزنش می کنید و زیر سؤال می برید، با اعتماد به خودتان دستوپنجه نرم خواهید کرد؛ و این در طول زمان ممکن است باعث شود ما شک کنیم که چه کسی هستیم و چه چیزی را مطرح می کنیم.
بنابراین، ما باید صدای منتقد درونی و صدای شک بلند آن را ساکت کنیم؛ و سپس با قاطعیت مسیری را ترسیم کنید که ما را تشویق میکند به آنچه تصمیم میگیریم پایبند باشیم، حتی اگر آن تصمیم بد به پایان برسد. حداقل می توانید بگویید که بر آنچه فکر می کردید انتخاب درستی بود، ایستادهاید.
اگر انتخاب اشتباهی بود، خودتان را سرزنش نکنید و سرکوفت نزنید، از آن درس بگیرید. سپس می توانید برای آینده عاقلتر باشید.
نتیجهگیری
تلاش برای تقویت اعتماد به خودتان یکی از بهترین کارهایی است که می توانید برای خود انجام دهید. نهتنها در مورد اینکه چه کسی هستید و چه چیزی را مطرح می کنید بیشتر خواهید آموخت، بلکه اعتمادبهنفس خود را نیز افزایش می دهید و فرآیندهای تصمیمگیری خود را بهبود می بخشید.
بااینحال، بزرگترین سود شما از اعتماد به خودتان و دلیل اینکه همه باید برای بهبود اعتماد به خود تلاش کنند، این واقعیت است که دروازهای برای رسیدن به بهترین زندگی ما است.
بنابراین، روی بهبود اعتماد به خود کار کنید و سپس با این واقعیت که فعالانه آینده بهتری برای خود میسازید، آسودهخاطر باشید.
منبع: