عزت نفس شما

«بیان کامل خود هرگز کارآمد نخواهد بود؛ اما چنان جذابیتی دارد که تقریباً شبیه بازی به نظر می رسد.»

عناوین مقاله

– فلورانس اسکاول شین

دکتر ناتانیل براندن، «در موفقیت از طریق قدرت درونی» می گوید که افراد به طور ناخودآگاه از طریق اهداف خود عزت نفس خود را کاهش می دهند. آنها معمولاً با نوشتن آرزوهای مبهم شروع می کنند و ممکن است با بهترین نیت شروع به کار روی آن کنند. آنها حتی ممکن است دقیقا بدانند چه می خواهند و برای رسیدن به آن واقعاً سخت تلاش می کنند. با این حال اغلب اوقات، آنها را ترک می کنند و گاهی اوقات به همان سرعتی که آن را یادداشت کرده اند، این کار را انجام می دهند.

آن ها احساس می کنند که هدفشان دست نیافتنی است، به دلیل احساس تحقیر شدن به خاطر چنین بلندپروازی، تلاش های خود را رها می کنند، یا به دلیل انباشت استرس و ناامیدی که در این فرآیند به دست آورده اند، دست از کار می کشند؛ و بدترین بخش این است که آنها معمولا تصمیم خود را با اشاره به غیرقابل اجرا بودن هدف یا بدتر از آن به ناتوانی خود منطقی می کنند.

آنها چیزهایی می گویند، مانند «می دانستم که نمی توانم این کار را انجام دهم»، «این برای من نیست»، «من فقط برای آن کوتاهی نمی کنم»، «من ارزشش را ندارم» و غیره.

آنها به ندرت می دانند که در این مورد مشکل به خودشان ربطی ندارد. این در «چرا» است، نه «چگونه». این همان چیزی است که آنها برای شروع روی آن تمرکز کردند.

تعیین اهداف

دکتر براندن می گوید: تعیین اهداف کافی نیست. «از خود بپرسید: «هفته آینده برای رسیدن به هدفم چه کار خواهم کرد؟ فردا چطور؟ حالا چطور؟» باید آگاهانه هدفمند شوید.»

نکته این است که شما نباید هدفی برای آینده تعیین کنید و فقط آن را رها کنید. اگر این کار را بکنید، به شما قول می دهم که همانجا بماند؛ و بدترین بخش این است که اغلب اوقات شما را از لحظه های حالتان دور می کند.

حواستان باشد که چه چیزی در هر لحظه از زندگی شما مهم است و نه در مقطعی در آینده؛ به عبارت دیگر، اولویت های خود را اهداف خود قرار دهید و سپس آنها را به بخشی از زندگی خود تبدیل کنید. اولویت های خود را به فعالیت تبدیل کنید. همانطور که دکتر براندن می گوید، اهداف خود را «اهداف آگاهانه» خود قرار دهید.

افرادی که در حالت ناخودآگاه زندگی می کنند به طور تصادفی اهدافی را تعیین می کنند و هرگز به چیزهای زیادی دست نمی یابند. این افراد اجازه می دهند شرایط زندگی آنها را تعیین کند. آن‌ها معمولاً ساعت‌ها سخت و طولانی کار می‌کنند و فکر می‌کنند که اعمالشان به نحوی به آنچه مهم است کمک می‌کند، در حالی که اغلب آنها واقعاً راهنمایی ندارند. آن‌ها از آن دسته افرادی هستند که به تلاش ادامه می‌دهند، اما به نظر می‌رسد هرگز به نتیجه نمی رسند.

اگر می‌خواهید واقعاً موفق شوید، به آنچه انجام می‌دهید آگاه باشید که چقدر برای شما اهمیت دارد. آنچه در زندگی شما مهم است را به هر کاری که انجام می دهید تبدیل کنید.

سیستمی برای کمک به شما در انجام این کار، سیستم GOAL نامیده می شود و یک ابزار ساده برای تعیین اولویت است که به شما کمک می کند تا ارزش های خود را به طور سیستماتیک به اقدامات تبدیل کنید؛ اما در حال حاضر، به سادگی بدانید که هماهنگ بودن کلید موفقیت واقعی است.

در نتیجه، یاد خواهید گرفت که کاری را که انجام می دهید دوست داشته باشید یا کاری را که دوست دارید انجام دهید.
شما عزت نفس خود را بالا می برید و اهداف خود را قابل دستیابی می کنید.
شما نسبت به زندگی قدردانی خواهید کرد و همچنین کیفیت زندگی خود را افزایش خواهید داد.
شما چیزهایی را جذب خواهید کرد که به شدت به دنبال آنها هستید و در گذشته از شما دوری کرده اند.
و مهمتر از همه، شب ها بهتر می خوابید.

همانطور که یک ضرب المثل قدیمی می گوید: «وجدان پاک یک بالش نرم می سازد.» به سادگی، شما به جای تلاش بیهوده به مقصد خواهید رسید.

با این وجود، دریابید که چه چیزی در زندگی شما مهم است و همین الان آن را به بخشی از زندگی خود تبدیل کنید. هدفمند بودن آگاهانه به این معناست. اگر نمی دانید واقعاً چه می خواهید، آن را هدف آگاهانه خود قرار دهید.

بدانید که موفقیت، خوشبختی، هدف و معنا چیزهایی نیستند که شما آنها را بیابید یا به دست آورید، آنها جلوی شما هستند فقط باید آنها را زنده کنید. اگر به اولویت های خود توجه داشته باشید، در هر کاری که انتخاب می کنید، آرامش بیشتری خواهید داشت.

بنابراین، دست از کار بر روی اهداف خود بردارید و شروع به کار بر روی اولویت های خود کنید. اهداف شما را آن چیزی که هستید نمی سازند. این جوهره اهداف شما یا چیزهایی است که در زندگی بیشترین ارزش را برای شما قائل هستید که شما را همان چیزی که هستید می سازد.

اهداف شما باید بیانی از درون شما باشد، از اینکه می خواهید در همین لحظه احساس درستی داشته باشید، نه در زمانی بعد. همانطور که قبلاً گفتم، به جای تمرکز بر گذشته یا تمرکز بر آینده، باید از لحظه های حال خود آگاه باشید.

اگر کاری را که انجام می دهید دوست داشته باشید یا کاری را که دوست دارید انجام دهید، نه تنها کار مانند بازی به نظر می رسد، بلکه موفقیت نیز به روش های غیرمنتظره ای به سمت شما سرازیر می شود. همه چیزهایی که برای رسیدن به اهداف خود نیاز دارید، همه مهارت ها، دانش، نگرش ها، افراد و تجربیاتی که نیاز دارید، به طور خودکار به سراغ شما می آیند.