بیو گرافی داستین هافمن (زندگینامه هنرمندان)
در زندگی نامه ی داستین هافمن اینگونه آمده است که: داستین لی هافمن در سال ۱۹۳۷ در شهر لوس آنجلس آمریکا متولد شد. پدرش یهودی روسی الاصل بود و علاوه بر طراحی مبلمان به عنوان خیاط در کمپانی کلمبیا مشغول به کار بود و مادر او یک هنرپیشه آماتور در تئاتر بود.
داستین هافمن در ابتدا برای پزشکی درس خواند اما پس از مدتی تحصیل را رها کرده و به شغل های گوناگون مانند دستیاری روانپزشکی، پیشخدمتی، ظرف شوری، تایپیستی و روزنامه فروشی پرداخت تا اینکه به هنرستان موسیقی و هنر لس آنجلس آمریکا راه پیدا کرد.
هافمن قبل از رفتن به نیویورک، وارد کالج شهر سانتا مونیکا شده بود. در همان زمان در چند نقش ساده روی صحنه رفت و بعد از عدم موفقیت، مدتی بازیگری را رها نمود و در سال 1960، اولین نقش روی صحنه اش را در محصولی از گراتراد استین با نام بلی گفتن برای مرد جوان به ایفای نقش پرداخت.
داستین هافمن پس از آشپز برای آقای جنرال او به تلاش هایش ادامه داد و چندین سال روی صحنه ظاهر نشد که در این خلال به تحصیل و فعالیت در استودیوی بازیگران لی استراسبرگ می پرداخت تا به بازیگری دارای متد تبدیل گردد.
هافمن وقتی در اواخر دهه 60 وارد سینما شد کمتر کسی فکر میکرد که او با این جثه نحیف و دماغ دراز ممکن است بتواند به یکی از بازیگران صاحب سبک سینمای آمریکا مبدل شود.
وقتیکه داستین هافمن وارد سینما شد، کلینت ایستوود با وسترن های اسپاگتی غوغا میکرد، رابرت دنیرو و آل پاچینو هر یک با نقش های بزرگی که ایفا کردند، استعداد فوق العاده خود را به رخ کشیدند و هافمن تازه فهمید که شاید در حساس ترین موقعیت تاریخی وارد سینما شده است.
داستین هافمن هرگز شمایل یک قهرمان هالیوودی را نداشته است. قد کوتاه او و تند تند حرف زدن و بالا و پایین پریدنش هیچ ربطی به وقار و آقامنشی بازیگران طلایی سینمای آمریکا ندارد.
وی در ابتدای دهه 1960 کارش را با بازی در نقش های فرعی سریال های تلویزیونی آغاز نمود اما اولین نقش جدی او در سینما برایش یک موفقیت بزرگ محسوب میشد.
مایک نیکولز کارگردان خوش فکر و جوان آن روزهای هالیوود که با ساخت اولین فیلمش در سال 1966 با نام چه کسی از ویرجینیا وولف می ترسد به موفقیت های بسیاری دست پیدا کرده بود، برای نقش اصلی فیلم دومش فارغ التحصیل (1967) داستین هافمن گمنام را انتخاب نمود.
بازی داستین هافمن دراین فیلم و در نقش بنیامین آنقدر درخشان شد که او را کاندیدای دریافت اسکار کند و حتی بازی آن بنکرافت بزرگ را تحت الشعاع خود قرار دهد. البته هافمن در همین سال در فیلم دیگری با نام میلیونرهای مدیگان هم بازی نمود که با توجه به اینکه این فیلم پس از فارغ التحصیل اکران شد بازی او در آن بسیار مورد توجه قرار گرفت.
هافمن در سال 1964 در چند تئاتر مثل در انتظار گودو و پیشخدمت زبان بسته بازی نمود و 2 سال بعد او جایزه اوبی را برای بازی اش در سفر پنجمین سواره بدست آورد.
در سال 1969 وی بازی زیبا و به یاد ماندنی در نقش راستو در درام انتقادی و متفاوت کابوی نیمه شب از خود نشان داد که تحسین همگان را در آن زمان برانگیخت.
او در این فیلم نقش یک بیمار مبتلا به سل را که یک پایش لنگ بود و با لکنت حرف می زد آنقدر خوب ایفا کرد که داوران آکادمی فراموش کردند نقش اول فیلم جان وین بوده و داستین هافمن را کاندیدای کسب اسکار کردند! و بدون شک اگر بازی فوق العاده اسطوره سینمای وسترن جان وین در فیلم شهامت واقعی نبود اسکار به هافمن می رسید.
در سال 1970 داستین هافمن با بازی در فیلم بزرگ مرد کوچک به کارگردانی آرتور پن مقام خود را به عنوان یک بازیگر پولساز تثبیت نمود.
بزرگمرد کوچک پر فروشترین فیلم سال شد. منتقدان آن را تحسین نمودند اما در آن سال ها که مصادف بود با شکست آمریکا در ویتنام و افزایش نارضایتی ها از سیاست های آمریکا در داخل کشور، ساخت فیلمی چنین ضد آمریکایی به مذاق آکادمی خوش نیامد و عملا فیلم را تحریم کردند.
در سال 1971 هافمن این فرصت را یافت تا در برابر دوربین سام پکین ایفای نقش کند. وی که پس از ساخت این گروه خشن بسیار مشهور شده بود هافمن جوان را برای بازی در نقش دیوید سامنر در فیلم سگ های پوشالی برگزید.
اوج دوران حرفه ای داستین هافمن به دهه 70 برخواهد گشت که در این سال ها به همراه دنیرو و پاچینو نسل تازه ای بودند که قرار بود آینده را تسخیر کنند.
داستین هافمن پس از دریافت دومین اسکارش، تقریباً به محاق رفت. در سال های دهه 90 که شاهد اوجگیری دوباره هم نسلان او هستیم او نقش آنچنان چالش برانگیزی نیافت تا خودش را احیا کند.
فیلم “شهر دیوانه” ساخته کوستا گاوراس تا حدودی بار دیگر نام او را بر سر زبان ها انداخت، اما نقشی بنیادی برای بازیگری که دو بار جایزه اسکار گرفته نبود.
داستین هافمن تا پیش از “راه مهتاب” 3 سال از سینما دور بود. او علت این کار را استراحت و دوری از مناسباتی می داند که با آنها بیگانه است.
او نسبت به نحوه تولید فیلم ها و بازاریابی شان در هالیوود به شدت معترض است و معتقد است که دلیل اصلی مشکلات سینما، وجود همین دلال بازی های احمقانه است.
در آوریل سال 1999 هافمن در یک مراسم تلویزیونی مورد ستایش قرار گرفت و جایزه دستاوردهای مادام العمر را دریافت نمود که این عنوان در سال 2003 تکرار شد.
داستین هافمن یکی از مؤثرترین و مهم ترین بازیگران تاریخ سینما در 2 ژانر کمدی و درام به حساب می آید و همانند بازیگران ممتاز هم نسل خود مثل آل پاچینو، رابرت دنیرو و مارلون براندو همیشه جاودانه می باشد.
او 7 بار کاندیدای دریافت اسکار شده و 2 بار این جایزه را به خاطر بازی در فیلم های کریمر علیه کریمر و مرد بارانی تصاحب کرده است.
همچنین از دیگر افتخارات سینمایی داستین هافمن طی چهار دهه بازیگری می توان به 3 جایزه بهترین بازیگر مرد از بافتا انگلستان، خرس طلای افتخاری جشنواره برلین (1989)، سزار افتخاری از اسکار سینمای فرانسه (2009)، چهار جایزه بهترین بازیگر مرد از قدیمی ترین جوایز فیلم ایتالیا، دوربین طلای سینمای آلمان برای یک عمر دستاورد شغلی (2003)، 5 جایزه بهترین بازیگر مرد از گلدن گلوب آمریکا، شیر طلای افتخاری جشنواره ونیز (1996) و نشان ملی هنر و ادبیات فرانسه (2009) اشاره نمود.
برخی از افتخارات داستین هافمن
نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر به خاطر بازی در فارغ التحصیل – 1967
نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر به خاطر بازی در کابوی نیمه شب – 1969
نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر به خاطر بازی در فیلم لنی – 1974
نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر به خاطر بازی در توتسی – 1982
برنده اسکار بهترین بازیگر مرد به خاطر بازی در کرامر علیه کرامر – 1979
برنده اسکار بهترین بازیگر مرد به خاطر بازی در فیلم مرد بارانی – 1988
داستین هافمن فیلمها
ببر موفق می شود – ۱۹۶۷
فارغ التحصیل – ۱۹۶۷
کابوی نیمه شب – ۱۹۶۹
جان و ماری – ۱۹۶۹
بزرگ مرد کوچک – ۱۹۷۰
هری کلرمن کیست و چرا این حرف های وحشتناک را درباره ام می زند – ۱۹۷۱
سگ های پوشالی – ۱۹۷۱
آلفردو، آلفردو – ۱۹۷۲
پاپیون -۱۹۷۳
لنی -۱۹۷۴
همه مردان رئیس جمهور – ۱۹۷۶
ماراتن من – ۱۹۷۶
زمان درستکاری – ۱۹۷۸
کرامر علیه کرامر – ۱۹۷۹
آگاتا – ۱۹۷۹
توتسی – ۱۹۸۲
مرگ دستفروش – ۱۹۸۵
گفتگوی خصوصی – ۱۹۸۶
ایشتار – ۱۹۸۷
مرد بارانی – ۱۹۸۸
کسب و کار خانوادگی – ۱۹۸۹
دیک تریسی – ۱۹۹۰
بیلی بتگیت – ۱۹۹۰
هوک – ۱۹۹۱
قهرمان – ۱۹۹۲
هورتون صدای یک هو را می شنود! – ۱۹۹۲
شیوع – ۱۹۹۵
بوفالوی آمریکایی – ۱۹۹۶
خواب گردها – ۱۹۹۶
شهر دیوانه – ۱۹۹۷
سگ را بجنبان – ۱۹۹۷
کره – ۱۹۹۸
پیام آور: سرگذشت ژاندارک – ۱۹۹۹
مسیر مهتابی – ۲۰۰۲
اعتماد – ۲۰۰۳
هیئت منصفه فراری – ۲۰۰۳
در جستجوی ناکجا آباد – ۲۰۰۴
هاکبی ها را دوست دارم – ۲۰۰۴
ملاقات با فاکرها – ۲۰۰۴
راه های مسابقه، صدا – ۲۰۰۵
شهر گمشده – ۲۰۰۵
عطر: قصه یک آدمکش – ۲۰۰۶
عجیب تر از داستان – ۲۰۰۶
تعطیلات – ۲۰۰۶
فروشگاه عجیب آقای مگوریوم – ۲۰۰۷
پاندای کونگ فوکار – ۲۰۰۸
داستان دسپروکس – ۲۰۰۸
آخرین شانس هاروی – ۲۰۰۸
روایت بارنی – ۲۰۱۰
فاکرهای کوچک – 2010
پاندای کونگ فو کار، صدا – 2011