هنری فورد کیست؟
بیوگرافی هنری فورد موسس شرکت فورد
در زندگی نامه هنری فورد اینگونه آمده است که: هنری فورد در جولای 1863 در مزرعه ای در دیربرن میشیگان به دنیا آمد. سال های نخست زندگی او در همان مزرعه سپری شد. مثل اغلب کودکان روستایی قرن نوزدهم، اوقات هنری فورد در مدرسه ای یک کلاسه یا در مزرعه می گذشت. هنری فورد خیلی زود دریافت که علاقه اش بیش از آنکه متوجه کار روی گاوآهن باشد، به سر در آوردن از شیوه ی کار گاوآهن معطوف است. هنری فورد از همان سنین کودکی به کارهای مکانیکی علاقه نشان می داد و در مقابل از کارهای روزمره مزرعه بی زار بود.
هنری فورد پس از خاتمه تحصیلات دبستانی به عنوان شاگرد ماشین كار در دیترویت به كار پرداخت. سپس تعمیر كار و سرانجام استادكار شد.
در ابتدای فعالیت های کاریش، فورد در یک تعمیرگاه ماشین آلات به عنوان شاگرد مکانیک در ازای دستمزد ۲.۵ دلار در هفته کار می کرد. هنگامی كه در سال 1885 كارل بنز و گوتلیب دایملر، هر كدام مستقل از دیگری، اتومبیل خود را اختراع كرده و روانه بازار كردند فورد جوانی بیست و دو ساله بود.
«كالسکه بدون اسب» خیلی زود توجه هنری فورد جوان را به خود جلب كرد.
هنری فورد در سن ۲۲ سالگی ازدواج کرد و ۵ سال بعد صاحب یک فرزند پسر بنام «ادسل» شد. بعد از دو سال کار بر روی بهینه کردن موتور خود، آن هم تنها در زمان هایی که وقت اضافی داشت، هنری فورد اولین اتومبیل خود را بنام Quadricycle در زیرزمین خانه اش تکمیل کرد و با آن در طول خیابان دترویت رانندگی کرد.
در 1891 هنری فورد به عنوان مهندس در شرکت روشنایی ادیسون مشغول به کار شد. این واقعه باعث شد تا او چشم انداز آینده خود را آگاهانه بر حرفه های صنعتی متمرکز کند و رویای ارابه بدون اسب را در سر بپروراند. بالاخره در سال 1893 هنگامی که هنری فورد به سمت سر مهندس ارتقاء یافت، پول و فراغت کافی برای اجرای ایده های خود در رابطه با موتورهای احتراق درونی به دست آورد. این تلاش ها به تکمیل وسیله نقلیه “خودرو” او به نام “Quadricycle” در 1893 منجر گردید. این وسیله، 4 چرخ سیمی، به چرخ های یک دوچرخه سنگین شباهت داشت و به وسیله یک اهرم شبیه سکان قایق ، رانده می شد. این وسیله فقط در جهت جلو رانده می شد.
هنری فورد در سال 1896 اولین اتومبیلی را كه خود طراحی كرده بود، ساخت اما علی رغم استعدادی كه داشت اولین و دومین اقدام او در كسب و كار با شكست مواجه گردید. اگر هنری فورد در چهل سالگی مرده بود اكنون از او تنها به عنوان مردی شكست خورده یاد می شد.
بعد از دو بار تلاش ناموفق برای تأسیس یک کمپانی سازنده اتومبیل، بالاخره فورد به همراه 10 نفر مبتکر دیگر از جمله کوزنس و برادران دوج، در 1903 به تأسیس “شرکت موتور فورد” در دیترویت موفق شد. هنری فورد به دلیل اهمیتی که برای تقویت روحیه کارکنان در محیط کار قائل بود، ساعت کار روزانه را کم کرد، دستمزدها را افزایش داد و محیطی بهتر و سالمتر برای کارگران ایجاد نمود. افزایش دستمزدها موجب گردید، کارگران فعال تر و در انجام کار در زمان کوتاهتر توانمندتر شوند.
موفقیت سریع كمپانی فورد عمدتاً مرهون این برداشت اصلی و اساسی هنری فورد بود كه او آن را در یكی از آگهی های اولیه كمپانی خود چنین بیان می كند:
«ساخت و فروش اتومبیلی كه به ویژه برای استفاده روزمره شغلی، حرفهای و خانوادگی طراحی شده است… ماشینی كه به خاطر فشردگی و جمع و جور بودن به طور یكسان از سوی مردان، زنان و كودكان مورد پسند و تحسین قرار گیرد. سادگی، ایمنی، آسایش همه جانبه و بالاتر از همه بهای فوق العاده مناسب آن، آن را در دسترس هزاران نفری قرار می دهد كه هیچ گاه نمی توانستند در مورد پرداخت قیمت های افسانه ای كه برای اغلب ماشین ها خواسته می شود، حتی فكر كنند.»
فورد با مدل های اولیه خود، گرچه كاملاً مناسب بودند، نتوانست به آن اهداف بلند دست یابد. اما مدل مشهور T كه در سال 1908 روانه بازار شد به خوبی آن نظریات را تأمین كرد. بدون تردید آن مدل نام آورترین اتومبیلی بود كه تا آن هنگام تولید شده بود و در نهایت بیش از پانزده میلیون دستگاه از آن فروخته شد.
در بین سال های ۱۹۰۳ تا ۱۹۰۸ با ظهور مدل T، شرکت فورد ۹ خودرو مختلف را تولید کرد: مدل A، B، AC، C، F، K، N، R، و S. موفق ترین مدل، یعنی مدل N، در تبلیغات به عنوان یک مدل درجه ی یک و کاربردی از لیست خودروهای لوکس، مطرح شد. فروش بالای این خودرو، به گونه ای تضمین کننده ی موفقیت مدل T در سالهای بعد بود که تقاضا ها برای آن به قدری زیاد بود که شرکت ناگزیر به ایجاد وقفه ای در درخواست سفارش شد.
هیچ کس به اندازه توماس ادیسون برای هنری فورد الهام بخش نبود. در اولین سال های قرن بیستم در یک دیدار اتفاقی در کمپانی ادیسون، او تلاش و پی گیری هنری فورد برای ساخت یک اتومبیل کارآمد و مناسب را تشویق کرد. بعد از موفقیت عظیم در ساخت مدل T، دو رویاپرداز روستاهای میشیگان، دوست و شریک تجاری شدند. هنری فورد از ادیسون خواست تا یک باطری الکتریکی برای خودرو وی بسازد و برای این کار 1.5 میلیون دلار سرمایه گذاری کرد. به هر حال تا سال 1927 بیش از 15 میلیون دستگاه اتومبیل یعنی تقریباً نیمی از کل تولیدات جهان تا آن هنگام فروخته شده بود.
مدت ها قبل از آن هنری فورد دریافته بود در صورتی كه هزینه های تولید را كاهش دهد می تواند محصولاتش را با قیمت پایین تری بفروشد. برای وصول به این هدف مجموعه ای از روش های بسیار مؤثر تولید را در كارخانه های خود پیاده كرد.
این روشها عبارت بودند از:
قطعات كاملاً قابل تعویض
حد اعلای تقسیم كار
خط سوار كردن قطعات
تمام اینها به منظور افزایش كارایی كارگران صنعتی طراحی شده بود. هنری فورد معتقد بود نباید وقت كارگر با مجبور كردن او برای رفتن به دنبال مواد و ابزار مورد نیاز، و یا حتی برداشتن آنها از روی زمین، تلف شود. به جای آن هنری فورد ترتیبی اتخاذ كرد تا با استفاده از نوار نقاله، سر سره و نقاله های متحرک بالای سركار را نزد كارگر بیاورد.
مواد و ابزار در سطح وسیعی توزیع می شد و كارگر می توانست وظیفه خود را بسیار سریع تر انجام دهد. هنری فورد بر این باور بود كه در تلاش دائم برای یافتن تكنیک های برتر و كاراتر باید روش های تولید به دقت تحلیل گردد. كارهای پیچیده و مركب را باید به كارهای ساده تجزیه نمود. به این ترتیب انجام آن حتی از كارگر غیرماهر، كه ممكن است كم هوش، بی سواد و یا حتی معلول باشد، بدون نیاز به گذراندن دوره های طولانی كارآموزی برمی آید.
هیچ یک از این نظریات در اصل متعلق به هنری فورد نبود. «الی ویتنی» بیش از یک قرن قبل از قطعات قابل تعویض استفاده كرده بود. «فردریک وینسلو تیلور» كارشناس معروف بهره وری تمام این نظریات را در نوشته های خود آورده بود و چند كارخانه كوچکتر مدتها بود كه از خط سوار كردن قطعات استفاده می كردند. اما فورد اولین تولید كننده بزرگ بود كه این نظریات را یكجا و با تمام وجود به كار گرفت.
نتایج كار واقعاً خیره كننده بود:
در سال 1908 ارزان ترین مدل T به بهای 825 دلار فروخته شد تا سال 1913 قیمت آن تا 500 دلار پایین آمد و در 1916 به 360 دلار تنزل كرد و بالاخره در سال 1926 قیمت خرده فروشی آن به 290 دلار رسید.
هنری فورد با سرمایه ای که از ساخت اولین اتومبیل خود بدست آورد، شرکت خودروسازی دترویت را ایجاد کرد. چندین سال بعد از آن، چند حامی مالی پیدا کرد که در نهایت همگی در بروز رسانی و بهتر کردن مدل های خودروی او تمام تلاش خود را به کار گرفتند. هنری فورد یکی از اتومبیل های خود را در یک مسابقه ماشین ۱۰کیلومتری در Grosse Pointe ، وارد کرد و در آن برنده هم شد. پیروزی هنری فورد موضوع بحث محافل خودرو در آن زمان شد. بلافاصله بعد از آن، هنری فورد یک خودروی مسابقه ای سریعتر و پرقدرت تری بنام ۹۹۹ ساخت و رکورد سرعت پنج مایل در ۵ دقیقه و ۲۸ ثانیه را در آمریکا ثبت کرد.
هنری فورد و شریک او الکساندر مالکومسان (بزرگترین فروشنده ی زغال سنگ در دترویت)، با همکاری یکدیگر و سرمایه ای به میزان ۲۸۰۰۰ دلار و بودجه ی اختصاص داده شده به میزان ۲۱۰۰۰ دلار از طرف ۱۰ سرمایه دار دیگر، شرکت فورد موتور را به ثبت رساندند.
در پاییز سال ۱۹۱۳ کارخانه ی Highland Park هنری فورد، اولین خط مونتاژ خودرو را در دنیا راه اندازی کرد و در پایان همان سال حدود ۱۳۰۰۰ کارمند را به استخدام خود درآورد.
همچنان كه قیمت ماشینهای هنری فورد پایین می آمد میزان فروش بالا رفت. ایالات متحده به كشور مردم «سوار بر چرخ» بدل شد و فورد ثروتمندترین فرد بخش خصوصی جهان گردید.
همچنان كه كارگران فورد بیشتر تولید می كردند او نیز قادر شد دستمزد بالاتری به آنها بپردازد. در سال 1914 او حداقل دستمزد روزانه را در كارخانه هایش تا پنج دلار بالا برد و با این كار دنیای صنعت را شگفت زده كرد.
این مبلغ برای آن زمان بسیار زیاد و تقریباً دو برابر متوسط دستمزدی بود كه پیش از این در همین كارخانه ها پرداخت می شد. از سطح بالای دستمزدی كه هنری فورد معمول كرد به ناچار در سراسر كشور تبعیت شد و در نتیجه كارگران كارخانه ها از فقر و تنگدستی بیرون آمده و به طبقه متوسط راه یافتند.
اما ابداعات هنری فورد اثر مبسوط تری نیز داشت. هنری فورد در مورد روش های تولید انبوه خود پنهان كاری نمی كرد. برعكس بسیار مشتاق بود كه آنها را به اطلاع همگان برساند. سایر تولیدكنندگان با مشاهده موفقیت هنری فورد روشهای تولید او را تقلید كردند. نتیجه این كار افزایش چشمگیر تولید در سراسر كشور و در نهایت در تمام جهان بود.
در سال ۱۹۱۶، جان و هریس دوج دو تن از سرمایه گذاران اصلی هنری فورد، یک دادخواه علیه شرکت فورد موتور مبنی براینکه این شرکت منافع سهام داران را نقض می کند، تنظیم کردند و هنری فورد از ساخت کارخانه جدیدش با استفاده از منابع مالی شرکت، منع شد. دو سال بعد، هنری فورد بطور ناگهانی از سمت ریاست شرکت فورد موتور استعفاء داد و پسر ۲۵ ساله اش ادسل برای این نقش انتخاب و از آغاز سال ۱۹۱۹، عهده دار ریاست شرکت شد. در مارس همان سال ، هنری فورد اعلام کرد که در حال راه اندازی یک شرکت خودرو سازی مشابهی است که در آن نسخه های تکمیل نشده ی مدل T با قیمت ۲۵۰ تا ۳۰۰ دلار به فروش می رسد. این اطلاعیه عموم را شگفت زده کرد اما هشداری برای هفت سهامدار باقی مانده ی شرکت فورد موتور محسوب می شد. سهام داران از ترس آنکه شرکت جدید هنری فورد فروش آن ها را بگیرد، سهام خود را فروختند. سه ماه بعد مشخص شد اعلان فورد از کارخانه جدیدش ترفندی بیش نبود: نمایندگان او تمام سهام کارخانه را خریداری کرده و دیگر هیچ شرکت خودروسازی رقیبی وجود نداشت. برای اولین بار، کل سهام شرکت فورد موتور به خانواده هنری فورد تعلق داشت، و در حالیکه ادسل به اسم رئیس شرکت بود، اما همچنان قدرت دست هنری فورد بود.
در سال ۱۹۲۶، هنری فورد نامه ای از ارنست کانزلر (معاون ریاست کارخانه، که اتفاقاً برادر خانم ادسل هم بود) دریافت کرد که در آن نظر ادسل و اکثر مدیران هنری فورد مبنی بر اینکه شرکت فورد موتور باید تولید مدل T را بدلیل کاهش فروش آن متوقف کرده و یک مدل جدیدتر و پیشرفته تری بسازد، مطرح شده بود. سرانجام در تاریخ ۲۶ May سال ۱۹۲۷، Ford اعلام کرد که این شرکت به زودی مدل جدیدی از خودرو بنام مدل A را تولید خواهد کرد این بدین معنی بود که بالاخره فشارهای وارده از جانب ادسل و دیگر مدیران اجرایی جواب داد و تولید مدلT بعد از ۱۵ سال متوقف شد. بنابراین کارخانه ی Highland Park به مدت شش ماه بسته شد تا برای تولید خودروی مدل جدید A آماده شود. در نهایت این پروژه ی عظیم ۲۵۰ میلیون دلار تا قبل از مونتاژ اولین مدل A هزینه در پی داشت. ۸ سال پس از شروع ساخت مدل A فورد کارخانه ی خود را گسترش داد.
هنری فورد به هدف خود رسیده بود: ساخت و اداره کارخانه ای که در آن تمام مراحل ساخت خودرو از مرحله ی مواد اولیه تا مرحله تولید، توسط خود شرکت و بدون نیاز به تأمین کنندگان خارجی انجام می گیرد. او رفته رفته به یکی از بزرگترین و موفق ترین تولید کنندگان خودرو در جهان تبدیل شد. سهم او در مهندسی خودرو بسیار ستودنی است. او که ابداع کننده ی خط تولید صنعتی در جهان است، بزرگترین هدفش تولید انبوه خودرو با قیمت پایین، و در عین حال توجه به دستمزد بالا برای کارگران کارخانه بود که توانست با تلاش فراوان به هدفش دست یابد و بدین وسیله انقلابی عظیم در صنعت خودروسازی آمریکا و اروپا ایجاد کند.
راز موفقیت هنری فورد
عاملی که هنری فورد را به موفقیت رساند این بود که او کسب و کار خود را در یک زمان ایده آل راه اندازی کرد و آن را به تدریج گسترش داد. هر زمان که هنری فورد می خواست شرکت خود را توسعه دهد، در کارخانه های بزرگتری سرمایه گذاری میکرد تا بتواند محصول بیشتری تولید کند. او حتی اقدام به متنوع سازی و ارائه ی خدماتی علاوه بر اتومبیل، کرد. حتی اگر انجام این کارها هزینه زیادی را هم در پی داشت، هنری فورد همواره آماده ریسک کردن و سرمایه گذاری در کارهایی بود که می دانست نتیجه بخش خواهند بود.
هنری فورد همیشه محصولی را تولید می کرد که هم از لحاظ کیفیت بالا باشد و هم برای همه جذاب باشد. از دیدگاه هنری فورد، کیفیت بدین معنی است که کارها را درست انجام دهیم حتی در زمانی که کسی ما را نگاه نمی کند. همه ی ما می بایست در هر زمانی بهترین عملکرد را داشته باشیم، نه فقط در زمان هایی که از جانب مدیر یا شخص دیگری تحت نظارت هستیم. هنری فورد یقیناً یکی از شایسته ترین تجار بزرگ در آمریکا بوده است و به همگان آموخت که رویاهای بزرگ داشته باشند و در راه رسیدن به آن ها همواره تلاش کنند و به کاری که انجام می دهند علاقه داشته باشند و بهترین عملکرد خود را ارائه دهند.
هنری فورد نمونه بارزی از یک شخصیت کارآفرین است. صنعتگری که با تکیه بر استعدادها و قابلیت های فردی خویش خالق ایده ای جدید و تحول ساز گردید.
هنری فورد رویای ارابه بدون اسب را در مسیر کار و تلاش روزانه آفرید و چون به تحقق ایده خویش ایمان داشت با اختصاص پول و زمان کافی به استقبال مخاطرات آن رفت و بالاخره ایده جدید خود را در قالب کسب و کاری سودآور جامه عمل پوشاند و پدر صنعت آمریکا در قرن بیستم و بنیانگذار تولید انبوه صنعتی در جهان گردید. به نحوی که در سال های پایان دهه دوم قرن بیستم (و در آستانه بحران بزرگ) علاوه بر مدیریت کارخانجات فورد با بیش از صدهزار کارگر، کنترل یک کارخانه لاستیک و رزین، یک ناوگان کشتی، یک راه آهن، 16 معدن زغال سنگ و هزارها جریب جنگل و معدن سنگ آهن در میشیگان و مینی سوتا را در اختیار داشت.
در طی جنگ های جهانی اول و دوم، ماشین فورد در جنگ برای ساختن تجهیزات استفاده می شد. در طی آخرین دوره زندگی هنری فورد، او به عنوان رئیس بنگاه فورد، كه یک مؤسسه خیریه بود خدمت می كرد. هنری فورد در هفتم آوریل 1947 درگذشت.
جملات زیبای هنری فورد
“شکست صرفاً فرصتی است برای شروع دوباره، اما این بار هوشمندانه تر” هنری فورد
“وقتی که به نظر می آید همه چیز بر علیه شماست، به یاد بیاورید که یک هواپیما بر خلاف جهت باد از زمین بلند می شود؛ نه در جهت باد.” هنری فورد