در گذشته میلیونر بودن محدود به مردان و یا زنان میانسال بود. امروزه به نظر میرسد نسل جوان اخباری از داستان موفقیت های معجزه آسای خود دارند و این را میتوان به عصر انفجار اطلاعات و تحولات تکنولوژیکی امروز نسبت داد.
اینترنت در جیب های ماست و مردم هزاره جدید این واقعیت را پذیرفته اند که تمام زندگی خود را صرف یادگیری چیزهای جدید و مدرن خواهند کرد و برای انجام این کار خرسند می باشند.
این حقیقت که آنها بیشتر می آموزند و خودشان شانس موفقیت خود را رقم میزنند. این ریشه برتری آنها در مقایسه با نسل های قبل است؛ ولی آنها چگونه این کار را انجام میدهند؟
عوامل و رویکردهای فراوانی وجود دارند. ما اینجا هستیم تا در مورد برخی از این رویکردها و رفتارهای زندگی خوب که می توانند در رسیدن به این هدف زندگی مالی کمک مان کنند، بحث کنیم.
1- ارتباطات کمک میکند
از این توصیه برداشت اشتباه نکنید. حرف من این نیست که ما فقط با افراد پولدار معاشرت داشته باشیم، بلکه ما باید ارتباطاتی تشکیل دهیم از افرادی که مثل خودمان دنبال همین هدف هستند.
احتمال تحقق اهداف توسط جمعی از افرادی که هدف مشترک دارند بسیار بیشتر از انجام آن توسط یک فرد تنهاست.
راههای زیادی برای انجام این کار وجود دارند. یکی از بارزترین آنها استفاده از شبکه های اجتماعی است، ولی ما باید این کار را در دنیای واقعی هم انجام دهیم. نباید هیچ پل ارتباطی را قطع کنیم و با همکلاسی هایمان در تماس باشیم. همکاران قدیمی و کنونی، شرکای تجاری و … سعی کنیم ارتباطی تخصصی و تقویت شده را با آنان برقرار کنیم. حتی اگر یک ارتباط در آن زمان خاص به نظر بی ربط برسد، چه کسی میداند که در طول مسیر چه اتفاقی می افتد؟
2- با غریزه مصرف گرای خود بجنگیم
والدین ما در نوعی مصرف گرایی رشد کردند و به تدریج آن را پذیرفتند. نسل ما کمی متفاوت است. ما در جامعه ای که غرق در مصرف گرایی بود متولد شدیم و بخش بزرگی از نسل ما نیاموختند که چگونه با آن دست و پنجه نرم کنند.
آنها با تبلیغات رنگارنگ به هر سو کشیده میشوند و اگر با آخرین مدها هماهنگ نباشند، افسرده میشوند.
پولدارها چیزهایی خواهند خرید که آنها را پولدارتر میکند اما افراد فقیر چیزهایی را میخرند که افراد پولدار را پولدارتر میکنند. همین برای درگیری با غریزه مصرف گرایی مان کافی است.
3- برای سرمایه گذاری پس انداز کنیم
خیلی وقت است که از دوران انباشتن پول، دلار روی دلار و نگهداری آنها در حساب پس انداز به منظور افزایش آن، گذشته است. حالا این کار، وقت بسیار زیادی طلب میکند و ممکن است مانع رشد کاری ما گردد. ممکن است یافتن شغل برای جوانان ترسناک باشد اما کارهای بسیاری وجود دارند که ما می توانیم در منزل انجام دهیم که بتواند دستاویزی برای شروع کارمان باشد.
پس انداز برای سرمایه گذاری تنها چیزی است که معنی میدهد. ما باید با سرمایه گذاری در امور جدید، پول خود را برای پولسازی بیشتر به کار اندازیم.
4- حرفه خود را با تعقل انتخاب کنیم
بیایید روراست باشیم. این کار به حرف، راحت است. وقتی دنبال شغلی خوب هستیم اغلب مخلوطی از آرزوهای درونی را در نظر می گیریم و تحقیق می کنیم و از توصیه های افراد استفاده می کنیم تا تصمیم خود را بگیریم.
این امر باعث پیچیده تر شدن امور میشود، ولی نسل امروز آگاه است که میتوان پول و اشتیاق را با هم داشت؛ اگر به درستی تحقیق کنیم و از تکیه بر شایعات بپرهیزیم.
تا امروز ما میتوانیم از بسیاری از منابع رایگان برای داشتن تصویری روشن تر از وضعیت اقتصادی کنونی و چشم اندازهای شغلی کمک بگیریم و بنابراین وقتی که در جستجوی شغلی خوب هستیم، آسوده تر خواهیم بود.
اطمینان پیدا کنیم که تصمیمات خود را براساس چیزهایی اتخاذ می کنیم که می دانیم واقعیت دارند و اگر برنامه ای منسجم نداریم، اجازه ندهیم احساسات مان بر ما غلبه کنند.
داشتن ابتکار بیشتر در سازگاری با چیزهای جدید به پولدار شدن ما کمک خواهد کرد.
5- از افرادی که قبلاً این کار را انجام داده اند، تحقیق کنیم
خیلی ها هستند که در جوانی می خواستند میلیاردر شوند و حتی تعداد بیشتری وجود دارند که اکنون میلیونر هستند. شاید داستان خالق واتس آپ را خیلی ها بدانند؛ چون از شبکه اجتماعی او خیلی استقبال شد.
در مورد این آدم ها تحقیق کنیم و ببینیم آنها از چه روند فکری استفاده کردند تا به جایی که اکنون قرار دارند برسند. چه چیزی الهام بخش آنان برای رسیدن به اهدافی بود که داشتند و چگونه به این موفقیت بزرگ دست یافته اند.
خلاقیت و الهام بهترین متحدانی هستند که می توانیم در محیط کسب و کار داشته باشیم و وقتی با سختی مواجه میشویم، در حفظ انگیزه به ما کمک میکنند.
6- اهداف باعث ماندن ما در مسیر پیشروی میشوند
به راحتی ممکن است در طول راه حواسمان پرت شود و چشم از اهداف مان برداریم. به علاوه، هر روز فکر کردن به اینکه «چگونه آرزو کنم که میلیونر باشم» چیزی نیست که بتوان نام آن را هدف داشتن گذاشت.
این بیشتر افکار آرزومندانه است. ما باید تعیین کنیم که در زندگی خود چه می خواهیم. آن وقت و تنها آن وقت است که برای رسیدن به آن اهداف برنامه ریزی می کنیم. هنوز هم تکیه بر این هدف اصلی در زندگی به منظور ایجاد انگیزه کافی نیست. وقتی که برنامه ریزی می کنیم، انگیزه را از درون اهداف کوتاه مدت خود بیرون بکشیم تا ما را در مسیر نگه دارند؛ اما همیشه مقصد نهایی مان را در ذهن داشته باشیم.
7- وب طلاست
اطمینان دارم که بسیاری از جوانان امروز به خوبی آگاهند که وب چه عظمتی دارد و هنوز زمینه های رشد آن به پایان نرسیده است. جایگاه خاص ما هر کجا که باشد، اهداف کسب و کاری ما هر چه که باشند، وب می تواند در برخی راهها به ما کمک کند. به جز موارد نادری که در آن وب فایده خاصی ندارد، نمی توان وب را نادیده گرفت. البته به شرطی که بتوانیم راه خود را در آن بیابیم و این را میدانیم که خیلی از جوانان می توانند.
برای ایجاد ارتباط، بازاریابی، موقعیت های تجاری، سرمایه گذاری، تحقیقات بازار، تحقیقات رقابتی و هر چیزی که فکرش را بکنیم، میتوان راهی یافت تا به صورت آنلاین انجام شوند.
8- به سمتش برویم!
فکر کردن به آینده مان یک چیز است، انجام کاری برای رسیدن به اهدافی که برای خود تعیین میکنیم، همه بازی را شامل میشود. اگر به زمان بندی میلیونرهای جوان بنگریم، خواهیم دید که بسیاری از آنان 10 تا 12 ساعت در روز کار می کنند و از انجام آن شادمانند. ما نیاز به جوانی خود داریم تا خود را ثابت کنیم و به نتایجی که برای پیشرفت نیاز داریم، برسیم.(قانون جذب)
9- جوانی خود را تیغ برنده خود کنیم
به طور حتم افراد جوان مورد انتقاد و تأیید نشدن از سوی تاجران قدیمی تر قرار می گیرند؛ اما نباید اجازه دهیم که این امر ما را مایوس کند.
آنها بیشتر از ما تجربه دارند، اما ما نظم دنیای جدید را بسیار بهتر از آنان درک میکنیم و علاوه بر آن میتوانیم 15 ساعت در روز کار کنیم. 5 تا 6 ساعت بخوابیم و سپس بازگردیم و باز هم 15 ساعت کار کنیم.
بسیاری کارها هستند که جوانان بهتر از افراد مسن تر میتوانند انجام دهند؛ یکی از آنها داشتن ابتکار بیشتر در سازگاری با چیزهای جدید است. به جوانی خود تکیه کنیم تا از تجربیات آنان بیاموزیم و نظرات تجاری جدید به دست آوریم و درک بهتری از شغل خود داشته باشیم و اجازه ندهیم که از انتقادهای آنان ترسی به دل راه دهیم یا هر چیزی دیگری نظیر آن.
10- ترس دشمن است
بعضی چیزها هستند که شانس ما برای پولدار شدن را ویران میکنند و در این بین میتوان به ترس اشاره کرد. رایج ترین آنها این است که «من خیلی جوانم» و این مورد بدترین آنهاست.
تنها به این دلیل که جوان هستیم به این معنی نیست که نمیتوانیم کسب و کاری عالی داشته باشیم و خیلی ها هستند که با کسب و کار موفق شان این را به اثبات رسانده اند.
اگر خود را جدی نگیریم، هیچکس دیگری این کار را نخواهد کرد. از ترس خود به عنوان علامت هوشیاری استفاده کنیم اما خجالت نکشیم که از موقعیت هایی که ناشی از ترس نامعقول هستند خود را دور کنیم.
جوانی پر از پتانسیل است و بهترین سازمان دهنده تغییرات محسوب میشود. ما نباید هرگز به خود اجازه دهیم که باور کنیم پتانسیل رسیدن به چیزی را ندارید.
موفق باشید و انگیزه تان روز به روز افزون باد!