تئوری هدف گذاری را برای تحقق هدف خود بدانید

همه ما اهدافی داریم، چه آن ها را درک کنیم و چه نکنیم. رویاها، امیدها، چشم اندازهای آینده، همه اینها به نوعی هدف هستند. چیزی که در مورد اهداف باید به خاطر بسپارید این است که برای اینکه بتوانید روی آنها برای آینده تمرکز کنید، باید بدانید که آنها اهداف شما هستند و باید برای آن تلاش کنید. اینجاست که ایده تئوری هدف گذاری می تواند به شما کمک کند.

اما تئوری هدف گذاری چیست و چرا امتحان کردن آن برای شما مهم است؟

فهرست مطالب

1. تئوری هدف گذاری چیست؟
2. چرا ارزش این را دارد که خودتان هدف گذاری کنید؟
3. فرآیند تعیین هدف
4. سخن نهایی
5. نکات بیشتر در مورد تعیین هدف

تئوری هدف گذاری چیست؟

بیایید نگاهی به تئوری هدف گذاری داشته باشیم . تئوری هدف گذاری توسط ادوین لاک در سال ۱۹۶۸ پایه ریزی شد. وجه اصلی این تئوری این بود که به کارکنان کمک می ‌کرد تا انگیزه داشته باشند تا بیشترین بهره‌ وری را در کار و خارج از کار داشته باشند. به اهمیت داشتن اهدافی که به خوبی تعریف و تعیین شده باشند و همچنین نحوه ارائه و دریافت بازخورد در مورد این اهداف توجه می کند.

لاک می دانست که اهداف نه تنها باید واقع بینانه باشند، بلکه باید روشن و تعریف شده باشند. بسیاری از مردم اهدافی را تعیین می کنند که ماهیت آنها بسیار مبهم است. در حالی که ممکن است در زمان دستیابی به آن اهداف برای آنها منطقی باشد، اما همه چیز آنطور که فکر می ‌کنید آسان نخواهد بود.

پنج اصل برای تئوری هدف گذاری که توسط لاک ایجاد شد وجود داشت:

• وضوح. یک هدف باید مشخص و واضح باشد
• چالش. در حالی که یک هدف همیشه باید در ماهیت خود واقع بینانه باشد، اما همچنان باید شما را به چالش بکشد.
• تعهد. هدف شما باید یک نتیجه مثبت داشته باشد، نتیجه ای که شما را به سمت آن جذب می کند
• بازخورد. شما باید در طول فرآیند بازخورد دریافت کنید و به شما کمک کند تا هدف خود را در مسیر حفظ کنید (این اغلب به این معنی است که شما باید شخص دیگری را درگیر کنید).
• پیچیدگی . اگر هدف پیچیده است و مدتی طول می کشد تا تکمیل شود، بهتر است در طول مسیر آن را به اهداف کوچک تر تقسیم کنید.

چرا ارزش این را دارد که خودتان هدف گذاری کنید؟

ایده نظریه هدف گذاری کمک به شما برای دستیابی به اهدافی است که ممکن است داشته باشید. اما برای انجام این کار، ابتدا باید اهدافی در ذهن داشته باشید. ممکن است از وضعیت زندگی در حال حاضر خوشحال باشید و فکر کنید که نیازی به ایجاد هیچ تغییری ندارید. اما حقیقت این است که همه ما جایی برای رشد داریم.

در اینجا برخی از دلایل اصلی وجود دارد که چرا ارزش وقت گذاشتن برای تعیین اهداف و نگاه کردن به آینده خود را دارد، چه در محل کار و چه در زندگی شخصی.

1. به شما امکان می دهد کنترل زندگی خود را در دست بگیرید

آیا تا به حال احساس کرده اید که در طول زندگی فقط در خواب راه می روید؟ آیا شما کنترل آنچه می خواهید یا آنچه نیاز دارید را در دست ندارید؟ این ممکن است به این دلیل باشد که شما کنترل زندگی خودتان را در دست ندارید. شما با تعیین اهداف خود، به طور موثری کنترل زندگی خود و جایی که می تواند شما را بگیرد را در دست می گیرید.

البته، مسائلی در راه وجود خواهند داشت و می توانند شما را از مسیر خارج کنند، اما شما هنوز هم احساس آمادگی بیشتری برای در دست گرفتن کنترل زندگی خود و جایی که در آن قرار دارد، خواهید داشت.

2. به شما زمینه ای برای بهبود می دهد

با صرف زمان برای تعیین اهداف خود، تصدیق می کنید که کارهای بیشتری در زندگی خود می توانید انجام دهید. از خود راضی بودن همیشه ویژگی خوبی نیست. به خصوص وقتی صحبت از زندگی کاری شما می شود.

همیشه ایده بهتری است که به خودتان چیزی بدهید تا در آن پیشرفت کنید، برای شناسایی راه هایی که می توانید تغییراتی ایجاد کنید و آنچه را که می دانید و می توانید انجام دهید، بسازید.

اهداف، مقصد آن تغییرات هستند. آنها هدف شما هستند و همان چیزی هستند که شما مشتاقانه منتظر آن هستید، حتی زمانی که همه چیز به آن شکلی که شما می خواهید پیش نمی رود.

3. آنها نقطه تمرکز شما هستند

همه ما هر از گاهی حواسمان پرت می شود. حتی زمانی که می ‌دانیم به کجا می‌ خواهیم برویم، تمرکز لیزری داشتن روی هر چیزی که می ‌خواهید به آن برسید دشوار است.

وقتی هدف مشخصی دارید، در انتهای تاریکی ها برای خودتان روشنایی می افروزید. شما چیزی دارید که می توانید به آن نگاه کنید و برای آینده به آن فکر کنید. در این صورت احتمال کمتری وجود دارد که منجر به منحرف شدن شما و پایان دادن به آن شود.

4. آنها به شما انگیزه می دهند

ممکن است ادامه کار برای هدفی سخت باشد. زندگی می تواند سختی هایی ایجاد کند و مانعی در خلال برنامه های شما ایجاد کند. انگیزه همیشه چیزی نیست که به طور طبیعی به وجود می آید و همه ما زمان هایی را تجربه کرده ایم که می خواستیم تسلیم شویم.

اگر هدفی ندارید که در آینده به دنبال آن هستید، پس این احتمال وجود دارد که در زمان سخت شدن شرایط آن را رها کنید.

هدف یک مقصد است، چیزی است که می دانید باید برای آن تلاش کنید. این بدان معنی است که شما قطعا انگیزه بیشتری برای ادامه تلاش و ادامه دادن به جلو خواهید داشت، حتی اگر گاهی شرایط دشوار باشد.

5. آنها می توانند بر بخش های دیگر زندگی شما تأثیر بگذارند

ممکن است هدف خود را برای بخش بسیار خاصی از زندگی خود، مانند تناسب اندام یا شغل خود تعیین کرده باشید. با این حال، خبر خوب این است که می توانید این را در سایر بخش های زندگی خود نیز اعمال کنید. وقتی بدانید که یک هدف چقدر می تواند برای شما کارساز باشد، آن وقت احساس می کنید که برای چیزهای دیگر آماده هستید.

قبل از اینکه متوجه شوید، یک متخصص تعیین هدف خواهید بود و می توانید بخش های مختلفی از زندگی خود را تغییر دهید و مطمئن شوید که بهترین هستید.

فرآیند تعیین هدف

اکنون که درک بهتری از تئوری هدف گذاری دارید و می دانید که می خواهید اهدافی را تعیین کنید و درک می کنید که چگونه می توانند برای شما ارزشمند باشند، می خواهید فرآیند واقعی هدف گذاری را بدانید.

1. اهداف خود را بنویسید

اولین کاری که باید انجام دهید این است که اهداف خود را بنویسید. شما ممکن است آنها را در ذهن خود داشته باشید، اما با نوشتن آنها، آنها را واقعی می کنید و به آنها نیرو می دهید. این نیروی محرکه شما برای دستیابی به آنها در پایان خواهد بود.

2. آنها را SMART کنید

در مرحله بعد، باید مطمئن شوید که آنها را تا حد امکان SMART  کرده اید. SMART مخفف عبارت Measurable, Achievable, Specific, and Time-based  (قابل اندازه گیری، محدود به زمان، مشخص، قابل دستیابی) است که راهی است که در آن شما می توانید یک هدف مبهم و ضعیف را در نظر بگیرید و آن را به کاری تبدیل کنید که واقعاً می توانید در آینده انجام دهید.

تعیین یک هدف SMART عالی است، اما باید بتوانید در واقع الزامات آن را برآورده کنید. شما باید بدانید که چگونه آنها را در طول مسیر اندازه گیری می کنید. چگونه متوجه خواهید شد که چه زمانی به آنها دست یافته اید؟ یا چگونه می دانید که آیا در مسیر درست هستید یا خیر؟

3. ضرب الاجل داشته باشید

همچنین باید برای هدف خود یک ضرب الاجل تعیین کنید. داشتن یک چارچوب زمانی در ذهن به شما کمک می کند تا احساس فوریت ایجاد کنید، که شما را به سمت هدف نهایی خود سوق می دهد. مهم است که ضرب الاجلی که تعیین می کنید واقع بینانه و چیزی باشد که می توانید به آن دست پیدا کنید.

اگرچه، البته، شایان ذکر است که اگر همه چیز آنطور که انتظار داشتید پیش نمی رود، می توانید تغییراتی ایجاد کنید. شما همچنین می توانید یک هدف بزرگتر و بلند مدت را به قطعات کوچکتر تقسیم کنید، که به شما کمک می کند در مسیر خود بمانید.

4. موانع خود را بشناسید

همه ما امیدواریم که بتوانیم با حداقل مشکلات به اهداف خود برسیم، اما همیشه این شانس وجود دارد که در این مسیر همه چیز به وجود بیاید. با دانستن اینکه چه خطراتی ممکن است وجود داشته باشد و چه چالش هایی ممکن است پیش بیاید، می توانیم سعی کنیم برای آنها آمادگی بیشتری داشته باشیم.

ممکن است در طول مسیر پیچ و خم هایی وجود داشته باشد، اما در بیشتر موارد، شما باید بتوانید مسائلی که ممکن است وجود داشته باشند را شناسایی کنید و به دنبال راه هایی باشید که بتوانید از آن ها عبور کنید.

سخن نهایی

داشتن و رسیدن به اهداف می تواند برای همه ما مفید باشد. مطمئناً تعیین آنها سخت خواهد بود و حتی دستیابی به آنها دشوارتر است. اما همیشه ارزش این را دارد که خودتان تلاش کنید.

در حالی که مهم است که در اینجا و اکنون زندگی کنید، نگاه به آینده نیز خوب است. از این گذشته، بدون تمرکز بر جایی که می ‌توانید باشید، چگونه می ‌توانید بدانید که چه چیزی می ‌توانید به دست آورید؟

منبع:

• https://www.lifehack.org/898490/goal-setting-theory