ترس سالم در مقابل ترس غیرواقعی
از آنجا که ترس یک بخش طبیعی از زندگی است ، میزان خاصی از ترس برای سلامتی لازم است. به عنوان مثال ترس در یک کودک خردسال ، به زنده ماندن او کمک می کند زیرا که او بسیار آسیب پذیر است. اما ترس را می توان به دو دسته عمده تقسیم بندی کرد: ترس سالم و ترس غیرواقعی. بعد از توضیح این دو تعریف به راه‌های غلبه بر ترس خواهیم پرداخت.
ترس سالم
ترس سالم چیز بدی نیست حتی اگر هنگام وقوع آن احساس مثبتی نداشته باشید.
در حقیقت ، داشتن سطح سالمی از ترس چیز بدی است! رهایی از این ترس طبیعی باعث از دست دادن کنترل خود می شود و در نتیجه شما را در معرض تهدیدهای جدی قرار می دهد.
دانشمندان اظهار داشتند که میزان ترس طبیعی بسیار اندک است. طبق یک مطالعه در سال ۱۹۶۰ ، شما فقط با دو ترس متولد شده اید: سر و صداهای بسیار بلند و سقوط از ارتفاع
ترس از افتادن به شما کمک می کند تا زنده بمانید. صداهای بلند شما را شگفت زده می کند و سپس حالت دفاعی را در بدن شما فعال می کند تا برای مقابله با تهدیدات احتمالی آماده شوید.
دوز مناسبی از ترس سالم می تواند شما را از آسیب های احتمالی دور نگه دارد. کمی دلهره همیشه چیز بدی نیست ، به خصوص اگر این ترس شما را بر آن دارد که به چک کردن مجدد چتر نجات خود قبل از انجام یک پرش بزرگ بپردازید.
ترس غیرواقعی
هم ترس غریزی و هم ترس آموخته شده می تواند به ترس غیر واقعی تبدیل شود. با این حال ، این ترسهای آموخته شده است که از نظر ماهیت کمتر عقلانی است زیرا که ترس های آموخته شده ناشی از سوگیری ها و تعصبات هستند و دلیل واقعی و تکاملی برای آن دسته از ترس ها وجود ندارد. ترس از حیوانات بزرگ و گوشتخوار یک ترس سالم است اما ترس از جوانه بروکلی چطور ؟ این ترس یک هدف در زندگی شما ندارد .یک جوانه بروکلی نمی تواند به لحاظ جسمی یا عاطفی به شما آسیب برساند. فقط هنگام خوردن می تواند طعم بدی داشته باشد!
روانشناسان معتقدند که ترس غیرواقعی افراد طی زمان و فرهنگ شکل گرفته است. یک مطالعه از دانشگاه چاپمن نشان داده است که آمریکایی ها بیشتر از موارد زیر می ترسند:
- دزدی هویت
- تنها قدم زدن هنگام شب
- گرفتار شدن در یک تیراندازی گسترده
- نداشتن ایمنی آنلاین
- صحبت در ملاء عام
مقابله با ترسها غیر واقعی
نگرانی در مورد از دست دادن امنیت اینترنتی شما ترسی نیست که با آن به دنیا آمده باشید. در حقیقت ، این یک ترس منطقه ای است که فقط آمریکایی ها می توانند به دلیل شرایط اجتماعی و فرهنگی داشته باشند. این نشانه های اجتماعی توسط رسانه ها و اینترنت پیچیده تر شده است. هنگامی که اضطراب ناچیز با اخبار منفی از منابع خارجی تغذیه می شود ، حتی کوچک ترین تهدیدها نیز ممکن است احساس واقعی به شما القا کنند.
مقابله با این ترس ها سخت است زیرا نمی توان گفت این تهدیدات واقعی نیستند. هیچ کس نمی تواند به شما بگوید که قرار است چه چیز هایی را در زندگی تجربه کنید. هیچ کس نمی تواند به شما بگوید که هرگز در تیراندازی دسته جمعی آسیب نخواهید دید. اگرچه از نظر آماری ، احتمال اینکه توسط یک فرد ناشناس ، آسیب ببینید نسبت به اینکه توسط یک شکارچی طبیعی مانند کوسه صدمه ببینید بیشتر است . متأسفانه ، فقط به این دلیل که آنها اتفاق های رایجی نیستند ، به این معنا نیست که آنها به رغم شانس کم ، اصلاً اتفاق نمی افتند.
غلبه بر ترس های
درک تفاوت بین ترس سالم و ترس غیرواقعی بخشی اساسی برای غلبه بر ترس های شماست. برخی از ترسهای بیولوژیکی وجود دارد که می توانید آنها را کاهش دهید اما نباید بر آنها غلبه کنید. غلبه کامل بر ترس و زندگی بدون محدودیت خوب نیست.
قبل از اینکه قدم به قدم در مورد چگونگی غلبه بر ترس های خود بپردازیم، در ذهن داشته باشید هراس نداشتن به طور کلی ایده ای بسیار منفی و مسموم برای زندگی در جامعه ی کنونی است بلکه تعیین چارچوب و محدودیت و ترس های مفید که جلوی انجام برخی کار ها را می گیرند بسیار سازنده و مفید هستند.
-
ترس های خود را بشناسید.
اولین قدم برای غلبه بر ترس شما این است که درک کنید که دقیقا از چه چیزی می ترسید. اگرچه ممکن است به نظر واضح برسد ، اما گاهی اوقات ترس را می توان با احساسات دیگر مانند عصبانیت یا سرخوردگی اشتباه گرفت.
هنگامی که مطمئن شدید آنچه احساس می کنید ترس است ، می توانید روند شناسایی آن را شروع کنید.
ممکن است شناسایی سطحی آن آسان باشد. ترس از غواصی ترسی آشکار است. با این حال ، برخی از ترس ها ریشه های عمیق تری دارند. ترس از سوار شدن به قطار ، صحبت با جنس مخالف یا طعم کلم بروکلی ترس هایی طبیعی نیستند. باید علل یا ریشه های این ترس را شناسایی کنید . این ترس ها به کاوش های بیشتری نیاز دارند.
این کاوش آسان نیست. با این حال ، لازم است. غلبه بر ترس هایی که شما آن ها را تشخیص نداده اید و شناسایی نکرده اید سخت است. درواقع ترس از کلم بروکلی ترس از سبزیجات سبز نیست بلکه در عوض ناشی از یک تجربه منفی است که شما قبلاً با آنها داشته اید.
-
بدانید که شما تنها نیستید.
تعداد کمی از مردم ترس هایی دارند که خاص باشد ، حتی اگر کاملاً غیر واقعی به نظر برسند. در حقیقت ، بسیاری از ترسها به یکی از ترس های اساسی زیر محدود می شوند:
- ترس از حقیقت
- ترس از یک منبع شیطانی
- ترس از آنچه دیگران فکر می کنند
- ترس از طبیعت
معنی این جمله برای شما این است که وقتی از چیزی می ترسید تنها نیستید. علاوه بر ترس های طبیعی که با آنها به دنیا می آیید ، همه از نوعی ترس که در آنها القا می شود رنج می برند.
درک این که شما در ترس تنها نیستید ،ممکن است به کاهش اضطراب شما کمک کند. اگر بسیاری از افراد دیگر با این نوع ترس ها زندگی کنند ، آسان تر است که بر آن غلبه کنید و زندگی خود را بدون ترس از این موارد غیر واقعی ادامه دهید.
دانستن اینکه تنها نیستید ، احساس انزوا را از ترس شما حذف می کند. از آنجا که می دانید افراد دیگر هم می ترسند ، متوجه می شوید که شما پیشگام نیستید. در واقع ، اگر می خواهید در مورد چگونگی غلبه بر ترسهای خود با دیگران صحبت کنید ، می توانید از آنچه دیگران یاد گرفته اند برای غلبه بر ترس خودتان استفاده کنید.
-
درک کنید که اضطراب برایتان مفید نیست.
اضطراب و ترس اغلب دست به دست هم می دهند. اضطراب ممکن است هنگام ترس احساس شود. در واقع اضطراب مکانیسم تدافعی ما است اما یک امر مثبت نیست. اگرچه اضطراب در کنار ترس ظاهر می شود ، اما باید از آن جلوگیری کرد. یکی از علائم اضطراب واقعی تمایل به فکر کردن بیش از حد به مواردی است که باعث می شود ترسهای شما را پیچیده تر کرده و در واقع شرایط را بدتر کند. این تنها یکی از راه هایی است که می تواند سطح ایده آل ترس را به یک ترس غیر واقعی تبدیل کند.
افرادی که می ترسند ممکن است اضطراب را راهی برای کاهش ترس بدانند. غالباً بسیاری از مردم سعی در تصور هر نتیجه احتمالی از شرایط پیرامون ترس خود می کنند. اگرچه ممکن است احساس کنید که با این کار در در حال آماده سازی خود هستید ، اما در واقع کاری که انجام می دهید این است که با فکر کردن به نتایج منفی که احتمالاً هرگز اتفاق نمی افتد ، اوضاع را بدتر کنید.
توانایی های خود را بشناسید
به جای اضطراب ، به آنچه می توانید و نمی توانید انجام دهید ، توجه داشته باشید. این به معنای شناخت توانایی های خود برای مقابله با ترس های غیر واقعی است. به جای تمرکز روی نتایج ، به نقاط قوت خود بی اندیشید و بفهمید که می توانید هر چه را که زندگی برای شما پیش می آورد ،در کنترل خود داشته باشید .
هوشیار بودن همچنین به معنای شناخت چیزهایی است که شما قادر به کنترل آنها نیستید . وقتی می ترسید ، ممکن است آرزو کنید که بیشتر بتوانید محیط و دنیای اطراف خود را کنترل کنید. با این حال ، این خیلی دردسر سازتر است فکر کنید اگر هر اتفاقی که در اطرافتان افتاد مسئولیتش به عهده شما باشد ، در این صورت اضطراب شما از آنچه در حال حاضر دارید،بیشتر خواهد بود. به جای تلاش برای کنترل محیط خود ، مهم است که به یاد داشته باشید که کنترل واکنشهای شما نسبت به اتفاقاتی که در اطراف شما می افتد ، اغلب مؤثرتر از تلاش برای دستکاری همه متغیرهای اطراف شما است.
-
شک و تردید نداشته باشید.
منفی نگری بخشی از آن چیزی است که ترس را به یک رفتار یا نگرش مخرب تبدیل می کند. به جای اینکه اجازه دهید ترس های غیر واقعی دیدگاه شما را به یک نگرش منفی تبدیل کنند ، باید از این احساسات استفاده مثبتی کنید.
تصدیق کردن خود به شما کمک می کند تا با ترس غیر واقعی کنار بیایید. باید بدانید که شما همواره سزاوار شادی هستید نه ناراحتی.
به جای تصویر سازی از “بدترین حالت” در ذهن خود ، یک تصویر مثبت را انتخاب کنید. مراقب آن تصویر باشید تا تصویر منفی را از بین ببرد. از این گذشته ، بهترین راه برای دستیابی به نتیجه مثبت ، تفکر مثبت است.
تصویری که بیشترین اهمیت را به آن می دهید تصویری است که بخشی از روند زندگیتان خواهد شد. البته که شما نمی خواهید این تصویر منفی باشد.
