مردم شما را مثل کتابی از روی جلد قضاوت می کنند
تصویر شما در ذهن دیگران
مطمئنم این ضرب المثل قدیمی را شنیده اید که «کتاب را از روی جلدش قضاوت نکنید». با این حال، به گفته ناشران کتاب، این دقیقاً همان کاری است که ما انجام می دهیم. ناشران کتاب به شما خواهند گفت که طراحی جلد شما یکی از مهم ترین تصمیماتی است که می توانید هنگام ایجاد یک کتاب بگیرید.
دلیل این امر این است که تحقیقات ثابت کرده است که هنگام تصمیم گیری برای خرید کتاب، اکثر مردم حدود ۳ ثانیه به جلد جلو و حدود ۷ ثانیه به پشت جلد نگاه می کنند. شاید به سرعت کتاب را ورق بزنند. با این حال، اگر آنها “ظاهر” کتاب را دوست داشته باشند، آن را خریداری خواهند کرد. برخی ممکن است کتاب را ورق بزنند تا محتوایی را ببینند – اما بیشتر آنها این کار را نمی کنند. آنها کتاب را بر اساس “ظاهر” آن می خرند.
به طرز عجیبی، مردم همین کار را با شما انجام می دهند. آنها شما را با “پوشش” شما قضاوت می کنند.
تصویر شما در ذهن دیگران
همه ما یک “تصویر” در ذهن مردم ایجاد می کنیم. آن «تصویر» اغلب می‌تواند کاملاً متفاوت باشد که ما از خودمان داریم. با این حال، تصور دیگران از ما ممکن است درست تر باشد. چرا؟ زیرا گاهی اوقات سخت است که خودمان را آنگونه که در نظر دیگران به نظر می رسیم ببینیم و این ظاهر معمولاً با خود واقعی شما همسوتر است. (ما برای دیدن درختان خیلی به جنگل نزدیک هستیم.)
برای مثال، ممکن است احساس کنید که فردی خوب، سخت کوش و دوست خوب و قابل اعتمادی هستید که همیشه بودن در کنار شما لذت بخش است. با این حال، دیگران ممکن است شما را فردی ناامن، غیبت‌کننده و ناله‌کننده ببینند.
درست است، ممکن است بگویید آنچه دیگران در مورد شما فکر می کنند، شغل «آنها» است. با این حال، این لزوما درست نیست، درست است؟ اینکه دیگران در مورد شما چه فکر می کنند یا تصوری که از شما در ذهن «خود» دارند، عاملی است در موفقیت شما در زندگی. برای تجزیه و تحلیل “تصویر” خود، به آنچه دوستانتان به “شوخی” درباره شما می گویند، فکر کنید. (من سال هاست که یک استندآپ کمدین هستم، می توانم به شما بگویم که همیشه در هر شوخی یک عنصر حقیقت وجود دارد.)
آیا از دوستانتان شنیده‌اید که می‌گویند: «اوه، می‌دانی دبی، او همیشه از چیزی ناراحت است» یا «خب، استیو، ما می‌دانستیم که دیر می‌آیی» یا «کریستی، تو خیلی منفی بافی. تو کمی نگران هستی، اما من هنوز هم تو را دوست دارم.»
خیلی وقت‌ها با خنده موافقت می‌کنید و چیزی شبیه این می‌گویید: «بله، این من هستم… این همان کسی هستم که هستم!» برخی حتی از این “تصاویر منفی” به عنوان نشان افتخار استفاده می کنند – توجه آنها را جلب می کند، هرچند منفی.
به آنچه مردم در مورد شما گفته اند فکر کنید. آیا از نظرات (ادراکات) آنها راضی بوده اید؟
این “شوخی های کوچک” تصویر واقعی شما در چشم دیگران است. (به هر حال، من این آزمایش را انجام داده ام و تا حدودی آزاردهنده است و تغییراتی را که باید انجام دهم – ایجاد کرده و ادامه می دهم.) افراد موفق می‌دانند که گاهی اوقات باید در مراحل اولیه هر کاری که می‌خواهید انجام دهید کمی ناراحتی را پشت سر بگذارید تا در نهایت به آنچه می‌خواهید برسید.
به این “کامنت های خنده دار” نگاه کنید و بهانه ای برای اینکه چرا این نظرات درست نیستند، نیاورید، زیرا – متاسفم که باید به شما بگویم – احتمالاً درست هستند. اگر می‌خواهید آن تصویر را تغییر دهید، هر «نظر» را بنویسید و بنویسید که چه کاری می‌توانید برای تغییر تفکر «خود» انجام دهید تا نتیجه «خوشایندتر» حاصل شود.
این در مورد تغییر دیدگاه “آنها” نسبت به شما نیست، بلکه در مورد تغییر دیدگاه “شما” نسبت به شما و اعمال شما است. این تغییر تنها زمانی اتفاق می افتد که طرز فکر خود را تغییر دهید، زیرا قبل از اقدام باید فکر کنید. “نظر” را تجزیه و تحلیل کنید و به ریشه این وضعیت برسید. به عنوان مثال، در مورد نظر «خب، استیو، ما می‌دانستیم که دیر می‌آیی» از خود بپرسید: «آیا من همیشه دیر می‌رسم؟ چرا؟”
این نمی تواند به این دلیل باشد که شما شلوغ تر از افراد دیگر هستید، زیرا افراد زیادی با مشاغل مهم تر یا سبک زندگی سخت تر از شما هستند که همیشه به موقع هستند.
آیا فکر می کنید که همیشه دیرکردن باعث می شود مهمتر از دیگران به نظر برسید؟ این باعث می شود به نظر برسید که واقعاً به دیگران اهمیت نمی دهید، بی نظم هستید و مهارت های مدیریت زمان ندارید.
- آیا این تصویری است که برای خود آرزو می کنید؟
- آیا این تصویری است که به شما کمک می‌کند از نردبان شرکت‌های بزرگ بالا بروید، مشتریان جدید به دست آورید، دوستان خود را حفظ کنید یا زندگی در خانه را آرام‌تر کنید؟
برای تغییر یک تصویر، افکاری تولید کنید که بر راه حل تمرکز کنند نه بهانه های مشکل.
استفاده از جملات تاکیدی برای تغییر تصویر
با استفاده از مثال قبلی، ممکن است برای خود یک جمله تاکیدی بنویسید: «من نسبت به دیگران وظیفه شناس هستم. من در کارم سازماندهی بیشتری دارم و برای منظم کردن افکار و اعمالم وقت می گذارم تا همیشه به موقع باشم.
این را روی چند کارت فهرست بنویسید و آنها را در مکان هایی قرار دهید که در طول روز آنها را می بینید – روی آینه حمام خود در خانه یا میز کار خود. آن را در کیف یا کیف یا کیف پول خود قرار دهید.
این تاییدیه را بارها و بارها تکرار کنید
از طریق تکرار، این تأیید را در ضمیر ناخودآگاه خود قرار می دهید، و هنگامی که ضمیر ناخودآگاه شما در مورد تأیید شما به شما یادآوری می کند – که خواهد شد – گوش کنید و عمل مورد نیاز را انجام دهید:
- یک ساعت زنگ دار تنظیم کنید
- میز خود را تمیز و مرتب کنید
- دفترچه قرار ملاقات یا PDA خود را سیستماتیک کنید
- تماس ها و ایمیل ها را سریعا پاسخ دهید.
کارت شاخص و تصویر جدیدی که دارید را برای خود نگه دارید. به دیگران نگویید که قصد انجام چه کاری را دارید – فقط آن را انجام دهید. بگذارید خودشان این تغییرات را کشف کنند. اجازه دهید تصویر جدیدی از شما در ذهن خود ایجاد کنند. تصویری که خود شما دوست دارید.
با گذشت زمان، درست مانند کتابی که نه تنها جلد فوق‌العاده‌ای دارد، بلکه خواندن خوبی را نیز فراهم می‌کند، شما – و همچنین دوستان، خانواده و همکارانتان – شما را به عنوان یک کتاب پرفروش می‌بینید.
منبع:
- https://www.successconsciousness.com/blog/personal-development/people-judge-you-by-the-cover
