چگونگی حفظ پول و سرمایه با هوش مالی
دوستان عزیز سایت پرورش افکار در قسمت اول مقاله هوش مالی و حفظ پول و سرمایه در مورد چگونگی اندازه گیری میزان هوش مالی، پرداخت مالیات و نقش ماموران دولتی صحبت کردیم. با ما در ادامه این مقاله همراه باشید.
همان طور که واقف هستید افراد بر حسب میزان درآمدهای دریافتی شان مالیات می پردازند. به گونه ای که در کنار آن سرمایه گذاری می کنند، مسافرت می روند، خانه و ماشین می خرند و هزینه های تحصیلی خود را پرداخت می کنند. درست است که زندگی در کنار همه این خرج و مخارج جالب به نظر نمی رسد، کاملا واضح است که اگر تمام افراد مالیات های خود را هرچند هم که کم باشد، پرداخت کنند سرمایه انبوهی برای دولت به وجود می آورند و این موضوع هم به طبع باعث خالی شدن جیب مردم می شود.
تنها مشکل بزرگ دولت ها این است که هرگز نمی دانند با این سرمایه ی عظیم چه کنند. در واقع آن ها نه قادر هستند مشکلات خودشان را حل کنند نه مشکلات مردم را تا به این وسیله به موفقیت در زندگی برسند! هر دو گروه هنوز هم گرفتار هستند و راه حل مشکلات خود را هنوز پیدا نکرده اند. در اینجا می خواهیم به شما یاد بدهیم که چگونه می توانید میزان درآمدهای شخصی خودتان را با مخارجی که دارید متناسب کنید تا به موفقیت در زندگی دست پیدا کنید.
کسانی که می خواهند در شهرها زندگی کنند به امکانات و تسهیلات خاصی نیاز دارند. در حقیقت مالیات ها درآمدهایی هستند که از مردم دریافت می شوند، اما دوباره به خودشان بازگشت داده می شوند و صرف تهیه امکانات در شهرها می شوند و برای زندگی راحت تر و رفاه بیشتر به مردم کمک می کنند. تنها مشکلی که در برنامه های مالیاتی تمام کشورهای دنیا وجود دارد این است که آن ها هرگز قادر نیستند برای مشکلات عمومی راه حل پیدا کنند و متاسفانه به جای این که باری از روی دوش مردم بردارند، باری سنگین تر از قبل روی دوش آن ها می گذارند و اغلب مردم دنیا مالیات ها را این گونه تشبیه می کنند. ولی نمی توان از نکته ی مثبت این کار غافل شد این که اگر پول زیادی هم در جیب مردم باشد، دولت بیشتر از حد مجاز پول برداشت نمی کند.
درآمد ماهیانه را خودتان انتخاب کنید
همان طور که قبلا گفتیم درآمدها به سه دسته ی حقوق ها، سهام و اوراق بهادار و سودها تقسیم می شوند. برای رسیدن به موفقیت در زندگی اطلاع از تفاوت هریک از این ها امری کاملا مهم و ضروری می باشد. مخصوصا این که بدانیم برای هریک از آن ها درست تصمیم گیری کنیم. برای مثال با کردن زیادتر برای دریافت حقوق بیشتر نمی توانید از پرداخت مالیات نجات پیدا کنید. مسلما هرچه میزان درآمد شما بالاتر برود، مالیات آن نیز بیشتر خواهد شد.
افراد با هوش مالی بالا نمی خواهند که دولت آینده ی آن ها را تضمین کند، اما به هر حال دولت باید به فکر آن باشد. به خاطر این که دولت ها برنامه ای برای تضمین آینده و موفقیت در زندگی مردمشان ندارند، به همین خاطر است که مردم هم بیشتر تمایل دارند خودشان از سرمایه خودشان محافظت کنند. ما هم در این جا همین را می خواهیم که به مردم آموزش دهیم چگونه می توان در کنار گذران زندگی و پرداخت مالیات و … بتوانند از پول و سرمایه خود محافظت کنند و به موفقیت در زندگی دست پیدا کنند.
حفظ پول و سرمایه در برابر بانکدارها
بانک ها مکان هایی هستند که از پول و سرمایه مردم محافظت می کنند. به نظر شما چه اتفاقی می افتد اگر بانک ها هم بخواهند پول مردم را از چنگشان در بیاورند؟! یک بانکدار هرگز به موجودی حساب مردم دست نمی زند. در حقیقت این شما هستید که دستتان را در جیبتان می برید و پول های خود را در می آورید و به آن ها می دهید تا به حسابتان واریز کنند. حالا چه اتفاقی می افتد که اگر متوجه شویم افرادی به غیر از خودمان از موجودی حساب ما استفاده می کنند؟!
یکی دیگر از مشکلات این برنامه این بود که دولت ها فقط می خواستند از طریق سیستم ها و برنامه های بانکی تحولی بزرگ در برنامه های اقتصادی به وجود آورند. همین موضوع سبب شد که توجه مردم به سمت بانک ها جلب شود، چون آن ها می دانستند و اطمینان داشتند که بانک ها مکان امنی هستند و هرگز پول و سرمایه های مردم را از چنگشان در نمی آورند، حتی اجازه نمی دهند کسی به جز صاحبان حساب ها از موجودی آن ها استفاده کنند.
این گونه بود که تمایل آن ها برای پس انداز سرمایه ها در بانک ها افزایش پیدا کرد در نتیجه بازارهای اقتصادی از پول و سرمایه خالی شدند. به خاطر شرایط نا به سامان اقتصادی، مردم از ترس این که پول های خود را از دست ندهند، در مراکز تجاری سرمایه گذاری نکردند. در حقیقت مردم به فکر پولدارتر شدن بودند و در مقابل بی اعتنایی دولت ها نسبت به مشکلات مردم، آن ها هم به شرایط اقتصادی کشورشان بی اعتنایی کردند. این کار شاید سرمایه های کوچک مردم را پس انداز کرد، اما اقتصاد کشور را دچار بحران کرد و ضربه ی بزرگی به ساختار آن ها زد.
حفظ سرمایه در برابر دلال ها
دلال ها نام دیگر فروشندگان است. در دنیای بزرگ پول و تجارت در واقع دلال ها هستند که کارهایی مانند رهن، اجاره، فروش و واگذاری ها را انجام می دهند. یکی از مشکلات در این زمینه این است که بیشتر مردم با این گروه سروکار دارند. اکنون می خواهیم بررسی کنیم که آیا دلال ها هم ثروتمند هستند؟! اگر هستند پول و سرمایه ی خود را چگونه به دست می آورند؟! آیا آن ها از این توانایی های درونی خود برای رسیدن به موفقیت در زندگی استفاده کرده اند؟!
دلیل انتخاب نام دلال ها برای این افراد این است که آن ها قادر هستند با حرف های خود نظر مردم را به راحتی تغییر دهند. آن ها می توانند مردم را تحریک کنند تا با آن ها وارد معامله بشوند، معامله هایی که تمام سود آن به خودشان اختصاص دارد نه مردم!
دلال های ثروتمند و دلال های فقیر
یکی از دلایلی که در معامله ها با دلال های ثروتمند سود نمی کنیم این است که آن ها می دانند چه کار می کنند اما شما نمی دانید. اغلب آن ها برای صحبت و تغییر عقیده و نظر شما به عبارت دیگر برای راضی کردنتان برای معامله وقت خود را تلف نمی کنند. آن ها با هرکسی وارد معامله نمی شوند، بلکه فقط به دنبال افرادی هستند که از خودشان ثروتمندتر باشند.
همان طور که اطلاع دارید بازار از دلال های خوب و بد پر شده است. باید بدانید که معامله با دلال های خوب شما را ثروتمند می کند و به موفقیت در زندگی نزدیک تر می نماید، ولی در مقابل معامله با دلال های بد شما را شکست می دهد. دلال خوب دلالی است که بر روی دو میز نان بگذارد. هم روی میز تو و هم روی میز خودش! اما دلال بد دلالی است که حاضر است وقت خود را صرف کند اما نانی را روی میز کسی نگذارد. از آن جایی که میزان سود در معامله ها بسیار متغیر است، ما هم تصمیم گرفتیم که میزان کلی ضریب هوش مالی را بر حسب درصد معرفی کنیم. تمامی دلالان از گذشته تاکنون نیز با واحد درصد کار می کرده و کار می کنند.
