لذت بردن از مسیر زندگی
اگر بچه باشیم و آرزو نکنیم کاش زودتر برویم مدرسه، می توانیم از بچگی مان لذت ببریم.
اگر نوجوان باشیم و آرزو نکنیم زودتر دانشجو شویم، می توانیم از نوجوانی مان لذت ببریم.
اگر تعطیلات هستیم و نگران تمام شدنش نباشیم، می توانیم از تعطیلات لذت ببریم.
اگر وسط مهمانی هستیم و نگران این نباشیم که دیگران راجع به ما چه فکر می کنند، می توانیم از مهمانی لذت ببریم.
اگر شروع کردیم به رقصیدن و به این فکر نکردیم که رقص مان چگونه به نظر می آید، می توانیم از رقصیدن لذت ببریم.
اگر داریم زندگی می کنیم و نگران این نباشیم که بعداً چه اتفاقی می افتد، می توانیم از زندگی مان لذت ببریم.
اگر نگران چیزی نباشیم می توانیم از آن لذت ببریم. اگر نگران این باشیم که چرا لذت نمی بریم یا چرا به اندازه کافی لذت نبردیم عمراً از چیزی لذت ببریم.
زندگی منتظر است یک لحظه ساکت شویم تا بتواند با ما حرف بزند. همینطور چهار زانو روبرویمان نشسته، چانه اش را به دست هایش تکیه داده و نگاهمان میکند…
