کلمه “دشمن” برای نشان دادن کسانی بکار میرود که با یک روش قوی با حقیقت شخصی فرد دیگری مخالف هستند. حقایقی که آنها با آن مخالفت میکنند میتوانند مربوط به کسبوکار، سیاست و یا تعامل اجتماعی روزمره باشند. دشمنان وقتی مبارزه خود را برای آنچه تصور میکنند حقیقت دارد، گسترش میدهند و به طور منفی بر کار یا رفاه ما تاثیر می گذراند. اگر چه ایدههای موجود در این مقاله میتواند به عنوان تشویق رفتار بدخواهانه باشد، اما آنها به عنوان تنها هدف برای رساندن سود به جامعه ارایه میشوند. در واقع هدف این مقاله تبدیل دشمن به دوست است.
این مقاله تنها به منظور امید بخشیدن است و دشمنان شما آنهایی هستند که شایستگی شکست دادن را دارند. اگر چه این نقطه تمرکز اصلی این مقاله است، اما منافع شخصی که از انتخاب استراتژیک دشمنان به دست میآورید باید در سلسله مراتب شما از عوامل تصمیمگیری در مورد این موضوع باشد.
پذیرفتن و تبدیل دشمن به دوست
عمل بهبود اعتبار شما در چشمان افراد دیگر، انجام دادن و گفتن چیزهایی است که آنها درک میکنند و در نظرشان درست است. درک افرادی که به دنبال نفوذ هستند، ممکن است از آنچه دیگران تصور میکنند صحیح است، متفاوت باشد. درست مانند انتخاب اهداف یک تیم هنگام پیوستن اعضای آن به یکدیگر، پذیرفتن دشمنان به عنوان کسانی که با آنها همکاری میکنید ممکن است یک ضرورت در پیگیری شما برای رسیدن به اهدافی خاص باشد که برای خودتان تعیین کردهاید.
این مقاله با هدف برخورد با دو چیز پیرامون موضوع تبدیل دشمن به دوست به منظور پیشبرد خودتان به سمت اهداف تان هدف قرار میگیرد. نکته اول که این مقاله بر آن تمرکز خواهد کرد، عمل اتخاذ دشمنان کسانی است که با آنها همکاری میکنند و نکات ظریف پیرامون آن ها که به نفع شما عمل میکنند. دوم، عواقب منفی اتخاذ دشمنانی که به دنبال تشکیل تیم هستند را محدود خواهد کرد.
پذیرش استراتژیک دشمنان
در ابتدا ، پذیرش دشمنان به عنوان كسانی كه می توانند شما را به سمت اهداف خود سوق دهند ، موضوعی ساده است.برای مثال اگر مدیر شما عقایدش را برای شما بازگو کرذه باشد ، شما ممکن است تمایل به اشتراک گذاشتن همان نظرات نامطلوب در مورد بخش دیگری در محل کارتان داشته باشید. همسویی خود با “دشمنان” مدیرتان می تواند درک آنها را از شما به عنوان یک کارمند وفادار بهبود بخشد.
مدیر شما اگر ببیند که می تواند شما را طرفدار همان ایده هایی بدانند که تحت نظرشان است، ممکن است شما را عضو معتقدی از تیم مورد نظر خود بداند. تأثیرات به اشتراک گذاشتن همان “دشمنان” همانند افرادی که می توانند در موفقیت شما تأثیر بگذارند ، بسته به ویژگی های روابطی که در آن قرار دارید متفاوت است.
به طور کلی ، مشترک بودن دشمنان شبیه شروع به کار در یک فضای مخفی است. ذهن شما به همان اندازه که از دوستانی که آنها را دوست دارید و رفیق خود می دانید تاثیر مثبت می گیرد از دشمنانی که تصمیم دارید از آن ها درس بگیرید نیز تاثیر مثبت می گیرد. به عبارتی این خود شما هستید که تعیین میکنید نقش آنها در زندگی شما چگونه باشد و تبدیل دشمن به دوست را یک اصل قرار دهید.
در راه تبدیل دشمن به دوست کینه توزی ممنوع
اگر بخواهید از آنها انرژی منفی بگیرید و دائما آنها را افرادی مزاحم در زندگی خود تلقی کنید هرگز به جایی نخواهید رسید و کینه توزی های فراوان باعث ایجاد موانع در پیش پای شما می شود. اما اگر تصمیم بگیرید که دید خود را عوض کنید و از دشمنانتان غول نسازید و از کارهایشان درس بگیرید هیچ کس و هیچ چیز دیگر سد راه شما نخواهد شد. به عنوان مثال هنگامی که دشمنان شما رفتاری را پیشه میگیرند و شما متوجه آزار دهنده بودن رفتارشان می شوید می توانید درس بگیرید که هرگز این کار را با دیگران انجام ندهید و یا اینکه اگر فرد دیگری در زندگی تان مشابه این کار را انجام داد شما پیش زمینه ی آن را داشته و می دانید چگونه رفتار کنید. بنابراین همه چیز بسته به دید شماست.
شما برای ایجاد حس قویتر در درونتان و در زندگی اجتماعی می توانید دشمنانتان را بپذیرید و با آنها در محیطی که حضور دارید ادامه دهید. آنها دلایلی برای اعتماد به نظرات شما خواهند داشت، زیرا آنها به طور مداوم به شما در مورد افرادی که دوست ندارند، اشاره میکنند. به اشتراک گذاشتن یک دشمن به عنوان فردی که در زندگی تان حضور دارد یک نوع سیاست برای اعتبار ایدههای شما در ذهن آنها است.
آنهایی که با نظرات منفی ما در مورد شخص دیگری موافق هستند به طور کلی در درک ما مطلوب هستند. آنها برای تقویت عقیده خود عمل میکنند. توسعه و مدیریت دشمن یک حوزه درمحدوده ی رفتارهای احساسی است. عمل شما برای حمایت از افراد در برابر دشمنان، خود را به بخش عاطفی رابطه نزدیک میکند و با آن دسته از افرادی که دشمنان آنها را به فرزندی قبول میکنید، حفظ میشوند. شما بیشتر به عنوان یک دوست و آشنا پیش میروید، و شانس شما برای تبدیل شدن به یک دوست وفادار بیشتر خواهد شد.
محدود کردن و تفاوت قائل شدن در رفتار با دشمنان
همانطور که قبلا در این مقاله ذکر شد، از نظر اخلاقی بودن در اتخاذ استراتژیک دشمن اهمیت حیاتی دارد. نکته ی مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که افرادی که شما دیدگاههای خود را با آنها همسو میکنید ممکن است توسط دشمنانی که صاحب آن افکار هستند شکست خورده باشند. شما میتوانید در مبارزهای علیه دشمنان خود رها شوید تا موقعیت سلسله مراتبی خود را زودتر بهبود بخشید.
مدیران مشاغل را تغییر میدهند، رهبران به خارج رای میدهند، و شخصیتهای معتبر قادر به از دست دادن قدرت هستند. یک بنیان اخلاقی قوی برای اتخاذ دشمنان تاکید میکند که شما باید همواره تمرکز و قدرت خود را برای تحت تاثیر قرار دادن دشمنانتان حفظ کنید. زیرا مهمترین نکته ای که در اتخاذ دشمنان به منظور درس گرفتن از آنها باید به یاد داشته باشیم این است که هرگز روحیه خود را نبازیم. زیرا دشمنان ما دقیقا چیزی که میخواهند تضعیف روحیه ما است که بتوانند بعد از آن ما را به هر طریق که بخواهند شکست دهند.
توافق ظاهری با دشمنان
در محیط کار خود یا در طول مدتی که قرار است با دشمنان خود سر کنید سعی کنید که با آنها در ظاهر توافق کنید و مطمئن شوید که در رفتارتان مخالفت با آنها را بروز نمی دهید ولی درذهنتان کاملا با آنها مخالف هستید در واقع باید زیرکانه عمل کنید. کارکردن همراه با احترام به خود برای شکست دادن آنهایی که صاحبان ایده هستند و برای شما خطرناک هستند، و نیز برای افرادی که به شکل چهرههای اقتدار به شما نگاه میکنند را در اولویت قرار دهید. به عقاید، روشها و دلایلی که دشمنانتان برایتان می آورند دقت کنید . به هر شکلی، خود مردم را مورد حمله قرار ندهید. با احساس احترام به افرادی که شکل اقتدار شما را فرا میخوانند، دشمنان آنها برای حفاظت از شما در برابر هر حملهای که ممکن است به جای ایدههای شما انجام دهد، به شما خدمت خواهند کرد.
اتخاذ دشمنان متقابلا مستلزم تبدیل شدن به یک پیرو نابینا از افرادی نیست که دشمنان آنها را به دوستی قبول میکنید. اقدام شما برای همکاری با فردی در تلاش برای مبارزه با ایدههای یک شخص ثالث شامل آوردن استراتژی، ایدهها، و روش های جدید خود برای اقدامات بعدی است. این در حالی است که شما در میان جنگی که در آن هستید، ممکن است پیروز شوید، در حالی که دشمنان شما در نبردهای کوچک پیروز میشوند، بنابراین أصلا نگران نباشید. شکست های پیاپی و کوچک شما در مقابل موفقیت پیاپی و کوچک دشمنانتان قرار می گیرد که در نتیحه این میشود که شما پس از شکست های پیاپی و کوچک شاهد یک موفقیت بسیار بزرگدر زندگی تان خواهید شد.
سخن آخر
واما درآخر اینکه همیشه سعی کنید در مقابل دشمنانتان صادق باشید زیرا افراد بد ذات و بدجنس همیشه نسبت به دیگران بد بین هستند و دقیقا انتظار همان کارهایی را که برای آزار و اذیت دیگران به کار می گیرند را از بقیه انتظار دارند. بنابراین اگر شما جانب صداقت را رعایت نکنید نه تنها باعث بدبینی آنها نسبت به شما می شود بلکه اعتبار شما هم زیر سوال می رود و همچون همان فرددر نظردیگران جلوه می کنید.
بنابراین تمام کاری که باید انجام دهید این است که ابتدا دید خود را تغییر دهید سپس به مرحله ی عملی شدن برسانید. با این کار دیگر هیچ دشمن و هیچ سد ومانعی در راهتان وجود نخاهد داشت و بهترین درس های زندگی تان را از بدخواهان و دشمنانتان فرا خواهید گرفت.