ایجاد انگیزه اصلی اجتناب ناپذیر در دنیای موفقیت است. رشد فکری و موقعیت های تجاری اهمیت ویژه ای در زندگی هر فرد دارد و ریشه آن ها از ایجاد انگیزه اولیه است. انگیزه همانند سوختی است که درون خودروی حرکت شما رو به جلو ریخته می شود و سرعت آن نیز دست خودتان است. فراموش نکنید که ایجاد انگیزه در خودتان موضوعی ساده و پیش و پا افتاده نیست و در برخی موارد نیازمند کمک از مشاور و روانشناس دارد .
اما چیزی که در مورد انگیزه همیشه مطرح است ضروری بودن آن است. شما بدون انگیزه به هیچ موفقیتی نخواهید دست یافت زیرا موتور موفقیت شما خاموش است. انگیزه آن را روشن می کند و همچنین در طول مسیر روشن نگاه می دارد. انسان های موفق افرادی هستند که در طول راه پیشرفت خود نمی گذارند موتور موفقیتشان خاموش شود و ایجاد انگیزه را که سوخت راه است همیشه و همیشه تازه و آماده نگاه می دارند که اگر کمی در راه سست شدند بتوانند دوباره خود را به مسیر اصلی بازگردانند. ایجاد انگیزه علمی ارزشمند و دورنمایی فراخ دارد که اگر بتوانید بدان دست پیدا کنید نیمی از راه موفقیت را طی کرده اید.
لیستی از اهدافتان را ایجاد کنید.
انگیزه به هدف نیاز دارد. زمانی که اهداف شما مبهم و تعریف نشده باشد در نتیجه دستیابی به آن ها غیرممکن است، انگیزه گرفتن کار سختی است. اما اگر اهداف خود را تعریف کنید و آنها را به اهداف کوچکتری تقسیم کنید، انگیزه بیشتری خواهید داشت. دقت کنید که اهداف کوچکتر تان برای شما پر معنی باشند و آنها را سرسری نگیرید همچنین اینکه مطمئن شوید که آنها را به کارهایی تقسیم می کنید که واقعا میتوانید از پسشان بر بیایید.
برای مثال، اگر شما با انگیزه ی بسیار زیاد برای قبول شدن در رشته حقوق تلاش می کنید ، به یاد داشته باشید که این هدف یک هدف کلی است. با این حال، برای اینکه انگیزه داشته باشید، از شکستن این هدف بزرگ به اهداف کوچکتر(کارهایی که راحت تر میتوانید انجام دهید) و وظایف کمتر (کارهایی خاص و کوچک برای انجام دادن)سود خواهید برد.شکستن اهداف برای قبولی در رشته حقوق میتواند شامل وظایفی مانند تحقیق در مورد کتابهای مقدماتی، قبولی در آزمون های آزمایشی کوچک، افزایش تراز و درصد تست هایی که از خود می گیرید و … باشد.
شما می توانید برای منظم کردن اهدافتان یک کاغذ بردارید که روی آن تمام اهداف زندگیتان را بنویسید. قبل از رفتن به رختخواب و صبح زود این اهداف را بخوانید و با خود آنها را تمرین کنید.
اهداف خود را سازماندهی کنید.
مشخص کنید که کدام اهداف برای شما اهمیت بیشتری دارند. برای کدام یک از اهدافتان بیشترین انگیزه را خواهید داشت؟ به طور واقعبینانه فکر کنید که آیا هر هدف براساس زمان فعلی، مالی و منابع دیگر قابلدستیابی هست یا نه. گاهی اوقات یک هدف باید قبل از شروع یک هدف دیگر انجام شود ( به این معنی که اهداف به صورت پلکانی روی یک دیگر سوار هستند و قبل از اینکه به هدف نزدیکتر نرسیم نمی توانیم هدف بزرگتر را بدست آوریم.) تمرکز بر روی بهبود در یک یا دو حوزه به شما کمک خواهد کرد تا از احساس درماندگی و غرق شدن در احساسات خلاص شوید که میتواند انگیزه شما را بسیار بالا ببرد. وقتی احساس شکست میکنید ممکن است وسوسه شوید که از دنبال کردن اهداف خود رها شوید چون فکر میکنید که این اهداف نمیتوانند به دست آیند.
زمانی که اهداف خود را با اهمیت سازماندهی کردید و آنها را فهرست کردید، دو یا سه هدف اول را انتخاب کنید و یک لیست جدید از وظایف و یا اهداف روزانه تان را ایجاد کنید. این کار به شما کمک میکند تا در طول زمان، این اهداف وسیعتر را انجام دهید. مطمئن شوید که اهداف زیادی را در یک زمان دنبال نمیکنید، و یا اهداف شما زمانی که با شما رقابت میکنند، وارد تناقض نخواهند شد زیرا ممکن است با انگیزه کمتری به سراغ اهداف بعدیتان بروید.
مثبت فکر کنید.
احساس منفی در واقع میتواند باعث شود که اهدافتان دستیافتنی به نظر برسند. در یک مجموعه از مطالعات، نشان داده شد که دید منفی باعث میشود که مردم به معنای واقعی کلمه همه چیز را دست نیافتنی ببینند، اما آنهایی که در حالت مثبت یا خنثی هستند، نه تنها رسیدن به اهدافشان را ممکن می بینند بلکه با انگیزه بیشتری در این مسیر پا می گذارند.
و همین موضوع باعث تقویت انگیزه آنها در همه ی کارهایشان می شود. یکی دیگر از دلایل بی انگیزه شدن غرق شدن در روز مرگی ها و بزرگ کردن مسائل و مشکلات است. وقتی هر روز یک سری آدم دور و برمان باشند و هی بگویند که اوضاع خراب است و چنین است و چنان است. وقتی همه اش حرف های منفی بشنوی. از کسانی که می گویند که به تلاش کردند اما به موفقیت رسیدن به این سادگی ها نیست، انگیزه آدم به فنا می رود.
اگر افکار منفی در ذهن خود پیدا میکنید، سعی کنید با تغییر آنچه در مورد آن فکر میکنید، توقف کنید و یا آن را به یک نور مثبت جدید تبدیل کنید. به عنوان مثال، اگر شما با انگیزه نوشتن و داشتن افکار منفی درگیر هستید، مثلا مثل “من هرگز کتابم را تمام نخواهم کرد، من هنوز فصل 3 هستم و خیلی مانده تمام کنم و …”، را تغییر دهید اگر با آرامش ادامه دهم ادامه دهم، خواندنم را دو برابر خواهم کرد، و بعد از آن کتابم تمام می شود.
سعی کنید لبخند بزنید.
حتی اگر چیزی را آنقدر دوست نداشته باشید. تحقیقات در مورد فرضیه بازخورد چهره حاکی از آن است که رابطه دو سویه بین ماهیچههای صورت و احساسات ذهنی وجود دارد، اگر چه به طور معمول ما احساس خوشحالی میکنیم، لبخند زدن میتواند باعث شود که ما احساس شادی بیشتری داشته باشیم. لبخند زندن می تواند در شما این انگیزه را ایجاد کند به کاری که می خواهید انجام دهید علاقه مند هستید. فراموش نکنید که لبخند زدن نه تنها به فرد روبروی شما نشان می دهد فرد با انگیزه ای هستید بلکه به خودتان نیز ثابت می کنید که در مورد آن موضوع خاص علاقه ای وافر وجود دارد و می توانید ادامه کار را با انگیزه بیشتری ادامه دهید.
سعی کنید به موسیقی گوش دهید.
موسیقی بک معجبزه برای انگیزه دادن به افراد است. موسیقی مثبت میتواند ما را در طرز فکر شادتر قرار دهد و احساسات مثبت را افزایش دهد که در نتیجه موجب تقویت انگیزه نیز می شود. تا می توانید موسیقی های الهام بخش گوش دهید. موسیقی یک موضوع ثابت شده در انگیزه بخشی استپس حتما آن را در نظر بگیرید.
اعتماد به نفس و غرور داشته باشید.
اگر در حال حاضر با کسب انگیزه دست و پنجه نرم میکنید، اما در گذشته با اهداف خود موفقیتهایی به دست آوردهاید، لحظهای را تامل کنید تا نسبت به دستاوردهای قبلی خود در راه رسیدن به این هدف جدید احساس غرور کنید. حتی اگر هنوز هیچ موفقیتی در ناحیه خاصی که سعی دارید در آن انگیزه داشته باشید ندارید، مطمئنا در گذشته در چیزی موفق بودهاید که بتوانید با آنها احساس غرور کنید. با احساس غرور به خود، احتمالا انگیزه بیشتری خواهید داشت، به خصوص زمانی که شرایط برایتان سخت تر میشود. از احساس غرور داشتن شرم نکنید. زیرا غرور برای هر فردی تا حد کافی مورد نیاز است. زیرا نبود غرور باعث سرکوب فرد و در نتیجه کاهش انگیزه ی او می شود.
احساساتی باشید. شور و اشتیاق خود را در مورد اهداف خود حفظ کنید؛
این کار مثل آتش به حفظ انرژی و انگیزه شما کمک خواهد کرد. زندگی خود را با شور و اشتیاق جلو ببرید. شور و اشتیاق در مورد اهداف تان نیز به شما کمک میکند که زمان را دو دستی بچسبید و تسلیم نشوید.
اگر شما شور و اشتیاق خود را از دست میدهید و با انگیزه مبارزه نمیکنید، به خودتان یادآوری کنید که چرا چیزی که به خود انگیزه میدهید برای شما مهم است و چرا در ابتدا نسبت به آن شور و اشتیاق بیشتری داشتید. از خودتان بپرسید چه نتایج مثبتی از تحقق رویای شما بر روی خودتان و دیگران خواهد داشت.
پشتکار داشته باشید.
درگیر شدن با یادگیری و مطالعه کردن و تلاش کردن برای رسیدن به سمت اهداف تان به جای تمرکز بر چیزهای خارجی مثل آنچه دیگران درباره شما فکر میکنند، ارزش بسیار بالاتری دارد. تا بمی توانید در خود ایجاد انگیزه کنید فراموش نکنید که تنها چیزی که می تواند به شما کمک کند انگیزه های بی بدیل و مثل شماست. در خصوص پشتکار داشتن باید اینموضوع را همیشه در نظر بگیرید که توانایی های خود را در نظر بگیرید.
اپشتکار نوعی انگیزه درونی است و یک راه عالی برای با انگیزه ماندن است چون به دیگران وابسته نیستید؛ تنها با قدرت ذهن و خواستههای خودتان میتوانید یک جرقه را آتش بزنید و به خودتان برای رسیدن به اهدافتان انرژی بدهید. همیشه خود را شرطی کنید. برای ایجاد انگیزه باید اهداف کوتاه مدت و بلند مدت قرار دهید.
برای اینکه انگیزه درونی خود را برای هدف خود پرورش دهید، به این فکر کنید که چه چیزی شما را مورد توجه قرار میدهد. به این فکر کنید که چه چیزهایی به طور ذهنی شما را تحریک میکند، و در مورد حس کنترل خود بر روی هدف خود فکر کنید؛ اگر مطمئن شوید که اهداف شما قابلدستیابی هستند، باید احساس کنید که این اهداف در درک شما وجود دارند؛ همه این کارها میتواند انگیزه ذاتی شما را تقویت کنند.
مبارزه علیه ترس
از نگرانی زیاد در مورد شکست خودداری کنید. وقتی مردم درباره “شکست” فکر میکنند، اغلب یک فرض ضمنی وجود دارد که فقدان موفقیت دائمی است. درست نیست. این جمله را همیشه آویزه ی گوشتان کنید که “از اشتباهات خود همیشه می توانید درس بگیرید”.
ترس میتواند شما و انگیزه تان را فلج کند. ترس میتواند شما را از انجام کاری که میدانید قادر به انجام آن هستید عقب نگه دارد.
در مورد بدترین اتفاقی که ممکن است برای رسیدن به هدفتان پیدا شود فکر کنید. احتمالا بدترین تصور، واقع گرایانه نیست. به خودتان بگویید خوب، از چه میترسی؟ اغلب، افراد تخمین میزنند که پس از شکست در چیزی احساس بدی خواهند داشت؛ با فکر کردن به همه ی جوانب و آماده کردن خود برای همه ی نتایج با انگیزه ی بیشتری می توانید قدم بردارید.
سخن آخر در مورد ایجاد انگیزه
نهایتا، موفقیت اغلب نیازمند تلاشهای ناموفق بسیاری است. شما ممکن است به اهداف خود در دهم، بیستم یا حتی پنجاهمین بار دست پیدا نکنید. به یاد داشتن این شکست بخشی از دستورالعمل رسیدن به موفقیت است که به شما کمک میکند تلاش کنید و انگیزه خود را بر روی دستاندازها در جاده حفظ کنید.