بهترین راه مدیریت خشم چیست

نظرات 9
9 دقیقه زمان مطالعه

anger-seeing-red 

مدیریت خشم و عصبانیت 

ما در دنیای امروز طوری به استرس عادت کرده‌ ایم که گویی از وجود آن بی‌ خبریم. استرس از عوامل زمینه‌ ساز خشمگین شدن آنی است. خشم، احتمالاً واقعی‌ ترین احساس انسان است و چگونگی کنترل آن برای همه ما ضروری است. کارمندان باید یاد بگیرند با فشار کاری و مدیران پرتوقع کنار بیایند. مدیران هم باید یاد بگیرند حس خصومت‌ شان را با کارکنان نالایق، کنترل کنند. به طور کلی، انسانها باید بیاموزند که دق دلی‌ هایشان را سر هم خالی نکنند.در این مقاله شما را با انواع خشم و عصبانیت و بهترین راه‌ مدیریت آن آشنا می‌کنیم.

بر خلاف اضطراب و افسردگی، علم پزشکی تا کنون هیچ دارویی برای درمان خشم کشف نکرده است. میان تمام احساسات منفی، خشم ویرانگرترین آنها است، چون می‌ تواند منجر به رفتارهای فیزیکی خشونت‌ آمیز شود. وقتی کسی را به شرکت در کلاس مدیریت خشم دعوت می‌ کنند، نتیجه‌‌ ی کار اغلب ناامیدکننده می‌ شود. گاهی اوقات، بیرون کردن اژدهای خشم از غارش، فقط بر آتش خشم می‌ افزاید. برای مقابله با خشم، باید راه‌ های بهتری وجود داشته باشد.

نخستین گام در بررسی خشم، این است که ببینیم خشم ما تا کجا پیش رفته است. خشم درجاتی دارد و حتی کاربردهای عملی هم برای آن وجود دارد، بنابراین نمی‌ توانیم برای تمام درجات خشم، یک نسخه بپیچیم. مقیاس‌ زیر به ما یک دید تقریبی می‌ دهد تا بتوانیم انواع خشم‌ های قابل کنترل و خشم غیر قابل کنترل را بشناسیم.

anger

نشانه‌ های خشم قابل کنترل

  • دائم شکایت می‌ کنیم و عیب‌ جو هستیم.
  • از خشم برای ترساندن بقیه استفاده می‌ کنیم تا کار خودمان راه بیفتد.
  • از خودمان و کمبودهایمان خشمگین هستیم.
  • خشم خود را با تمام بدی‌ های موجود در عالم مقایسه می‌ کنیم و آنگاه توجیهی برای آن پیدا می‌ کنیم.
  • از خشم استفاده می‌ کنیم تا در موقعیت‌ های رقابتی، خودمان را بالا بکشیم. خشم در اینجا محرک ما است.

نشانه‌ های خشم غیرقابل کنترل

  • خشم ما توهین‌ آمیز است و به اطرافیان ما آسیب می‌ رساند.
  • مرتباً حین رانندگی از این و آن خشمگین می‌ شویم و دعوا به راه می‌ اندازیم.
  • خشم بر ما غلبه می‌ کند و جای منطق را می‌ گیرد.
  • عادت داریم از خط قرمز عبور کنیم و مرتکب خشونت فیزیکی هم بشویم.
  • از درون احساس خشم می‌ کنیم و نمی‌ دانیم چه باید بکنیم.

anger_fullbody_render

خشم غیرقابل کنترل نوعی از خشم است که جامعه را بر هم می‌ زند و نشان‌ دهنده‌ ی درجه‌ ای از اختلال روانی است که از حوزه‌ ی خوددرمانی و حتی کمک خیرخواهانه‌ ی خانواده و دوستان هم خارج است. در این وضعیت تنها مداخله‌ ی حرفه‌ ای لازم است و دست به دعا برداشتن برای اینکه شخص بهبود یابد. تنها نکته‌ ی امیدوار کننده‌ ای که وجود دارد این است که بعضی افرادی که دچار خشم عمیق بوده‌ اند توانسته‌ اند از جنبه‌ ی خشونت‌ آمیز خشم‌ شان فاصله بگیرند. در هر صورت، ما باید روی خشم قابل‌ کنترل تمرکز کنیم که با تلاش خودمان، راه رهایی از آن وجود دارد.

گام نخست این است که بخواهیم از شرّ خشم خلاص شویم. این کار برای بسیاری از افراد، به ویژه آقایان، راحت نیست. در بسیاری از خرده‌ فرهنگ‌ ها، خشمگین بودن مایه‌ ی افتخار و نشانه‌ ای از مردانگی، سرسختی و حس رقابت و جنگجویی است. با وجود این، تمام این انگیزه‌ ها، شکلی از شرطی‌ سازی بیرونی هستند. ما زمانی برای ترک خشم انگیزه پیدا می‌ کنیم که از خواب بیدار شویم و ببینیم خشم ما چگونه به خودمان و اطرافیان‌ مان آسیب می‌ رساند. فقط کافی است برچسب آدم خشمگین روی ما باشد تا فرصت‌ های رشد و تعامل مثبت با دیگران از ما گرفته شود، حتی اگر ما را فقط عیب‌ جو و شاکی بدانند. خشمگین بودن همیشه بهایی دارد، پس خوب به اطراف خود نگاه کنیم و ببینیم چه بهایی برای آن می‌ دهیم. بهترین راهِ ارزیابی مسئله این است که از همکاران، دوستان و خانواده بخواهیم نظر واقعی‌ شان را درباره‌ ی ما بگویند.

گام دوم این است که از نشان دادن خشم خود دست برداریم. فرد خشمگین آماده‌ ی سرزنش و انتقاد از دیگران است و از آنجا که همیشه چیزی برای انتقاد کردن وجود دارد، چرخ خشم او می‌ چرخد و اینگونه است که قدرت و کنترل خود را به خشم واگذار می‌ کند. اگر مسئولیت خشم را به عنوان یک مسئله‌ ی شخصی‌ بر عهده بگیریم، صرف‌ نظر از هر چیز و هر کسی که دور و برمان است، آن قدرت و کنترل از دست رفته را دوباره به دست خواهیم آورد و این می‌ تواند انگیزه‌ ی خوبی برای تغییر باشد.

گام سوم این است که با دقت بهانه‌ های خشمگین بودن‌ خود را بررسی کنیم و مسئولیت خشم خود را بپذیریم. برای اغلب افراد، دو بهانه‌ ی اصلی خشمگین شدن عبارتند از:

۱- «لیاقشون همین بود!»

۲- «من همینم دیگه! یه آدم عصبانی‌!»

در بهانه‌ ی اول (لیاقت آنها همین بود!)، «آنها» همه‌ ی افرادی هستند که ما برای سرکوب کردن‌ شان، به خود حق می‌ دهیم. این بهانه بر این اساس است که ما احساس می‌ کنیم مهمتر از دیگران هستیم، چون به خودمان اجازه می‌ دهیم از آنها به خاطر اشتباهات‌ شان، انتقاد کنیم و از دست‌ شان عصبانی شویم. راه فرار از این بهانه این است که تشخیص بدهیم ما تنها مسئول زندگی خودمان هستیم و نه زندگی دیگران. بهانه‌ ی دوم، انکار همه‌ جانبه است. فرد با توسل به این بهانه، درهای تغییر را به روی خود می‌ بندد و ناامید است. راه فرار از این بهانه این است که بگوییم: «من خیلی وقته که یه آدم عصبانی‌ ام. اگه بخوام قدرت دارم یه آدم دیگه بشم.»

گام چهارم در چرخه‌ ی خشم این است که زود به داد خود برسیم و خشم خود را در نطفه خفه کنیم. به جای این که اجازه دهیم خشم کنترل ما را در دست بگیرد و بگذاریم کار از کار بگذرد و آن زمان احساس پشیمانی کنیم، تاکتیک بهتر این است که فوراً محلی را که سبب بیدار شدن اژدهای خشم ما شده است، ترک کنیم و جایی برویم که تنها باشیم و اژدهای درون‌ مان را آرام کنیم. پس از این که آرام شدید، لحظه‌ ای به حس خوب مهار خشم و آرام شدن فکر کنیم و این عادت را به عنوان یک حالت لذت‌ بخش، در خودمان تقویت کنیم. این عادت کمک می‌ کند توهّم این که خشمگین بودن، حس خوبی دارد (یک بهانه‌ ی رایج دیگر) را خنثی کنیم.

اگر قادر به ترک موقعیت نیستیم، احساسات‌ مان را سرکوب نکنیم، چون این کار باعث می‌ شود از درون، فشار بیشتری را احساس کنیم. به خودمان بگوییم: «به محض این که فرصت شد، خشمم را خالی می‌ کنم!» به تأخیر انداختن ابراز خشم واقعاً جواب می‌ دهد، چون بخش خشمگین وجود ما اطمینان پیدا می‌ کند که سرکوب یا نادیده گرفته نخواهد شد.

به کمک گام‌ هایی که گفته شد، هر فردی که انگیزه‌ ی تغییر داشته باشد، می‌ تواند خشم خود را کنترل کند. به عهده گرفتن مدیریتِ فردیِ خشم، نشان از این دارد که ما مایل به بازیافتن حس قدرت، کنترل و عزت نفس هستیم. اینها پاداش‌ های باارزشی هستند که هیچ خشم خود بینانه‌ ای نمی‌ تواند جای آن را بگیرد.

به این مطلب امتیاز دهید

رشد خودت رو استارت بزن !

درخواست ثبت نام در دوره های امیر شریفی

مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
guest
هنگامی که پاسخی داده شود به ایمیل شما پیام ارسال میگردد

9 نظرات
جدید ترین
قدیمی ترین بیشترین امتیاز
بازخورد درون خطی
دیدن تمام نظرات
دوره آموزش کارشناس جذب شوید
دوره برتری شدید
9
0
سوالی دارید؟ بپرسیدx