ترس از کارآفرینی همیشگی است و اجتناب ناپذیر. هیچ ضمانتی وجود ندارد که مطمئن باشیم ریسک هایی که می کنیم ارزش آن را دارند یا نه!
اگر به ترس های کارآفرینی خودمان اجازه دهیم تا ما را از دنبال کردن علاقه ها و رویاهایمان دور کنند همیشه احساس خواهیم کرد که در حال از دست دادن چیزی می باشیم. برای تبدیل شدن به یک کارآفرین موفق باید بر ترس های خود غلبه نماییم تا هیچ نقشی نداشته باشند!
شش مورد از بزرگ ترین درس های کارآفرینی که کارآفرینان با آن روبرو خواهند شد؛ نحوه ی غلبه کردن بر آنها را در این پست برای شما به اشتراک میگذاریم و امیدواریم مفید باشند.
۱- خیلی احساس آمادگی نمی کنیم!
ما هیچ وقت احساس آمادگی نمی کنیم! ستاره ها، کهکشان ها، کره ی زمین، هیچ یک از این ها … وقتی قصد می کنیم بدنبال رویای خودمان برویم، خیلی سریع سازگاری پیدا نمی کنند! ما فقط باید “اقدام کردن” را یاد بگیریم.
هرگز نباید منتظر بهترین زمان باشیم چون اصلاً وجود ندارد! باید از همین لحظه ای که در آن حضور داریم آغاز کنیم. موفقیت حاصل اقدام کردن و عمل است، نه تفکر! اگر اقدام کردیم و با دچار اشتباه شدیم، هیچ مشکلی ندارد زیرا یاد خواهیم گرفت که از اشتباهات خود بیاموزیم.
۲- مردم ما را بخاطر اینکه کاری را متفاوت انجام می دهیم قضاوت می کنند!
اصلاً ربطی به ما ندارد که دیگران چه فکری راجع به ما می کنند! قرار نیست هیچکس مثل ما باشد. حتی اگر تلاش کنیم تا دیگران را مثل خودمان کنیم خیلی از آنها اصلاً قابلیت آن را نخواهند داشت.
وقتی ما سعی کنیم بخاطر اعتقادات و باورهای خودمان قدم برداریم نظرات مردم غیرمرتبط خواهد شد. برخی از موثرترین رهبران دنیا مثل مارتین لوترکینگ، ابراهام لینکلن، مادر ترزا و … با تضادهای فوق العاده شدیدی روبرو بودند.
اگر خانواده و دوستان ما فکر می کنند که ما بخاطر دنبال کردن رویاهایمان اشتباه می کنیم، کاملاً طبیعی است. آنها فقط می خواهند که ما امنیت داشته باشیم. به قول استیو جابز “مردمی که به اندازه ی کافی فکر کنند می توانند دنیا را تغییر دهند، همان کسانی هستند که واقعاً می توانند! “
۳- قبلاً انجام شده باشد!
شاید اینطور باشد که هرگز توسطِ خود ما انجام نشود! چیزی که رهبران واقعی را از مابقی مجزا می کند اوریجینال بودن نیست، اعتبار و سندیت است! به طور مثال، صنعت تناسب اندام و فیتنس، با پیش زمینه و محیط یکسان اشباع شده است. اما رهبران موفق جهان قادرند ارزش را به روشی که معتبر می باشد پیاده کنند. حتی اگر اوریجینال نباشد!
خب این اوریجینال بودن چیست؟
اکثراً همه ی چیزهایی که ما می دانیم ترکیبی از اطلاعاتی می باشد که از دیگری آموخته ایم که او هم از دیگری یاد گرفته است و همینطور پیش می رود. درست است که خیلی چیزها قبلاً انجام شده اما وقتی ما دیدگاه، علاقه و شخصیت خود را در پشت ارزشی که با جهانیان به اشتراک گذاشته ایم قرار می دهیم معتبر خواهد شد و هیچ کسی نمی تواند این را از ما طلب کند!
۴- هنوز برای شروع کردن، چیز زیادی نمی دانیم!
بسیاری از مردم از کتاب های کمک شخصی، سمینارها و … استفاده می کنند تا در نهایت آماده شوند که رویاهای خود را دنبال نمایند. آموزش دیدن عالیست اما موفقیت در کارآفرینی به چیزهایی که برای یاد گرفتن نیاز دارد مرتبط نمی باشد! بلکه درباره ی چیزهای کوچکیست که قابل شمارش باشند. جهان را وقتی تصور کنیم که ما دقیقاً همه ی چیزهایی که از قبل می دانستیم را عملی کنیم! مثلاً همه می دانند که اگر غذای سالم مصرف کنند و ورزش را با آن همراه سازند، به تناسب اندامی زیبا خواهند رسید. اما واقعاً چند درصد آدم ها را می شناسیم که به آن عمل کنند؟
۵- از اینکه شکست بخوریم، می ترسیم!
دنبال کردن رویاهایمان، یعنی گام به جلو برداشتن و تبدیل شدن به یک رهبر! در طول مسیر، اشتباهاتی را مرتکب خواهیم شد. خب چه می شود؟
“شکست” فقط فیدبکی است که باید برای بهتر کردن وضعیت از آن استفاده کنیم. والت دیزنی و مایکل جردن، پس از شکست ها، هرگز از پای نمی نشستند و تسلیم نمی شدند!
بهترین درس ها، از شکست ها حاصل خواهند شد. پس آن را به عنوان استعداد و هدیه درنظر گیریم. به قول رابرت کیوساکی، کسی که از شکست اجتناب کند، از موفقیت دوری کرده است!
۶- نمی دانیم چگونه باید کارهایی را که می خواهیم، انجام دهیم!
فقط بخاطر اینکه می خواهیم به مقصدی که می خواهیم برسیم، همیشه هم نیاز نداریم که یک مسیر دقیق از مقصدمان را بشناسیم! فقط چیزهایی را که می دانیم می توانیم انجام دهیم.
اگر کارآفرینانی را می شناسیم که به نتایجی که ما به دنبالش هستیم دست یافته اند روی کارهایی که انجام می دهند دقت کنیم. به لیست ایمیل شان توجه کرده، محصولات شان را بخریم. به نحوه ی سازماندهی کردن کسب و کارشان نگاه کنیم.
هرچه بیش تر با ترس های کارآفرینی خود روبرو شویم، آنها قدرت کم تری برای غلبه کردن بر ما خواهند داشت. ما خیلی قدرتمندتر از آنچه که فکرش را می کنیم، هستیم. (قانون جذب)
پس به دانسته های خود اعتماد کرده بخاطرشان ریسک کنیم.