چگونه ۵ ستون زندگی، به شما کمک می کنند تا در زندگی به تعادل برسید؟

نانسی سولاری

آیا اخیراً این فرصت را داشته اید که مکث کنید، نگاهی به موقعیت خود در زندگی بیندازید و آرزوها یا ارزش های فعلی خود را در نظر بگیرید؟ هرکسی اولویت ها و نقاط عطف متفاوتی دارد که می خواهد به آن دست یابد. ما این اهداف را ستون های زندگی خود می نامیم.

هنگام تصور یک ستون، ممکن است سازه هایی را تصور کنید که یک خانه را نگه می دارند یا یک ورودی بزرگ برای یک ساختمان را تشکیل می دهند. ستون های زندگی را می توان به همین ترتیب در نظر گرفت. آنها پایه هایی هستند که ما را راهنمایی می کنند و به ما ثبات می بخشند. اگر نسبت به آینده نامطمئن هستید، تلاش کنید تا ۵ ستون زندگی را بسازید: شغل، پول، عشق، هدف و اشتیاق.

از طریق این نکات ملموس مربیگری، می توانید ستون های خود را تقویت کنید و به تعادل بیشتری در زندگی دست یابید.

1. اهداف شغلی خود را مشخص کنید.

شاید به این افتخار کنید که بیست سال در یک شرکت کار کرده اید، یا شاید بالاخره از دل خود پیروی کرده و شرکت غیرانتفاعی خود را راه اندازی کرده اید. داشتن یک حرفه به سادگی به این معنی است که خود را متعهد به یک شغل ۹ تا ۵ نفره کنید. این می تواند به هر سازمانی، به عنوان کارمند، داوطلب یا مالک کمک کند. همه چیز در مورد این است که میل ما را به یادگیری و تاثیرگذاری جلب کند. ما این کار را با انرژی دادن به جنبه تجاری خود، استفاده از مهارت های عیب یابی و تعریف اخلاق کاری خود انجام می دهیم.

هرکسی در زندگی روزمره خود تکه هایی از شغلش را دارد. والدینی که در خانه بمانند مسئول صورت‌حساب خانه هستند، ممکن است یک دانشجو در آخر هفته داوطلب و یک کارمند رستوران می‌تواند روزی مدیر شود.

اگر فکر می کنید این ستون، آنطور که می خواهید قوی نیست یا به دنبال تغییر دنده زندگی خود هستید، به مدرسه برگردید. برای به دست آوردن اعتبار یا گواهینامه های جدید، حتی آنلاین، هرگز دیر نیست. اگر احساس می کنید در حرفه خود قطب نما را از دست داده اید، یک نظرسنجی یا
تست شخصیتی انجام دهید که به شما کمک کند تعیین کنید چه حرفه ای برای شما مناسب تر است.

به عنوان مثال، صرف زمان یا منابع برای هدفی که به آن اهمیت می دهید، ممکن است به موهبتی برای کمک مالی یا ارتباط با مردم منجر شود. اینگونه، فرصت برای تغییر شغل افزایش می یابد. اگر در حال حاضر یک دستیار اداری هستید اما می‌خواهید به سمت مدیریت حرکت کنید، سعی کنید رئیس خود را تحت الشعاع قرار دهید تا یاد بگیرید که او چگونه به یک رهبر تبدیل شده است.

هنگامی که اهداف شغلی خود را مشخص کردید، وضوح و تعادل بیشتری در پیگیری آرزوهای خود احساس خواهید کرد.

2. اجازه دهید پول برای شما کار کند.

میلیونر شدن نباید یک هدف باشد، اما پول یک ستون مهم در زندگی است. هزینه‌های ضروری را پرداخت می‌کند و به ما این امکان را می‌دهد به نقاط عطفی دست یابیم، مانند خرید اولین خانه، پس‌انداز برای دوران بازنشستگی یا یک سفر رویایی.

پول همچنین به ما کمک می‌کند تا برای بچه‌ها، حیوانات خانگی و خودمان به هر شکلی که می‌خواهیم، شرایط را تأمین کنیم.
در نظر بگیرید که چه نیازهای مالی شما برای احساس راحتی در زندگی وجود دارند. اینکه چقدر پول نیاز دارید یا با آن چه می کنید، قابل تفسیر است. ممکن است بخواهید سبک زندگی مقرون به صرفه ای داشته باشید و فقط برای نیازهای ضروری هزینه کنید، یا شاید لحظه ای که پول را به دست آوردید، آن را خرج کنید. در هر صورت، احترام گذاشتن به پول ارزش دارد، زیرا زمانی که سرمایه‌تان را مدنظر داشته باشید، خواهید دید که چیزهای خوبی برایتان می‌آید.

اگر هر ماه پنج دلار را در یک قلک ذخیره کنید، روزی شکرگزار خواهید بود که پس‌اندازتان به صدها یا هزاران دلار برسد. همچنین می توانید برنامه های بازنشستگی محل کار خود را بررسی کنید. ببینید آیا آنها باعث می‌شود که بخواهید پول بیشتری پس‌انداز کنید؟
این کار به شما آرامش خاطری برای آینده می‌دهد.

برخی از افراد در آخر هفته‌ها یک شغل اضافی دارند، زیرا از خرج کردن پول برای شام‌های شیک لذت می‌برند یا برای راه‌اندازی کسب‌وکار خود پس‌انداز می‌کنند. اگر پدر و مادر هستید، اهمیت پول را به فرزندان خود بیاموزید، این کار آنها را تشویق می کند تا برای به دست آوردن چیزهایی که می خواهند بیشتر تلاش کنند. پول نه تنها به ما این امکان را می دهد که به اهداف خود برسیم، بلکه به ما انگیزه می دهد تا فعال باشیم.

وقتی ستون پول خود را تعریف کنید، لنگری  خواهید داشت که زندگی مالی شما را متعادل نگه می دارد. متوجه خواهید شد که وقتی برای پول ارزش قائل شوید، رشد کرده و برای شما کار می کند.

3. انواع عشق را کشف کنید.

همه ما این تمایل را داریم که با کسی یا چیزی ارتباط برقرار کنیم. دوست داشتن و دوست داشته شدن توسط خانواده، یک فرد مهم، یک دوست یا یک رفیق چهار پا احساس گرمی است که همه ما قدردان آن هستیم.

عشق انواع مختلفی دارد.
شما می توانید تصمیم بگیرید که برای چه نوعی از  آن می خواهید تلاش کنید یا آن را دنبال کنید. نوع عشقی که می خواهید ممکن است بی قید و شرط، پرشور، رفاقت یا پرورش دهنده باشد.

وقتی به عشق بی قید و شرط در زندگی خود فکر می کنید، به این فکر کنید که چه ویژگی هایی این روابط را تشکیل می دهند. اگر تا به حال یک شب با یکی از اعضای خانواده وارد مشاجره شدید شده باشید و صبح با آنها احوالپرسی کنید گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است، شما با فداکاری بی قید و شرط آشنا هستید. این عشق شامل بخشش کردن، در پیش گرفتن راه بزرگ و این است که ترجیح می دهید طرف مقابل را خوشحال ببینید تا اینکه نشان دهید حق با شماست.

عشق پرشور می تواند به شما اجازه دهد تا فعالیت هایی را پرورش دهید که نسبت به آنها غیرت دارید. شاید شما علاقه زیادی به آشپزی دارید و درست کردن شام برای دوستان و خانواده راه شما برای ابراز این نوع عشق است.

رفاقت شامل مبادله ای است که باعث غنی شدن و ساختن یکدیگر می شود. به سادگی از یک دوست بپرسید که چگونه کار می کند. این کار می تواند باعث ایجاد صمیمیت شود.

در نهایت، پرورش وجود دارد که بر رشد و مراقبت متمرکز است. پرورش و رشد زندگی ما را بهبود می بخشد و مسیر را غنی تر می کند. شما می توانید یک کودک، حیوان خانگی، دوستی یا سازمانی را پرورش دهید که برای شما معنادار باشد.

ویژگی هایی که در روابط برای آن ها ارزش قائل هستید و نوع محبتی که می خواهید بدهید و دریافت کنید، کاملاً به شما بستگی دارد. اهداف رابطه را می توان از طرق مختلف به دست آورد، مانند ثبت نام در یک برنامه دوستیابی. در حالی که ممکن است شک داشته باشید، آسیب پذیر بودن و قرار دادن خود در آن موقعیت ممکن است به یافتن عشق زندگی شما منجر شود. ممکن است با دوستان قدیمی تماس بگیرید و متوجه شوید که فصلی که فکر می‌کردید در زندگیتان به پایان رسیده است، دوباره شکوفا شود.

یک قرار هفتگی ناهار با مادرتان راه مهم دیگری برای نشان دادن عشق است. والدین ما برای همیشه اینجا نیستند و وقت گذاشتن برای دانستن جزئیات زندگی آنها بسیار ارزشمند است. حتی گذراندن زمان بیشتر با حیوان خانگی خود می تواند شما را سرشار از محبت کند. حیوانات خانگی طوری به ما نگاه می کنند که انگار ما افراد مشهوری هستیم و تنها چیزی که می خواهند خراشیدن شکم، سروکار داشتن با ما و بازی کردن است، بنابراین تا حد امکان به آنها محبت نشان دهید.

وقتی روی مردم و عشق سرمایه گذاری کنید، در زندگی احساس اعتماد به نفس و ارتباط بیشتری خواهید داشت.

4. با علامت گذاری به هدف خود ضربه بزنید.

یکی دیگر از کلیدهای دستیابی به تعادل در زندگی داشتن هدف یا نیت است. حس هدف داشتن، کلیدی برای ایجاد ستون های محکم زندگی است. این فقط به معنای دستیابی به یک هدف شغلی یا مالی خاص نیست، بلکه می تواند داشتن ذهنیتی از نشانه ای باشد که می خواهید در جهان به جا بگذارید.

این جنبه از هدف در سطوح خرد و کلان می آید. در مقیاس کوچک، ممکن است متوجه شوید که هدف شما این است که با مردم با مهربانی رفتار کنید یا بازیکن یک تیم باشید. در سطح وسیع تر، هدف شما می‌تواند زندگی در شغل ایده‌آل‌تان باشد، چه معلم، والدین، نویسنده یا کارآفرین باشید. ممکن است عهد ببندید که هر روز یک عمل فداکارانه انجام دهید یا تلاش کنید اولین فردی در خانواده باشید که صاحب کسب و کار خود می شود.

در نظر گرفتن اینکه چگونه می‌خواهید دوستان و خانواده‌تان شما را به خاطر بسپارند، یک جنبه حیاتی از معنای هدف است. شاید بخواهید به عنوان کسی شناخته شوید که همیشه لبخند بر لب دارد یا به عنوان فردی که مردم روی آن حساب می کنند. اگر چنین است، این بدان معناست که هدف زندگی شما ایجاد شادی برای مردم بوده و دوست داشتنی است.

زیبایی داشتن هدف، این است که می تواند تغییر کند. هدفی که اکنون روی آن تمرکز می کنید ممکن است با هدف پنج سال آینده شما کاملاً متفاوت باشد. شاید هدف فعلی شما بدست آوردن شغل رویایی و خرید خانه جدید برای والدینتان باشد. بعدها در زندگی، هدف شما ممکن است انجام کارهای داوطلبی، پس از بازنشستگی باشد.

مهم نیست که چه اتفاقی می‌افتد، وقتی انگیزه بلند شدن از رختخواب را دارید، راحت‌تر می‌توانید احساس ثبات کنید و مسیر روشنی در زندگی داشته باشید.

5. علاقه خود را پیدا کنید

اگر فعالیت‌ها یا سرگرمی‌هایی نداشته باشیم که شور و شوق را در ما ایجاد کنند، زندگی عادی می شود. سعی کنید یک ماشین قدیمی را در مقابل یک ماشین جدید و براق به تصویر بکشید. برخی از مردم جذابیت و تاریخ قدیم را دوست دارند، در حالی که برخی دیگر قدردان  جنبه های فناوری جدید هستند.

هر دوی این افراد اشتیاق به زندگی دارند، فقط دیدگاه های متفاوتی دارند. بنابراین، اکنون زمان آن است که بفهمید چه چیزی روحیه شما را برانگیخته است. اشتیاق یک رکن مهم در زندگی است.

آیا شما فردی هستید که خاطرات را گرامی می‌دارید و دفترچه‌های مفصلی درباره خانواده خود می‌سازید؟ یا مشوق مردم هستید و به دیگران برای رسیدن به رویاهای خود کمک می کنید؟ با یادداشت برداری و کشف آنچیز هایی دیگران در مورد شما تحسین می کنند، آنچه هست را می بینید و مسیر و داستان زندگی خود را مشخص می کنید.

در حالی که همه چیزهایی که تجربه می کنیم هیجان انگیز نیستند، احساس رشد شخصی نشاط آور است.
رسیدن به جایی که دیگر احساس نمی‌کنید لازم است مطابق با استانداردهای دیگران عمل کنید، یک جهش بزرگ است.

همانطور که بالغ می شوید، فرسودگی زندگی را تجربه می کنید، اما در تمام این مدت، می توانید اشتیاق خود را بر فعالیت ها و سرگرمی های مختلف متمرکز کنید. زمانی که دوران سختی را پشت سر می گذارید یا احساس ناراحتی می کنید، صرف انرژی برای معنویت یا اشتیاق باعث می شود احساس آرامش و تمرکز بیشتری داشته باشید.

سخن آخر

ستون‌های زندگی به ما اجازه می‌دهند با لنگرهایی، به تعادل برسیم و امواج زندگی قایق را تکان ندهند. این ستون ها را می توان به طور مستمر توسعه داد و تقویت کرد. یک میز زمانی که یک پایه ۳ فوت و بقیه ۶ فوت باشند، به درستی نمی ایستد. هدف ایجاد ستون ها و پایه های محکم است.

همچنین، ستون ها مانند شرایط ما تکامل می یابند. شما می‌توانید در عین احترام به ستون‌های قدیمی‌تر، برای ستون‌های جدید ارزش قائل شوید. به خاطر داشته باشید که شما در یک مسیر منحصر به فرد هستید، بنابراین ستون های شما ممکن است با بهترین دوستتان متفاوت باشند.

به یاد داشته باشید که همه ما از یکدیگر حمایت می کنیم. همانطور که برای ساختن ستون های خود تلاش می کنید، از افرادی که ستون های خود را ساخته اند نیز یاد بگیرید. ممکن است یک عمر طول بکشد تا ستون های خود را کامل کنید، اما ایجاد مسیری که می خواهید، به شما وضوح و اعتماد به نفس می دهد.

منبع:

• https://www.lifehack.org/890017/pillars-of-life