چرا خود را با دیگران مقایسه می کنیم؟
در همه افراد این میل طبیعی وجود دارد که خودشان را با دیگران مقایسه کنند. اما این میل به مقایسه از زمان تولد همراه ما نیست و در طول زمان در ما ایجاد گردیده. در کودکی ما خود را با کسان دیگر مقایسه نمی کردیم. همه در دوران کودکی از موجودیت خود راضی و خوشنود هستند و ویژگی های منحصر بفردشان را دوست دارند.
اما با گذشت زمان به ما گفته شد که باید سعی کنید که از دیگران بهتر باشید. این حس از زمان ورود به مدرسه پدیدار می شود. از همان سال اول مدرسه والدین و اطرافیان به ما می گویند که باید بهترین و زرنگ ترین شاگرد کلاس خود و یا حتی مدرسه باشیم. اگر بخواهیم بازی کنیم نیز از ما خواسته می شود که برنده بازی باشیم و به عنوان بهترین بازیکن مورد تشویق قرار بگیریم. اگر نمراتمان ضعیف باشد شرمنده و حتی سرزنش هم می شویم. کم کم به این باور می رسیم که برای این که شاد باشیم و بخندیم و دیگران را نیز شاد کنیم باید از دیگران بهتر باشیم. برای بهتر بودن از دیگران نیز باید بسیار تلاش کرده و از هر وسیله ای استفاده کنیم.
رسیدن به این هدف برای انسان غیر ممکن می باشد زیرا همه نمی توانند در این دنیا از دیگران بهتر باشند. این موضوع از لحاظ تئوریک امریست غیرممکن. نتیجه این امر را می توانیم در جامعه متمدن و مدرن و البته سرخورده و عصبانی امروزی ببینیم زیرا همه نمی توانند و نتوانسته اند به اهدافشان برسند. حس رقابت و مقایسه از دوران کودکی در ذهن ما انسان ها کاشته می شود. این حس به تدریح بزرگ و بزرگ تر شده، در ذهن ما ریشه دوانده و به جزئی جدایی ناپذیر از ذهن و طرز تفکرمان تبدیل می گردد. در نتیجه در اولین مواجهه با افراد جدید به فکر مقایسه و رقابت با آنها هستیم.
کار زیادی در مورد حسی که جزئی از وجود ما شده است نمی توانیم بکنیم اما می توانیم به روش های زیر از این حس مقایسه برای داشتن یک زندگی بهتر به کمک قانون جذب استفاده کنیم.
۱- به برتری هایی که نسبت به دیگران داریم فکر کنیم
وقتی که می خواهیم خودمان را با دیگران مقایسه کنیم روی نقاط قوت خود تمرکز داشته باشیم. یاد بگیریم به خاطر چیزهایی که داریم و دیگران فاقد آنها هستند شکرگزار باشیم.
۲- از دیگران یاد بگیریم
اگر می خواهیم با قانون جذب در زندگی موفق باشیم با کسانی همکاری کنیم که از ما بهتر باشند و بتوانیم چیزی از آنها یاد بگیریم. اگر یک نفر بهتر از خودمان را در کنارمان نداشته باشیم انگیزه ای برای تلاش بیشتر نخواهیم داشت. از اینرو وقتی که با یکی بهتر از خودمان آشنا می شویم سعی کنیم از او یاد بگیریم تا حتی اگر نتوانستیم به مرتبه او برسیم دستکم بتوانیم در آینده از موقعیت کنونی خودمان بهتر باشیم.
۳- به برتری های دیگران احترام بگذاریم
انتقاد از کسانی که از ما بهترند با پیدا کردن نقطه ضعف آنان کار درستی نیست. نقاط ضعف یک شخص باعث از بین رفتن نکات قوتش نخواهد شد. یک فرد خلافکار یا ناسالم نیز وقتی جانش را برای نجات دیگری به خطر می اندازد باید مورد تجلیل قرار گیرد. وقتی که روی نقاط قوت شخصیت افراد دیگر تمرکز داشته باشیم رفته رفته آن نقات قوت را در خود ایجاد و نهادینه می کنیم. اگر روی نکات ضعف آنها تکیه کنیم در آینده ای نزدیک ما نیز به آن ضعف ها دچار خواهیم شد.