چگونه در زندگی تغییرات سریعی ایجاد کنیم
به نظر شما چرا اغلب انسان ها تصور می کنند ایجاد تغییر در زندگی مستلزم صرف زمان است؟! بدیهی است اولین دلیل این مسئله این است اکثر مردم بارها و بارها تلاش می کنند ولی با شکست روبه رو می شوند، و به این نتیجه می رسند که تغییرات مهم، نیازمند صرف زمان و تلاش بسیار است. در واقع این کار امری دشوار است، چون اکثر ما نمی دانیم چگونه باید تغییری به وجود آوریم تا به موفقیت در زندگی برسیم. و برای این کار راهکار موثری سراغ نداریم، قدرت اراده به تنهایی کافی نیست؛ حداقل اگر به دنبال تغییری پایدار هستیم.
دومین دلیلی که نمی توانیم بلافاصله تغییری به وجود آوریم مربوط به فرهنگ ما می شود. ما انسان ها از نظر فرهنگی دارای باورهایی هستیم که مانع به کارگیری توانایی های ذاتی مان می شوند، و این تصور را در ما به وجود می آورند که نمی توان به تغییرات فوری دست پیدا کرد.
از نظر اکثر مردم مفهوم تغییر فوری این است که اصلا مشکلی وجود نداشته است و می گویند: «اگر بتوان به راحتی به تغییری دست پیدا کرد، پس چرا تا یک هفته، یک ماه و یا یک سال قبل چنین تغییری به وجود نیاوردی تا دست از گله و شکایت برداری؟!»
مثلا با چه سرعتی می توان غم از دست دادن عزیزی را از یاد برد و احساس متفاوتی در خود به وجود آورد؟! از نظر جسمی این کار را می توان حتی فردای همان روز انجام داد ولی هیچ کس چنین نمی کند. چرا؟! به این خاطر که پاره ای باورهای فرهنگی ما را مستلزم می کنند چند روزی را صرف سوگواری کنیم.
باید چند روز به این غم و غصه ادامه داد؟!
این مسئله به شرطی شدن ما بستگی دارد. کمی در این باره فکر کنید. اگر روز بعد از مرگ کسی، دست از غم و غصه بردارید، آیا به مشکل و دردسری دچار می شوید؟! ابتدا بلافاصله بعضی از نزدیکان شما تصور می کنند که شما هیچ علاقه ای به عزیزی که از دنیا رفته نداشته اید، سپس با توجه به همین حالت شرطی فرهنگی، امکان دارد خودتان هم چنین چیزی را باور کنید. اگر بعد از مرگ عزیزی بلافاصله روی خودمان مسلط شویم، بسیار عذاب آور است. رنج غم و غصه را به جان می خریم و احساسات خود را تغییر نمی دهیم تا این که معیارها و قواعد فرهنگی مدت زمان آن را برای ما مشخص کنند.
جالب است بدانید در بعضی از فرهنگ ها و جوامع، مردم درگذشت عزیزان خود را جشن می گیرند، چرا؟! چون آن ها بر این باور هستند که خداوند زمان دقیق مرگ هر انسانی را می داند و چنین مرگی مقدر است. در ضمن معتقدند اگر کسی برای درگذشت کسی سوگواری کند، یعنی این که هیچ درکی از مفهوم زندگی ندارد و این امر نشان دهنده خودخواهی آن فرد است. چون شخصی که از دنیا رفته است وارد دنیای بهتری شده و سوگواری کردن نشان دهنده ی این است برای خودشان تاسف می خورند. آن ها لذت را به مرگ، و رنج را به سوگواری مرتبط می کنند و به همین دلیل سوگواری در فرهنگ آن ها جایگاهی ندارد.
اهمیت شرطی کردن در ایجاد تغییرات در زندگی
اگر می خواهیم برای رسیدن به موفقیت در زندگی به تغییرات پایداری دست پیدا کنیم، باید به این موضوع توجه کنیم که بعد از ایجاد تغییر باید بلافاصله به تقویت آن بپردازیم. سپس باید سیستم عصبی خود را شرطی کنیم، تا موفقیت مان نه فقط برای یک بار بلکه برای همیشه دوام پیدا کند. شما فقط با یک بار ورزش کردن نمی گویید: «حالا دیگر بدنم ورزیده شده و تا آخر عمر سلامتی ام تضمین است!»
همین موضوع در مورد احساسات و رفتارها هم صادق است. باید خود را نسبت به عشق، موفقیت در زندگی و از بین بردن ترس هایی که داریم شرطی کنیم و از طریق شرطی کردن، می توانیم الگوهایی را پرورش دهیم که خود به خود ما را به سوی موفقیتی ماندگار و همیشگی هدایت می کنند. باید به خاطر داشته باشیم که رنج و لذت به رفتارهای ما شکل می دهند و به واسطه ی آن ها هم می توانیم رفتارهای خود را تغییر دهیم و به مفهوم موفقیت در زندگی دست پیدا کنیم.
شرطی کردن مستلزم این است که یاد بگیریم چگونه رنج و لذت را به کار بگیریم
باید بتوانید بدون استفاده مداوم از نیروی اراده، لذت را به امور مطلوب و رنج را به امور نامطلوب زندگی مرتبط کنید. به خاطر داشته باشید که عواطف، احساسات و رفتارهای فعلی ما قبلا در سیستم عصبی مان شرطی شده اند. زمانی که بتوانیم به واسطه های عصبی خود مسلط شویم، می توانیم زندگی خود را تحت کنترل در آوریم.
دو تغییری که همه ی ما در زندگی به دنبال آن هستیم
۱ – نحوه ی احساس خود نسبت به امور
۲ – تغییر در رفتارهای مان
اگر شخصی دچار حادثه ناگواری شود، احساس رنج و عذاب پیدا خواهد کرد تا این که سرانجام شرایط تغییر پیدا کند. به همین شکل اگر کسی پرخوری کند، سیگار بکشد و موارد مخدر مصرف نماید، باید پاره ای از رفتارهایش تغییر کنند. تنها راه این است که رنج را به رفتارهای قبلی و لذت را به رفتارهای جدید پیوند دهیم.
شاید به نظر خیلی ساده بیاید، ولی اگر بخواهیم تغییراتی واقعی به وجود آوریم، یعنی تغییراتی که ماندگار باشند، باید سیستم خاصی به وجود آوریم تا با به کارگیری تکنیک هایی که تعدادشان کم هم نیست، از آن ها استفاده کنیم. هر روز سعی می کنم با استفاده از علوم مختلف به مهارت و شیوه های جدیدی دست پیدا کنیم.
نقش باورها در ایجاد تغییرات در زندگی
اگر به خاطر داشته باشید قبلا گفتیم یکی از اجزای مهم ایجاد تغییری ماندگار تغییر در باورها می باشد. یکی از باورهایی که باید داشته باشیم تا با سرعت به هرگونه تغییری دست پیدا کنیم این است که هم اکنون قادر هستیم خودمان را تغییر دهیم. اکثر افراد جامعه ما ناآگاهانه ایجاد هرگونه تغییر سریعی را دردآور می دانند. از یک طرف می خواهیم بلافاصله تغییر کنیم و از طرف دیگر، برنامه ریزی های فرهنگی به ما یاد داده اند مفهوم تغییر سریع این است که از ابتدا مشکلی وجود نداشته است.
دوستان عزیز باید این باور را بپذیریم که می توانیم در لحظه ای تغییر کنیم. به علاوه اگر بتوانیم در لحظه ای مشکلی به وجود آوریم، قادر خواهیم بود در لحظه ای هم آن را حل کنیم. ما می دانیم وقتی کسی تغییر می کند، در یک لحظه این تغییر به وجود می آید. هر تغییری فقط در یک لحظه صورت می گیرد. پس چرا همین لحظه این کار را نکنیم؟ معمولا آنچه زمان بر است، آمادگی برای تغییر است. بنابراین ما باید خودمان را برای تغییر آماده کنیم.
سه باور مهم که برای ایجاد تغییرات باید در خودمان به وجود آوریم
دومین باوری که باید داشته باشیم این است که اگر می خواهیم به تغییرات پایدار و با ثباتی دست پیدا کنیم، خود ما مسئول این تغییر هستیم نه شخص دیگری. در حقیقت اگر می خواهیم به تغییرات پایداری دست پیدا کنیم باید سه باور را در خود ایجاد کنیم:
۱ – باید معتقد باشیم امری باید تغییر کند.
۲ – نه تنها باید معتقد باشیم که امور باید تغییر کند، بلکه باید باور داشته باشیم که این تغییرات را باید خودمان به وجود آوریم.
۳ – باید باور کنیم که ما قادر هستیم تغییری به وجود آوریم.
