چطور با انگیزه زندگی کنیم (قانون جذب)
احتمالاً برای ما هم پیش آمده است که گاهی اوقات انگیزه ی خود را از دست داده ایم، قدرت نهفته در وجودمان را نادیده می گیریم و نمی دانیم چطور دوباره این نیروی جادویی را فعال نماییم. اگر عاداتی را که افراد با انگیزه ی بسیار زیاد دارند بدانیم، ما هم علاوه بر اینکه می توانیم کارهای به مراتب بیشتری انجام بدهیم یا ریسک های بیشتری بکنیم و به خوبی از پس روزهای سخت برآییم، می توانیم الهام بخش خود و دیگران برای انجام کارهای فوق العاده باشیم. این نوشته را بخوانید تا مشاهده کنیم که چگونه با انگیزه زندگی کنیم.
انگیزه چیست؟
تعریف مورد علاقه ی من از انگیزه دادن “روح تازه ای دمیدن” است. بنابراین داشتن انگیزه ی مؤثر یعنی در هرکاری که انجام می دهیم بتوانیم مدام روح تازه ای بدمیم. دو نوع انگیزه وجود دارد : انگیزه ی درونی و انگیزه ی بیرونی.
انگیزه ی درونی بیشتر مربوط به پیداکردن محرک درونی مان است و انگیزه ی بیرونی براساس پاداش و مجازات کار می کند. کلید اصلی انگیزه داشتن این است که علاقه ی درونیمان را به شکلی مثبت (و از طریق پاداش دادن) تقویت کنیم.
در ادامه به هفت عادت افراد بسیار با انگیزه اشاره خواهیم کرد. عاداتی که به زمان خاصی محدود نیستند و ما هم می توانیم با استفاده از آنها زندگی مان را از یکنواختی خارج کنیم:
1- چرایی خود را بیابیم
افراد با انگیزه هرکاری را با چرا شروع می کنند. چرا این کار را انجام می دهیم؟
اگر صرفاً به این علّت که کوهی برای بالا رفتن وجود دارد، کوهنوردی می کنیم، وقتی به بخش سخت داستان برسیم، احتمالاً نخواهیم توانست ادامه دهیم. امّا اگر بدانیم چرا این کار را انجام می دهیم و این کار برای ما بسیار با ارزش باشد، در هر موقعیتی می توانیم توانایی های خود را بروز دهیم.
برای نمونه چرایی من ساده است: می خواهم تا جایی که می توانم سطح کیفیت زندگی انسان ها را بهبود بخشم. من این چرایی را به کار روزمره ام مرتبط کرده ام، حین کار تلاش میکنم اطرافیانم پیشرفت کنند و مشتریانم به بهترین شکل کارشان راه بیفتد!
2- عقاید خود را درباره ی ممکن ها تغییر دهیم
اغلب مردم کمبود انگیزه ندارند، بلکه باورهایی دارند که بسیار محدود کننده است. آنها اغلب کارها را نشدنی می پندارند. به همین علت مشاهده ی داستان زندگی افراد موفق می تواند بسیار قدرتمند باشد، زیرا این داستان ها چشم ما را به دنیایی از امکانات جدید باز خواهد کرد.
اگر می خواهیم بدانیم که انسان ها چه توانایی هایی دارند، سری به کتاب رکوردهای گینس بزنیم. می توانیم در اطراف خود انسان هایی را پیدا کنیم که به طرز شگفت انگیزی غیرممکن ها را ممکن کرده اند. امّا اگر این چنین انسان هایی را پیدا نکردیم متوقف نشویم، با کتاب ها، فیلم ها و داستان های این چنینی به خود یادآوری کنیم که چه قدرتی در ما نهفته است.
3- باورهای محدود کننده مان را تغییر دهیم
باورهای محدود کننده به روش های موذیانه ای به ذهن ما خطور می کنند. برای مثال ممکن است زیر لب به خودمان بگوییم: نه، من نمی توانم! من از عهده ی انجام این کار برنمی آیم.
داستان جالبی وجود دارد که در آن یک کک را درون ظرفی شیشه ای قرار می دهند و سر ظرف را می گذارند. کک تمام روز بالا و پایین میپرد تا بتواند از ظرف خارج شود، امّا بالاخره خسته میشود. وقتی سر ظرف را برمی دارند، کک فقط داخل ظرف بالا و پایین میپرد و بیشتر از آن جهشی انجام نمی دهد.
آیا الان کک می تواند از ظرف بیرون بپرد؟ بله امّا به شرطی که باور محدود کننده ی فعلی اش را کنار بگذارد.
پس باورهای محدودکننده ی خود را کنار بگذاریم و مانند کک درون ظرف شیشه ای نباشیم.
4- زمان بیشتری را صرف ارزش هایمان کنیم
با انجام این کار با یک تیر دو نشان می زنیم! هم انگیزه ی خود را بالا خواهیم برد، هم از زندگی مان لذت می بریم.
پیش از هرچیز باید ارزش های خود را بشناسیم. با شناسایی ارزش هایمان می توانیم میان آنها و کارهای روزانه مان ارتباط برقرار کنیم. برای مثال ماجراجویی، یادگیری و برتری داشتن برای من با ارزش هستند. بنابراین زمانیکه پروژه ای به من داده می شود، من فقط پروژه را انجام نمیدهم، بلکه یک ماجراجویی فوق العاده را تجربه می کنم.
وقتی پروژه ای دارم که از انجام آن لذت نمیبرم، راهی پیدا می کنم تا بتوانم از آن پروژه چیز جدیدی یاد بگیرم. از همه ی اینها بهتر به دنبال کسی می گردم تا میانبرهایی برای انجام بهتر، سریعتر یا ارزان تر آن پروژه به من نشان بدهد. ساده ترین ارزشی که می توانم پیدا کنم، بهترشدن است.
5- دراطراف مان انسان هایی داشته باشیم که به ما انگیزه می دهند
همان طور که بعضی کارها از انرژی ما می کاهند و بعضی دیگر به ما انرژی می بخشد، بعضی افراد هم هستند که انگیزه ی ما را کم می کنند و برخی دیگر به ما انگیزه ی مضاعف می بخشند.
پیش از هرچیز این را بدانیم اولین فردی که می تواند به ما انگیزه بدهد، خودمان هستیم. مربی خود باشیم، نه منتقد. وقتی شکست می خوریم مدام خود را سرزنش نکنیم، در عوض به دنبال درس گرفتن باشیم. از خود نپرسیم: “چرا مرتکب این اشتباه شدم؟” در عوض بپرسیم: “چطور می توانم دفعه ی بعد بهتر عمل کنم؟”
به دنبال چیزهایی باشیم که به حرکت روبه جلوی ما کمک بکند و بهترین شکل را از ما نمایان کند.
نیازی نیست در این مورد زیاد فکر بکنیم. کافی است افرادی را که به طریقی به ما انرژی می بخشند و کمک می کنند قدرت درون خود را آزاد کنیم، بیابیم. ممکن است این افراد از طریق تمرکز روی استعدادهای خاص ما این کار را بکنند. ممکن است چیزهایی را ببینند که دیگران به آنها توجه نمی کنند. یا حتی با گفتن جملاتی آن چنان ما را تشویق بکنند که دوباره بلند شویم و بخواهیم دنیا را فتح کنیم!
6- چرخه ی بازخورد بهتری طراحی کنیم
پیشرفت هرچقدر هم کم باشد، پیشرفت به حساب می آید. اگر بتوانیم روی پیشرفت کردن تمرکز کنیم، هم خوشحال تر خواهیم بود و هم انگیزه ی بیشتری خواهیم داشت. این یک عادت بسیار قدرتمند است.
برای اینکه بتوانیم بازخورد بهتری از فعالیت هایمان بگیریم، موارد زیر را درنظر داشته باشیم:
واقعی باشد: هرچه بازخوردی که می گیریم به فعالیت فعلی نزدیکتر باشد، بهتر است.
دقیق و مرتبط باشد: اگر بازخوردی که می گیریم مربوط به آن فعالیت نباشد، اشتباه است و اگر دقیق نباشد هیچ کمکی به ما نمیکند.
کاربردی باشد: اگر بازخوردی که می گیریم هیچ راه حل عملی برای بهبود فعالیت به ما ندهد، هیچ فایده ای ندارد.
تا به حال برای ما پیش آمده است که درانجام کاری به بن بست بخوریم و ناگهان فردی قطعه ی گمشده ی کار را برای ما نمایان بکند؟ این جاست که ما به خاطر این کشف جدید حسابی هیجان زده می شویم و می خواهیم هرچه سریعتر آن را امتحان کنیم!
سعی کنیم با بازخوردگرفتن از دوستان مان راجع به کارهایی که انجام می دهیم، از این لحظات بیشتر و بیشتر در زندگی خود ایجاد کنیم.
7- با ایجاد اهداف هیجان انگیز خود را به جلو هل بدهیم
اهداف ما باید به شکلی باشد که به طور خودکار ما را به سمت خود بکشندف اهدافی که تصور به حقیقت پیوستن شان ما را حسابی هیجان زده میکند.
اگر احساس می کنیم تحت فشار هستیم، یعنی یک جای کار می لنگد. ممکن است ارزش ها و علایق (درونی یا بیرونی) ما باهم درتضاد باشند. شاید این فشار به خاطر ترس ماست. ممکن است نیاز به اهداف کوچک تری داشته باشیم تا با رسیدن به آنها، انگیزه ی مضاعف پیدا کنیم یا شاید به هدفی بزرگ و جسورانه نیاز داریم تا انگیزه ی بیشتری به ما بدهد.
اگر هدفی به ما تحمیل شد، آن را به عنوان ارزش نپذیریم، بلکه به آن به چشم یک هدیه نگاه کنیم و به دنبال چالشی باشیم که به ما انگیزه بدهد. مسیر رسیدن به این هدف را به چشم یک ماجراجویی لذت بخش ببینیم که پر از فراز و نشیب و چالش های مختلف است. با این دید پی می بریم که شغل ها چقدر می توانند به انسان انگیزه بدهند و الهام بخش باشند. ما برای انگیزه داشتن، نیازی به دیگران یا شرایط اطرافمان نداریم، بلکه باید یاد بگیریم که چطور از طریق پیشرفت و مهارت آموزی، بیشترین انگیزه را برای خودمان ایجاد نماییم.
8- اگر فقط اراده کنید می توانید انگیزه را به سمت خود جذب کنید.
لازم نیست برای شروع انگیزه منتظر باشید. اگر بخواهید منتظر رسیدن انگیزه باشید و هیچ تلاشی برای آن انجام ندهید، باید بگویم که هیچ وقت فرا نخواهد رسید. همین که شما بتوانید اراده کنید که در هر راهی که مد نظرتان هست قدم بردارید تمام انگیزه ای که برای این کار لازم دارید به سمتتان روانه می شود.
9- اگر اهداف بزرگ انگیزه ی شما را به تعویق انداخت سعی کنید از اهداف کوچک شروع کنید.
برای اینکه تلاش در مسیر رسیدن به هدفتان برای شما به امری مداوم تبدیل شود بهتر است از اهداف کوچک شروع کنید و برای رسیدن به آنها برنامه ریزی کنید تا انگیزه ی لازم را کسب کنید. سپس بعد از نهادینه شدن آن در درونتان می توانید در راه اهداف بزرگتر به جذب انگیزه بپردازید.
10- روی حواس پرتی هایتان تمرکز کنید و آنها را از بین ببرید.
حواس پرتی یکی از بزرگترین موانع برای ایجاد انگیزه در درون شماست. اینکه شما مشغول به انجام کاری در راه هدفتان هستید اما حواستان مدام به مسائل بی ربط پرت باشد شما را از اصل مطلب دور کرده در نتیجه انگیزه ای هم برای شما باقی نمی گذارد.
11- از دیگران بخواهید نظراتی که راجع به شما دارند را به شما ارائه دهند.
این کار باعث می شود که شما به نقاط ضعف و قوتی که خودتان متوجه آنها نبوده اید پی ببرید و در صدد برطرف کردن آنها برآیید. اگر بتوانید نقاط ضعفتان را برطرف کنید قطعا انگیزه ی بیشتری در ادامه زندگی خواهید داشت و کمتر تسلیم شکست هایتان می شوید.
12- از افراد با تجربه در عرصه های مرتبط با خودتان درس بگیرید.
سعی کنید افراد موفق در ارتباط با اهدافی که شما در نظر دارید را بیابید و به مطالعه زندگی نامه آنها و کارهایی که انجام داده اند بپردازید. شما با همزادپنداری با آنها و انجام این کار انگیزه ی بسیار قوی به دست خواهید آورد و انرژی بسیار خوبی می توانید از روند زندگی آنها بگیرید.
13- از برنامه های انگیزشی استفاده کنید.
سعی کنید در جزئی ترین کارهایی که به طور روزمره انجام می دهید جوانب احتیاط را رعایت کنید و چیزهایی که شما را نا امید می کنند از خود دور کنید. برای مثال اگر کتابی دارید که در اوقات فراغت آنرا می خوانید اما مطالب آن روان شما را آزار می دهد و نا امیدتان می کند هرگز به خواندن آن ادامه ندهید و حتی آن را از قفسه کتابتان بردارید که جلوی چشمتان نباشد و سعی کنید از کتاب های روانشناسی و انرژی بخش، برنامه های تلوزیونی انگیزشی یا مطالب آنلاین انگیزشی حداکثر استفاده را ببرید.
14- موسیقی انرژی بخش گوش کنید.
شاید واقعا هیچ چیز مثل موسیقی روان آدمی را آرام نبخشد. اینکه شما بتوانید موسیقی های درست و مناسبی را گوش دهید که به روح شما انرژی ببخشید می توانید حس انگیزه و انرژی خوبی در خود نیز ایجاد کنید. همچنین اینکه از گوش دادن به موسیقی هایی که ناراحت کننده و آزار دهنده هستند جدا خودداری کنید.
15- با خودتان مهربان باشید.
اگر شما نتوانید به خودتان محبت کنید، هیچ فرد دیگری نمی تواند این کار را برای شما انجام دهد. زیرا شما با محبت کردن به خود در واقع خود را ارزشمند می شمارید. این کار باعث می شود که شما مرور زمان انرژی و حس خوبی نسبت به خود داشته باشید و در نتیجه می تواند عامل مهمی در ایجاد انگیزه درون شما باشد. و برعکس اگر مدام خود را سرزنش و تحقیر کنید باعث ایجاد حس بی تحرکی و نا امیدی در خود می شوید.
16- از شکست هایتان درس بگیرید.
هر فردی در زندگی تجربه ی شکست داشته. اما واکنش افراد نسبت به شکست هایشان با یکدیگر متفاوت است. اگر شما بعد از شکستی که می خورید نا امید شوید و در صدد ادامه برنیایید تبدیل به فردی مایوس می شوید که هیچ انرژی و انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارد. اما اگر از همان شکست درس بگیرید و کارهایی را که منجر به شکست شده دیگر انجام ندهید مطمئن باشید تبدیل به فردی با انگیزه و موفق خواهید شد.
17- خودتان را با هیچ کس مقایسه نکنید.
توانایی ما انسان ها با یکدیگر کاملا متفاوت است و هر فرد در یک زمینه توانایی دارد و می تواند موفق شود. بنابراین اگر شما توانایی خود را با فردی که در یک زمینه موفق بوده مقایسه کنید قطعا خود را سرکوب کرده اید. اگر شما با تلاش های فراوان نتوانسته اید مانند فرد مورد مقایسه عمل کنید بدانید که توانایی شما در چیز دیگری است و به جای مقایسه خود با آن فرد به دنبال توانایی تان باشید.
18- دست به رقابت های دوستانه بزنید.
رقابت میتواند در شما انگیزه ایجاد کند اما تا زمانی که آن رقابت سالم و دوستانه باشد. اگر رقابت شما با دیگران تبدیل به رقابتی از روی کینه و نفرت شود نه تنها انگیزه ای در خود ایجاد نمکیند بلکه با به کار گرفتن حداکثر انرژی خود برای جنگیدن با فرد مورد نظر از موضوع اصلی خود که پیشرفت در آن زمینه باشد دور می شوید و انگیزه تان فروکش می کند.
19- اهداف خود را مدام به خود یادآوری کنید.
هر فردی ممکن است در راه رسیدن به اهدافش دچار ذره ای نا امیدی شود. برای اینکه شما دچار این مسئله نشوید بهترین راهکار این است که مدام هدف خود را به یاد خود بیاندازید و با فکر کردن به آن انگیزه و انرژی بگیرید. برای مثال می توانید در زمان های ناامیدی چند دقیقه وقت بگذارید و دلایلی که برای آن در حال تلاش هستید را در ذهن خود برشمارید یا حتی می توانید آن ها را یادداشت کرده و در جایی بگذارید که به آنها مدام نگاه کنید.
20- از موفقیت هایی که کسب کرده اید سپاسگزار خود باشید.
این که شما خود را به دلیل موفقیت های هر چند اندکی که کسب کرده اید تشویق کنید باعث می شود که ارزش توانایی هایتان را در درون خود بالا برده و با فکر کردن به آنها انرژی و انگیزه بگیرید. البته اینکار بازخورد بیرونی هم دارد و باعث می شود که دیگران هم شما را به دلیل موفقیت هایتان تشویق کنند.