چگونگی تقویت احساسات و عواطف مثبت در برابر دیگران (قانون جذب)
دوستان عزیز سایت پرورش افکار نکته ای که بسیار اهمیت دارد این است که نباید آنچه مردم می گویند یا کاری که انجام می دهند، شما را ناراحت و خشمگین کند؛ یا وادار به موضع گیری و تلافی نماید، مگر این که خودتان از قبل به آن رضایت داده باشید.
دیگران می توانند تنها از راه فکر و اندیشه در ما نفوذ کنند و ما را تحریک نمایند. در حقیقت زمانی که خشمگین می شوید از چهار مرحله روحی گذر می کنید. ابتدا به فکر حرف مردم می افتید. سپس تصمیم به عصبانی شدن می گیرید و شعله خشم به جانتان می افتد.
آن گاه تصمیم به عمل می گیرید. بعد برحسب گفتار و کردار طرف مقابل یا به جواب گویی می پردازید و یا دست به عمل می زنید. به این ترتیب ملاحظه می کنید که فکر، هیجان و عکس العمل همگی در ذهنتان گذر می کنند. هنگامی که به رشد و پختگی عاطفی رسیدید، هرگز در مقابل انتقاد، حسادت و کینه دیگران از کوره در نروید و از خودتان واکنش منفی نشان ندهید؛ تا ذهنیت مثبت داشته باشید و بر اساس قانون جذب بتوانید به موفقیت برسید.
انجام این کار به مفهوم سقوط در نوسانات ذهنی و پیوستن به حالت منفی طرف دیگر خواهد بود. پس در زندگی هدف خود را مشخص کنید و به هیچ کس اجازه ندهید که شما را از مسیر احساس عمیق آرامش، خونسردی و سلامت عقل به بیراهه بکشد.
مفهوم مهر و محبت در روابط انسانی
زیگموند فروید بنیان گذار مکتب روانکاوی بر این عقیده بود که اگر شخصیت انسان از عشق تهی شود، بی گمان خود او پژمرده می شود و محکوم به مرگ زودرس می گردد. به هر اندازه که عشق، آرزوی خیر و خوشی از وجود شما ساطع کند، بر اساس قانون جذب به همان نسبت پاسخ آن را دریافت خواهید کرد.
بنابراین اگر دیگران را با زخم زبان آزار دهید و اگر احترامی برای آن ها قائل نشوید، هرگز در آمال و آرزوهای آن ها سهیم نخواهید شد. این در حالی است، که هر انسانی علاقه دارد مورد توجه قرار بگیرد و در نظر دیگران شخص مهمی جلوه کند. این نکته را عمیقا درک کنید که هرکس برای خودش ارزش زیادی قائل شود، از اصل منحصربه فرد جهان که تمام انسان ها را در برگرفته برخوردار می شود. با درک این مساله برای سایرین ارزش و احترام خاصی در نظر می گیرید و بر اساس قانون جذب در مقابل، آن ها نیز متقابلا همین احساس را به شما منتقل خواهند کرد.
چگونه در برابر دیگران با خودتان کنار بیایید؟!
هنرپیشه ای در نمایشنامه ای ایفای نقش می کرده که نقش مهمی بر عهده نداشت و علاوه بر آن، خود نمایش هم به خوبی نوشته نشده و روی هم رفته مردم پسند و گیرا هم نبوده است. کار به جایی می رسد که پس از گذشت چند ماه احساس می کند که از تماشاچیان بدش می آید. نفرت در وجودش به قدری بالا می گیرد که آن ها را کودکان ابله و بی ذوق می پندارد. عاقبت بیشتر از آن، کار کردن روی صحنه را طاقت نمی آورد و برای امرار معاش در جایی استخدام می شود.
روزی یکی از دوستانش به او پیشنهاد می دهد که برای شنیدن یک سخنرانی که در تالار شهرداری نیویورک برگزار شده بود، شرکت کند. موضوع سخنرانی از این قرار بود، این که چگونه با خودتان کنار بیایید؟ حضور در آن سخنرانی و شنیدن حرف های سخنران، زندگی او را به یک باره دگرگون کرد. به همین دلیل مجددا به تئاتری از آن رو گردانده بود، برگشت و کار خود را از سر گرفت و این بار تماشاگران و خود را با دیدی دیگر مورد ارزیابی قرار داد.
او هر شب قبل از این که پا به صحنه بگذارد، قلب خودش را از عشق و محبت تماشاچیان لبریز می کرد و به خودش تلقین می کرد، افرادی که شاهد نمایش او هستند، با دلی آرام و سرشار از عشق و علاقه آمده اند تا هنرنمایی او را ببینند؛ و هر بار بیشتر از قبل احساسات محبت آمیز خود را نثار تماشاچیان می کرد. همین تغییر در احساسات و نگرش او باعث شد بر اساس قانون جذب او امروزه در زمره یکی از مشهورترین هنرمندان جهان قرار بگیرد و از شهرت و محبوبیت فراوانی برخوردار شود. به این دلیل که آرزوی قلبی و مهر و علاقه ی او به مردم منتقل می شود و طبق قانون جذب مردم هم این احساسات مثبت او را بی جواب نمی گذارند و محبت بیشتری را به او باز می گردانند.
نحوه برخورد با آدم های ناشایست
مسلما در هر جامعه ای افراد ناشایست وجود دارند و ما هم با آن ها برخورد می کنیم. این افراد ناشایست اغلب پرخاشگر، دعوایی، ستیزه جو، بداخلاق و زودرنج هستند. آن ها به شدت فاقد احساس همکاری می باشند و به هر بهانه ای که شده سر بحث و جدل را باز می کنند. این افراد از لحاظ روحی، آدم هایی در خود فرو رفته، تغییر شکل داده و در هم پیچیده هستند.
احتمال دارد که این افراد در دوران کودکی دچار یک سری دگرگونی ها و ناهنجاری های تربیتی شده اند. بعضی های دیگر نواقص مادرزادی دارند. از کسی که دچار یک بیماری صعب العلاج جسمی است، و از کسی که دچار بیماری روحی است، نمی توان واکنش های رفتاری مانند افراد سالم را انتظار داشت. بهترین پیشنهاد برای شما این است که نسبت به رفتارهای زشت و زننده این افراد بی توجهی کنید و تا جایی که می توانید برخورد و معاشرت خود را با آن ها محدود نمایید.
به خواسته های خود در برابر دیگران وفادار بمانید
بعضی ها عادت دارند خواسته ها و نیت های قلبی خود را با صحنه سازی هایی از قبیل داد و فریاد، گریه و زاری و حتی تهدید و تطمیع برآورده کنند تا به هدف خود برسند. فراموش نکنید که این افراد دیکتاتورهای زورگویی هستند که عادت کرده اند، حرف خود را به کرسی بنشانند، برای دیگران ارزش و احترامی قائل نیستند و زندگی خود را با همین دوز و کلک ها پیش می برند.
شما هرگز نباید اجازه دهید که زیر بار حرف آن ها بروید و تحت تاثیر رفتار آن ها قرار بگیرید. سعی کنید محکم و استوار در برابر اراده ای که می خواهند بر شما تحمیل کنند، ایستادگی کنید و البته این کار را با خوشرویی تمام انجام دهید و کار را به جنگ و جدل متقابل نرسانید؛ ولی هرگز هم در برابر آن ها تسلیم نشوید.
در زندگی به هیچ کس اجازه ندهید مانع دستیابی شما به اهدافی شود، که در سرتان دارید. هدفی که خدمت به همنوع، اکتشاف زیبایی ها و مواهب خدادادی ذات بشر است. از عقل و درایت خود کمک بگیرید و به هر پیشنهادی روی خوش نشان ندهید. همواره به آرمان ها و خواسته های خود وفادار بمانید. این نکته را عمیقا در نظر داشته باشید، آنچه در آرامش، سعادت و کمال شخص دخالت دارد؛ الزاما برای تمام افراد بشر نیز سودمند می باشد. بنابراین همواره روی خواسته ها و نیات قلبی مثبت خود مداومت به خرج دهید، تا بر اساس قانون جذب بتوانید به تمام آن ها دست پیدا کنید.
