امروزه نام قانون جذب بر سر زبان های افراد زیادی شنیده می شود. این قانون با تکنیک های فراوان خود، کمک بسیاری به افراد مختلف کرده است. انسان های زیادی برای موفقیت خود از این قانون استفاده کرده اند. آن ها در جهت بهبود شرایط خود تکنیک های قانون جذب را در زندگی خود با تمرین و ممارست فراوان به کار گرفته اند. افراد مشهوری در سراسر دنیا از قانون جذب استفاده کرده اند و موفقیت های خود را مدیون استفاده مداوم از این قانون و تکنیک هایش می دانند. یکی از این افراد آرنولد شوارتزنگر است. ما در این مقاله قصد داریم زندگی او و استفاده از قانون جذب در زندگی آرنولد را برای شما بیان کنیم.
قبل از هر چیزی اجازه دهید تا تعریفی از قانون جذب را برایتان بگوییم. سپس با توضیح دقیقی از زندگی نامه آرنولد شوارتزینگر، قانون جذب به کار رفته در شرایط زندگی اش را توضیح خواهیم داد.
قانون جذب چیست؟
قانون جذب یک روش اصیل زندگی کردن است که طبق آن افراد با تمرکز بر افکار منفی یا مثبت خود، می توانند اتفاقاتی را در زندگی شان رقم بزنند. بر طبق این قانون، افکار و انسان ها از انرژی هایی ساخته شده اند و از این رو می توانند با کائنات ارتباط برقرار کنند. از آن جایی که ذهن می تواند تاثیر بسیار مثبتی در زندگی هر فرد داشته باشد، پس با تقویت آن نیز می توان به روش زندگی صحیح و خوبی دست یافت. قانون جذب روش های این تقویت ذهنی را به شما آموزش خواهد داد. قانون جذب تکنیک های مختلفی دارد. نمونه ای از این تکنیک ها عبارتند از تکنیک تجسم، تکنیک آینه و تکنیک یادآوری.
تکنیک تجسم می گوید که شما باید هدف خود را تجسم کنید و خود را در موقعیت آن قرار دهید. برای ان کار لازم است تا ذهن خود را باز کنید و آن را از هر تفکری خالی کنید. برای آن می توانید از تمرکز بر تنفس استفاده کنید. تکنیک آینه میگوید شما در مقابل اینه بایستید و خود را در موقعیت مورد نظر قرار دهید. با استفاده از تکنیک یادآوری قانون جذب، شما باید خود را در موقعیتی پس از رسیدن به هدف خود مجسم کنید. افراد مشهور زیادی از این تکنیک ها در زندگی خود استفاده کرده اند.
زندگی آرنولد شوارتزنگر
داستان زندگی آرنولد پیچیدگی ها و جذابیت های بسیار زیادی دارد. از بدن سازی گرفته تا فرمانداری. او یکی از افرادی است که بسیاری از ما با دیدن مداوم او روی پرده و شنیدن اخبار متفاوت از زندگی اش بزرگ شده ایم. نسل های قدیمی تر روز های چشم گیر بدنسازی او را به یاد خواهند آورد در حالی که جوان تر ها وی را به عنوان فرماندار پیشین کالیفرنیا بشناسند. مربی بدنساز سابق اتریشی/آمریکایی نقش های بسیاری را در زندگی خود تجربه کرده است.
وی به عنوان یک مهاجر بی پروا با دنبال کردن رویا های خود به یک بازیگر، نویسنده، سیاستمدار و تاجر موفق تبدیل شد. اما واقعا از پشت صحنه زندگی او چه می دانیم؟ در این مقاله قصد داریم به بررسی پشت صحنه موفقیت های آرنولد بپردازیم. پشت صحنه ای که پیوندی بسیار عمیق با قانون جذب و تکنیک های مختلف آن دارد و باعث موفقیت های روزافزون آرنولد شده است.
قانون جذب در زندگی آرنولد شوارتزنگر
آرنولد شوارتزنگر در سال ۱۹۴۷ در خانواده ای سخت گیر و کاتولیک در اتریش به دنیا آمد. او در دهکده ای به دور از امکانات بزرگ شد. آرنولد مرتب با کمربند مورد ضرب و شتم قرار می گرفت و دلیل آن نداشتن هوش و استعداد کافی بود.
شروع رویا پردازی آرنولد
اما داستان از آرنولد ۱۰ ساله شروع شد. شاید ابتدای آغاز فعالیت ذهنی او در زمینه قانون جذب همین نقطه بود. او رویای آینده ای بهتر و درخشان تر را در سرزمین فرصت ها می دید. آرنولد اخبار مربوط به آمریکا را مشاهده می کرد و می دید که مردم آن جا چقدر خوشحال و موفق هستند.
پس از آن وی در مدرسه به همکلاسی های خود همیشه می گفت: ” من به آمریکا می روم. ” چیزی که شاید در شرایط آن زمان غیر ممکن به نظر می رسید. پدر آرنولد می خواست که او فوتبالیست شود اما آرنولد ایده های خود را داشت. او الگویی بالاتر برای خود داشت. بدنساز موفقی به نام رگ پارک، که مرد سال جهان بود، در فیلم ها ستاره شده بود و کسب و کاری عظیم برای خود طراحی کرده بود تبدیل به رویای آرنولد شد.
اولین استفاده آرنولد از قانون جذب
آرنولد خود را در این موقعیت ها تجسم می کرد و این هم استفاده اولیه از تکنیک تجسم قانون جذب در زندگی او بود. زمانی که آرنولد به تمرین فوتبال رفت، با وسواس به تجهیزات وزنه برداری نگاه می کرد و اولین هالتر خود را برداشت. همزمان با این کار در ذهن خود این فکر را داشت که اگر رگ پارک توانسته، پس او هم می تواند برنامه ای برای موفقیت و آزادی ذهن خود داشته باشد: بدن سازی، بهترین مرد جهان شدن، رفتن به آمریکا، فیلم سازی و سرمایه گذاری در تجارت.
برای او و ذهن رویاپردازش همه چیز به همین سادگی بود. او تمام اتاقش را پر از تصویر های مردان قوی و بدن ساز جهان کرد تا تمرکزی غیر قابل نفوذ و شکست بر روی موفقیت خود داشته باشد. آرنولد به طرز عجیبی تمرین می کرد. هر درد و سختی و تمرین طاقت فرسایی، گامی در جهت رسیدن به هدفش بود. سرانجام در سن ۱۸ سالگی ارنولد قدم محکمی برای آینده خود برداشت. او که برای خدمت اجباری به ارتش اتریش پیوسته بود، تمرینات خود را برای شرکت در مسابقات جونیور اروپا زیاد کرد و سرانجام در این رقابت ها پیروز شد. اما او را برای رفتن به زندانی نظامی اعزام کردند.
تلاش مداوم و درس از شکست
آرنولد و ذهن رویاپردازش به این نکات اهمیت نمی داد. او برنده شده بود و تشنه موفقیت های بیشتری برای خودش. همین ذهن مثبت و فعال و بهره گیری از قانون جذب در زندگی آرنولد باعث شد تا در رقابت های بدن سازی دیگری در رده دوم قرار بگیرد و بعدا به عنوان بهترین مرد اروپا انتخاب شد. همین مسئله او را به کانون توجه همگان تبدیل کرد. اما قلب آرنولد چیزی بالاتر را می خواست. او خود را به عنوان بهترین مرد جهان متصور شده بود، زیرا این برد بلیتی برای رفتن او به آمریکا بود.
سرانجام در سن ۱۹ سالگی آرنولد همزمان با پایان خدمت خود برای مسابقات آقای جهان به لندن رفت. او در این مسابقات پیروز نشد اما به حدی خوب بازی کرده بود که یکی از داوران تحت تاثیر قرار گرفت. با تمرینات فراوان، ذهن مثبت و شکست ناپذیری فراوان سرانجام در سن ۲۰ سالگی او به عنوان جوانترین فرد، قهرمان رقابت ها شد. آرنولد شوارتزنگر در یکی از سخنان خود گفت: ” عدم موفقیت تجربه ای لازم برای رشد در زندگی شخصی مان است، زیرا اگر به حد خودمان نرسیم، چطور می دانیم که واقعا قوی هستیم؟ چگونه رشد خواهیم کرد؟ “
تنها در سن ۲۱ سالگی بود که او در دنیای بدن سازی نامی برای خود رقم زده بود. او رویای ۱۰ سالگی خود را پیش برده بود. در ۲۳ سالگی آرنولد جوانترین برنده رقابت های المپیا شد، رکوردی که هنوز هم در دست اوست. پس از آن آرنولد هر انچه کسب کرده بود سرمایه گذاری کرد و قبل از ۲۵ سالگی او یک میلیونر خودساخته شد. اما حرفه بازیگری مطابق میل او پیش نمی رفت. بیشتر کارگردان ها به خاطر لهجه اش و نام طولانی، او را رد می کردند اما آرنولد دست از تلاش و تجسم رویای خود بر نداشت.
ورود به سینما
بالاخره توجه اندی وارهول به او جلب شد و در ابتدا آرنولد تبدیل به مدل شد. چند ماه بعد او نقش هرکول را بازی کرد اما به خاطر زبان انگلیسی ضعیفش فیلم او دوبله شد. همین نقش جرقه ای برای موفقیت های عظیم او شد و سرانجام آرنولد برنده جایزه گلدن گلوب شد. آرنولد تا جایی پیش رفت که پس از ازدواج وارد دنیای سیاست هم شد. او هم اکنون سخنران انگیزشی موفقی هم می باشد. آرنولد در بخشی از سخنان خود می گوید: ” هنگامی که من بسیار جوان بودن، خودم را در کسوت آن چه می خواستم تصور می کردم. از نظر ذهنی من هیچ وقت درباره آن شک نکردم. ” او می گوید باید اعتقاد داشته باشید تا به آن چه می خواهید برسید و تصور کنید که آن را دارید و به دستش بیاورید.
نکته قابل توجه در رابطه با همین قانون جذب در زندگی آرنولد و اعتقاد او به موفق شدنش در حرفه سینما و مشهور شدن در فیلم ها این است که او در مصاحبه ای عنوان کرد که یک روز : ” ستاره شماره یک هالیوود ” خواهد شد. این اعتقادی بود که آرنولد در زندگی خود داشت و همین مسئله استفاده عمیق و دقیق قانون جذب را به خوبی ثابت می کند. همان طور که گفتیم اکنون او سخنران موفقی است و مطالب انگیزشی که می گوید، همیشه الهام بخش است. به خصوص اگر کسی زندگی نامه او را مطالعه کرده باشد. آرنولد اعتقاد دارد که باید به خود اعتماد کنید و بدانید چه چیزی شما را خوشحال می کند.
به دیگران اهمیت ندهید
او می گوید اهمیت ندهید که دیگران درباره شما چه فکری می کنند و چه کاری انجام می دهند. شما کاری کنید تا خودتان خوشحال باشید و خود را با دیگران مقایسه نکنید. او عقیده دارد باید انقلابی رفتار کرد و بسیاری از قانون های جهان را شکست. او می گوید هیچ وقت نباید از شکست ترسید. آرنولد هم بارها و بارها شکست خورده تا به موفقیت رسیده است. آرنولد شوارتزنگر در قسمتی دیگر از سخنرانی خود از افراد می خواهد تا به گذشته برنگردند. او اعتقاد دارد که نباید به افرادی که مانع موفقیت تان هستند گوش دهید. اجازه دهید تا آن ها نظراتشان را بگویند و شما هم به راه خود ادامه دهید و تا رسیدن به موفقیت، حرکت در مسیرتان را رها نکنید.