پادکست زندگینامه بهرام شفیع مجری و تهیه کننده
بیوگرافی بهرام شفیع (زندگینامه هنرمندان)
بهرام شفیع مجری با سابقه ی صدا و سیمای ایران است. قطعا ورزش دوستان، بهرام شفیع را با برنامه ی ورزش و مردم که تقریبا به صورت مستمر و هفتگی، برای سال ها با اجرای او از شبکه ی اول سیما پخش می شد، به خاطر دارند. بهرام شفیع در حوزه ی مدیریت ورزش هم سابقه ای طولانی دارد و حدود سیزده سال نیز در سمت ریاست فدراسیون هاکی بود.
او از جمله مجریان با سابقه ی ورزش صدا و سیما به حساب می آمد که پس از انقلاب و از سال 1361 به این سازمان راه یافته بود. دوستان عزیز سایت پرورش افکار برای آشنایی بیشتر و کسب اطلاع از زندگی نامه بهرام شفیع در ادامه با ما همراه باشید.
دوران کودکی و نوجوانی بهرام شفیع
بهرام شفیع متولد سال 1335 در تهران است. وی دوران ابتدایی را در مدرسه ی برزویه و دوران متوسطه را در دبیرستان علوی تهران که دبیرستانی نام آشنا در آن سال ها بود پشت سر گذاشت. بهرام شفیع که در محله ی پامنار تهران به دنیا آمده بود؛ مانند بسیاری از ورزشی های اهل مرکز و جنوب شهر، اولین بار در کوچه و پس کوچه های پامنار پا به توپ شد و با ورزش فوتبال آشنایی پیدا کرد.
بهرام شفیع در ده سالگی در چاپخانه مشعل آزادی واقع در خیابان باب همایون مشغول به فعالیت شد. شاید این اولین مواجه ی بهرام با دنیای چاپ و روزنامه بود. بهرام شفیع همیشه خود را بیش از هر چیز دیگری، خبرنگار می دانست. او پس از مدتی به علت علاقه ی شخصی مسئول بازخوانی و غلط گیری چاپخانه شد. بهرام در کودکی هر شنبه صبح ساعت ها جلوی دکه روزنامه فروشی می ایستاد، تا اولین خریدار کیهان ورزشی باشد. او حتی تا آخرین روزهای عمر خود، عادت روزنامه خوانی شب هایش را ترک نکرد.
آغاز فعالیت های حرفه ای
بهرام شفیع در دانشگاه تهران و در رشته ی کارشناسی علوم سیاسی فارغ التحصیل شد. اما علاقه ی همیشگی او به ورزش فوتبال و به ویژه گزارشگری موجب گردید تا او در آینده در دوره های اتحادیه ی رادیو تلویزیونی آسیا – اقیانوسیه شرکت کند و مدرک ارشد تهیه کنندگی و گزارشگری را از این موسسه ( ABU ) دریافت نماید. بهرام شفیع همکاری با صدا و سیما را به همراه آقای افشار، که او تا سال ها مجری خبر شبکه اول سیما بود آغاز کرد. با حقوقی در حدود دو هزار تومان. شفیع پیش از این، در دوران دبیرستان مدتی عضو تیم فوتبال قصر یخ تهران هم بود. او در این سال ها به صورت پراکنده به گزارشگری فوتبال می پرداخت.
بهرام شفیع – تلویزیون و ورزش و مردم
او که در سال 1361 به صدا و سیما آمده بود، تنها پس از گذشت سه سال و در یک اتفاق، مجری برنامه ورزش و مردم شد. در سال 1364 با ممنوع التصویر شدن مجید وارث که خود بنیانگذار برنامه ی ورزش و مردم بود، اجرای برنامه را عهده دار شد. او در سال های بعد تهیه کنندگی این برنامه را هم برعهده گرفت تا به مدت چهل سال بینندگان شبکه یک، ورزش و مردم را با بهرام شفیع به خاطر بیاورند.
به گفته ی مازیار ناظمی، برنامه ی ورزش و مردم در سال های آخر تنها به اعتبار آقای شفیع بر روی آنتن می رفت. همکاری بلند مدت بهرام شفیع با ورزش و مردم در طول چهل سال کم حاشیه بود، اما بدون حاشیه، خیر. او پس از تکیه بر جایگاه ریاست فدراسیون هاکی مورد هجمه برخی از همکاران و همچنین رؤسای سایر فدراسیون ها قرار گرفت. این هجمه از انتقادات موجب شد تا بهرام شفیع مانند قبل نتواند ورزش و مردم را اداره کند. او دیگر با فراغ بال گذشته قادر به ابراز انتقادات خود نسبت به ضعف های مدیریتی حاکم بر سایر فدراسیون ها نبود و همین امر و کاهش بار چالش ها و هیجان برنامه منجر به تغییر زمان پخش این برنامه با سابقه در کنداکتور صدا و سیما شد. ورزش و مردم در ابتدا از جایگاه همیشگی یکشنبه شب ها به صبح جمعه و سپس شب جمعه منتقل شد. انتقال این برنامه به ساعات پخش بدون مخاطب سازمان همیشه مورد گله بهرام شفیع بود.
گزارشگری
بهرام شفیع در اولین تجربه های خود گزارشگر دربی 61 بود، در سال هایی که با ورود گزارشگران جدید به ویژه پس از دهه هفتاد از تعداد گزارش های او کاسته شده بود؛ با گزارش بازی ایران و کره شمالی برای همیشه با دنیای گزارشگری فوتبال خداحافظی کرد. بهرام شفیع همیشه به حمایت از جوانان و تازه کاران شهره بود. او مسبب حضور بسیاری از چهره های جدید از جمله، جواد خیابانی، عادل فردوسی پور و مازیار ناظمی در صدا و سیما بود.
اگر لحظه ای سختی های دوران گزارشگری بدون اینترنت و دسترسی وسیع به اطلاعات را در دهه ی شصت در نظر بگیریم، بیشتر به ارزش های گزارشگری بهرام شفیع پی خواهیم برد. او با جمع آوری اطلاعات محدودی که در فیلم های پخش کننده های برنامه تلویزیونی وجود داشت و گاهی حتی اسامی بازیکنان برای چند ثانیه و بسیار بی کیفیت در این فیلم ها در دسترس بود؛ تمام تلاش خود را انجام می داد تا بتواند اطلاعات صحیح بازی و بازیکنان را به همراه تلفظ صحیح نام آن ها، به بینندگان منتقل کند. شاید باور کردنی نباشد، اطلاعات در رابطه با رویدادهای ورزشی و ورزشکاران تنها برای زمان محدودی و بر روی تله تکست قابل مشاهده بود.
یکی از خاطرات عجیب و در عین حال خنده دار بهرام شفیع در سمت گزارشگری به زمانی بر می گردد که او در بازی های آسیایی دهلی و برای گزارش یک بازی تنیس روی میز، به علت این که اسامی بازیکنان به دست پخش نرسیده بود، دو اسم خیالی مینگ و چانگ را ابداع می کند و تا انتهای مسابقه آن دو را به همین نام صدا می زند. او در همین اواخر با ذکر این خاطره گفت: «دنیای گزارشگری این روزها بسیار سخت شده است به حدی که یک سر سوزن اشتباه می تواند حرفه شما را تهدید کرده و توسط میلیون ها نفر در کمتر از چند دقیقه دیده شود». او استادان خود در دنیای گزارشگری و مجری گری را آقایان وارث و متقی می داند.
عکس های بهرام شفیع
تهیه کنندگی
بهرام شفیع از نخستین نسل تهیه کنندگان ورزشی صدا و سیما است. بسیاری از ویژه برنامه های ادوار گذشته جام های جهانی و المپیک ها با تهیه کنندگی بهرام شفیع بر روی آنتن رفته است. او در دوران تهیه کنندگی خود، از مجریان جوان بسیاری در برنامه هایش دعوت به همکاری کرد که از میان آن ها می توان به عادل فردوسی پور، مزدک میرزایی، پیمان یوسفی و جواد خیابانی اشاره کرد.
ریاست فدراسیون هاکی
بهرام شفیع تا زمان درگذشت، به مدت سیزده سال ریاست فدراسیون هاکی ایران را برعهده داشت. ریاستی که در دوره آخر و در سال1396 با چالش هایی در رابطه با بازنشستگی او و عدم امکان ریاست بر فدراسیون هاکی به اوج خود رسید. اما بهرام شفیع در همین دوره برای چهار سال دیگر در این پست ابقاء شد.
زندگی خص.صی بهرام شفیع
بهرام شفیع با خانم زهره کردگاری ازدواج کرد که حاصل این ازدواج پسری با نام «امیر اقبال» است. خانم کردگاری دکترای جامعه شناسی دارد و در حال حاضر استاد دانشگاه است. امیر اقبال هم در حرفه ساختمان سازی مشغول به فعالیت است و دوره ای را در کنار پدرش، در برنامه سازی ورزش و مردم فعالیت کرده است. امیر اقبال تحصیل کرده ی رشته زمین شناسی است.
درگذشت بهرام شفیع
در هفدهم مهر ماه سال 1397 خبری فضای رسانه ای ایران را شوکه کرد. بهرام شفیع بی سر و صدا و بدون این که در روزهای قبل خبری از بیماری او باشد، درگذشت. او در سن 63 سالگی و در بیمارستان بهمن تهران، دار فانی را وداع گفت.
بهرام شفیع چند سال قبل در ماه رمضان هم دچار مشکل قلبی شده بود. او که آن شب با پای خود به بیمارستان رفته بود ناگهان در بیمارستان از هوش رفت و پس از به هوش آمدن متوجه شد که برای سه دقیقه و چهل و هشت ثانیه، تمامی علائم حیاتی، نشان از مرگ او داشته اند.