همه دوست دارند که زندگی خود را روز به روز بهتر ببینند. در این مقاله به ۱۱ سوالی می پردازیم که شاید با پرسیدن آن زندگی مان تغییر کند.
بنجامین فرانکلین هر روزش را با این پرسش آغاز میکرد: “امروز چه کار خوبی باید انجام دهم؟» و روزش را با این سؤال به پایان میرساند: «امروز چه کار خوبی انجام دادم؟”
در حقیقت بسیاری از متفکران بزرگ پیوسته همه چیز را در معرض پرسش قرار می دادند.
آلبرت انیشتین دراین باره گفته است: “از گذشته درس بگیر، برای امروز زندگی کن، به آینده امیدوار باش. مهم ترین نکته این است که دست از سؤال کردن برندار.”
البته پرسش دائمی از خود چنان هم در عمل کار راحتی نیست، چون معمولاً ما دوست نداریم زیاد خودمان را در معرض پرسش قرار دهیم.
اما انجام این کار و تحمل زحمت آن ارزشش را خواهد داشت و منجر به افزایش اعتماد به نفس و بهبود زندگی روزانه می شود.
برای سرعت بخشیدن به چنین کاری، ۱۱ سؤالی را آماده کردم که هر روز از خودتان بپرسید.
۱- اگر امروز آخرین روز زندگی ام باشد آیا باز هم کارهای هر روز را انجام میدهم یا نه؟
در سال ۲۰۰۵، حدود یک سال بعد از اینکه استیو جابز فهمید مبتلا به سرطان لوزالمعده است، برای سخنرانی در مراسم فارغ التحصیلان دانشگاه استنفورد به آنجا رفت. وی در آن سخنرانی گفت که برای ۳۳ سال او خودش را هر روز صبح در آینه نگاه میکند و از خود می پرسد: “اگر امروز آخرین روز زندگی من باشد آیا بازهم کارهایی را که امروز می خواهم انجام بدهم، انجام میدهم یا نه؟”
اگر جواب برای روزهای متمادی “نه” بود پس مشخص میشد که او باید تغییری در زندگی اش انجام دهد.
جابز در ادامه سخنرانی اش می گوید: «یادآوری این نکته که به زودی خواهم مرد، مهم ترین ابزار من برای رویارویی با انتخاب های بزرگ در زندگی است. به این دلیل که تقریباً همه چیز، تمام انتظارات خارجی، تمام غرور، تمام ترس از خجالت یا شکست همه اینها در رویاروی با مرگ، محو می شوند؛ و تنها چیزهایی را باقی می گذارد که حقیقتاً مهم هستند. یادآوری اینکه شما به سوی مرگ میروید، بهترین راهی است که می شناسم. تا از این تله بگریزم که چیزی برای از دست دادن دارم. شما همین حالا عریان هستید؛ و دلیلی برای دنبال نکردن قلبتان وجود ندارد.”
۲- چگونه خود را می بینم؟
دینا ورشافسکایا، مؤسس سایت Wanelo در این باره می گوید: “این سؤال باعث میشود ناگفته های شخصیت خود را بشناسیم. تغییر دادن چگونگیِ دیدن خودمان در موقعیت های مختلف باعث میشود که اعمال، هدف ها و در نهایت خودمان عوض شویم. به طور مثال اگر خودمان را به طور کارآفرینی ببینیم که هنوز کشف نشده، باعث میشود که کارهایمان متمرکز بر آینده باشند زمانی که خود را ثابت کنیم و خودمان را به عنوان کارآفرین توانا ببینیم باعث میشود که کارهایمان تغییر کند و افرادی که برای صحبت کردن و تعامل انتخاب می کنیم، تغییر می کنند.”
۳- آیا پولدار شدن ارزشش را دارد؟
کی از کاربران سایت Quora جواب خوبی به این سؤال داده است: “بسیاری از مردم این توهم را دارند که اگر پول بیشتری داشتند، خوشحال تر بودند. بعد که پولدار می شوند می بینند بازهم خوشحال نیستند و این اتفاق باعث میشود که وارد بحرانی در زندگی خود شوند. اگر ما بخشی از طبقه متوسط هستیم، حتماً موقعیت های زیادی داشته ایم که بتوانیم به آن چیزی که بخواهیم برسیم. اگر الآن خوشحال نیستیم، پس با پول هم شاد نخواهیم شد.”
این سؤال باعث میشود که آیا پولدار شدن در اولویت کارهای ما هست یا نه. اینطور می توانیم از اشتباهات بزرگی در زندگیمان جلوگیری کنیم.
۴- بزرگترین نقطه قوت من چیست؟
گری واینرچاک مدیرعامل شرکت VaynerMedia در این رابطه می گوید که پرسیدن این سؤال کلید اصلی برای دوست داشتن شغل مان است.
او توضیح میدهد که بسیاری از افراد از شغلشان نفرت دارند چون نمی دانند علاقه اصلی آنها چیست. او در ادامه توضیح میدهد: “آنها در چند چیز مهارت دارند برای همین انجام آن میشود شغلشان؛ اما علاقه اصلی و آن کاری که از آن خسته نمی شوند را نمی دانند چیست.”
او در آخر نصیحت میکند: ” کاری که از آن متنفریم انجام ندهیم. نقاط قوت خودمان را به دقت شناسایی کنیم تا بتوانیم علاقه مان را کشف کنیم.”
۵- چه درد و رنجی را در زندگی ام می خواهم؟
مارک منسون نویسنده وبلاگهای خود بهبودی نوشته است که شادی نیازمند کشمکش است، همچنین درک این موضوع که ما برای چه کاری حاضر به این مبارزه هستیم.
منسون توضیح میدهد: “چیزی که موفقیت ما را مشخص میکند این نیست که «از چه چیزی لذت می برید؟» بلکه این سؤال است «چه درد و رنجی را می خواهیم تحمل کنیم؟» کیفیت زندگی ما باکیفیت لحظات مثبت مشخص نمیشود بلکه باکیفیت تجربه های منفی معلوم میشود. وقتیکه بتوانیم با تجربه های منفی کنار بیاییم به این معنا است که با زندگی راحت تر کنار می آیید.”
۶- قبلاً چه فرقی با الآن دارد؟
اگر برای ایجاد عادت جدید با خود کلنجار میرویم، طبق توصیه گرچن روبین به زمانی در گذشته فکر کنیم که توانستیم با موفقیت رفتارمان را تغییر دهیم.
با پرسیدن این سؤال می توانیم فاکتورهای موفقیت در زمان سابق را بفهمیم و از آن برای امروز خود استفاده کنیم.
روبین در ادامه میگوید: “اگر با روش مناسبی آن را به کار بگیریم، حتی می توانیم موفقیت های بیشتری نسبت به سابق کسب کنیم.”
۷- حالتان چطور است؟
مایکل هاپکینز یکی از کاربران سایت Quora متن جالبی در همین زمینه نوشته است: “این سؤال مهم ترین سؤال برای بخش مرکزی و اصلی وجودی همه ما است. این سؤال منجر به گفت و گوهای درونی زیادی میشود که هرکدام از ما هر روز باید با خودمان این گفت و گو را داشته باشیم.”
۸- چرا اینقدر جدی؟
این سؤال باعث میشود که زندگی را اینقدر جدی نگیریم و وقایع روزانه زندگی خود را در پرسپکتیو قرار دهیم. همچنین اگر با لحن جوکر این سؤال را از خودمان بکنیم لذت بخش تر هم هست.
۹- آیا دوستانی دارم که مرا حمایت می کنند، به چالش می کشند، تشویقم می کنند، به رشدم کمک می کنند؟
نلا کانوی یکی دیگر از اعضای سایت Quora در همین رابطه نوشته است: “می گویند ما میانگین ۵ نفری هستیم که بیشترین وقتمان با آنها سپری میشود. به افراد زندگی مان فکر کنیم. آیا آنها به ما کمک می کنند که به عنوان انسان رشد کنیم؟ یا وقتمان را با کسانی سپری می کنیم که فقط انرژی مان را تحلیل می برند، منفی هستند، ناله می کنند و در انتهای روز از خودمان می پرسیم که چرا با آنها احساس شادی نمی کنیم؟ برای انتخاب دوستان نزدیک به شدت سخت گیر باشیم. حلقه دوستانی انتخاب کنیم که با ما موارد مشترک دارند، ارزشهای یکسان دارند، رشد شخصیت برای آنها باشد و قدر زمان و دانش و دوستی را بدانند.”
۱۰- آیا امروز بهترین تلاشم را برای مشخص کردن هدفم داشتم؟ آیا در زمینه ی رسیدن به اهداف امروز بهترین تلاشم را داشتم؟
این دو سؤال در حقیقت فقط ۲ سؤالی است که مارشال گلداسمیت هر روز از خودش می پرسد.
او در وبلاگش می نویسد که با پرسیدن این سؤالات خودش را مجبور میکند هر روز جواب سوالاتی را بدهد که ممکن است در طول روز و در فشارهای روزمره فراموش شوند.
از این سؤالات به قول او ۶ سؤال از دسته “سؤالات فعال” قرار می گیرند که باعث حرکت به سمت موفقیت بیشتر میشود.
این سؤالات به ترتیب زیر است:
۱- آیا بهترین تلاشم را در زمینه ی افزایش شادی ام انجام داده ام؟
۲- آیا بهترین تلاشم را در زمینهی پیدا کردن معنا انجام داده ام؟
۳- آیا بهترین تلاشم را در زمینهی فعال بودن انجام داده ام؟
۴- آیا بهترین تلاشم را در زمینهی ایجاد رابطه مثبت انجام داده ام؟
۵- آیا بهترین تلاشم را در زمینه ی مشخص کردن اهداف واضح انجام داده ام؟
۶- آیا بهترین تلاشم را در زمینه ی رسیدن به اهداف انجام داده ام؟
گلداسمیت توضیح میدهد: “تفاوت بزرگی میان پرسش «آیا اهداف واضحی دارید؟» و «آیا بهترین تلاشت در زمینه ی مشخص کردن اهداف واضح انجام داده ای؟» وجود دارد. اولی ویژگی فعلی را مشخص میکند، اما دومی ما را به چالش میکشد کاری انجام دهیم.»”
او می گوید هیچ مشکلی در پرسیدن سؤال های منفعلانه وجود ندارد اما “پرسیدن چنین سؤالاتی باعث میشود در برابر سؤال بی تفاوت شویم و احساس مسئولیتی در قبال پاسخ دادن به آن نداشته باشیم”
۱۱- چه چیزی امروز خوب پیش رفت؟
فرانچسکا جینو و همکارانش در دانشکده تجارت دانشگاه هاروارد آزمایشی انجام داد. او از کارمندان خود خواست در پایان روز ۱۵ دقیقه وقت صرف کنند و بنویسند که در آن روز چه چیزی خوب پیش رفته است. او بعد از اتمام آزمایش به این نتیجه رسید که آنهایی که می نویسند و به فکر بهبود کار خود می افتند ۲۲٫۸% در کار خود بهتر عمل می کنند.
جینو در همین رابطه میگوید: “اینکه در پایان هر روز جواب این سؤال را باید بنویسند تأثیر زیادی دارد. چون اینگونه باید بیشتر فکر کنند و تمرکز داشته باشند. در جواب این سؤال اگر فقط فکر کنیم بهراحتی خودمان را گول میزنیم و چندان جواب مورد نظر را نخواهیم گرفت.”