۳۰ راه برای زنده بودن، نه فقط وجود داشتن
«نپرسید که دنیا به چه چیزی نیاز دارد. بلکه بپرسید چه چیزی باعث زنده بودنتان شده، همان را انجام دهید. زیرا آنچه جهان به آن نیاز دارد، افرادی است که زنده هستند.»
هوارد تورمن
«کارکرد صحیح انسان زندگی کردن است نه صرفاً وجود داشتن. من روزهایم را در تلاش برای طولانی کردنشان، تلف نمی کنم. من باید از زمانم استفاده کنم.»
جک لندن
درگیرِ یک عادت شدن بسیار آسان است. شاید برای یکی دو روز، یا شاید هم زمانی که هفته ها به ماه ها تبدیل می شوند، اما اتفاق خاصی نمی‌افتد.
شما فقط در حال حرکت هستید. از طریق جنبش ها، حرکت می کنید. زندگی خودکار و اتوماتیک است.
احساس خوبی دارد. اما هم زمان، صدایی در پس ذهنتان است که زمزمه می کند.
می گوید 《زمان ایجاد تغییر است.》یا《چه زمانی زندگی واقعی خود را شروع خواهم کرد؟》
در این مقاله ۳۰ پیشنهاد خواهید یافت که می توانند به شما کمک کند که از روی عادت ولی بدون اشتیاق کاری را انجام ندهید. برای قطع کردن زنجیره ای از کارهای خودکار و زنده شدن دوباره.
به دو صورت بزرگ و کوچک. امیدوارم چیزی در اینجا پیدا کنید که واقعاً برایتان طنین انداز باشد.
-
قدر آنچه دارید را بدانید.
وقتی در رفتارهای خودکار گیر کرده اید، خیلی راحت فراموش می کنید که بخاطر چیزهایی که دارید سپاسگزار باشید. چیز های اولیه ای که بسیاری از مردم فاقد آن هستند، افرادی که شما را دوست دارند و شگفتی های شگفت انگیز جهان.
-
خوش بینی را پیدا کنید.
از افکار منفی که دارید آگاه شوید و اجازه ندهید که شما را پایین بکشند. در عوض، در موقعیتی که در آن قرار دارید، یک چیز مثبت یا مفید در آن پیدا کنید و روی آن کار کنید.
هرچه بیشتر این کار را انجام دهید، این نوع تفکر به یک عادت تبدیل می شود و به زودی ذهن شما، بدون توجه به موقعیتی که در آن قرار می گیرید، واکنش مثبت و سازنده تری از خود نشان می دهد.
-
روزی پر از لبخند داشته باشید.
به جای اینکه به روش معمول خود ادامه دهید، یک روز آن را کنار بگذارید. و به هر کسی که ملاقات می کنید لبخند بزنید. مثلا به همکاران و اطرافیانتان، یا به خانمی که در صف سوپرمارکت است.
چه تاثیری بر احساس شما نسبت به خودتان و زندگیتان دارد؟ چگونه ارتباطات و همچنین روز شما را تغییر می دهد؟
-
چیز دیگری بخورید.
اگر معمولاً گوشت گاو را برای ناهار می خورید، این دفعه به سراغ ماهی بروید. یا یک غذای گیاهی.
چیزی را امتحان کنید که قبلاً نخورده اید.
-
به چیز دیگری گوش دهید.
یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای بیرون آمدن از همان عادات قدیمی، یافتن چیز جدیدی برای گوش دادن است. مانند غذا در مورد بالا، چند قدمی خارج از منطقه امن خود بردارید.
ممکن است سلیقه شما در موسیقی آنقدرها که فکر می‌کنید محدود نباشد – برای من اینطور بوده است – و این موضوع ساده واقعاً می‌تواند دنیای شما را گسترش دهد.
-
سرعتتان را کاهش دهید.
وقتی سرعتتان را کاهش می دهید، طبیعیتاً با آنچه در درون و بیرون شما درحال اتفاق افتادن است، ارتباط بهتری برقرار می کنید. آنچه در حال حاضر اتفاق می افتد پر جنب و جوش تر می شود و در پشت افکاری که در ذهنتان، در مورد گذشته یا آینده می چرخد، پنهان نمی شود.
برای لذت بردن از لحظه حال و از دست ندادن زندگی، هنگامی که برای آینده برنامه ریزی می کنید یا در حال مرور گذشته خود هستید، سرعت خود را کاهش دهید.
-
بهترین دوست خود باشید.
وقتی شکست می خوردید و وقتی رویایی می بینید، خودتان را تشویق کنید. به‌جای اینکه خودتان را بکوبید یا آنچه را که در اعماق وجودتان می‌خواهید، بیان کنید. این کار زندگی را بسیار راحت تر و شادتر می کند.
-
از چیزهای کوچک لذت ببرید.
وقتی سرعتتان را کم کنید، انجام این کار آسان‌تر می‌شود. چیزهای کوچک زیادی در اطراف اتفاق می‌افتند که اگر سریعا به سراغ کار بعدی بروید، ممکن است آن را از دست بدهید.
پس وقت بگذارید و برای لذت بردن از چیزهای کوچک، از توجه خود استفاده کنید.
یک در آغوش گرفتن طولانی، قدم زدن در جنگل، یک غروب خورشید یا طلوع ماه کامل، در میان این همه ستاره در آسمان شب.
-
خودتان باشید.
از زندگی چه می‌خواهید؟ بیشتر از این چه چیزی در زندگی خود می خواهید؟ کمی وقت بگذارید و درباره آن فکر کنید. فقط برای مدتی فراموش کنید که والدین، شریک زندگی یا رئیستان از شما چه می خواهند.
ممکن است مجبور شوید در مورد برخی چیزها مصالحه کنید. اما اجازه ندهید هیچ کس دیگری زندگی شما را اداره کند و رویاهای شما را زیر پا بگذارد. چون این، در نهایت زندگی شماست.
-
بخشش کنید.
وقتی کسی را نمی بخشید، درگیر منفی گرایی و رنج می شوید، حتی اگر کسی که به شما ظلم کرده، به کارش ادامه داده باشد. پس لازم نیست حتما بخشش کنید تا برای دیگران آدم خوبی باشید.
برای خودتان این کار را بکنید. برای اینکه بهترین دوست خودتان باشید. و برای بقیه سالها و دهه های زندگی تان، روی این زمین.
-
ارتباط خود را قطع کنید.
وقتی آنلاین هستیم و در طول روز، مقابل کامپیوتر یا موبایل می نشینیم، به راحتی، کارهایی را که می توانیم با وقت و توجه خود انجام دهیم، از دست می دهیم.
بنابراین برای ارتباط کاملتر با زندگی واقعی، ارتباط بیشتری را با فضای مجازی قطع کنید.
برای یافتن فعالیت‌های دیگری که ممکن است بخواهید امتحان کنید، ارتباط خود را قطع کنید. یا اصلا، ارتباط خود را قطع کنید تا فقط یک استراحت داشته باشید و دوشنبه یا چند هفته بعد را، با اشتیاق و انرژی دوباره شروع کنید.
-
درد را احساس کنید.
همه روزها عالی یا سرگرم کننده نخواهند بود. رنج نیز بخشی طبیعی از زندگی است.
افراد را به دلایل مختلف در زندگی خود از دست می دهیم. حیوانات خانگی خود را از دست می دهیم. شغلمان را از دست می دهیم یا بیمار می شویم. و گاهی اوقات، فقط یک روز وحشتناک داریم.
سعی نکنید از آن فرار کنید. بلکه آن را احساس کنید. این بخشی از یک زندگی کامل است و هر چه درد عمیق، برای مدت بیشتری وجود داشته باشد، بیشتر از زندگی و آنچه دارید، سپاسگزار خواهید بود و از آن لذت بیشتری خواهید برد.
-
نفس بکشید.
چند دقیقه از روز خود را به این کار اختصاص دهید و در مکانی آرام بنشینید و کمی عمیق تر از حد معمول نفس بکشید و فقط روی هوای ورودی و خروجی تمرکز کنید، نه هیچ چیز دیگر.
با انجام این کار، ذهن و بدن خود را آرام می کنید و به شدت و به طور کامل، با لحظه کنونی که در آن هستید، ارتباط برقرار می کنید.
-
ورزش کنید.
شما فقط یک ذهن نیستید. یک بدن هم هستید. پس مراقبش باشید. چند حرکت قدرتی انجام دهید. در ابتدا برای پیاده روی یا دویدن بیرون بروید. ورزش کنید. با این کار زنده تر خواهید شد و ذهن شما، متمرکزتر خواهد شد.
-
علاقه خود را پیدا کنید.
نقاشی کردن، ساخت و اجرای موسیقی. نوشتن. فوتبال بازی کردن، کمک به مردم، ممسافرت کردن. بهترین پدر و مادری که می توانید باشید.
یا چیز کاملاً دیگری. آنچه را که به آن علاقه دارید، کاوش کنید و مطمئن شوید که به طور مرتب، زمان و مکانی را برای آن در زندگی خود آزاد می کنید.
-
فعالیت های وقت گیر را کنار بگذارید.
بنابراین چگونه می توان زمان بیشتری برای علایق خود و یافتن علایق جدید صرف کرد؟ با رها کردن برخی از فعالیت های وقتگیر در زندگی.
بیشتر اوقات ارتباط خود را از طریق اینترنت قطع کنید. هر هفته چند ساعت کمتر تلویزیون تماشا کنید. آن بازی ویدیویی را که آنقدر مشتاقش نیستید، متوقف کنید.
اگر کتابی خوب نیست، مجبور نیستید آن را تمام کنید. در اینجا نیز فقط از طریق امواج، حرکت نکنید. درباره چگونگی صرف وقت و انرژی خود، تجدید نظر کنید.
-
سفر کنید.
من عاشق سفر و دیدن چیزهای جدید هستم و آن را به شدت توصیه می کنم.
مهم نیست که به کشوری در نیمی از سراسر جهان بروید، یا یک شهر یا نقطه کوچک و زیبا در طبیعت را که نزدیک به خانه خودتان است، کشف کنید.
طبق تجربه من، معمولاً مکان‌های شگفت‌انگیزتری در این نزدیکی وجود دارد.
-
از فرصت استفاده کنید.
به جای تردید کردن یا منتظر ماندن، از کسی برای بیرون رفتن درخواست کنید.
کسب و کار جانبی خود را بر اساس علاقه خود راه اندازی کنید.
شروع به نوشتن کتابی که در ذهن دارید کنید و وقتی کارتان تمام شد و اگر ناشری علاقه‌ای به چاپ آن نداشت، آن را در کیندل و دیگر پلتفرم‌ها منتشر کنید.
-
وقتی راه دیگری ندارید، رها کنید.
گاهی اوقات هیچ چیز در یک رابطه، در یک شغل یا در پروژه جانبی یا تجارت شما درست پیش نمی رود. سعی می کنید آن را اصلاح کنید، چیزها را اصلاح کنید تا را در مسیر جدیدی رشد دهید.
گاهی اوقات نتیجه می دهد. اما نه همیشه. گاهی اوقات اوضاع فقط بدتر و بدتر می شود. بعد ممکن است برای آخرین بار تلاش کنید. یاآن را رها کنید، زیرا زمان آن رسیده است که از نو شروع کنید و چیز بهتری خلق کنید.
-
محیطی بسازید و پرورش دهید که از شما حمایت کند و شما را بالا ببرد.
اطلاعاتی که به زندگی خود وارد می کنید تأثیر زیادی بر دیدگاه شما و آنچه روی آنها تمرکز می کنید دارند. پس عاقلانه انتخاب کنید. بیشتر وقت و انرژی خود را صرف افراد و اطلاعاتی کنید که شما را بالا می برند و باعث می شوند احساس زنده بودن کنید.
-
با یک هدیه غیرمنتظره، به کسی که دوستش دارید، زندگی بدهید.
این هدیه می تواند یک دسته گل باشد که برای چیدن آن از چمن های بهاری، بیرون رفته اید. یک یادداشت با پیامی محبت آمیز و عاشقانه که در ظرف ناهار یا کتاب همسر یا فرزندتان پنهان کرده اید. یا شامی باشد که وقتی خسته از محل کار یا مدرسه می آیند، آماده کرده اید. لبخند بزرگ او را ببینید و متوجه خواهی شد که خودتان هم چگونه زنده می شوید.
-
مسیر دیگری را برای رفتن به خانه، انتخاب کنید.
اگر برای رفتن از مدرسه یا محل کارتان، همان مسیر همیشگی را انتخاب می کنید، امروز کاری متفاوت انجام دهید. از مسیری که قبلاً نرفته اید، پیاده روی، رانندگی یا دوچرخه سواری کنید. با این کار، می توانید به جای اینکه آن مسیر را، صرف فکر کردن به کارهای روزمره یا برنامه های خود کنید، چیزهای جدیدی ببینید.
-
مرتب کنید.
محیط خود را، به شکلی ساده تغییر دهید تا افکار خود را در جهتی جدید و واضح، سوق دهید.
برای مثال، یک قسمت کوچک از خانه خود را انتخاب کنید. سپس هر وسیله آنجا را چک کنید و از خود بپرسید: آیا طی سال گذشته از این وسیله استفاده کرده ام؟ اگر نه آن را به خیریه اهدا کنید یا به یک نفر هدیه دهید. یا می توانید به سادگی آن را بیرون بیندازید.
-
روزی پر از مهربانی داشته باشید.
از انتقاد، کنایه و سرزنش فاصله بگیرید. فقط برای یک روز؛ و در عوض با همه کسانی که ملاقات می‌کنید، از جمله خودتان تا جایی که می‌توانید مهربان، دوستانه و فهمیده رفتار کنید و ببینید چه اتفاقی می افتد.
-
برای وضوح با یک مراسم صبحگاهی شروع کنید.
آرام آرام بیدار شوید. شاید به چیزهایی فکر کنید که بابت آنها سپاسگزار هستید. قبل از شروع روز، برای یک یا دو دقیقه در سکوت و آرامش بنشینید. اگر آهنگ مابقی روزتان را به اینگونه تنظیم کنید، توقف، تأمل و لذت بردن و قدردانی از اتفاقاتی را که در طی آن اتفاق می‌افتد، آسان‌تر می شود.
-
با ترس هایتان روبرو شوید.
مجبور نیستید با سرعت، به دل ترستان نفوذ کنید. در عوض، اگر خیلی برایتان ترسناک بنظر می رسد، یک قدم کوچک به جلو بردارید، سپس یکی دیگر. ممکن است هم ترسناک و هم هیجان انگیز باشد، اما آنقدر ناراحت کننده نباشد که باعث شود عقب نشینی کنید.
-
آخر هفته را به گونه ای متفاوت سپری کنید.
اگر معمولاً در خانه می مانید و به جز خواندن و تماشای یکی دو فیلم، کار زیادی انجام نمی دهید، آخر هفته خود را با چند فعالیت که به ندرت، یا هرگز انجام نداده اید، پر کنید؛ مثلا به مسافرت بروید تا رستوران پیاده روی کنید، و بهترین آبجو یا شراب را همراه یک دوست خوب بنوشید.
اگر معمولاً آخر هفته‌های خود را با فعالیت‌های دور از خانه پر می‌کنید، این کار را با یک کتاب روی مبل راحت کنید.
-
زیر باران بدوید.
کاری را بکنید که شبیه به کاری که معمولا انجام می دهید، نیست. هم زمان که باران به پنجره می زند، وقتی همه از حضور در خانه هایشان و تماشای تلویزیون زیر پتو لذت می برند، شما بند کفشهایتان را ببندید. چند دقیقه برای دویدن، بیرون بروید؛ و برخورد هر قطره به بدنتان را احساس کنید.
-
زمانی را به تنبلی یا تفریح کردن، اختصاص دهید.
راحت می شود در افکار جدی و سازنده گم شد. در برنامه خود بیشتر از حد برای چیزی جا باز نکنید؛ اما ممکن است هر از چند گاهی به چیز دیگری نیاز داشته باشید و برای آن نیز در برنامه خود، جایی را باز کنید. حالا می تواند قلقک بازی باشد یا این که مدتی را در چمن دراز بکشید، کاری انجام ندهید و ابرها را تماشا کنید.
-
فقط یک کار جدید انجام دهید.
من قبلاً به خوردن، گوش دادن و … به عنوان زمینه هایی اشاره کرده ام که می توانید کار جدیدی انجام دهید. با این حال فقط در همین مرحله متوقف نشوید.
خارج از چارچوبی که در این مقاله آورده ام فکر کنید.
کاری جدید انجام دهید، مهم نیست به چه چیزی علاقه دارید.
مهم این است که شما به جایی که هستید، یا به چیزی که در موردش کنجکاو هستید نگاهی بیندازید و سپس یک چیز را کشف یا بسط دهید و ببینید چه احساسی در شما ایجاد می کند.
چگونه باعث می شود دوباره لبخند بزنید و زنده شوید.
منبع:
- https://www.positivityblog.com/come-alive-not-just-exist
