یک پروفسور دانشگاه کُرُنل با بیش از صد نفر با پیش زمینه های مختلف مصاحبه کرد و از آن ها خواست مهم ترین و با ارزش ترین درسی که در طول زندگی به دست آورده اند را بگویند. حرف آن ها در مورد کاری که انجام دادند نبود، بلکه در مورد کارهایی بود که آن ها را انجام نداده بودند! از فردی که هشت سال داشت پرسیدند اگر بتوانی به عقب برگردی و به جای هرکسی که دوست داری زندگی کنی، دوست داری به جای چه کسی باشی؟! پیرمرد در جواب گفت دوست دارم به عنوان مردی برگردم که می توانستم باشم اما هیچ وقت موفق نشدم!
همیشه سر تصمیمات خود باقی بمانید
بالاخره زمانی فرا می رسد که در مورد تصمیماتی که گرفتید با بقیه حرف می زنید، شما با اشتیاق تمام در مورد ایده های خودتان با آن ها حرف می زنید و از رویاها و آینده ای که می خواهید داشته باشید می گویید. دوستان و آشنایان به شما گوش می دهند و سرشان را تکان داده و گاهی اوقات به شما لبخند می زنند، اما همین طور که به حرف زدن ادامه می دهید، متوجه می شوید که روی صندلی خود تکان می خورند و دائم جابه جا می شوند؛ چون آن ها منتظرند که حرف های شما تمام بشود تا بعد به شما بگویند: «مگر دیوانه شده ای؟! تو که نمی توانی این کارها را انجام دهی! پیش خودت چه فکری کردی؟!» وقتی به آن ها توضیح می دهید که چرا دلتان می خواهد چنین کاری را انجام دهید. در جواب شما می گویند: «ببین ما به فکر خود تو هستیم چون انجام این کارها خیلی خطرناک است؛ پس نباید این کار را انجام دهی باید به کار خودت بچسبی و خدا را شکر کنی که یک شغل خوب داری!»
برای یک لحظه ممکن است که فکر کنید آن ها درست می گویند، برای این که آن ها شما را به خوبی می شناسند و برای آن ها مهم هستید. در آن لحظه کاری که باید انجام دهید این است که با شجاعت به چشمان آن ها نگاه کنید و بگویید نه! این مسیری است که آن را انتخاب کردم و می خواهم تا پایانش بروم. وقتی صدای انتقاد آن ها هنوز در گوشتان است، دست به کار می شوید؛ سپس بقیه به آن ها اضافه می شوند و می گویند: این راهی که در پیش گرفتی خیلی سخت و غیرقابل پیش بینی است؛ قبلا هم کسانی مثل تو می خواستند این راه را بروند ولی شکست خوردند و کلی ضرر کردند و حتی همه ی دار و ندار خود را از دست دادند؛ ما همه به فکر تو هستیم، پس بهتره که این کار را رها کنی!
اینجا دوباره در چشمان آن ها نگاه کنید و با جسارت بیشتری بگویید نه! من تصمیم خودم را گرفته ام و قصد دارم تا آخرش بروم. همین طور که ادامه می دهید مجدد دیگران سعی دارند شما را منصرف کنند، و هر بار شما باید همان جواب را به آن ها بدهید باید بگویید نه! من تصمیم خودم را گرفته ام، می خواهم تا انتها این راه را بروم و ممکن نیست که برگردم و منصرف شوم. این نظرات و انرژی های منفی اصلا مهم نیستند؛ به این خاطر که وقتی به هدفتان برسید همه ساکت می شوند، دیگر فقط شما می مانید و موفقیت ها و لذت از زندگی! پس ادامه بدهید و تسلیم نشوید تا شما هم به موفقیت در کسب و کار مورد نظر خود دست پیدا کنید.
بزرگ ترین دلیل شکست اغلب کارآفرینان
خیلی از کارآفرین ها شکست خوردند، نه برای ایده هایی که داشتند و نه به خاطر شرایط بد اقتصادی و بازار؛ بلکه فقط به خاطر تسلیم شدن در برابر این حرف مردم! به عبارتی آن ها تسلیم نا امیدی می شوند. بنابراین برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار شما این گونه نباشید و با قدرت ادامه دهید. وقتی به قله رسیدید و از منظره ی زیبای آن لذت بردید، خدا را شکر می کنید که تصمیم درستی گرفتید.
فراموش نکنید چرا تصمیم گرفتید کارآفرین باشید، تجارت شخصیت شما را تغییر می دهد. شما نمی توانید هم یک کارآفرین باشید و هم شخصیت قبلی تان را داشته باشید. با خودتان بگویید آن شخص ترسوی بدبین قبلی دیگه مرده است و من باهوش و نترس هستم. این گونه شجاعت پیدا کرده و به راستی باهوش و نترس می شوید، مهارت های جدیدی یاد می گیرید و متوجه می شوید که کارهایی که حتی فکرش را هم نمی کردید، به راحتی انجام می دهید. بله کار شما را عوض می کند، اما یادتان نرود که الان چه کسی هستید و وقتی که تصمیم گرفتید شروع کنید چه کسی بودید. رویایی که داشتید را هرگز فراموش نکنید و مهم تر از همه این است که انگیزه اصلی و چرای اصلی خود را به یاد داشته باشید. رسیدن به هدف و موفقیت نکته ی اصلی نیست. اصل مطلب این است که از کارتان به بهترین شکل ممکن لذت ببرید. این گونه به معنای واقعی کلمه می توانید به موفقیت در کسب و کار خود دست پیدا کنید.
هدف های اصلی انسان در این دنیا چیست؟!
دوستان عزیز این نکته را به یاد داشته باشید که هدف اصلی در این دنیا تکامل است تا از همه استعدادهایی که به شما داده شده به بهترین شکل استفاده کنید. شما می توانید به هر چیزی که می خواهید برسید و وظیفه تان است که از نعمت ها و استعدادهای که به شما داده شده بهره مند شوید تا به موفقیت در کسب و کار و تمام عرصه های زندگی دست یابید.
اگر خودتان را دست کم بگیرید از زندگی رنج می کشید. مطمئن هستیم که هر موفقیتی که تاکنون داشته اید تنها کسری از توانایی های واقعی شما بوده است؛ نتایجی که تا حالا به دست آورده اید خیلی کم تر از چیزی است که می توانید به آن برسید. پس وقت آن رسیده است که به خودتان بیایید و برای رسیدن به اهداف و موفقیت در کسب و کارتان یک ماجراجویی را شروع کنید. وقت آن فرا رسیده که زندگی را که برای آن ساخته شده اید را تجربه کنید؛ زندگی که واقعا شایستگی آن را دارید.
مهم نیست که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده یا شرایط فعلی شما چگونه است، از همین الان تصمیم بگیرید، دست به کار شوید و همه ی چیزها را تغییر دهید. بزرگی در وجود شماست و فقط باید آن را آزاد کنید. شما می توانید از همین الان شروع کنید و دست به کار شوید تا به موفقیت در کسب و کار و زندگی که شایستگی آن را دارید دست یابید.
کلام آخر
به عنوان سخن پایانی می خواهیم به شما بگوییم که رسیدن به موفقیت در کسب و کارتان به انتخاب شما بستگی دارد. فقط باید از جای خود بلند شوید و یک کاری انجام دهید به همین سادگی! آدم های زیادی هستند که در ذهنشان ایده های خوبی دارند اما تعداد کمی هستند که تصمیم می گیرند این ایده را عملی کنند، نه از فردا و نه از شنبه؛ بلکه از همین الان. پس تصمیم بگیرید که از همین الان شروع کنید. یک کارآفرین نمونه و واقعی مرد عمل است نه مرد حرف! پس الان وقت تصمیم گرفت است، باید ببینیم که فقط حرف می زنید یا وقتی پای آن می افتد مرد کار کردن هم هستید؟!
پایان