راه های مقابله با ترس
ذهن ما انسان ها بر طبق شرایط گذشته کار می کند و به رخدادها پاسخ می دهد. ما قادر نیستیم تکامل مغز خود را تغییر دهیم. اما می توانیم تمایلات آن را عوض کنیم. دوستان عزیز سایت پرورش افکار در این مقاله شش راهکار به شما معرفی می کنیم که با استفاده از آن ها بتوانید ذهن خودتان را از عصر حجر به عصر تکنولوژی ارتقا بدهید و به موفقیت در کسب و کار و زندگی دلخواه خود دست پیدا کنید. پس در ادامه با ما همراه باشید.
1 – واقعی باشید
نخستین کاری که باید انجام دهید این است که نگرش جدیدی به دست آورید، باید قادر باشید حقیقت را از رویا تشخیص دهید. چیزی که با آن رو به رو هستید یک شیر درنده نیست، بلکه یک تلفن است. اگر شماره بگیرید شخص مقابل به شما جواب می دهد و نمی تواند به شما آسیبی برساند. اگر بخواهید در یک جمع سخنرانی کنید به شما حمله نمی کنند تا بخواهند روستای شما را نابود کنند. شما دیگر در معرض خطرات مهلک قرار ندارید.
قبل از این که بخواهید کاری انجام دهید که از آن می ترسید باید این سوال را از خودتان بپرسید که اگر این کار را انجام بدهم می میرم؟! اگر جوابتان منفی باشد پس ترس شما هم مصنوعی است و نباید به آن توجه کنید تا بتوانید به موفقیت در کسب و کار و زندگی دلخواهتان دست پیدا کنید.
2 – ترس از ترس نباید باعث ترس شما شود
این خود سخنرانی کردن نیست که باعث ترس ما می شود، بلکه پیش بینی ترس از این کار است که باعث خود ترس می شود. یعنی ترس توهم ذهنی شما است که مانع رسیدن به موفقیت در کسب و کار یا زندگی شما می شود. در سال 1960 یک محقق در مورد چتربازها کنجکاو شد و روی آن ها تحقیق کرد. سنسورهایی که به آن ها متصل کرد ضربان قلب آن ها را اندازه گیری می کرد. او متوجه شد که وقتی چتربازها هنوز در هواپیما هستند و جای آن ها امن هست وقتی که هواپیما به محل رهاسازی چتربازها می رسد. ضربان قلب آن ها تندتر و تندتر می شود و هرچه ارتفاع هواپیما بیشتر می شود استرس چتربازها هم بیشتر می شود.
اما چیزی که پیش بینی نمی کرد این بود که وقتی چتربازها بیرون می پریدند و به سمت زمین می آمدند ضربان قلب آن ها آرام تر می شد. بنابراین استرس آورترین بخش در این کار تصور این بود که این پرش چقدر می تواند ترسناک باشد! یعنی پیش بینی ترس و فکر کردن راجع به این کار آن ها را بیش تر از خود عمل می ترساند. اما چتربازها زمانی که با حقیقت کار مواجه می شدند ترسشان می ریخت. این همان ترسی است که وقتی تلفن را جواب می دهید با آن ها مواجه می شوید. یا قبل از این که روی صحنه حاضر شوید تا برای جمعیتی سخنرانی کنید. این پیش بینی آن ترسی که فکر می کنید وقتی در حال انجام کار هستید حسش می کنید. اما وقتی درگیر خود عمل شوید ذهنتان تشخیص می دهد که خطر واقعی وجود ندارد و در نتیجه ترس شما کم می شود و از بین می رود. پس از یادتان نرود که ترس از ترس، از خود کاری که از آن می ترسید به مراتب ترسناک تر است.
3 – بیست ثانیه شجاعت داشته باشید
برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار یا زندگی نیازی نیست که همیشه شجاع باشید. در اصل بعضی اوقات اصلا نیازی نیست که شجاع باشید. با توجه به محاسبات انجام شده شما حتی می توانید 99 درصد روز انسانی بزدل باشید. یعنی تقریبا همه ی روز به جز بیست ثانیه! چرا بیست ثانیه؟! برای این که تماس گرفتن با یک مشتری که از او می ترسید فقط بیست ثانیه زمان می برد! فقط کافی است که تلفن را بردارید و شماره بگیرید.
وقتی می خواهید به استخر بروید و آب سرد باشد می ترسید وارد آب شوید. ولی اگر فقط بیست ثانیه شجاعت به خرج دهید و شیرجه بزنید در استخر، بعد از بیست ثانیه دیگر احساس سرما نمی کنید. پس وقتی با ترس رو به رو می شوید باید چه کار کنید؟! این کار را بکنید! مغزتان را خاموش کنید. چشمان خود را ببندید و اگر لازم است نفس خود را هم حبس کنید. و مغزتان را نادیده بگیرید. فرض کنید می خواهید از یک هواپیما به پایین بپرید. در این صورت چندین هزار متر بالای زمین هستید. برای این کار باید مغز خود را برای چند ثانیه خاموش کنید. کار مغز این است که برای بقای شما بجنگد! پس به هیچ وجه نمی توانید ذهنتان را متقاعد کنید که پریدن از هواپیما ایده ی خوبی است. مغزتان هیچ وقت به شما اجازه نمی دهد که از هواپیما به پایین بپرید. پس باید آن را برای چند ثانیه خاموش کنید. وقتی بیرون پریدید دیگر مشکل حل می شود.
فعالیت هایی که از آن ها می ترسید اغلب کارهایی هستند که می توانند موفقیت های زیادی برای شما به همراه داشته باشند. به چیزهایی که می توانید به آن ها دست پیدا کنید فکر کنید. تصور کنید که اگر این شجاعت را داشته باشید موفقیت در کسب و کار و زندگی شما چند برابر خواهد شد. پس به خاطر داشته باشید که برای شجاعت فقط بیست ثانیه لازم دارید.
4 – روی وظایفی که دارید تمرکز کنید نه نتایج آن
مغز مانند یک ذره بین است. یک پشه می بیند و آن را در حد یک دایناسور بزرگ می کند. ذهن شما با واقعیت بازی می کند. راه حل آن این است که فقط روی واقعیت هایی که از آن ها اطمینان دارید تمرکز کنید و از بزرگنمایی دوری نمایید تا به موفقیت در کسب و کار و زندگی خود دست پیدا کنید. فقط روی کار متمرکز شوید، تلفن خود را بردارید و سلام کنید. مستقیم به چشمان مشتری خود نگاه کنید و با او قرارداد ببندید. اجازه ندهید ذهنتان حقیقت را انکار کند و شما را بترساند.
5 – خودتان را به ترس عادت دهید
سربازی جایی است که به شما یاد می دهند با ترس های خود روبه رو شوید. اگر از صحبت کردن با شخص دیگری واهمه دارید تصور کنید وقتی یک سرجوخه سر یک جوان فریاد بزند آن جوان چه احساسی پیدا می کند؟! سربازی به بچه هایی که فقط در خانه بودند چیزهای زیادی یاد می دهد و آن ها را به جنگجویانی نترس تبدیل می کند. در دوره ی آموزشی سربازی سربازان را تحت فشار زیادی قرار می دهند و نتیجه ی این کار سربازانی هستند که دیگر به ترس و استرس عادت کرده اند. همین باعث می شود که در میدان نبرد وقتی از مقابل گلوله و ترکش می آید، سربازان نترسند و فرار نکنند.
شما هم می توانید با ترس های خودتان همین کار را بکنید، تا بتوانید با آن ها روبه رو شوید، به آن ها عادت کنید و بفهمید که به هیچ وجه ارزش ترسیدن ندارند! با این روش نه تنها ترس های شما از بین می رود بلکه این حتی می تواند به نقطه ی قوت شما برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار و زندگی تان تبدیل شود.
6 – ترس و شکست را برای خودتان جذاب کنید
کلید رسیدن به موفقیت در کسب و کار شکست های بزرگ است. در بیشتر کسب و کارها کسی که بیشتر ببازد بیشتر هم می برد. زندگی، رشد و موفقیت همواره به هم وابسته هستند. زندگی مانند یک سکه دو رو دارد یک طرف شکست، شنیدن جواب های منفی و غم و ناراحتی است و طرف دیگر موفقیت، پیروزی، لذت و خوشحالی قرار دارد. اگر در زندگی همیشه دست روی دست بگذارید و کاری نکنید پس شکستی را هم تجربه نمی کنید؛ اما از طرف دیگر موفقیت و لذتی هم نخواهید داشت!
در طول زمان افراد زیادی یاد می گیرند که از چالش ها دوری کنند و در نتیجه نه موفقیت مهمی را تجربه می کنند و نه شکست مهمی را متحمل می شوند! نکته ی مهم این است که شما نمی توانید یک طرف را بدون طرف دیگر سکه به دست آورید. این اشتباهی است که افراد زیادی آن را مرتکب می شوند؛ فکر می کنند بدون تجربه شکست می توانند به موفقیت در کسب و کار خود دست پیدا کنند.
بنابراین هرچه شکست بیشتری تجربه کنید موفقیت های شما هم بیشتر می شوند. پس تا جایی که می توانید شجاعانه به سمت جلو بروید و همین الان شروع کنید، حتی اگر شکست هم بخورید اهمیتی ندارد، چون سرانجام به موفقیت در کسب و کار دلخواهتان دست پیدا می کنید.