تجسم رسیدن به رؤیا ها، ناخوآگاه لبخندی گوشه لبان شما می نشاند. چه نیرویی است که این احساس خوشایند را در وجود شما گسترانده است؟ آیا چیزی که تصور شیرین و مادام از آن دارید در رویا تجسم کنید آن را خواهید داشت؟ اصلا خواستن و توانستن و قانون جذب چه رابطه ای با هم دارند؟
آیا وقتی چیزی را می خواهم و می گویم می توانم، همیشه عملی خواهد شد؟ چه قدر تصویری از امواج مثبت در ذهنم شکل گرفته است؟ و …
قانون جذب می گوید لبخندی که بر لبانتان نقش بسته بود حفظ کنید. چشمان خود را باز کنید و به خود بگویید این چیزی است که می خواهم و کائنات به من خواهند رساند.
هر روز هر لحظه تصور کنید و تکرار کنید. قانون جذب قانون شدن است نه فقط خواستن و توانستن!
جمله معروف” خواستن توانستن است” زیاد به گوشتان خورده است. اینکه چند نفر در زندگی دیده اید که هر آنچه را خواستند با توانایی و تلاش به دست آورده اند. نه تصور ذهنی!
در قانون جذب و جمله خواستن و توانستن است تفاوتی وجود دارد. این تفاوت جذب تصورات است که مانند یک میدان مغناطیسی همه امواج مثبت را به سمت شما جذب می کند. این قدرت قانون جذب است که در هیچ یک از قوانین دیگر دنیا یافت نخواهد شد.
در واقع قدرتمند ترین قانون دنیا در تحقق حتمی اهداف و آرمان های زندگی شما قانون جذب است. نیرویی در دستانتان که بلا شک محقق می گردد. شما با اندیشه زیبا و باور قوی، می توانید آنچه را که در ذهن خود تصور می کنید به دست آورید و در نهایت داشته باشید.
این خواسته می تواند گوناگون باشید مثل
- ثروت
- عشق
- همسر
- آرامش
- سعادت
- قلب شکرگذار
قانون جذب قانونی فراتر از خواستن و توانستن است، چیزی که خوشبختی را در آن احساس کنید به کمک نیروی خارق العاده ای که به بیرون از ذهن خود، به کائنات منعکس می کنید به سمت شما بازتاب می شود.
قانون جذب یک قدم جلوتر از خواستن و توانستن
اگر کسی چیزی را بخواهد و برایش تلاش کند و تلاش او با هدف، اراده و ایمان همراه باشد، به هدفی که در پی آن بوده، خواهد رسید. حتی اگر بارها با شکست مواجه شود. در واقع عمل خواستن تصور در ذهن نیست بلکه انجام فعل است.
هنگامی که شما چیزی را می خواهید، می توانید دست به انجام آن زنید. اما شدنی بودن آن طبق آنچه خواستید ممکن است شکوفا شود یا نشود. در حالی که قانون جذب می گوید که تصور کنید، بخواهید و آن را داشته باشید.
نقطه آغاز قانون جذب، تصور آنچه که می پسندید و می خواهید، است. این جا حرف از داشتن است نه خواستن و توانستن.
در واقع شما در قانون جذب یک قدم جلوتر هستید. آن هم داشتن قطعی اندیشه ذهن شما است.
هنگامی که یک ایده یا طرح، یک فکر بلند شغلی یا حس عاشقانه به ذهن شما خطور می کند و دائم به آن اوج دهد، قانون جذب به مقدار همان لحظات به سراغتان خواهد آمد.
در واقع این شما هستید که باید هر لحظه فکر خود را گسترش دهید، بال و پر دهید و اعتقاد داشته باشد تا به داشتن آرزو هایتان برسید. این شما هستید که قانون جذب را اجرا می کنید و اتفاقات خوب به سمتتان سرازیر می شود.
تصور ذهن شما زمانی به نتیجه می رسد که شما برای داشتن افکار خود به یقین برسید و افکار منفی را دور بریزید. در غیر این صورت قانون جذب در جای دیگر تحقق پیدا خواهد کرد.
در صورتی که این فکر برآمده از ذهن خلاق شما بوده و شما می توانستید ایمان تمام انرژی های مثبت را به سمت خود جذب کنید. یا بهتر بگوییم همه چیز خود به خود به سمت شما جذب خواهد شد.
چه اتفافی می افتد که می خواهیم اما نمی شود؟!
بدیهی است که هر انسانی آرزوها و خواسته هایی در ذهن دارد. گاهی از کنار آن راحت می گذرد و به راحتی قانون جذب و رابطه خواستن و توانستن را نادیده می گیرد و قصر رویایی شیرین ذهنش را خاکستر می کند.
شاید این جمله را بیان کند که این همه خواستم نشد. چه فایده. این هم مثل بقیه!
اما سؤال اینجاست. آن لحظه که می خواهید و نمی شود، باورتان در جه مرحله ای است؟ چه قدر با ارامش خیال و ایمان ، به سمت چیزی که می خواستید حرکت کردید تا قانون جذب با شما و کنار شما، هدف را در انحصارتان در آورد؟
قانون جذب قانون ایمان است. قانون جذب قانون جمع آوری تفکرات مثبت است. اگر قرار باشد از همان ابتدای خواسته خود تن به شکست و امواج منفی دهید، توانی برای رشد افکار مثبت نمی ماند.
توانی که انرژی های مثبت ذهنتان را به پیرامون ساطع کند و مجددا به شما باز گرداند که نیرویی تازه بگیرید. اگر آنچه خواستید نشد چاشنی کم دارد. آن هم قانون جذب مثبت است که شما با فکر منفی آن را دفع کرده اید.
برخی نیز متفاوتند
گاهی نیز انسان هایی هستند که خواسته ذهن خود را پرورش می دهند، این افراد هم مانند دسته اول شاید با حس شکست و غیر قابل دست یابی هدف خود مواجه شده اند.
اما یک نکته مثبت این اشخاص این بوده که بی اعتنایی به حس منفی خود کرده اند و خیلی عادی و باور پذیر مشغول تدارکات لازم برای رسیدن به خواسته خود شده اند.
نه معجزه ای رخ داده نه جادویی. بلکه تنها یک نشانه گذاری درست صورت گرفته. آن هم پر کردن ذهن از مثبت اندیشی و فوران آن به سمت کائنات بوده است. قانون جذب احساس و اندیشه را می برد و به شما باز می گرداند.
پس نگویید هر چه را می خواهم نمی شود. هر چه را می خواهید بخواهید و امید داشته باشید. هیچ اتفاقی در فردا نیفتاده زیرا فردا نیامده است. به این فکر کنید فردا به کمک تفکرات خود بسازید.
شکرگذار باشید. خودتان را باور کنید و بگویید هر آنچه را که بخواهم به دست می آورم. زیرا قانون جذب به من می گوید همه چیز از آن توست اگر خودت بخواهی.
رابطه قانون جذب و قدرت تفکر انسان
هر چه که بشر اختراع کرده است، با قدرت تفکر او بوده. حتی اگر فکری نکرده که خواستن توانستن است، جرقه ای در ذهنش به او بشارت داده است که به سمت جلو حرکت کن و چیزی که در ذهن داری خلق کن حتی اگر اشتباه از آب در آمد.
قدرت فکر انسان وقتی نمایان می شود که با قانون جذب همراه باشد. این قدرت به سمت کائنات سرازیر می شود. نیرویی عظیم به سمت آن می فرستد و اثری مستقیم بر آن می گذارد.
توماس ادیسون و آلبرت انیشتین، متفقن بر این باور بوده اند که مغز انسان هم انرژی می گیرد و هم مانند یک فرستنده بر می گرداند. تصور کنید اگر تمام ذهنتان گیرنده انرژی مثبت باشد چه تحول عظیم شادی بخشی در دنیای شما رخ می دهد!
قانون جذب چند فاکتور مهم را گوش زد می کند:
- آنچه در ذهن شما است، در واقع در دستان شما خواهد بود.
- ذهن شما است که هر چیزی را مانند اهنربا جذب می کند.
- فکر مثبت کنید. آن قدر فکر و تجسم کنید و قدم بردارید تا اتفاق بیفتد.
- ذهن شما تجلی گاه اندیشه های بزرگ است. بخواه تا بتوانی.
- تصور کنید تا قانون جذب آغاز گردد، تصور قوی تخیل خود را نیمه کاره رها نکنید تا تصور شما به باور برسد و اتفاق افتد.
تفاوت قانون جذب با خواستن و توانستن
همان طور که ذکر شد عبارت خواستن توانستن است، برگرفته از تفکر انسان است. اینکه انسان از تفکر و اندیشه سرشار توانسته است شگفتی های زیادی خلق کند. انسان خواست که بر فراز آسمان پرواز کند و توانست.
او خواست که با دیگران در دور ترین نقطه دنیا صحبت کند و در نهایت توانست و هزاران هزار پدیده دیگر که با خواستن و توانستن انجام گرفت.
حال این ذهن به عنوان تجلی گاه انسان که سرشار از تصورات مثبت و منفی است، چه قدر می تواند به صورت آهنربایی تمام خواسته ها را جذب شما کند؟ آیا اینجا مانند آزمایشات مختلف خواستن و توانستن ممکن است با شکست همراه باشد و انسان با تکرار به موفقیت برسد یا نرسد؟
در خواستن و توانستن تلاش های زیادی می شود، می شکند. خراب می شود. می سوزد و …. هیچ دانشمند، مبتکر و مخترع یا هر شخص توان گر دیگر شبانه روز نمی نشیند تا تصوراتی انجام دهد و کم کم مانند پرنده حضرت سلیمان اجزایی خود به خود به هم متصل شود و شکل گیرد.
خواستن توانستن است یعنی حرکت و انجام توانایی های شاخص
اما در قانون جذب شما رؤیایی شیرین در ذهن می پرورانید. آن را پردازش می کنید. احساس خوب خلق می کنید. بارها و بارها این تصورات مثبت ذهنج خود را بارور می کنید و همه چیز خود به خود به سراغ شما می آید.
زیرا شما نیرویی مثبت منعکس کرده اید که هر ثانیه به خودتان باز می گردد. در حالت کلی مقوله خواستن توانستن است با قانون جذب متفاوت است.
خواستن توانستن است یعنی به دنبال ساختن در دنیا گام بر میدارید، تلاش می و می توانید. در حالی که قانون جذب دنیا را به سمت شما جذب خواهد کرد و به کمک تصورات ذهنتان آن را در احاطه شما در می آورد.
این کائنات است که خود را موظف برآورده شدن خواسته های تان خواهد کرد و انرژی ارسال شده شما تمام آنچه را می خواهید توسط محیط برایتان فراهم خواهد کرد.
قانون جذب یعنی باور. اگر تصور ذهنی شما همیشه با شما همراه باشد می شود باورتان. یعنی بخشی از زندگی تان که جدا ناپذیر است. زیرا بدون ذهن و تصور نمی توان لحظه ای زندگی کرد.
تصور کنید. باور خود را کشف کنید. با باورتان زندگی کنید. خواهید دید این ایمان ناشی از قانون جذب که خودتان خالق آن هستید، چگونه در زندگی تان جریان دارد. خیلی راحت خواهید دید چه قدر همه چیز خود به خود رو به شما می آورد.