مقدمه
تاریخچه قانون جذب روشن کننده مسائل مهمی در مورد این قانون است. در طی چند سال گذشته به خصوص پس از پخش سونامی معروف جهانی به نام “راز” (Secret) صحبت های زیادی درباره قانون جذب صورت گرفته است و این قانون خود را در همه جا نشان داده و مردم بسیاری درگیر آن شده اند. گرچه همواره منتقدان زیادی هم دارد. قانون جذب اعتقادی ست که می گوید اگر چند کار ساده را رعایت کنید، به سعادت و سلامت مورد نظر خود خواهید رسید.
مردم بسیاری زیادی پول فراوانی برای شرکت در دوره های جذب مثل دوره های آنلاین، انواع کتاب ها، فیلم ها، جزوه ها و … می پردازند. اما نکته اصلی قانون جذب فقط این است: آنچه شخص در مورد زندگی خود فکر می کند، جریان پیدا می کند. بنابراین طرفداران قانون جذب ادعا می کنند که کلید های فراوانی و سعادت، تقویت نگرش مثبت، تمایلات عاطفی، تجسم خلاق و … در گرو این قانون است.
در حقیقت با استفاده از این قانون، در صورتی که تفکرات خود را مثبت کنیم، می توانیم زندگی خود را بر پایه ای درست بنا کنیم و با تفکرات منفی، اتفاقات و روزمره های منفی را به سمت خود جذب می کنیم. اما این قانون تاریخچه ای جذاب و جالب دارد. ما قصد داریم در ادامه این مقاله چگونگی تغییر و توسعی آن را در طول قرن های گذشته بیان کنیم. می خواهیم بدانیم چگونه این دانش با زمان حرکت می کند تا متناسب با درک انسانی کار انجام شود. پس بیایید تا بفهمیم قانون جذب قبل از این که به قانون تبدیل شود چه بوده و در تاریخ چه اتفاقی برای آن افتاده تا به ما رسیده.
تاریخچه قانون جذب
تاریخچه قانون جذب یک تاریخچه پنهانی جذاب است. طبق تحقیقات ارائه شده درباره تاریخ منفی جذب، این قانون در گذشته های بسیار دور به عنوان روشی در سسیستم های بزرگ مذهبی جهان کار می کرده. اما بسیاری از مهم ترین و اساسی ترین ایده های اولیه این قانون از هندوئیسم ناشی می شود. دارل توماس در مصاحبه های خود این را بیان می کند. در سال های دور و با روش جدید قانون جذب نویسندگانی ظهور می کنند که بدون توجه به دید مذهبی قانون را توضیح می دهند.
چه زمانی قانون جذب کشف شده؟
اگر به اندازه کافی به گذشته نگاه کنیم، می بینیم که ریشه های قانون جذب را می توان در طیف وسیعی از اعمال باستانی و آموزه های شرقی یافت. اگرچه در زمان های قدیم چیزی به نام قانون جذب نبوده است اما در نوشته های بودا و مسیحیت به آن اشاره شده است. به عنوان مثال بودا در سخنان خود می گوید: ” همه آنچه ما هستیم، نتیجه همان چیزی است که فکر کرده ایم. ” در حقیقت اعتقاد بر این است که چون قانون جذب مسیر زندگی ما را تعیین می کند، بشریت همیشه آگاهی نسبت به آن داشته است. (حتی به صورت ناخود آگاه و نادانسته).
آموزه های فیناس کیمبی
اندیشه جدید و منشا قانون جذب از آموزه های فیناس کیمبی در اوایل قرن نوزدهم رشد یافت. کیمبی به بیماری سل مبتلا بود با این حال هیچ درمان دارویی روی او جواب نداد. از این رو او در زادگاه خود لبنان شروع به گردش با کالسکه کرد. او سلامتی خود را بازیافت. او درباره سلامتی خود هرگز از کلماتی مانند قانون جذب استفاده نکرد اما بیانیه ای در رابطه با مفهوم این قانون در حوزه سلامت ارائه داد.
او در قسمتی از این بیانیه ای می گوید :
” دردسر اصلی در ذهن است. زیرا بدن فقط خانه است که ذهن در آن زندگی میکند. ما با توجه به ارزش های ذهن، زندگی را ارزش گذاری می کنیم. ” با این حال عبارت دقیق ” قانون جذب” تا زمان کار های مادام هلنا بلاواتسکی ناشناخته باقی ماند. نویسندگان و اندیشمندان بسیار زیادی در قرن نوزدهم، به طرز بحث برانگیزی آغازگر سنت اندیشه نو بودند. به نوبه خود همین تفکرات منجر به ورود مفاهیمی به آگاهی عمومی شد.
در حالی که نویسندگان بسیاری در این دوره مهم رشدی، نقش اساسی داشتند، هلنا بلاواتسکی و توماس تروارد از مهم ترین آن ها بودند. هلنا در قرن نوزدهم به آموزش و راهنمایی در کشور های زیادی پرداخت. او به سنت های مذهبی متوصل شد تا کتابی درباره قانون جذب بنویسد. آنچه که او معتقد بود، با چیزی که امروزه قانون جذب است کاملا همپوشانی دارد. وی بر توانایی ما در شکل دادن به واقعیت و قدرت ما بر عبور از محدودیت های خودمان تاکید داشت.
توماس تروارد
در کنار هلنا بلاواتسکی توماس هم کارهای بسیاری انجام داده است. او می گوید : ” اعتقاد به محدودیت، تنها و تنها چیزی است که موجب محدودیت می شود. ” و ” ما نمی توانیم به یک روش فکر کنیم و به روش دیگری عمل کنیم. ” اما کسی که واقعا قانون را به عنوان یک اصل کلی بیان کرد، پنتیس مولفورد بود. مولفورد با شخصیتی محوری در توسعه تفکر اندیشه نو، به طور مفصل به توضیحاتی در رابطه با قانون جذب می پردازد. به عنوان مثال می توان به مقاله او با نام ” قانون موفقیت” که در سال ۱۸۸۶ منتشر شد اشاره کرد. برای او قانون جذب به تمام جنبه های زندگی مربوط می شود.
اوایل قرن بیستم چه اتفاقاتی افتاد؟
پس از انتشارات جالب توجه و الهام بخش هلنا بلاواتسکی و توماس تروارد، قانون جذب (با هر روش و نام دیگری) در اوایل قرن بیستم به سرعت شروع به تکثیر کرد. طیف گسترده ای از نویسندگان درباره مفهوم تجلی شروع به نوشتن آثاری کردند.
ویلیام واکر اتکینسون
بسیاری از آن ها نوشته هایشان را با مثال هایی نشان دادند. یکی از این نویسندگان ویلیام واکر اتکینسون است. او می گوید افراد باید بر تقویت اراده خود، بهبود تمرکز و ایجاد قدرت جذبی که چیز های خوب را به سمت آن ها روانه می کند، تمرکز کنند. او در طول عمر خود بیش از ۱۰۰ کتاب نوشت. هدف او کمک به گسترش تجلی و تجسم بود.
امروزه ما هنوز هم از بعضی چهارچوب های زبانی و مفهومی که وی در آموزه های خود ارائه کرده است، استفاده می کنیم. از جمله ایده هایی در مورد افزایش ارتعاشات مثبت زندگی. اصطلاح دقیق قانون جذب اولین بار توسط واکر در سال ۱۹۰۶ به وجود آمد. زمانی که او کتاب جدید خود را با جنبش فکری عمیق به نام ” ارتعاش فکر یا قانون جذب در دنیای اندیشه” منتشر کرد.
او اولین کسی بود که اهمیت و قدرت عشق را برای اشکار کردن خواسته ها توضیح می داد. واکر به اندازه کافی شجاع بود تا از اصطلاح ارتعاش استفاده کند. در کار های او مفاهیم اندیشه، انرژی، ارتعاش و تجلی به طور جامع و مفصل معرفی شده است.
والاس دلیوس
در کنار ویلیام واکر اتکینسون والاس دلیوس درباره علم ثروت و جذب ثروت نوشت. در حقیقت آثار او همچنان توسط مخاطبان معاصر خوانده می شود. یکی از پیام های اصلی او این بود که ما باید پتانسیل های درونی خود را در رابطه با تجلی و تجسم توسعه دهیم. وی به دلیل همکاری با متخصصان دیگر، سخنرانی هایی هم در کنار کتاب های خود ارائه می داد. او به طور شگفت انگیزی برای گسترش تعالیم خود سفر می کرد. والاس تکنیک های واضحی ارائه می داد که هر کس می تواند از آن استفاده کند. او تجسم خلاق را به طرز دقیق توضیح داد. تکنیکی که سنگ بنای قانون فعلی جذب است.
ناپلئون هیل و تاریخچه قانون جذب
در سال ۱۹۳۷ ناپلئون هیل روی کار آمد. او فعالیت خود را به عنوان روزنامه نگار آغاز کرد. در واقع در سال ۱۹۳۷ او با انتشار کتابی با عنوان “فکر کنید و رشد کنید” مشهور شد. وی با استفاده از تجربیات خود در مورد مشکلات شخصی، نشان داد که چگونه می توان بر چالش های شخصی غلبه کرد و از ابزار های تجلی برای ایجاد زندگی شاد استفاده نمود. او به اندازه سایر نویسندگان گذشته تحت تاثیر معلمان و مبلغان مذهبی نبود.
کارهای هیل برای درک ما از این که تفکرات منفی چه تاثیر بدی بر زندگی می گذارند بسیار مهم بوده است. وی خوانندگان را ترغیب به یافتن هدف زندگی و تلاش در جهت دستیابی به آن نمود. او در این باره می گوید: ” هر چه ذهن بتواند تصور کند و باور داشته باشد، می تواند به دست آورد. ” قانون جذب در اواسط تا اواخر قرن بیستم محبوبیت و تاثیر زیادی پیدا کرد.
قرن بیست و یکم و تاریخچه قانون جذب و راز!
در قرن بیست و یکم کتاب راندا براین با نام “راز ” و فیلم همراه آن، قانون جذب را از منظر هایی جذاب با کاربرد عمومی به شهرت جهانی رساند. این فیلم شامل حکمت هایی از ماری الماس، جو ویتاله و جک کانفیلد بود. راز به دلیل برخورد صریح و قدرتمند با تجسم و تجلی شناخته شده است. هم فیلم و هم کتاب موفقیت بسیار بزرگی بود. راز این را پخش کرد که همه ما قدرت ایجاد واقعیت خود را داریم. این مجموعه در سال های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ در اختیار عموم مردم قرار گرفت.
سخن آخر در رابطه با تاریخچه قانون جذب
با گذشت سال ها، نویسندگان زیادی بر روی باند قانون جذب حرکت کردند و کتاب هایی را حول محور این قانون نوشتند. آن ها سعی داشتند ( و دارند) که اهمیت تفکر مثبت و تکنیک های قانون جذب را به مردم آموزش دهند. در واقع می خواهند نحوه جذب آنچه مردم می خواهند را توضیح دهند. همان طور که اشاره کردیم، قانون جذب همیشه وجود داشته است. بسیاری از اسطوره های جهانی هستند که در طول سال ها با قانون جذب ارتباط داشته اند و افسانه های آن ها محبوبیت بسیار زیادی در مناطق مختلف دنیا دارد.
این افسانه های قدیمی روز به روز در حال گسترش هستند. وقتی شخصی برای اولین بار نام این قانون را می شنود معمولا خود را به سمت تکنیک های آن سوق می دهد، در حالی که بهتر است ابتدا تاریخچه ان را بداند. این افراد باید اطلاعات دقیق و درستی درباره قانون جذب بخوانند تا دچار متناقض نمایی اطلاعات غلط نشوند.