تاثیرات تفکر و اندیشه انسان با قانون جذب
دوستان عزیز سایت پرورش افکار به سومین بخش از مقاله ی «تفکر و اندیشه انسان چه تاثیراتی بر شرایط مختلف می گذارد» خوش آمدید. در ادامه ی دو بخش قبلی باید بگوییم که شرایط بسیار پیچیده است. تفکر تاثیر عمیقی بر زندگی ها گذاشته و تعریف و شرط های لازم جهت سعادت مندی برای تمامی افراد متفاوت می باشد، به گونه ای که نمی توان به هیچ وجه از طریق ویژگی های بیرونی یک شخص، از تمامی روح و ذهن او آگاه شده و در مورد او قضاوت نمود.
صداقت یا عدم صداقت و تاثیر آن در زندگی
این امکان وجود دارد که یک شخص تنها برای یک بخش خاص از زندگی اش روراست باشد، در حالی که از جهات دیگر به شدت محروم می باشد. اما در مقابل آن ممکن است شخصی باشد که در مسیر خاصی از زندگی اش روراست نباشد اما در مقابل فردی ثروتمند باشد، بنابراین می توان این گونه نتیجه گیری کرد که فرد اول به دلیل آن که تنها در مساله خاصی روراست بوده به موفقیت نرسیده و اما فرد دوم تنها به این دلیل که در مساله خاصی روراست نبوده است ثروتمند شده است؟!
این نتیجه گیری تنها به وسیله ی قضاوت افراد از روی ظاهرشان به دست آمده که باعث شده فرد صادق، انسانی درست و با تقوا و فردی که صداقت ندارد انسانی نادرست تصور شود، اما کم کم به وسیله ی علمی عمیق تر و تفکری درست تر خواهیم فهمید که این نوع قضاوت ها کاملا اشتباه است، چرا که این امکان وجود دارد شخصی که در ظاهر صداقت ندارد دارای اخلاق و رفتارهای فوق العاده ای در وجود خود باشد، که همان فرد صادق از آن ها بی بهره است، یا ممکن است فرد صادق در وجود خود خصلت هایی بسیار زشت داشته باشد که شخص دروغگو آن ها را در خود ندارد.
اما باید به این نکته توجه داشت که شخص صادق به اندازه ی تمام خوبی هایی که انجام داده، موفقیت کسب می کند و حاصل کارهای سودمند خود را درو خواهد کرد و در مقابل به خاطر تک تک کارهای نادرستش در زندگی دچار سختی ها و مشکلاتی خواهد شد؛ فردی که صداقت ندارد نیز به همین صورت است و حاصل کارهای نیک و بد خود را خواهد دید.
تاثیرات درستی و عدم درستی بر زندگی انسان ها
در ذهن بسیاری از افراد باور غلطی وجود دارد که بر اساس آن فردی به هر اندازه با تقواتر باشد، در زندگی سختی های بیشتری خواهد دید؛ اما باید این باور را پذیرفت تا زمانی که این تفکرات غلط و ناپاک در ذهن انسان جا خوش کرده باشد و لکه های سیاه ناشی از گناه بر روح او جای داشته باشند، نمی تواند بگوید که سختی ها و مشکلات زندگی اش به دلیل گناهان خودش است نه به خاطر پاکی و صداقتی که دارد.
درنتیجه چنین فردی زمان زیادی قبل از رسیدنش به تکامل الهی، در راه رسیدن به این تکامل، قانون جذب را با تلاش و تمرین بر روی تفکر و زندگی خودش درک می کند و لذا توانایی این را نخواهد داشت که در مقابل کار غلط، درستی و در مقابل کار درست، نادرستی عرضه نماید. سپس چنین فردی با نگاه به گذشته سرشار از اشتباه و نادرستی خود، درک خواهد کرد که درواقع زندگی اش همواره دارای نظم خاص خود بوده است و تمام اتفاقات غلط و درست گذشته اش به دلیل عدم تکامل و یا تکامل درونی اش رخ داده است.
یک نتیجه گیری مهم
دوستان عزیز این نکته ی مهم را فراموش نکنید طبق قانون جذب هیچ گاه نتیجه ای بد، حاصل اندیشه ای پاک نخواهد بود و در مقابل هم نتایج مثبت و زیبا نمی توانند حاصل افکار غلط و زشت باشند. این موضوع بیان کننده ی این ضرب المثل است که گندم از گندم بروید، جو ز جو.
در واقع قانون جذب بر سراسر جهان هستی و طبیعت برقرار است و برخی از انسان ها نیز به مرور زمان آن را کشف می کنند، به وسیله ی آن زندگی خود را می گذرانند ولی سایر افراد نیز این قانون را انکار می کنند، و از همکاری با آن سر باز می زنند.
همه چیز از تفکر درست یا غلط انسان نشات می گیرد
تفکر غلط باعث به وجود آمدن سختی و مشکلات در زندگی می شود. این مساله نشان می دهد که فرد نمی تواند با درون خود و قانون جذب که حاکم بر تمام قوانین موجود در طبیعت است همکاری نماید. تنها کاربردی که رنج کشیدن می تواند داشته باشد از بین بردن پلیدی ها و زشتی ها است. غم و سختی در مقابل افراد ناپاک نمی تواند هیچ مقاومتی از خود نشان دهد. همان طور که می دانیم پس از آن که طلا تمامی ناخالصی هایش را از دست داد تبدیل به ماده ای پاک می شود که دیگر هیچ گونه ناخالصی در خود ندارد تا با سوزاندن آن ها او را وارد رنج و سختی ها کند.
در واقع تمام آن وضعیتی که باعث می شود فردی دچار سختی هایی در زندگی اش شود تنها به دلیل عدم هماهنگی درست در ذهن او می باشد. در واقع آن چه ملاکی برای تعیین درستی تفکر یک نفر می باشد، برکت است نه مقدار ثروتی که اندوخته است و در مقابل آن چه ملاکی برای تعیین نادرستی یک تفکر می باشد فلاکت است نه عدم داشتن ثروت!
ممکن است شخصی در عین توانگری فردی ظالم باشد و یا در مقابل، شخصی در حین این که فردی فقیر می باشد بسیار درست و با خدا باشد. برکت زمانی هم راستا با ثروت خواهد بود که در مسیری مناسب و عاقلانه از آن استفاده شود و در مقابل تنها زمانی فلاکت دامن یک انسان فقیر را می گیرد که اتفاق های زندگی خود را بهره هایی می بیند که شرایط به او تحمیل نموده اند.
ایجاد هماهنگی بین درون و بیرون
فلاکت زیر مجموعه ای شامل افراط و تفریط، تنگدستی و ولخرجی است که هر دوی این زیر مجموعه ها، به یک اندازه ناشی از بی نظمی های موجود در تفکر و ذهن انسان می باشند. یک فرد تا زمانی که کاملا خوش اقبال، سالم و ثروتمند نباشد، نمی تواند خود را در وضعیتی مناسب تصور کند و در واقع همه ی این ویژگی ها به وسیله ی هماهنگی بین درون و بیرون فرد و محیط بیرون ایجاد می شوند.
یک انسان زمانی می تواند جرقه ی شروع آدمیت خود را بزند که دست از ناله کردن و غر زدن بردارد و به دنبال عدالت پنهان شده در درون خود باشد، تا بتواند زندگی خودش را منسجم کرده و به شیوه ای که تفکر و درون خود را با عوامل بیرونی هماهنگ نموده است، زندگی اش را با آن ها نیز منطبق می سازد.