کنار گداشتن عادات مخرب با استفاده از قانون جذب
عادت ها پایه و اساس زندگی روزمره ما می باشند. ما اعمال روزانه خود را می سازیم و در نهایت این عادت ها و روتین ها می باشند که به ما شکل خواهند داد. بنابراین یا عادت های خوبی را در خود ایجاد کنیم که از ما حمایت می کنند و ما را به سمت اهدافمان سوق می دهند یا عادت هایی بدی را در خود پرورش می دهیم که توانایی ما را در رسیدن به موفقیت تحلیل می برند. اما نکته مهم اینجاست که: “اگر با عادت های بد زندگی کردیم، رسیدن به رویاهان برایمان دشوار می شود.”
در ادامه قصد داریم 18 عادت مخرب را به شما بگوییم که ما را از رسیدن به موفقیت عقب می رانند:
1- به دنبال تأیید دیگران هستیم
اگر تمرکز خود را روی این مسئله گذاشته ایم که دیگران در مورد ما چه فکری می کنند، پس به صدای خودمان گوش نمی دهیم. تلاش ما برای بدست آوردن تأیید دیگران فقط باعث عقب راندن ما خواهد شد. بعضی وقت ها خوب است که نظر دیگران را داشته باشیم، اما نیازی به تعریف و تمجید دائم اطرافیان خود نداریم. ما خودمان هستیم، با موفقیت ها و شکست های پیش رویمان. در نهایت هم باید روی پاهای خودمان بایستیم.
2- تقصیرها را گردن دیگری می اندازیم
این که بخواهیم از تقصیرها شانه خالی کنیم و آن را به گردن بقیه بیاندازیم، کار وسوسه کنندهای است. در حقیقت، طبیعی است که بخواهیم کم و کسری ها را به گردن دیگران بیاندازیم. به جای بهانه آوردن، باید وارد عمل شویم. به دنبال علت نباشیم که بی گناهی خود را ثابت کنیم، بلکه به این فکر باشیم که با انجام چه تغییراتی می توانیم مشکل را حل کنیم. مهم نیست که شرایط چگونه است، باید روی رفتارهای خود کنترل داشته باشیم.
3- تعریفی از اهداف خود نداریم
بسیاری از افراد ایده و رویایی دارند که می خواهند آن را به واقعیت تبدیل نمایند. اما بدون داشتن یک برنامه ثابت و محکم و یک دیدگاه واضح، هیچ راهی برای رسیدن به هیچ هدفی نخواهیم داشت. تعریف هدف ها اولین گام برای رسیدن به آنهاست. یعنی کشیدن نقشه راه که ما را هدایت میکند. بدون داشتن برنامه و نقشه راه برای آینده، ممکن است از مسیر خارج شویم، بدون آن که حتی خودمان متوجه باشیم.
4- از سلامت خود غافل ایم
خود را به رفتارهایی مبتلا می کنیم که به ضرر سلامتی ما هستند، مثل درست غذا نخوردن، ورزش نکردن یا عدم داشتن خواب کافی که ما را هم از نظر ذهنی و هم فیزیکی خسته، مضطرب و مستعد ابتلا به بیماری ها می کنند. اینها می توانند روی توانایی و عملکرد ما تأثیر بگذارند و وقتی ما حالمان خوب نباشد، تمرکزی روی کارهایمان نداریم و بهره وری کاهش پبدا میکند.
5- به خودمان شک داریم
افکار منفی و ترس از طرد شدن، وجود ما را با تردید و دودلی پر میکند. اگر دائم به خودمان شک داشته باشیم و از خود بپرسیم که آیا اهدافمان دست یافتنی هستند، احساسات بدبینانه تأثیر خود را در زندگی ما می گذارند. خود را گرفتار افکار منفی نکنیم. اگر خود را عقب بکشیم، هرگز به موفقیت نخواهیم رسید. اگر خودمان را باور داشته باشیم و موفقیت خود را تجسم کنیم، بی شک موفقیت برایمان دست یافتنی تر خواهد شد.
6- سستی و تنبلی می کنیم
طفره رفتن از انجام کارها و به تعویق انداختن آنها، در واقع دامی برای موفقیت می باشد. عدم موفقیت در پیشبرد کارها سرانجام موجب رکود خواهد گشت. اگر از برداشتن گام های بعدی بترسیم، در نهایت این بی تفاوتی است که ما را پیش خواهد برد. رهبر، کسی است که میداند چه موقع وارد عمل شود و فرصت را در دست بگیرد. در برخی موارد، لازم است برنامه ریزی را متوقف کرده و کار را آغاز نماییم.
7- تغذیه کردن حواس پرتی ها
بیاییم با حقیقت روبرو شویم، چیزهایی که موجب حواس پرتی ما می شوند، اصلاً کم نیستند- سلام به شبکه های اجتماعی. وقتی حواس ما به یک میلیون جهت کشیده می شود، دیگر تمرکز کردن روی افکارمان برایمان دشوار می گردد. از هر آنچه که حواس پرتی ما را تغذیه میکند و ما را از اهدافمان دور می سازد، اجتناب کنیم. اگر می دانیم کاری حواس ما را از یک کار به کار دیگری پرت میکند، نفس عمیق بکشیم. آرام بگیرد و ذهن خود را آرام کنیم. با انجام این کار می توانیم تمرکز کنیم و بهره وری خود را بالا ببریم.
8- انتقاد از خود یا دیگران
اگر دائماً از خود یا دیگران انتقاد کنیم، در واقع منفی گرایی و بدبینی را به زندگی خود دعوت می کنیم. ما با گفتن جملاتی همچون “من نادان هستم” یا اینکه ” نمی توانم هیچ کاری را درست انجام دهم” زخم هایی را به خود وارد می کنیم که ما را از پیشروی باز می دارند. همچنین وقتی از دیگران انتقاد می کنیم، آنها را از اوج به پایین می کشیم. از این کارها دست برداریم. رفتارهای مثبت را جایگزین عادت های منفی خود کنیم. خوبی های خود و اطرافیانمان را ببینیم. بدنبال راهی باشیم که خود و دیگران را بالا بکشیم.
9- ماندن در منطقه امن
ریسک کردن برای خیلی از ما کار ترسناکی است. و بیرون آمدن از منطقه امن یعنی دعوت کردن از شکست های احتمالی. اما تا زمانی که چیزی را امتحان نکنیم، هرگز متوجه توانایی هایی واقعی خود نخواهیم شد. به رهبران بسیاری از کسب و کارها فکر کنیم که جهش های رادیکالی در خروج از منطقه امن خود داشته اند، مثل بیل گیتس، ریچارد برانسون، لری لیسون و وارن بافت، و همگی در لحظاتی از زندگی خود شکست را تجربه کرده اند. اگر آنها این چنین خطر نمی کردند، هرگز موفق نمی شدند.
10- باید همیشه کامل باشیم
هیچ کس کامل نیست. تلاش دائمی برای رسید به کمال، سدی بلند بر سر راه ما قرار میدهد. چیزهایی در زندگی وجود دارند که ما در آنها مهارت داریم و خوب عمل می کنیم و البته چیزهای زیادی هم هستند که انجام آنها تلاش زیاد ما را می طلبند. به جای آن که توقعات دست نیافتنی برای خود دست و پا کنیم، بپذیریم که ممکن است اشتباه کنیم. اگر از آن اشتباهات درس بگیریم، به واسطه تجربیاتی که کسب می کنیم، قوی تر خواهیم شد.
11- منتظر زمان مناسب هستیم
آیا ما هم جزو کسانی هستیم که تا وقتی زمانش فرا نرسیده، وارد عمل نمی شویم؟ نگذاریم ترس مانع پیشروی ما شود. اگر کاری را شروع نکنیم، هرگز در آن موفق نمی شویم.
12- بودجه نداریم
خرج های بی مورد و هزینه کردن های بیجا در نهایت منجر به مشکلات مالی خواهد شد. حتی عدم توجه به هزینه های کوچک هم می تواند برای بودجه ما زیان بار باشد. تنظیم بودجه می تواند از نظر مالی ما را تامین کند. به علاوه اگر عادت های خوب مالی داشته باشیم، نگرانی های مالی کمتر به سراغ مان می آید، در نتیجه می توانیم زمان و انرژی خود را صرف کارهایی کنیم که واقعاً مهم هستند.
13- اهمیت پشتکار و استقامت را نادیده می گیریم
در بحث موفقیت، این فرضیه اشتباه را که استعداد بهتر از پشتکار و استقامت است، کنار بگذاریم. به طور حتم استعداد می تواند کمک کننده باشد، اما استعداد را می توان با مرور زمان پرورش داد. اما پشتکار و استقامت همانند موتوری است که ما را به خط پایان خواهد رساند. تلاش و کار بی وقفه سلاح مخفی ما برای رسیدن به موفقیت هستند.
14- نمی دانیم چه موقع رهایش کنیم
ما ساعت ها روی یک پروژه وقت می گذاریم، هزاران راهکار را امتحان می کنیم، تکنیک ها را تغییر می دهیم و منابع را به سمت آن جاری می کنیم. اما مهم نیست چقدر سخت کار می کنیم، این یک طرح شکست خورده است. زمانی فرا میرسد که دیگر باید رهایش کنیم. البته می دانیم که رها کردن چیزی که هم از نظر عاطفی و هم مالی به آن وابسته شده ایم، دشوار است. اما این که بدانیم چه زمانی تلاش بی فایده را رها کنیم، این آزادی را به ما میدهد که روی کارهای جدیدتر تمرکز کنیم و از فرصت های دیگر استفاده نماییم.
15- به تعلیم و تربیت خود نمی پردازیم
افراد موفق تقریباً همیشه خوانندگان حریص و پرولعی هستند. خواندن، اصلی ترین روشی است که می توانیم با آن به تعلیم و تربیت خود بپردازیم. با خواندن، پنجره ای با چشم اندازهای مختلف پیش چشمان ما گشوده خواهد شد.
16- سوال نمی پرسیم
کسانی که با ذهن باز سوال می پرسند و گوش می دهند نسبت به تحولات و اتفاقات اطراف خود به آگاهی بهتری می رسند. سوال پرسیدن به ما کمک میکند تا اطلاعات لازم را کسب نماییم و تصمیمات بهتری بگیریم. کسانی که باور دارند همه چیز را می دانند قطعاً در اشتباه هستند.
17- به خاطر اشتباهات مان عذرخواهی نمی کنیم
همه ما اشتباه می کنیم، اما این که اشتباهاتمان را گردن بگیریم و آن را بپذیریم، می تواند کار دشواری باشد. عذرخواهی کردن در میان اطرافیان ما اعتماد ایجاد میکند. این که به اشتباهات خود اعتراف می کنیم، نشان میدهد که فرد صادق و روشن فکری هستیم و همین کار می تواند به پیشروی ما کمک کند.
18- شکست بر ما مستولی می شود
نگذاریم شکست بر ما غلبه کند. آن را همانند یک مدال افتخار به تن کنیم. ما خطر کرده ایم و جواب نگرفته ایم. حس وحشتناکی دارد؛ اما باید بدانیم که تنها نیستیم. گاهی وقت ها هیچ کس بدون شکست به موفقیت نمی رسد. از شکست ها درس بگیریم؛ چون هر آنچه یاد می گیریم می تواند به پیشروی و تصمیمات بهتر ما در آینده کمک کند.